امروزم مثل روزای دیگه وقتی از خواب بیدار شدم فکرکردم شبیه بقیه روزاست خورشید طلوع میکنه وچند ساعت دیگه غروب و دوباره روزاز نو وروزی از نو اما صدایی از بیرون توجهم رو جلب کرد کنارپنجره اتاقم رفتم صدای جیک جیک پرنده ها میومد کمی گوش دادم یعنی چه خبر شده؟!رفتم آشپزخونه دیدم سبزه ها سبزو بلندتر شدن دستم رو بردم زیر آب راستشو بخوای آب هم مثل قبل خیلی سرد نبود کارامو کردمو از خونه زدم بیرون حتی بیرونم مثل همیشه نبود یه حالو هوای دیگه ای داشت مدرسه که رفتم بچه ها درس نخونده بودن:)))) راستش امروز اوناهم یه آدم دیگه بودن گوش دادم ...دیدم...رفتم...وخوب که نگاه کردم فهمیدم طبیعت کن فیکون شده وبیداریش به من انرژی خاص میده ...خوشحالم از امروزم...از خدایمکه به من قدرت ونعمت شعور داد باشد که آگاه تر شوم ...آمدن بهار وسبزي طبیعت و نو شدن بر شما مبارک