وامروز اربعین است . چهل روز از واقعه تاریخی سختی که قلب همه شیعیان با شنیدنش جریحه دار میشه میگذره .


تا امروز مصیبت های بسیاری به خاندان اهل بیت (ع) و اسرای کربلا وارد شده . از ماجراهای قبل از عاشورا گرفته تا حوادث

و وقایع اسارت و شام و مصیبتهای اندوهناکی که هر کدوم به نحوی دل آدم رو به درد میاره و هر کدومش برای خودش یه کتاب

مفصی هست البته اگر درقالب این کلمات بگنجه ، ولی امروز چه روزیه ؟



مثل چنین روزی بود که کاروان اسرای کربلا در راه بازگشت از شام به مدینه ، به کربلای معلی رسیدند و دوباره خاطرات مصیبت

بار این کاروان و رنج ها و سختی هایی که از زمان مستقر شدنشون توی سرزمین کربلا یعنی از دوم ماه محرم تا حوادثی که در

شب و روز عاشورا ، از بستن آب به یروی کاروان توسط دشمن تا از دست دادن یکی یکی عزیزانشون در عاشورا در این صحرای

سوزان ، شهادت علی اصغر اون طفل شیر خواره بی گناه ، علی اکبر ، جوان کاروان خاندان سالار شهیدان که اشبه الناس خَلقا

و خُلقا برسول الله (ص) بود ، شهادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) که خودش مصیبت بزرگی بود و از همه اندوه ناک تر شهادت

سالار و سرور شهیدان ، امام حاضر شیعه (ع) ، حجت خدا بر روی زمین ، آقامون اباعبد الله الحسین (ع) . بعد هم مصیبت به آتش

کشیدن خیمه ها و گم شدن بچه ها توی اون صحرای تاریک و ظلمانی ، صدای ناله ها و شیون های زنان و کودکان ، شروع اسیری

و بی احترامی های دشمنان به عمه سادات حضرت زینب کبری (س) و شروع مسئولیت بسیار سنگین حضرت زینب (س) و ....



وای ... یعنی با رسیدن زنان و کودکان به این سرزمین اون هم بعد از اون همه رنجها و سختی هایی که توی سفر شام داشتند

و مصیبت هایی که تحمل کرده بودند حالا چه حالی داشتند ؟ با به یاد اومدن اون مصیبتهای اندوه ناکی که توی اون سرزمین بر

اونها وارد شده بود چی کار کردن و اون روز به اونها چه گذشت ؟......



تا حالا شده به این مطلب فکر کنید . ممکنه براتون توی زندگی اتفاقات بد و ناگواری در جای خاصی یا محل خاصی یا خلاصه اصلا

شهری خاص و ... اتفاق افتاده باشه ، اگر اون مصیبت و مشکلی که در اون مکان براتون اتفاق افتاده خیلی سنگین باشه ، ممکنه

دیگه هرگز پا به اون مکان نگذارید و هر چیزی رو که باعث میشه دوباره اون خاطرات اندوهگین رو برای شما به یاد بیاره از خودتون دور

کنید . یا اینکه بارها شده دیدید که زمانی که همسر زنی فوت میکنه ، حتی برای اینکه تا حدودی مصیبتهای از دست دادن شوهر

برای اون زن کمتر بشه ، اطرافیان خونه آن زن رو هم عوض می کنند تا اجازه ندهند که اون با یه یاد آوردن خاطراتی که با همسرش

داشته ، اندوهگین بشه ....



ولی یه بار دیگه فکر کنید روی اون چند خطی که اول حرفم نوشتم ....



وای ، تصورش هم ممکن نیست ، یعنی زنها و بچه ها بادیدن قتله گاه یاد چی میفتادن ، با دیدن مزار شهیدان ..... آثار خیمه های

سوخته
و خلاصه همه اون مکانهایی که اون چند روز در کنار امامشون امام حسین (ع) و عموشون حضرت عباس (ع)

گذرونده بودند ... زنهایی که شوهرهاشون توی اون صحرا شهید شده بودند و از همه بدتر اون اندوه هایی که حضرت زینب (س) تحمل

کردند ، از دست دادن برادر که میشه گفت عزیزترین خاندانشون بودن و شهادت برادرزاده ها و دیگر خاندان ...

از طرف دیگه شهادت بهترین یاران خاندان اهل بیت (ع) که شما خوندید آنها کسانی بودند که امام حسین (ع) با تک تکشون اتمام

حجت کرده بودن که بعد از روز عاشورا دیگه بازگشتی به این دنیا نیست و همشون می دونستند که شهید می شوند ولی با این

وجود دفاع از دین و امامشون رو به این دنیای فانی ترجیح دادند و الان همشون به شهادت رسیده اند .



نمی دونم تونستم حرف دلم رو برسونم یا نه .... ولی مطمئنم این مصایب توی چند خط و حتی هزاران کتاب هم نمی گنجه و ما

هرگز نمی تونیم حتی ذره ای از اون مصیبت عظیمی رو که به این خاندان وارد آمده چه در عاشورا و چه پس از آن درک کنیم .

فقط امیدواریم از همون چیزهایی که درک کرده ایم هدف والای این قیام رو فهمیده باشیم .


بقیه مطلب روو خودتون ادامه بدید ...

دیگه نمیشه نوشت .....

یا علی

التماس دعا