به اعتقاد دانشمندان، آب در آينده نزديك همان ارزشى را خواهد يافت كه زمانى نفت و طلا داشته و رفته‌رفته به ماده‌اى كمياب، با ارزش و گرانقيمت تبديل مى‌شود.

در حال حاضر بيش از يك سوم جمعيت جهان به آب آشاميدنى سالم دسترسى ندارند و اين مسئله از مدتها پيش مورد تاكيد كارشناسان قرار گرفته و آنها نسبت به وقوع جنگ بر سر آب در آينده‌اي نه چندان دور هشدار داده‌اند.
به گزارش شركت مديريت منابع آب ايران، با پيشنهاد تاجيكستان و موافقت سازمان ملل، سال 2003 به عنوان سال جهاني آب و همچنين سال‌هاي 2005 تا 2015 ميلادي به عنوان دهه بين‌المللي آب نامگذاري شده است.
مطالعات نشان مي‌دهد، با آنكه ميزان آب در دسترس بشر ثابت است، اما تقريبا هر 21 سال،‌ نياز به آب، دو برابر مي‌شود. هر چند 71 درصد سطح زمين را آب فرا گرفته، اما از اين ميزان،‌ فقط 2/5 درصد آن را آب شيرين تشكيل مي‌دهد.
اما همين مقدار ناچيز هم در دسترس نيست، چون دو سوم ذخاير آب شيرين بصورت يخچال‌هاي طبيعي وجود دارند و بقيه ذخاير آب شيرين هم به منابع زيرزميني‌‌اي مربوط مي‌شود كه مقدار ناچيزي از آن در اختيار انسان قرار دارد.
بخش ديگري از آب شيرين از طبيعت تامين مي‌شود و هر سال حدود چهل هزار كيلومتر مكعب آب شيرين بصورت باران و برف از درياها به خشكي منتقل مي‌شود،‌ اما دست طبيعت براي همه كشورها مهربان نيست، زيرا زمين‌هاي زيادي عطش قطره‌اي آب را دارند و كمتر روي آب را به خود مي‌بينند.
هزينه‌ شيرين‌كردن آب نيز كه هم‌اكنون در برخي كشورها مانند عربستان و چين انجام مي‌شود، توجيه اقتصادي ندارد. ساخت سد راه ديگري براي تامين آب شيرين است كه با توجه به عبور اكثر رودخانه‌ها از چند كشور، ممكن است به بروز درگيري منجر شود. چنانچه براساس گزارش يونسكو، اختلاف بر سر آب، به بروز چندين درگيري مسلحانه منجر شده است.
بولتن‌های وضعيت منابع آب کشور نشان مي‌دهد، متوسط حجم آبي كه به صورت ريزش‌هاي آسماني، بر زمين مي‌بارد، حدود 110 هزار ميليارد متر مكعب مي‌باشد كه 8/63درصد از اين مقدار، يعني حدود 70هزار ميليارد مترمكعب، به صورت تبخير و تعريق هدر مي‌رود.
اين بولتن‌ها نشان مي‌دهند، سرزمين پهناور ايران با حدود 2/1درصد از سطح خشكي‌هاي كره زمين، سهمي حدود 37/0درصد از كل ريزش‌هاي آسماني را در اختيار دارد كه اين ميزان كمتر از يك سوم استحقاق طبيعي آن به نسبت وسعت است. قرارگيري ايران در كمربند خشك جهان، كشورمان را در زمره كشورهاي خشك و نيمه‌خشك جهان قرار داده است.
در همين حال، به گفته جواد ميبدي - مديركل دفتر حفاظت و بهره‌برداري از آبهاي زميني - آب ورودي به مخازن كشور سالانه بيش از 63 ميليارد مترمكعب بوده و در مقابل تعداد چاه‌هاي عميق نيز بيش از 130 هزار حلقه است كه سالانه 31 ميليارد مترمكعب آب از آنها استحصال مي‌شود.
معاون وزير نيرو در امور آب نيز با اشاره به روند روبه كاهش متوسط بارندگي در كشور مي‌گويد: «متوسط بارندگي در كشور 250 ميلي‌متر است كه اين ميزان در 10 سال اخير به 210 ميليمتر كاهش يافته كه نشان‌دهنده وضعيت بحراني كشور در بخش آب مي‌باشد».
رسول زرگر افزود: «70درصد از مجموع بارندگي‌ها در 30درصد كشور اتفاق مي‌افتد و اين يعني اينكه 70درصد كشور با خشكسالي مواجه است».
وي همچنين تصريح كرد: «هر پنج تا هفت سال، دچار يك دوره خشكسالي مي‌شويم كه اين دوره بين سه تا پنج سال طول مي‌كشد، از طرف ديگر، متاسفانه تناسبي ميان ميزان بارش و زمين‌هاي كشاورزي در كشور ما وجود ندارد».
زرگر در عين حال تصريح كرد: «شايد باورتان نشود، ما در هر 24 ساعت، ده ميليارد تومان در بخش آب هزينه مي‌کنيم و به طور متوسط هر سال، سه ميليارد دلار سرمايه‌گذاري در بخش آب داريم».
وي همچنين افزود: «از 59 سد موجود، 31 سد قبل از انقلاب و 28 سد پس از انقلاب به بهره‌برداري رسيده و همچنين حدود 671 سد را در دست مطالعه داريم كه سي ميليارد مترمكعب آبي را كه نمي‌‌توانيم در حال حاضر كنترل كنيم، ذخيره مي‌‌كند».
از سوي ديگر، زرگر از طرح باروري ابرها در كشور خبر داد. به گزارش ايرنا، معاون وزير نيرو در امور آب گفته است: «پس از سه سال توقف، طرح باروري ابرها مجددا از نيمه دوم امسال اجرا مي‌شود كه براي اجراي اين طرح، ۱۵ميليارد ريال اعتبار پيش‌بيني شده‌ و چون اين كار در كشور سابقه دارد، امكانات نرم افزاري و سخت افزاري آن آماده ‌است».
در همين حال، شنيده مي‌شود به دليل برداشت‌هاي آب از سفره‌هاي زيرزميني، دشت‌هاي بسياري در كشور با بحران كم‌آبي يا بي‌آبي مواجه هستند، زيرا تناسب لازم ميان ميزان آب ورودي به سفره‌هاي زيرزميني و آب برداشتي از آنها وجود ندارد.
به اعتقاد كارشناسان، محدوديت منابع آبي و تمركز مراكز جمعيتي و صنعت در حاشيه منابع آبي كشور به ويژه در چند سال اخير، روند استفاده از منابع آبي را تشديد كرده و پيامدهاي فعاليت‌هاي آنها، اين منابع را در معرض خطر قرار داده است.
همچنين كاهش بارندگي، افزايش جمعيت و روشهاي ناكارآمد آبياري باعث شده، بهره‌برداري از آب‌هاي زيرزميني به صورت گسترده‌اي افزايش‌ يافته و حيات سفره‌هاي آب‌زيرزميني به‌خطر افتد.
از آنجا كه نابودي يك سفره آب زيرزميني، معضلات بزرگي چون مشكلات زيست‌محيطي و مهاجرت به دنبال دارد، بي‌توجهي به‌ اين موضوع مي‌تواند عوارض جبران‌ناپذيري بر جاي بگذارد.
همچنين يكپارچه‌نبودن مديريت منابع آبي كشور، ناهماهنگي در سياستگذاري‌ها، ضعف هماهنگي بين دستگاه‌ها، فرسوده‌بودن لوله‌‌هاي آب و اتلاف در بخشهاي مختلف، توجه‌نكردن به ملاحظات زيست‌محيطي در فعاليت‌هاي عمراني و ضعف فن‌آوري، از جمله چالش‌هاي مديريت كارآمد منابع آب كشور به حساب مي‌آيند كه ضرورت اقدامات هماهنگ و همسو براي استفاده بهينه از منابع آبي كشور و دست‌يافتن به توسعه پايدار و مناسب را اجتناب‌ناپذير مي‌نمايد.
با توجه به تنگناهاي آشكاري كه در زمينه آب در كشورمان مشاهده مي‌شود، ايران از امتيازات طبيعي و مزيت‌هاي نسبي ناهمتايي نيز برخوردار است كه در كوتاه مدت توانسته پاره‌اي از محدوديت‌هاي اقليمي را خنثي و آبي در خور براي كشاورزان به ارمغان آورد؛ارمغاني كه در صورت بكارگيري خردمندانه، مي‌تواند به صورتي مانا با بيشترين ارزش افزوده در خدمت ارتقاء كيفيت زندگي و مهار جريان‌هاي پس‌رونده قرارگرفته و توسعه‌اي پايدار به ارمغان آورد و بتواند بحران آب را در كشورمان برطرف كند.