اي خدا مرا اين عزت بس كه بنده ي تو باشم اين فخرم بش كه پروردگارم تو باشيتو آنچناني كه من دوست دارمپس مرا آنسان كه مي خواهي بگردان آمين
نوشته اصلی توسط !Alipour! از امروز جهنم زیر پایت است از امروز که هر لحظه هزار بار سینه هایت را میان تنت گم می کنی و شیرت در تمام قوطی های جهان خشک می شود بغض می کنی و دود اجاق های کور دنیا به چشمت می رود روی شکمت دست می کشی و ترک های حاملگی جای پنجه های ببری عقیم اند که هرشب دشت های گرسنه را به خانه می آورد و ناخن های پس از معاشقه اش را سیر می لیسید از امروز هیچ فردایی را با روز دیگری اشتباه نمی گیری و تمام زندگی ...
نوشته اصلی توسط !Alipour! آواز عاشقانه ی مادر در گلو شکست حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست دیگر دلم هوای سرودن نمی کند تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست سربسته ماند بغض گره خورده در دلم آن گریه های عقده گشا در گلو شکست ای داد، کس به داغ دل باغ، دل نداد ای وای، های های عزا ...
نوشته اصلی توسط !Alipour! چتر چنار بسته شد! پرنده پر کشید و رفت... به چشمک ستاره ها شاپرکی پرید و رفت... ... و من دوباره می دوم کنار ردّ پای تو ... هر چه شتاب می کنم ! نمی رسم به پای تو... ... به قله های معرفت به آسمان رسیده ای! شبیه سیب قصه ها مرا ز شاخه چیده ای! ... ...
نوشته اصلی توسط !Alipour! وقتی کسی را دوست دارید،حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان میشود وقتی کسی را دوست داریددر کنار او که هستید احساس امنیت میکنید ...
نوشته اصلی توسط !Alipour! حرفای دلم!تو نيستے اما مـטּ برايت چاے مےريزمديروزهم نبودے ڪـﮧ برايت بليط سينما گرفتم دوست دارے بخند ، دوست دارے گريـﮧ ڪـ טּو يا دوست دارے ، مثلـﮧ آينـﮧ مبهوت باش ...مبهوت مـ טּ ودنياي ڪوچڪمديگر چـﮧ فرقے مےكند؟ باشے يا نباشے؟ مـ טּ باتو زندگي مےڪنمـ****مـَטּ غرورم رآ بہ رآפـتے ...