نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: دلم هواي باران دارد ...

  1. #1
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/12/25
    محل سکونت
    به قول سهراب : هر كحا باشم آسمان مال من است
    نوشته ها
    334
    سپاس ها
    504
    سپاس شده 1,066 در 355 پست
    نوشته های وبلاگ
    12

    Eh دلم هواي باران دارد ...

    دلم هواي باران دارد  ...


    دلم اين روزا يه آسمون بارون مي خواد

    يارون كه نم نم بياد

    دلم جوونه ميزنه


    سبز ميشه

    سبز كه بشه عشق دوباره صدا ميكنه

    صدا كه كرد

    فك مي كنم زنده ام

    هستم

    مي تونم باشم

    بارون مهربوني و عشق توست به من

    معبود

    وقتي صداشو مي شنوم

    تو دلم ميگم

    هنوز دوسم داره

    بهم اميد داره

    پس زيبا ترين قطره ها رو بريز

    مي خوام رو صورتم احساس بريزه

    چشامو ببين

    مي خوام نقش تو رو توش ببينم

    ببار اي عشق




    دلم هواي باران دارد  ...




    ویرایش توسط Pari * : 2014/01/15 در ساعت 11:03

  2. 7 کاربر از پست مفید Pari * سپاس کرده اند .


  3. #2
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/12/25
    محل سکونت
    به قول سهراب : هر كحا باشم آسمان مال من است
    نوشته ها
    334
    سپاس ها
    504
    سپاس شده 1,066 در 355 پست
    نوشته های وبلاگ
    12

    Gadid

    شعر از حميد ابراهيمي

    بزن باران بزن دیوانه ام کن


    بزن باران بزن ویرانه ام کن

    بزن باران که احساسم کند درد

    بزن باران بزن نم نم ولی سرد

    بزن باران که چترم را باد برده

    بزن باران بزن عشقم مرا از یاد برده

    بزن باران که ناودان ها بخوانند یکصداآواز شرشر

    بزن باران بزن گم کرده ام راز تظاهر

    بزن باران که خاک کوچه ها را غم گرفته

    بزن باران که بازم ردپاها را هوای نم گرفته

    بزن باران بزن این دم کمی لب خنده باشم

    بزن باران،که داند بيت بعدي زنده باشد؟


    دلم هواي باران دارد  ...



    ویرایش توسط Pari * : 2014/01/21 در ساعت 08:10

  4. 4 کاربر از پست مفید Pari * سپاس کرده اند .


  5. #3
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2013/09/10
    سن
    34
    نوشته ها
    194
    سپاس ها
    1,977
    سپاس شده 725 در 204 پست

    پیش فرض

    چشم ها را باید شست ...
    جور دیگر باید دید ...
    چتر ها را باید بست ...
    زیر باران باید رفت ...
    فکر، خاطره را ...
    زیر باران باید برد ...
    با همه مردم شهر ...
    زیر باران باید رفت ...
    دوست را زیر باران باید دید ...
    عشق را زیر باران باید جست ...
    هر کجا هستم باشم ...
    آسمان مال من است ...
    حنجره فکر هوا عشق زمین "مال من است ...
    هر کجا هستم باشم ...
    آسمان مال من است ...
    حنجره فکر هوا عشق زمین "مال من است....

  6. 2 کاربر از پست مفید Arezoo khanom سپاس کرده اند .


  7. #4
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/12/25
    محل سکونت
    به قول سهراب : هر كحا باشم آسمان مال من است
    نوشته ها
    334
    سپاس ها
    504
    سپاس شده 1,066 در 355 پست
    نوشته های وبلاگ
    12

    Eh


    دلم هواي باران دارد  ...


    شعر از : پوريا بيگي

    بزن باران بهاری کن فضا را

    بزن باران و تر کن قصه ها را

    بزن باران که از عهد اساطیر

    کسی خواب زمین را کرده تعبیر

    بشارت داده این آغاز راه است

    نباریدن دلیل یک گناه است

    بزن باران به سقف دل که خون است

    کمی آنسوتر از مرز جنون است

    بزن باران که گویی در کویرم

    به زنجیر سکوت خود اسیرم

    بزن باران سکوتم را به هم زن

    و فردا را به کام ما رقم زن

    بزن باران به شعرم تا نمیرد

    در آغوش طبیعت جان بگیرد

    بزن باران بزن بر پیکر شب

    بر ایمانی که می سوزد در این تب

    به روی شانه هاي خسته ي درد

    به فصل واژه هاي تلخ اين مرد

    بزن باران يقين دارم صبوري

    وشايد قاصدي از فصل نوري

    بزن باران بزن عاشقترم كن

    مرا تا بينهايت باورم كن





  8. کاربر روبرو از پست مفید Pari * سپاس کرده است .


  9. #5
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/12/25
    محل سکونت
    به قول سهراب : هر كحا باشم آسمان مال من است
    نوشته ها
    334
    سپاس ها
    504
    سپاس شده 1,066 در 355 پست
    نوشته های وبلاگ
    12

    Gadid


    دلم هواي باران دارد  ...



    آه باران ( از فریدون مشیری)





    آه ، باران

    ريشه در اعماق اقيانوس دارد - شايد -


    اين گيسو پريشان كرده

    بيد وحشي باران .

    يا ، نه ، دريايي است گويي ، واژگونه ، بر فراز شهر ،

    شهر سوگواران .





    هر زماني كه فرو مي بارد از حد بيش

    ريشه در من مي دواند پرسشي پيگير ، با تشويش :

    رنگ اين شب هاي وحشت را

    تواند شست آيا از دل ياران ؟





    چشم ها و چشمه ها خشك اند .

    روشني ها محو در تاريكي دلتنگ ،

    همچنان كه نام ها در ننگ !





    هرچه پيرامون ما غرق تباهي شد .

    آه ، باران ،

    اي اميد جان بيداران !

    بر پليدي ها - كه ما عمري است در گرداب آن غرقيم -

    آيا‌، چيره خواهي شد ؟
    ویرایش توسط Pari * : 2014/01/22 در ساعت 09:51

  10. کاربر روبرو از پست مفید Pari * سپاس کرده است .


مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •