نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6

موضوع: جملات قهوه و کافه

  1. #1
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2013/09/07
    محل سکونت
    همین جا
    نوشته ها
    661

    پیش فرض جملات قهوه و کافه

    جملات قهوه و کافه

    کافه را گرد دلتنگی گرفته
    صندلی های خالی
    فنجان هایی از تنهایی لبریز
    جملات قهوه و کافه

    نبودنت را غروب های زمستان
    در قهوه خانه ی دوری سیگار می کشیدم
    نبودنت دود می شد و می نشست روی بخار شیشه های قهوه خانه
    بعد تکیه می دادم به صندلی چشم هایم را می بستم
    و انگشتانم را دور استکان کمر باریک چای داغ حلقه می کردم
    تا بیشتر از یادم بروی
    نامرد اگر بودم نبودنت را تا حالا باید فراموش کرده باشم
    مرد نیستم اما نامرد هم نیستم
    زنم و نبودنت پیرهنم شده است
    جملات قهوه و کافه

    کاش بعضیا
    اگه ول می کنن می رن
    اگه تنهات می ذارن
    نگن که دلیلشون واسه انجام بعضی کارا چی بوده
    بذارن همونطور فک کنیم اون کارا رو از روی دوست داشتن
    یا اینکه دوست داشتن کاری واسمون انجام بدن انجام دادن
    بذارن یه باور خوب خوب ازشون داشته باشیم
    یه باور به شیرینیه اولین قهوه
    نه به تلخیه آخرین قهوه
    جملات قهوه و کافه

    قهوه چشمان توست
    تیره ، تلخ ، اما آرام بخش و اعتیاد آور
    جملات قهوه و کافه

    اینایی که از پاییز بد می گن
    نرفتن تو حیاط خلوت بشینن یه فنجون نسکافه بخورن
    که بفهمن پاییز یعنی چی
    جملات قهوه و کافه

    دیگر بازی بس است
    بیا شمشیر ها را کنار بگذاریم و فنجانی چای بخوریم
    اما چرا دستان تو خونی و پشت من می سوزد؟
    جملات قهوه و کافه

    من سرد
    هوا سرد
    برف سرد
    زمستان سرد
    تو با من سرد
    دنیای من سرد
    همه چیز سرد
    ولی فنجان قهوه ام گرم
    این تضاد برای یک لجظه مرا به آرامش می برد
    جملات قهوه و کافه

    این گونه نیا که هر از چند گاهی باشد
    نیا دنیایم را آرامشم را سکوت اجباری روزهایم را نریز به هم …
    که مجبور باشم مدیون قهوه خانه شوم
    از بس که خاکستر و دود سیگار مهمانش می کنم
    نیا لعنتی
    اینگونه گذرا نیا …
    جملات قهوه و کافه

    قهوه چی زیاد قهوه ام را شیرین نکن
    طعم روزگارم کم از تلخی قهوه ات نیست
    جملات قهوه و کافه
    ویرایش توسط !MAHSA! : 2014/03/30 در ساعت 21:43

  2. #2
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2013/09/07
    محل سکونت
    همین جا
    نوشته ها
    661

    پیش فرض پیامک چای و قهوه

    پیامک چای و قهوه

    یک فنجان درد دل بدون شکر برای تو آورده ام
    بنوش … تا از دهان نیفتاده … بنوش …
    پیامک چای و قهوه

    آب در هاون کوبیدن است اینکه من شعر بنویسم و تو فال قهوه بگیری
    وقتی آخر همه شعرهای من تو می آیی و ته همه فنجان های تو من می روم …
    پیامک چای و قهوه

    امشب دلم تو را می خواهد
    نشسته روبروی صندلی مقابلم
    در سکوت سرد این کافه
    تا تو مرا در آغوش کشی …
    پیامک چای و قهوه

    هوا سرد شده …
    نه ! نه …
    هوای من سرد شده …
    حتی گرفتن فنجان قهوه هم ، دردی را دوا نمی کند …
    گرمای وجودت را می خواهم …
    چرا صندلی رو به رو خالی ست ؟
    پیامک چای و قهوه

    در ته فنجان قهوه ام کفش های توست
    فقط نمی دانم می آیی یا می روی …
    پیامک چای و قهوه

    دسته ی کاغذ بر میز در نخستین نگاه ِ آفتاب
    کتابی مبهم و سیگاری خاکسترشده کنار ِ فنجان ِ چای از یاد رفته
    بحثی ممنوع در ذهن
    احمد شاملو
    پیامک چای و قهوه

    کام اول و عمیق از سیگار
    طعم قهوه تلخ گوشه دنج کافه
    بوی برف نو که می بارید
    و دست هایی که روی پیانو می رقصید
    فرصت عاشقی کردن بود ، جای تو خالی اما …
    پیامک چای و قهوه

    گاهی اوقات دلم تنگ طمع تلخ اشک هایم می شود
    و آرام می بارم و می نوشم …
    گویی قهوه ای تلخ از چنس حقیقت می نوشم …
    چه کسی می گوید قهوه تلخ است؟
    قهوه در برابر روز گار تلخم شیرین ترین نوشیدنی عالم حساب می شود …
    قهوه فقط یاداور است …
    یاداور لحظات شیرین با تو بودن …
    قهوه شیرین است …
    خیلی شیرین …
    پیامک چای و قهوه

    کافه چی بر روی میزها شعر می نویسد
    اینجا طعم دلتنگی ها از قهوه هم تلخ تر است … !
    پیامک چای و قهوه
    ویرایش توسط !MAHSA! : 2014/03/30 در ساعت 21:44

  3. #3
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2013/09/07
    محل سکونت
    همین جا
    نوشته ها
    661

    پیش فرض اس ام اس قهوه و چای

    اس ام اس قهوه و چای

    بعد از یک فنجان قهوه و دو نخ سیگار
    به هوایی سرد برمی گردم
    در پی رویاهایم …
    در پی تو …
    اس ام اس قهوه و چای

    احتیاجی به مستی نیست
    یک فنجان قهوه هم دیوانه ام می کند
    وقتی میزبانم چشمان تو باشد …
    اس ام اس قهوه و چای

    یک استکان چای از میان دستانت و یک جرعه غزل از میان چشمانت
    دلم آرام ِ نگاهت را می خواهد و شهد شیرین کلامت
    خسته ام
    دوباره باورم میکنی؟
    اس ام اس قهوه و چای

    عصرانه ای به طعم همین واژه های تلخ
    من تو ، غروب ، کافه و لبخندهای تلخ
    تف می کنی تو شعر مرا روی میز و بعد
    می ریزد از دهان تو این قطره های تلخ
    اس ام اس قهوه و چای

    گارسون کمی شکر و تو لبخند می زنی
    حالم به هم می خورد از طنزهای تلخ
    گفتم هوا چه گرم و سر حرف باز شد
    گفتی هزار لعنت بر این هوای تلخ
    اس ام اس قهوه و چای

    هی تلخ می شود ته فنجان نگاه تو
    در گیر و دار عصر خیابان نگاه تو
    هی چرخ می زند پی آن فال لعنتی
    تعبیر می شود وسط آن نگاه تو
    عکس درون فال به اندوه می رسد
    تصویر او که رفت میان نگاه تو
    در انعکاس نور نئون های لعنتی
    هی غرق می شود ته فنجان نگاه تو
    طعم غلیظ قهوه آخر گرفته است
    تلخ و سیاه ٬ خسته و بی جان نگاه تو
    پا می شوی که رد شوی از ازدهام شهر
    در پیچ و تاب گنگ خیابان نگاه تو
    هی می رود به سمت همان خاطرات خوب
    آن لحظه ها که حک شده در آن نگاه تو
    اینکه تو مانده ای و چراهای بی جواب
    او رد شده است ساده و آسان نگاه تو
    جا مانده در حوالی آن اتفاق تلخ
    جا مانده در نگاه خیابان نگاه تو
    رد می شوی و باز دلت شور می زند
    یعنی دوباره او ، تو و باران ، نگاه تو
    یک بوق ممتد و همه حجم خاطرات
    می رفت رو به نقطه پایان نگاه تو
    اس ام اس قهوه و چای

    عادت کرده ام به طعم قهوه
    به آد مهای پشت پنجره کافه
    دست هایی که می روند
    آدم هایی که نمی مانند
    به تو
    که روبرویم نشسته ای
    قهوه ات را به هم می زنی
    می نوشی
    می روی
    یکی به آدم های پشت پنجره ی کافه اضافه می شود…
    اس ام اس قهوه و چای

    حالا فهمیده ام که چرا قهوه و کیک را با هم می خورم
    قهوه می نوشم برای زندگی تلخم و همراهش کیک برای شیرینی لحظاتی که با تو بودم
    اما باز تلخی قهوه بر شیرینی کیک پیروز می شود
    لحظات با تو بودن کوتاه بود… خیلی کوتاه…
    ولی زندگی تلخم خیلی بلند است … خیلی…
    لعنت بر قهوه تلخ سرد شده ام
    اس ام اس قهوه و چای

    تو
    پاییز
    قهوه
    سیگار
    اکنون کنارم هست
    پاییز
    قهوه
    سیگار
    اما تو…
    اس ام اس قهوه و چای

    روی صندلی همیشگی می نشینم و سفارش میدم : دو فنجون قهوه
    هنوز هم با این که نیستی ولی برات سفارش میدم…
    خودت نیستی خیالت که هست…
    اس ام اس قهوه و چای


  4. #4
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2013/09/07
    محل سکونت
    همین جا
    نوشته ها
    661

    پیش فرض پیامک کافه و کافه چی Cafe SMS

    پیامک کافه و کافه چی Cafe SMS

    برای من که فرقی نمی کند
    نگاهی دور فنجان برقصانی
    یا دستی با شانه هایم آ شنا
    اما حالا که آمده ای
    این قدر به ساعتت نگاه نکن …
    پیامک کافه و کافه چی Cafe SMS

    چــای نوشیدن با تــو پشت ایـن میــز رو به غـــروب را
    با تمام جــذابیت های سفر به اهــرام مصــر هـــم عــوض نمــی کنـــم !
    بــاور کــن عشــق مــن …
    پیامک کافه و کافه چی Cafe SMS

    به اندازه چای داغ شب امتحان دوست دارمت
    اما اضطراب نمی گذارد
    نه گرمایت را حس کنم و نه آرامشت را…
    پیامک کافه و کافه چی Cafe SMS

    از دنیا فقط کافه هایش را به خوبی می شناسم…
    فقط آن ها واقعی هستند…
    این روز ها صبح ها دو قهوه سفارش می دهم…
    شب می شود…
    و کافه همچنان گرم و فنجان ها پر سرد می شوند…
    پیامک کافه و کافه چی Cafe SMS

    راحت قهوه ات را بخور
    از ته این فنجان نه کسی آمده ست
    نه کسی مانده ست
    فال تو همین طعمی ست که می چشی …
    پیامک کافه و کافه چی Cafe SMS

    دل درد گـرفـه اَم
    از بـس فـنـجـان هـای قهوه را سـر کـشـیـده اَم
    و تو ته هـیچ کـدام نـبـودی
    پیامک کافه و کافه چی Cafe SMS

    دلم برایت تنگ می شود
    حتی وقتی روبرویم نشسته ای
    و نگاه تو دور می شود
    از مماس نگاهم تا فنجان چای …
    پیامک کافه و کافه چی Cafe SMS

    صبح و دو فنجون گرم کنج یه کافه ی سرد
    شب شد و باز نیومدی فنجونا سرد و کافه گرم
    پیامک کافه و کافه چی Cafe SMS

    چشم هات رنگ قهوه ی قجری ست
    نگاهم که می کنی
    ذره ذره می میرم
    پیامک کافه و کافه چی Cafe SMS

    فنجان چای توام
    ببین چگونه قند در دلم آب می شود
    به شوق لبت
    پیامک کافه و کافه چی Cafe SMS

    کافه ی دیدار
    وقت قرار
    دود سیگار
    میز قمار
    باختم
    داشتنت را پای یک میز نفرین شده
    به او باختم …
    پیامک کافه و کافه چی Cafe SMS


  5. #5
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2013/09/07
    محل سکونت
    همین جا
    نوشته ها
    661

    پیش فرض دلنوشته های قهوه و چای و کافه SMS Kafe

    دلنوشته های قهوه و چای و کافه SMS Kafe

    اینجا جای عجیبیست
    هر روزم به زوزمرگی بر پشت این میز های کوچک می گذرد
    آنقدر آنها را کوچک ساخته اند که زانوهایم به زانوهایت می چسبد
    اما آن کافه چی نمی داند که هر چند میزهایش کوچک باشد و تو به من نزدیک تر
    دل ها که دور باشد حتی اگر هم نفسش باشی و هم نفست نباشد
    باز هم غریبه ای
    حتی در این نزدیکی
    دلنوشته های قهوه و چای و کافه SMS Kafe

    تلخم درست مثل خنده بی حوصله
    مثل قهوه بی شکر
    مثل شکلات تلخ نگاه تو که بی رحمانه وسوسه ام می کند
    دلنوشته های قهوه و چای و کافه SMS Kafe

    چای ؟
    قهوه ؟
    نسکافه ؟
    نمی دانم!
    هر کدام دیرتر خنک و تمام شود
    تا بهانه با تـو بودنم بیشتر شود
    دلنوشته های قهوه و چای و کافه SMS Kafe

    تلخ منم همچون چای سرد
    که نگاهش کرده باشی ساعات طولانی و ننوشیده باشی
    تلخ منم
    چای یخ که هیچکس ندارد هوسش را!
    دلنوشته های قهوه و چای و کافه SMS Kafe

    قهوه دم می کنم
    نصـف قاشق سیانور بـــه فـنجانت مـــی ریزم
    لبخند که می زنی …
    می گویم : قهوه ات سرد شده بگذار عوضش کنم …
    این کار هر شب من است
    سال هاست که می خوام تو را بکشم ولی لبخندت …
    لعنتی …
    دلنوشته های قهوه و چای و کافه SMS Kafe

    مرد اگر بودم
    نبودنت را غروب های زمستان در قهوه خانه ی دوری سیگار می کشیدم
    نبودنـت دود می شد و می نشست روی بـخار شیشه های قهـوه خانه
    بعد تـکیه می دادم بـه صنـدلی چشم هایم را می بستم
    و انـگشتانم را دور استکان کمر باریـک چای داغ حلقه می کردم
    تـا بیشتـر از یادم بروی
    نامرد اگر بودم نبـودنت را تا حالا باید فراموش کرده باشم
    مرد نیستم اما نامرد هم نیستم
    زنـم ونـبودنت پـیرهنم شده است
    دلنوشته های قهوه و چای و کافه SMS Kafe

    تنهایی که تلخ باشد
    تنهایی که سرد باشد
    قهوه ات هرقدر شیرین و داغ باشد
    بازهم تلخ و سرد است
    دلنوشته های قهوه و چای و کافه SMS Kafe

    می نشینم روی ایوان با دو استکان چای …
    آری فقط با دو استکان چای
    می نشینم به انتظار ، فکر می کنم ، فکر می کنم و تکرار می کنم
    تو می آیی … تو می آیی … تو می آیی ...
    و یک روز تو می آیی به روی ایوان برای صرف چای و می پرسی :
    هنوز هم دوستم داری ؟ …
    دلنوشته های قهوه و چای و کافه SMS Kafe

    شیر و شکر نه شام هم نه ، قهوه لطفا
    قلیان پشت بام هم نه ، قهوه لطفا
    بدجور تلخم این غزل طاقت ندارد
    این واژه های خام هم نه ، قهوه لطفا
    بی شیر آقا بی شکر بی قند بی عشق
    نه ، مثل من ناکام هم نه ، قهوه لطفا
    خانم شما خوبید؟ آرامید؟ من؟ ها-
    تلخم فقط ، آرام هم نه ، قهوه لطفا
    آقا کمی موزیک هم با خود بیارید
    آرام نه ، سرسام هم نه ، قهوه لطفا
    خانم شما گیجید ! نه من خوبِ خوبم
    درگیر با اوهام هم نه ، قهوه لطفا
    دلگیرم و دلتنگ اما گله اصلا
    از عشق نافرجام هم نه ، قهوه لطفا
    دلنوشته های قهوه و چای و کافه SMS Kafe


  6. #6
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2013/09/07
    محل سکونت
    همین جا
    نوشته ها
    661

    پیش فرض اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    عادت کرده ام تنها توی کافه ای بنشینم
    از پشت پنجره آدم ها را ببینم
    قهوه ای تلخ بنوشم و تا خانه با نبودنت پیاده راه بروم
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    مرا با این بالش و این دو تا ملافه و این سه تا شکلات روی میزت راه می دهی؟
    می شود وقتی می نویسی دست چپت توی دست من باشد؟
    اگر خوابم برد موقع رفتن جا نگذاری مرا روی میز کافه !
    از دلتنگیت می میرم
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    پشت میز همیشگی، رو به صاحب کافه : روز برفی قشنگیست
    فقط آمده ام یک ساعت سکوت کنم و کمی هم آرامش
    لبخند می زند : روز برفی قشنگیست
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    هی کافه چی !
    میزهایت را تک نفره کن …
    نمیبینی همــــــه تنهاییـــــــــــــــم ؟
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    حکایت رفاقت من با تو حکایت قهوه ایست که امروز به یاد تو پشت میز کافه ای تلخِ تلخ نوشیدم!
    که با هر جرعه، بسیار اندیشیدم که این طعم را دوست دارم یا نه؟
    و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن که انتظار تمام شدنش را نداشتم!
    و تمام که شد فهمیدم باز هم قهوه می خواهم!
    حتی تلخِ تلخ!
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    در کافه ، کنج دیوار ، روبروی هم و چه خوب قهوه را نخوردیم!
    حرف هایت به اندازه ی کافی تلخ بود
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    بوی تو که در مشام قهوه خانه می پیچد
    بهار با هر چه گل و پرنده از پوست ما می گذرد
    تو اگر نبودی آسمان ما ستاره نداشت
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    من شیفته ی میز های کوچک کافه ای هستم که بهانه ی نزدیک تر نشستنمان می شود
    و من روبروی تو می توانم تمام شعر های ناگفته ی دنیا را یک جا بگویم
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    یک حبه قند در فنجان قهوه ی تلخ شیرین نمی شود
    دو حبه قند در فنجان قهوه ی تلخ شیرین نمی شود
    سه حبه ، چهار ، پنج …
    اصلا تو بگو یک دنیا قند در این دنیای تلخ
    نه…
    اگر تو نباشی فال این زندگی شیرین نمی شود
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    چند ساعت ، فنجان ، نورهایی که روی میز چیده ایم
    و حرف هایی که در آن سوی شیشه ها تا غروب قد می کشند
    مثل زخمی سر خورده از گلوی فنجان های شکسته سر ریز می شویم
    با همین چند فال قهوه ای که از سایه روشن دست هایمان دست بر نمی دارند
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    زندگی جیره مختصریست
    مقل یک فنجان چای و کنارش عشق است مثل یک حبه قند
    زندگی را با عشق نوش جان باید کرد
    سهراب سپهری
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    دوست داشتن یک فنجان قهوه است که با لذت می نوشیم و عشق همان قهوه اما غلیظ تر!
    نوازش عاشق همان شیر است !
    و عاشقانه هایش سیگاری است که پس از آن می کشیم نفس گیر اما دلچسب
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    در فنجان خالی می شوم شبیه عابران خسته مرا قورت می دهی
    و من راه قلبت را پیش می گیرم در قهوه ای که به رگ هایت جاریست
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    زیر بارون بهاری توی کافه
    پیشه تو بودن برای من مثل یه رویاست
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    می شود به فنجانی قهوه مست شوی و به سیگاری نشئه و به لبخندی کامیاب!
    اگر اویی که باید روبرویت نشسته باشد!
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    این روزها تلخ ترم از قهوه ای که تو را قسمت فال من نکرد
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    کافه چی …
    امشب قهوه نمی خواهم فقط بگو امروز به کافه ات سر زد؟
    روی کدام صندلی نشست؟
    آهای کافه چی حواست هست؟
    قهوه نمی خواهم جواب می خواهم !
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    هنوز دو قهوه داغ و تلخ روی میز هستند
    اما تو نیستی …
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe

    خدا را چه دیدی
    شاید یک روز در کافه ای دنج و خلوت این کلمه ها صوت شدند
    برای گوش های تو که روی صندلی رو بروی من نشسته ای
    و برای یک بار هم که شده چای تو سرد شد …
    بس که خیره ماندی به من …
    اس ام اس کافه و کافه چی SMS Kafe


کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •