نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: یک شبی مجنون نمازش را شکست

  1. #1
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    Icon2008 یک شبی مجنون نمازش را شکست

    یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه ی لیلا نشست


    عشق، آن شب مستِ مستش کرده بود فارغ از جام ألستش کرده بود

    سجده ای زد بر لب درگاه او پُر ز لیلا شد دلِ پر آه او

    گفت یا رب از چه خوارم کرده ای؟ بر صلیب عشق دارم کرده ای؟

    جام لیلا را به دستم داده ای وندر این بازی شکستم داده ای

    نیشترِ عشقش به جانم می زنی دردم از لیلاست آنم می زنی

    خسته ام زین عشق،دل خونم نکن من که مجنونم، تو مجنونم نکن

    مرد این بازیچه دیگر نیستم این تو و لیلای تو، من نیستم

    گفت ای دیوانه لیلایت منم در رگ پنهان و پیدایت منم

    سالها با جور لیلا ساختی من کنارت بودم و نشناختی

    عشق لیلا در دلت انداختم صد قمار عشق یکجا باختم

    کردمت آواره ی صحرا، نشد گفتم عا قل می شوی اما نشد

    سوختم در حسرت یک یا ربت غیر لیلا بر نیامد از لبت

    روز و شب او را صدا کردی ولی دیدم امشب با منی گفتم بلی

    مطمئن بودم به من سر می زنی در حریم خانه ام در می زنی

    حال این لیلا که خوارت کرده بود درس عشقش بی قرارت کرده بود

    مرد راهش باش تا شاهت کنم صد چو لیلا کشته در راهت کنم


    شاعر مرتضی عبدالهی

  2. #2

    Eh

    علي من اين شعرو حفظم

    واقعا ممنون از عزلياتش
    ویرایش توسط !MAHSA! : 2014/01/12 در ساعت 16:22

  3. #3
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط shotlet نمایش پست ها
    ali man in shero az hefzam

    vaghean mamnon az in ke gozashtish
    بردار فقط و فقط فارسی تایپ کنید هزار بار گفتم به شما

  4. #4
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    واسه اولین بار یکی میاد تو زندگیت

    میگه دوستت داره تو هم خوشت میاد چون تورو دوست داره

    کم کم به هم عادت میکنید وابستـــه میشید
    یه جواریی که فک میکنید بدون هم بودن واستون محال شده،
    این رابطه میشه عشق اول؛

    وقتی میره تو میمونی و هـــــــــــزار تا خاطره با کلی تنهایی و سوال بی جواب !!!خلاصه قشنگترین روزای زندگیت میشه غم و غصه

    میشه فکـــ کردن و به گذشتــــه و یه عالمه چراهای بی جواب
    همه ی این روزای سخت کم کم تو ذهنت کمرنگ میشه

    سعی میکنی همه چیو فراموش کنی...
    به روزای خوب میرسی...
    حتی شاید یکی بیاد تو زندگیت که خیلی بیشتر از اون دوسش داشته باشی اونقدر که همه ی خاطرات اون از ذهنت پاک بشه فقط یه اسم ازش باقی بمونــــــــــــــه و چندتا خاطره ی نصف نیمه.
    حالا دیگه خیلی وقتــــــه بهش فکر نمیکنی...
    ولی مطمئن باش اگه یه روزی یه جایی دوبــــــــــــاره ببینیش
    همه ی اون خاطره ها..
    همه ی اون روزا..
    همه ی اون حرفـــــــا..

    دونه بـــــــــه دونـــه دوبـــــــــــــاره یادت میــــــــــــــــاد..

    آره عزیــــــــــــــــــــزم

    عشق اول همچین دردی داره
    شاید فراموش بشه ولی هیـــچ وقت خوب نمیشه.!!!

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •