نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: چرا به حضرت علی که قرآن ناطق است، وصیت می شود که در همه حال قرآن بخواند؟

  1. #1
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    Icon2008 چرا به حضرت علی که قرآن ناطق است، وصیت می شود که در همه حال قرآن بخواند؟

    پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم به حضرت امير عليه السلام سفارش نموده و مي فرمايد :
    «وَ عَلَیْكَ بِتِلاوَهِ الْقُرْآنِ عَلی كُلِّ حالٍ»(1)
    در همه حال و در هر شرایطی قرآن تلاوت كن.
    اين تاكيد و توصيه در قرآن كريم هم مطرح شده است :
    «فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن»(مزمل/20)
    آنچه برای شما میسّر است قرآن بخوانید.
    حتي در هنگام بيماري و سفر و جهاد ... هم توصيه شده است به هر مقدار كه مي توانيد از قرآن تلاوت كنيد :
    ... عَلِمَ أَن سَيَكُونُ مِنكُم مَّرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ...(مزمل/20)
    ...[خدا] مى ‏داند كه به زودى در ميانتان بيمارانى خواهند بود و [عده‏ اى] ديگر در زمين سفر مى ‏كنند [و] در پى روزى خدا هستند و [گروهى] ديگر در راه خدا پيكار مى ‏نمايند پس هر چه از [قرآن] ميسر شد تلاوت كنيد...
    البته همانگونه كه جناب خير البريه فرمودند علاوه بر الگو گيري ، بحث عدم توقف سير كمالي نيز مطرح است .در روايتي از رسول خدا صلي الله عليه و آله آمده است كه فرمودند : آري من قرآن را براي ژرفايش مي‌خوانم و شما براي ظاهرش.
    پرسيدند: اي رسول خدا، ژرفا و بطن قرآن چيست؟
    فرمود: من مي‌خوانم و تدبّر در قرآن مي‌كنم و بدان عمل مي‌كنم، ولي شما اين چنين مي‌خوانيد [دست را بر خطوط مرور داد و نماياند كه چشم را مانند دست، تنها بر ظاهر خطوط قرآن عبور مي‌دهيد.](2)
    امام صادق (ع) نيز فرمودند: [معارف] كتاب خدا بر چهار چيز است: عبارت، اشارت، لطايف و حقايق. عبارت آن براي عوام، اشارت آن براي خواص و لطايف آن براي اوليا و حقايق آن مخصوص انبياست. (3)
    بنابراين هر كس قرآن را تلاوت مي كند و بر اساس عملي كه دارد و مقامي كه در آن است ، بهره ي متفاوت از قرآن كريم مي برد ، بهره اي كه نه توقف پذير نيست .



    (1)- وسائل الشیعه، ج 4، ص 839
    (2)- كنزالعمال ،ج1، ص622، حديث 2879.
    (3)- اصول كافي ، ج 1، ص228

  2. #2
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    يك دليل ديگر در پاسخ به سوال فوق اين است كه قرآن كريم هر چند صامت است اما گوياست .
    حضرت علي عليه السلام درباره صامت بودن قران مي فرمايند :"فالقرآن‌ آمر زاجر و صامت‌ ناطق‌. حجه‌ الله‌ علي‌ خلقه‌. أخذ عليهم‌ ميثاقه‌ و ارتهن‌ عليه‌ أنفسهم‌. أتم‌ نوره‌ و أكمل‌ به‌ دينه‌ و قبض‌ نبيه‌ صلي‌ الله‌ عليه‌ و آله‌ و قد فرغ‌ الي‌ الخلق‌ من‌ أحكام‌ الهدي‌ به‌.
    قرآن‌ فرمان‌دهنده‌ است‌ و بازدارنده‌، خاموش‌ است‌ و گوينده‌. حجت‌ خداست‌ بر آفريدگانش‌ كه‌ بدان‌ پيمان‌ گرفته‌ است‌ از ايشان‌ و همگان‌ را نهاده‌ است‌ در گرو آن‌. نور - هدايت‌ - خود را با قرآن‌ تمام‌ گرداند و دين‌ خود را بدان‌ به‌ كمال‌ رساند و جان‌ پيامبر خويش‌ را هنگامي‌ ستاند كه‌ از رساندن‌ احكامي‌ كه‌ موجب‌ رستگاري‌ آفريدگان‌ است‌، فارغ‌ ماند."(1)
    پس صامت بودن قرآن كريم به منزله بي روح بودن و يا كم بودن مايه و درون آن -نعوذ بالله- نيست بله توصيف آن را بايد صرفا از زبان قرآن ناطق شنيد :
    "«پس‌ فرو فرستاد بر پيامبر (صلی الله علیه واله‌)، قرآن‌ را، نوري‌ كه‌ چراغ‌هاي‌ آن‌ فرو نميرد و چراغي‌ كه‌ افروختگي‌اش‌ كاهش‌ نپذيرد و دريايي‌ كه‌ ژرفاي‌ آن‌ كس‌ نداند و راهي‌ كه‌ پيمودنش‌ رهرو را به‌ گمراهي‌ نكشاند و پرتويي‌ كه‌ فروغ‌ آن‌ تيرگي‌ نگيرد و فرقاني‌ كه‌ نور برهانش‌ خاموش‌ نشود و تبياني‌ كه‌ اركانش‌ ويراني‌ نپذيرد و بهبودي‌ كه‌ در آن‌ بيم‌ بيماري‌ نباشد و ارجمندي‌ كه‌ يارانش‌ را شكست‌ و ناپايداري‌ نباشد و حقي‌ كه‌ ياورانش‌ را زيان‌ و خواري‌ نباشد. پس‌ قرآن‌، معدن‌ ايمان‌ است‌ و ميانجاي‌ آن‌ و چشمه‌ سار دانش‌ است‌ و درياهاي‌ آن‌ و باغستان‌ داد است‌ و انگيزه‌هاي‌ آن‌ و بنياد استوار اسلام‌ است‌.
    قرآن‌، واديهاي‌ حقيقت‌ است‌ و سبزه‌زارهاي‌ آن‌ و دريايي‌ است‌ كه‌ بردارندگان‌، آب‌ آن‌ را خشك‌ نگردانند و چشمه‌ سارها كه‌ آب‌ كشندگان‌، آب‌ آن‌ را به‌ ته‌ نرسانند و آبشخورهاست‌ كه‌ در آيندگان‌، آب‌ آن‌ را كم‌ نكنند و منزلگاههاست‌ كه‌ مسافران‌، راهش‌ را گم‌ نكنند و نشانه‌هاست‌ كه‌ روندگان‌، از نظرش‌ دور ندارند و پشته‌هاست‌ كه‌ روي‌ آورندگان‌، از آن‌ نگذرند و آن‌ را نگذارند. خدايش‌ ماية‌ سيرابي‌ دانشمندان‌ كرده‌ است‌ و بهار دلهاي‌ فقيهان‌ و مقصد راههاي‌ پارسايان‌ و دارويي‌ كه‌ از پس‌ آن‌ بيماري‌ نيست‌ و نوري‌ كه‌ با آن‌ تاري‌ نيست‌ و ريسماني‌ كه‌ گرفتنگاه‌ آن‌ استوار است‌ و پناهگاهي‌ كه‌ قلة‌ آن‌ پناهنده‌ را نگاهدارست‌ و ارجمندي‌ هر كه‌ با او دوستي‌ ورزد و امان‌ آن‌ كس‌ كه‌ بدان‌ در شود و راهنماي‌ هر كه‌ بدان‌ اقتدا كند و عذرخواه‌ آن‌ كه‌ آن‌ را مذهب‌ خود گيرد و برهان‌ هر كس‌ كه‌ بدان‌ سخن‌ گويد و آن‌ را پذيرد و گواه‌ هر كه‌ در مخاصمت‌، پشتيبان‌ خويشش‌ شمرد و پيروزي‌ آن‌ كس‌ كه‌ بدان‌ حجت‌ آرد و راهبر آن‌ كه‌ آن‌ را به‌ كار دارد و برندة‌ آن‌ كه‌ آن‌ را كار فرمايد و نشان‌ آن‌ كه‌ در آن‌ بنگرد چنانكه‌ بايد و نگهدار كسي‌ كه‌ خود را بدان‌ از آسيب‌ پايد و دانش‌ كسي‌ كه‌ آن‌ را نيك‌ به‌ خاطر سپارد و حديث‌ كسي‌ كه‌ از آن‌ روايت‌ كند و حكم‌ آن‌ كس‌ كه‌ خواهد حكم‌ دهد»."(2)
    حال توصيه نبي اكرم -صلي الله عليه و آله و سلم - بر حضرت امير عليه السلام مبني بر قرائت مداوم قرآن ، شايد تاكيد بر برداشت مستمر از اين خزانه ي بي بديل الهي و غور در ژرفناي بي انتهايش و صيد در و گهرهاي ارزشمند آن و رهآوردهاي بي بديلش براي خويشتن و مردم است به فراخور حالشان . او - عليه السلام - كه ثقل اصغر است با تكيه و به پشتيباني ثقل اكبر - قران كريم - مي تواند بيانگر معارف الهي در سطح فهم مردم براي آنان باشد .

    (1)- نهج البلاغه ، خطبه‌ 183، ص‌ 194
    (2)- همان ، خطبه‌ 198، ص‌ 234

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •