نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: واقعیت های داستان های شهوت

  1. #1
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    Icon2008 واقعیت های داستان های شهوت

    واقعیت های داستان های شهوت


    نويسندگان اين داستانها دو گروهن:1_گروه اول کساني که وابسته به گروه هاي خاص هستند و هدف هاي خاصي را نيز دنبال ميکنند که بعدن به ان اشاره ميکنيم کار اين افراد بسيار حساب شدست و خيلي کم تو داستان سوتي ميدن و رو کارشون از همه ي ابعاد بررسي ميکنند مخصوصا روان شناسي و پولهاي زيادي رو هم مي گيرند.2-افرادي داراي مشکلات رواني بسيار زياد که داراي کمبود محبت شديد و عقده هاي جنسي هستن که مي خواهند با اين داستان ها روي ضعف هاي خود سرپوش بگذارند داستان هاي اين افراد پر از سوتيه شاخداره و خيلي ناشيانست مثلا ميگه من علي 25 ساله دانشجوي فوق ليسانس برقم بعد تو داستان چهل پنجاه تا غلط املايي داره و يا سوتي هايي که تو متن داستان هست که اگه داستان رو بخونين و احساسي نشين ميتونيد همه رو در بياريد.نکاتي جالب درباره ي داستانهامن نميخوام همين جوري بگم اين داستانها دروغه بهتون چيزايي رو ميگم بعد خودتون قضاوت کنيدخيلي جالبه که تقريبا همه ي اين داستان ها با سن شخصيت هاي داستان شروع ميشه مثلا ميگه من بهروز 22 سالمه داستاني رو که ميخوام واستون تعريف کنم برميگرده به 5 سال پيش که 17 سالم بود ويا مادر من 30 سالشه و خالم 5 سال ازش کوچيکتره 25 سالشه هميشه همينطور بوده جالب اينکه شايد مثلا داستان ربطي به يه شخصي نداشته باشه ولي باز سنشو ميارن ميدونيد چرا؟؟؟؟واسه اينکه وقتي شما مي خوايد اين داستانو بخونيد اولش شک داريد که اين واقعي يا دروغي پس وقتي چشتون به اعداد سن ها ميخوره براي امتحان واقعي بودن داستان شروع به جمع و تفريق اعداد ميکنيد که ببينيد ايا توش سوتي هست يا نه که ولي چون رو قسمت اول خوب کار کردن شما سوتي نميبينيد پس با اطمينان خاطر شروع به خوندن اون داستان ميکنيدنکته دوم:هيچ وقت اتفاق بدي نمي افتاده و همه ي کارها با نهايت خوش شانسي پيش ميره و انگار ابر بادو مه خورشيد همه در کارند که تا اين اتفاق بيافته و کسي هم خبر دار نميشه و اگه هم خبر دار بشه خودشم وارد داستان ميشه حتي اگه پدر يا برادر خواهر داستان باشه خيلي جالبه خداييش يعني يه پدرو مادر يا نميدونم يکي تو اين داستانا پيدا نميشه پدره اين پسر يا دختر يا هرکي که نقش اول داستان هستن رو در بياره؟؟؟؟نکته بعدي اين داستانا خيلي جالبتره اونم اينکه هميشه کسايي که مزاحم اين داستان ها هستن يه کاري دارن که واسه کارشون مجبورن هر چند وقت چند شب خونه نيان و باعث بشن اين داستانها خوب انجام بشه.نکته بعدي اين داستان ها اينکه اکثر ادم ها داراي وجدان هستند و وقتي گناه ميکنن پشيمون ميشن مخصوصا چنين گناهي رو ميزان پشيموني هم به وجدانت بستگي داره به نظر شما چند درصد از افراد بعد از انجام اينکار به خودشون افتخار ميکنن؟و اين همه وقت صرف نوشتنش ميکنن و ميدنش دست من و شما؟تا حالا فکر کردين گيريم که اينا هم واقعي باشن چرا ميان پخشش ميکنن تو اينترنت؟واقعا چرا؟مگه خراب کردن حرمت برادرو خواهر يا مادرو فرزند يا پدرو دختر يا هرچيزي که اين حرمت ها رو ميشکنه مثل همين داستان ها افتخار داره؟؟؟؟تازه اونم انقدر افتخار داره که بيان پخشش کنن تو اينترنت که من آره با خواهر..من با مادرم....يا نميدونم با هرکي اينکارارو کردم خداييش همچين آدمي آدم سالميه؟؟؟؟تا اينجا شايد تقريبا قانع شدين که اين داستان ها کاملا دروغه ولي شايد اهدافشو ندونين چيه؟که بهتون ميگمخوب به نظر شما برا ما شيعه ها چيزي بدتر از مرگ هست؟بله هست بي ابرويي و تجاوز به ناموسمون خيلي بدتر از مرگه واسه اينه که نوجوان 13 ساله ميره زير تانک؛شايد گفتنش ساده باشه ولي اگه يه لحظه فکر کنيد ميفهميد يعني چي ميفهميد که نوجوان 13 ساله هزارتا آرزو داره ولي واسه ناموسش همه آرزو هارو زير پا ميزاره خودشو ميفرسته زير تانک.واسه ي اينکه صدام ميگفت اگه سربازاي ايرانو من داشتم دنيا رو ميگرفتمميدونيد چي باعث اينا شده؟مهمترين سرمايه ي تو يعني غيرتت اين داستان ها فقط و فقط غيرت تو رو نشونه گرفتن چون تا وقتي اين غيرتت هست دشمنات از تو ميترسن و هيچ وقت نميتونن به تو مسلط شن و اين داستانها نهايت بي غيرتيه خودتون ميتونيد بخونيد يک بار به چشم دل ببينيد اين داستان هارو ببينيد که چطوري حرمت مادرو فرزندي زير پا ميره ببينيد که چطوري حرمت خانواده از بين ميره ديگه بدتر از اينم مگه هست؟؟؟؟((ديگه خودتون ميدونيد من و دوستم ميخواستيم واقعيت هارو نشونتون بديم حالا با دونستن واقعيت ها خودتونيد که بايد تصميم بگيريد که چطوري اين چيزارو از بين ببريد اميدوارم تونسته باشم کمکي بهتون بکنم))



    ویرایش توسط !ALIPOUR! : 2013/12/26 در ساعت 05:08

  2. #2
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/12/25
    محل سکونت
    به قول سهراب : هر كحا باشم آسمان مال من است
    نوشته ها
    334

    Icon16



    من كاملا با اين مطلب موافقم اين داستانا فقط مي خوان ذهن بقيه رو منحرف كنن والا سراسر گناه و دروغن

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •