نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: قرآن، عقلانيت و پرسش گري

  1. #1
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    Icon2008 قرآن، عقلانيت و پرسش گري

    پرسشهاي پيروان اديان و كفار از پيامبر
    از پيامبر پرسشهاي بسياري مي شود كه به پاره اي از آنها در آيات قرآن اشاره شده است:1. پرسش در باره رستاخيز:«يسال ايان يوم القيامه. فاذا برق البصر. و خسف القمر. و جمع الشمس و القمر. يقول الانسان يومئذ اين المفر. كلا لاوزر. الي ربك يومئذ المستقر. ينبا الانسان يومئذ بما قدم و اخر...» (1)
    از اين رو مي پرسد قيامت كي خواهد بود؟ بگو در آن هنگام كه چشمها از شدت وحشت به گردش درآيد. و ماه بي نور گردد. و خورشيد و ماه جمع شوند. آن هنگام انسان گويد راه فرار كجاست؟ هرگز چنين نيست؛ پناهگاهي وجود ندارد. آن هنگام قرارگاه نهايي تنها به سوي پروردگار توست. و در آن روز انسان را از تمام كارهايي كه از پيش يا پس فرستاده آگاه مي كنند...
    «يسالك الناس عن الساعه قل انما علمها عندالله و ما يدريك لعل الساعه تكون قريباً.» (2)
    مردم از تو در باره رستاخيز مي پرسند. بگو علم آن فقط نزد خداست و چه مي داني شايد رستاخيز نزديك باشد.
    «يسالونك عن الساعه ايان مرساها قل انما علمها عند ربي لا يجليها لوقتها الا هو ثقلت في السماوات و الارض لا تاتيكم الا بغته.» (3)
    از تو در باره ي قيامت مي پرسند. وقوع آن چه وقت است؟ بگو علم آن تنها نزدپروردگار من است جز او [هيچ كس] آن را به موقع خود آشكار نمي گرداند [اين حادثه] بر آسمانها و زمين گران است جز ناگهان به شما نمي رسد.
    «يسالونك عن الساعه ايان مرساها. فيم انت من ذكراها. الي ربك منتهاها. انما انت منذر من يخشاها. كانهم يوم يرونها لم يلبثوا الا عشيه او ضحاها.» (4)
    در باره ي رستاخيز از تو مي پرسند كه فرارسيدنش چه وقت است. تو را چه به گفت و گو در آن. علم آن با پروردگار توست. تو فقط كسي را كه از آن مي ترسد، هشدار ميدهي. روزي كه آن را مي بينند، گويي كه آنان جز شبي يا روزي درنگ نكرده اند.
    «عم يتساءلون. عن النبا العظيم. الذي هم فيه مختلفون. كلا سيعلمون. ثم كلا سيعلمون.» (5)
    در باره چه چيز از يكديگر مي پرسند؟ از آن خبر بزرگ كه در باره ي آن با هم اختلاف دارند. نه چنان است، به زودي خواهند دانست. باز هم نه چنان است، به زودي خواهند دانست.
    2. پرسش از آگاهي پيامبر به روز رستاخيز:«يسالونك كانك حفي عنها قل انما علمها عندالله و لكن اكثرالناس لا يعلمون.» (6)
    از تو مي پرسند گويا تو از [زمان وقوع] آن آگاهي. بگو علم آن تنها نزد خداست، ولي بيشتر مردم نمي دانند.
    3. پرسش در باره هلال:«يسالونك عن الاهله قل هي مواقيت للناس و الحج و ليس البر بأن تاتوا البيوت من ظهورها و لكن البر من اتقي و اتوا البيوت من ابوابها و اتقوا الله لعكم تفلحون.» (7)
    در باره ي هلال ها از تو مي پرسند. بگو آنها گاه شماري براي مردم و حج اند. و نيكي نيست كه از پشت خانه ها درآييد؛ بلكه نيكي آن است كه كسي تقوا پيشه كند و به خانه ها از در آنها درآييد. و از خدا بترسيد؛ باشد كه رستكار گرديد.
    4. پرسش از جنگ در ماه هاي حرام:«يسالونك عن الشهر الحرام قتال فيه قل قتال فيه كبير و صد عن سبيل الله و كفر به والمسجد الحرام و اخراج اهله منه اكبر عندالله و الفتنه اكبر من القتل و لا يزالون يقاتلونكم حتي يردوكم عن دينكم ان استطاعوا و من يرتدد منكم عن دينه فيمت و هو كافر فاؤلئك حبطت اعمالهم في الدنيا و الاخره و اولئك اصحاب النار هم فيها خالدون.» (8)
    از تو در باره ماهي كه كارزار در آن حرام است مي پرسند. بگو كارزار در آن گناهي بزرگ و بازداشتن از راه خدا و كفر ورزيدن به او و باز داشتن از مسجدالحرام [=حج] و بيرون راندن اهل آن از آن جا نزد خدا [گناهي] بزرگتر و فتنه [=شرك] از كشتار بزرگ تر است و آنان پيوند با شما مي جنگند تا اگر بتوانند شما را از دين تان برگردانند و كساني از شما كه از دين خود برگردند و در حال كفر بميرند آنان كردارهاي شان در دنيا و آخرت تباه مي شود و ايشان اهل آتش اند و در آن ماندگار خواهندبود.
    5. پرسش در باره انفاق:«يسالونك ماذا ينفقون قل ما انفقتم من خير فللوالدين والاقربين و اليتامي و المساكين و ابن السبيل و ما تفعلوا من خير فان الله به عليم.» (9)
    از تو مي پرسند چه چيزي انفاق كنند [و به چه كسي بدهند] بگو: هر مالي انفاق كنيد به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مسكينان و به در راه مانده تعلق دارد و هرگونه نيكي كنيد، البته خدا به آن داناست.
    «و يسالونك ماذا ينفقون قل العفو كذلك يبين الله لكم الايات لعلكم تتفكرون. في الدنيا و الاخره.» (10)
    و از تو مي پرسند: چه چيزي انفاق كنند. بگو: مازاد [بر نيازمندي خود] را اين گونه خداوند آيات [خود را] براي شما روشن مي گرداند باشد كه در [كار] دنيا و آخرت بينديشيد.
    6. پرسش از انفال:«يسالونك عن الانفال قل الانفال لله و الرسول فاتقوا الله و اصلحوا ذات بينكم و اطيعوا الله و رسوله ان كنتم مؤمنين.» (11)
    [اي پيامبر] از تو در باره غنايم جنگي مي پرسند. بگو: غنايم جنگي اختصاص به خدا و فرستاده [او] دارد پس از خدا پروا داريد و با يكدگير سازش نماييد و اگر ايمان داريد از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد.
    7و8. پرسش از مشروب و قمار:«يسالونك عن الخمر و الميسر قل فيهما اثم كبير و منافع للناس و اثمهما اكبر من نفعهما و يسالونك ماذا ينفقون قل العفو كذلك يبين الله لكم الآيات لعلكم تتفكرون. في الدنيا و الاخره.» (12)
    در باره شراب و قمار از تو مي پرسند بگو در آن دو گناهي بزرگ و سودهايي براي مردم است و[لي] گناهشان از سودشان بزرگتر است.
    9. پرسش در باره يتيمان :«و يسالونك عن اليتامي قل اصلاح لهم خير و ان تخالطوهم فاخوانكم والله يعلم المفسد من المصلح و لو شاء لاعنتكم ان الله عزيز حكيم.» (13)
    در باره يتيمان از تو مي پرسند. بگو: به صلاح آنان كار كردن بهتر است و اگر با آنان همزيستي كنيد برادران [ديني] شما هستند و خدا تباهكار را از درستكار باز مي شناسد و اگر خدا مي خواست [در اين باره] شما را به دشوراي مي انداخت آري خداوند توانا و حكيم است.
    10. پرسش از قاعدگي زنان:«و يسالونك عن المحيض قل هو اذي فاعتزلوا النساء في المحيض و لا تقربوهن حتي يطهرن فاذا تطهّرن فاتوهن من حيث امركم الله ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين.» (14)
    از تو در باره عادت ماهانه [زنان] مي پرسند. بگو: آن رنجي است پس هنگام عادت ماهانه از [آميزش با] زنان كناره گيري كنيد و به آنان نزديك نشويد، تا پاک شوند پس چون پاك شدند از همان جا كه خدا به شما فرمان داده است، با آنان آميزش كنيد خداوند توبه كاران و پاكيزگان را دوست مي دارد.
    11. پرسش از روح :«و يسالونك عن الروح قل الروح من امر بي و ما اوتيتم من العلم الا قليلاً.» (15)
    در باره روح از تو مي پرسند بگو روح از [سنخ] فرمان پروردگار من است و به شما از دانش جز اندكي داده نشده است.
    12. پرسش در باره ذي القرنين:«و يسالونك عن ذي القرنين قل ساتلو عليكم منه ذكرا.» (16)
    از تو درباره ذوالقرينين مي پرسند بگو به زودي چيزي از او براي شما خواهم خواند.
    13. پرسش در باره كوه ها:«و يسالونك عن الجبال فقل ينسفها ربي نسفا.» (17)
    از تو در باره كوه ها مي پرسند بگو پروردگارم آنها را [در قيامت] ريزريز خواهد ساخت.
    14. پرسش در باره چيزهاي حلال:«يسالونك ماذا احل لهم قل احل لكم اطيبات و ما علمتم من الجوارح مكلبين تعلمونهن مما علمكم الله فكلوا مما امسكن عليكم واذكروا اسم الله عليه و اتقوا الله ان الله سريع الحساب.» (18)
    از تو مي پرسند چه چيزي براي آنان حلال شده است بگو چيزهاي پاكيزه براي شما حلال گرديده و [نيز صيد] حيوانات شكارگر كه شما به عنوان مربيان سگهاي شكاري از آن چه خدايتان آموخته به آنها تعليم داده ايد[براي شما حلال شده است] پس از آن چه آنها براي شما گرفته و نگاه داشته اند بخوريد و نام خدا را برآن ببريد و پرواي خدا بداريد كه خدا زودشمار است.
    آن چه بيان گرديد پرسشهايي بود كه مردم از پيامبر داشتند كه در قرآن به آنها پرداخته شده و به گونه اي پاسخ آنها آمده است. در بسياري از آيات، پرسشهايي آمده كه طراح آن پرسشها خداوند متعال است. به مواردي از آن اشاره مي شود.
    پرسشهاي خداوندپرسش از همه آفريده ها:«يا معشرالجن و الانس الم ياتكم رسل منكم يقصون عليكم آياتي و ينذرونكم لقاء يومكم هذا قالوا شهدنا علي انفسنا و غرتهم الحياه الدنيا و شهدوا و علي انفسهم انهم كانوا كافرين.» (19)
    اي گروه جن و انس آيا از ميان شما فرستادگاني براي شما نيامدند كه آيات مرا بر شما بخوانند و از ديدار اين روزتان به شما هشدار دهند. گفتند: ما به زيان خود گواهي دهيم [كه آري آمدند] و زندگي دنيا فريب شان داد و بر ضد خود گواهي دادند كه آنان كافر بوده اند.
    پرسش از خويشاندي با خداوند:«و قالت اليهود و النصاري نحن ابناءالله و احباؤه قل فلم يعذبكم بذنوبكم بل انتم بشر ممن خلق يغفر لمن يشاء و يعذب من يشاء ولله ملك السماوات و الارض و ما بينهما و اليه المصير.» (20)
    و يهودان و ترسايان گفتند ما پسران خدا و دوستان او هستيم. بگو: پس چرا شما را به [كيفر] گناهان تان عذاب مي كند، بلكه شما [هم] بشريد از جمله كساني كه آفريده است هر كه را بخواهد مي آمرزد و هر كه را بخواهد عذاب مي كند و فرمانروايي آسمانها و زمين و آن چه ميان آن دو مي باشد ازآن خداست و بازگشت [همه] به سوي اوست.
    پرسش از نزديك بودن خداوند:«و اذا سالك عبادي عني فاني قريب اجيب دعوه الداع اذا دعان فليستجيبو الي و ليؤمنوا بي لعلهم يرشدون.» (21)
    هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند[بگو] من نزديكم و دعاي دعا كننده را به هنگامي كه مرا بخواند اجابت مي كنم پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند باشد كه راه يابند.
    پرسش از دانايي الهي:«اولا يعلمون ان الله يعلم ما يسرون و ما يعلنون.» (22)
    آيا نمي دانند كه خداوند آن چه را پوشيده مي دارند و آن چه را آشكار مي كنند مي داند.
    «قل أأنتم أعلم أم الله و من أظلم ممن كتم شهاده عنده من الله و ما الله بغافل عما تعملون.» (23)
    بگو آيا شما بهتر مي دانيد يا خدا و كيست ستمكارتر از آن كس كه شهادتي از خدا را در نزد خويش پوشيده دارد و خدا از آن چه مي كنيد غافل نيست.
    «الم يعلموا ان الله يعلم سرهم و نجواهم و ان الله علام الغيوب.» (24)
    آيا ندانسته اند كه خدا راز آنان و نجواي ايشان را مي داند و خدا داناي رازهاي نهاني است.
    پرسش از مهرباني الهي:«الم يعلموا ان الله هو يقبل التوبه عن عباده و ياخذ الصدقات و ان الله هو التواب الرحيم.» (25)
    آيا ندانسته اند كه خدا خود بازگشت بندگان خويش را پذيرد و دهشها را ستاند و اين كه خدا آن بازآينده ي مهربان است.
    پرسش از بينايي الهي:«الم يعلم بان الله يري.» (26)
    مگر ندانسته كه خدا مي بيند.
    «ايحسب ان لم يره احد.» (27)
    آيا پندارد كه هيچ كس او را نديده است.
    پرسش از توانايي الهي:«ايحسب ان لن يقدر عليه احد.» (28)
    آيا پندارد كه هيچ كس هرگز براو دست نتواند يافت.
    «الم نجعل له عينين. و لسانا و شفتين. و هديناه النجدين.» (29)
    آيا دو چشمش نداده ايم؟ و زباني و دو لب؟ و هردو راه [خير و شر] را بدو نموديم؟
    «الفجر. وليال عشر. الشفع و الوتر. والليل اذا يسر. هل في ذلك قسم لذي حجر.» (30)
    سوگند به سپيده دم. و به شبهاي دهگانه. و به جفت و تاق. و به شب وقتي سپري شود. آيا در اين براي خردمند [نياز به] سوگندي [ديگر] است.
    «افلا ينظرون الي الابل كيف خلقت. و الي السّماء كيف رفعت. و الي الجبال كيف نصبت. و الي الارض كيف سطحت.» (31)
    آيا به شتر نمي نگرند كه چگونه آفريده شده. و به آسمان كه چگونه بر افراشته شده. و به كوه ها كه چگونه برپا داشته شده. و به زمين كه چگونه گسترده شده است.
    «قبل الانسان ما اكفره. من اي شيء خلقه. من نطفه خلقه فقدره.» (32)
    كشته باد انسان چه ناسپاس است. او را از چه چيز آفريده است. از نطفه اي خلقش كرد و اندازه مقررش بخشيد.
    «اانتم اشد خلقا ام السماء بناها. رفع سمكها فسواها. و اغطش ليلها و اخرج ضحاها. والأرض بعد ذلك دحاها. اخرج منها ماءها و مرعاها. والجبال ارساها. متاعاً لكم و لانعامكم.» (33)
    آيا آفرينيش شما دشوارتر است يا آسماني كه [او] آن را برپا كرده است. سقفش را برافراشت و آن را [به اندازه معين] درست كرد. و شبش را تيره و روزش را آشكار گردانيد. و پس از آن زمين را با غلتانيدن گسترد. آبش و چراگاه اش را از آن بيرون آورد. و كوه ها را لنگر آن گردانيد.[تاوسيله] استفاده براي شما و دامهايتان باشد.
    «الم نجعل الارض مهادا. و الجبال اوتادا. و خلقناكم ازواجا. و جعلنا نومكم سباتا. و جعلنا الليل لباسا. و جعلنا النهار معاشا. و بنينا فوقكم سبعا شدادا. و جعلنا سراجا و هاجا...» (34)
    آيا زمين را گهواره اي نگردانيديم. كوه ها را [چون] ميخهايي [نگذاشتيم]. شما را جفت آفريم. خواب شما را [مايه] آسايش گردانيديم. شب را [براي شما] پوششي قرار داديم. و روز را [براي] معاش [شما] نهاديم. و بر فراز شما هفت[آسمان] استوار بنا كرديم. و چراغي فروزان گذارديم...
    «كيف تكفرون بالله و كنتم امواتا فأحيا كم ثم يميتكم ثم يحييكم ثم اليه ترجعون.» (35)
    چگونه خدا را منكريد با آن كه مردگاني بوديد و شما را زنده كرد باز شما را مي ميراند[و] باز زنده مي كند[و] آن گاه به سوي او بازگردانده مي شويد.
    «الم تعلم ان الله له ملك السماوات و الارض و مالكم من دون الله من ولي ولا نصير.» (36)
    مگرندانستي كه فرمانروايي آسمانها و زمين از آن خداست و شما جز خدا سرور و ياوري ندارد.
    «من ذاالذي يقرض الله قرضا حسنا فيضاعفه له اضعافا كثيره و الله يقبض ويبسط و اليه ترجعون.» (37)
    كيست آن كس كه به [بندگان] خدا وام نيكويي دهد تا [خدا] آن را براي او چند برابر بيفزايد و خداست كه [در معيشت بندگان] تنگي و گشايش پديد مي آورد و به سوي او باز گردانده مي شويد.
    «افغير دين الله يبغون وله اسلم من في السماوات و الارض طوعا و كرها و اليه يرجعون.» (38)
    آيا جز دين خدا را مي جويند با آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه و ناخواه سربه فرمان او نهاده است و به سوي او بازگردانيده مي شويد.
    «الم تر الي الذين يزكون انفسهم بل الله يزكي من يشاء و لايظلمون فتيلا.» (39)
    آيا به كساني كه خويشتن را پاك مي شمارند ننگريسته اي [چنين نيست] بلكه خداست كه هر كه را بخواهد پاك مي گرداند و به قدر نخ روي هسته خرمايي ستم نمي بينند.
    «يا ايها الناس اذكروا نعمت الله عليكم هل من خالق غيرالله يرزقكم من السماء و الأرض لا اله الا هوفاني توفكون.» (40)
    اي مردم نعمت خدا را بر خود ياد كنيد آيا غير از خدا آفريدگاري است كه شما را از آسمان و زمين روزي دهد؟ خدايي جز او نيست پس چگونه انحراف مي يابيد.
    «الم يروا كم اهلكنا من قبلم من قرن مكناهم في الأرض ما لم نمكن لكم و ارسلنا السماء عليهم مدرارا و جعلنا الانهار تجري من تحتهم فاهلكناهم بذنوبهم و انشانا من بعدهم قرنا آخرين.» (41)
    آيا نديده اند كه پيش از آنان چه بسيار امتها را هلاك كرديم [امتهايي كه] در زمين به آنان امكاناتي داديم كه براي شما آن امكانات را فراهم نكرده ايم و [بارانهاي] آسمان را پي در پي بر آنان فرو فرستاديم و رودبارها از زير [شهرهاي آنان روان ساختيم پس ايشان را به [سزاي] گناهان شان هلاك كرديم و پس از آنان نسلهاي ديگري پديد آورديم.
    پرسش از تفاوت آگاهي و ناآگاهي:«قل هل يستوي الاعمي والبصر؟» (42)
    بگو آيا نابينا و بينا برابرند؟
    «هل تستوي الظلمات والنور» (43)
    آيا تاريكي ها و روشنايي برابرند؟
    «مثل الفريقين كالاعمي و الاصم و البصير و السميع هل يستويان مثلا.» (44)
    مثل اين دو گروه چون نابينا و كر [در مقايسه] با بينا و شنواست آيا در مثل يكسان اند پس آيا پند نمي گيريد.
    «قل هل يستوي الذين يعلمون و الذين انما يتدكر اولوا الالباب.» (45)
    بگو آيا كساني كه مي دانند و كساني كه نمي دانند يكسان اند تنها خردمندانند كه پند پذيرند.
    «مثل الفريقين كالاعمي و الاصم و البصير و السميع هل يستويان مثلا افلا تذكرون.» (46)
    مثل اين دو گروه چون نابنيا و كر [در مقايسه] با بينا و شنواست آيا در مثل يكسان اند پس آيا پند نمي گيرند.
    پرسش از تفاوت مؤمنان با ديگران:«امن هو قانت آناء الليل ساجداً و قائماً يحذر الاخره و يرجو رحمه ربه.» (47)
    آيا چنين كسي بهتراست يا آن كسي كه او را در طول شب در سجده و قيام و اطاعت [خدا] مي كند [و] از آخرت مي ترسد و رحمت پروردگارش را اميد دارد.
    پرسش از ناسازگاري گفتار و رفتار:«اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسكم و انتم تتلون الكتاب افلا تعقلون.» (48)
    آيا مردم را به نيكي فرمان مي دهيد و خود را فراموش مي كنيد با اين كه شما كتاب [خدا] را مي خوانيد آيا [هيچ] نمي انديشيد.
    ویرایش توسط !ALIPOUR! : 2013/09/11 در ساعت 16:04

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •