1.اموزش ناپذیری:اورنده معجزه بدون داشتن هر گونه سابقه دست به اعجاز میزند در حالیکه انجام امور خارق العاده دیگر نتیجه یک رشته تمرینها و اموزشهاست.موسی بن عمران علیه السلام پس از سپری کردن دوران جوانی راهی مصر شد و در نیمه راه به نبوت و رسالت مبعوث گردید.و خطاب امد که ای موسی عصا بیافکن.چون افکند ناگهان به صورت اژدها در امد به گونه این که خود او وحشت کرد. و نیز به موسی (علیه السلام) خطاب شد که دست خود را از بغل بیرون ار، چون برآورد نوری از ان درخشش نمود که چشم را خیره ساخت.(قصص 32-31) ولی در مورد ساحران عصر سلیمان (علیه السلام) یاد اور میشود: يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ..... (بقره 102) شیاطین سحر را به مردم می اموختند...

2.معارضه ناپذیری:معجزه از انجا که از قدرت نامتناهی الهی سرچشمه میگیرد معارضه ناپذیر است در حالی که جادو و سحر و نظایر ان از قبیل کار مرتاضان چون از قدرت محدود بشر سرچشمه میگیرد قابل معرشه و اتیان به مثل ست

3.عدم محدودیت:معجزات پیامبران محدود به یک نوع یا دو نوع نبوده...

منبع:کتاب منشور عقاید امامیه نوشته ایت الله سبحانی.