صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13

موضوع: تقویم تاریخ -22 سپتامبر میلادی

  1. #1

    Thumb تقویم تاریخ -22 سپتامبر میلادی

    آغاز جنگهاي ايران و روم در دوران شاپور دوم


    جنگهاي 13 ساله ايران و روم در دوران حكومت شاپور دوم (ذوالاكتاف) از دودمان ساسانيان 22 سپتامبر سال 337 ميلادي آغاز شد كه در «تاريخ عمومي» به جنگهاي دور اول معروفند. جنگهاي دور دوم از سال 359 آغاز شدند. در هر دو دور، ايرانيان پيروز شدند. در دور اول، كه جنگ تا سال 350 طول كشيد، روميان هرچه را كه در شرق مديترانه به دست آورده بودند از دست دادند و در دور دوم، امپراتورشان هم كشته شد.

  2. #2

    پیش فرض

    روزي كه عراق جنگ هشت ساله با ايران را آغاز كرد و نتايج آن تا به امروز


    حمله نظامي عراق به ايران كه از روزهاي قبل از آن پيش بيني شده بود، 31 شهريور 1359 (22 سپتامبر 1980) آغاز شد كه پيامدش يك جنگ هشت ساله بود و برخلاف تصور قبلي غرب، ايران در اين جنگ پرتلفات و پرهزينه حتي يك وجب از خاك خود را از دست نداد. مروري بر روزنامه هاي چاپ تهران در شهريور ماه آن سال نشان مي دهد كه همزمان با انتخاب نخست وزير براي جمهوري اسلامي، از نيمه اين ماه زد و خورد هاي مرزي عراق و ايران رو به شدت گذارده بود كه بعد از ظهر 22 سپتامبر ناگهان نيروي هوايي عراق تهران، تبريز، همدان، كرمانشاه، شهر كرد و شهرهاي خوزستان را مورد حمله قرار داد و همزمان ناوچه هاي آن كشور به سواحل ايران تا بوشهر تعرض كردند و متعاقب آن نيروي زميني عراق تعرّض به ميهن ما را آغاز كرد. طبق اعلاميه هاي شماره 20 تا 28 وزارت دفاع ايران، در نخستين روز تعرض، نيروي هوايي عراق بيش از 11 جنگنده و چهار ناوچه از دست داد و هواپيماهاي نظامي ايران متقابلا پايگاههاي عراق در كوت الاماره، شعيبيه، واسيله، ام القصر و سپس بغداد را مورد حمله متقابل قرار دادند. اين جنگ که (برغم ميثاق بين المللي) بدون اعلان قبلي، از سوي عراق آغاز شده بود از آن پس به صورت تمام عيار ادامه يافت.
    در زمان حمله نظامي به ايران، عراق دوست آمريكا، متحد شوروي و مورد حمايت همسايگان عرب خود جز سوريه بود. دولت آمريكا به سبب موضوع تصرف سفارتخانه اش در تهران و گروگانگيري كاركنان آن و همچنين قطع منافعش در ايران پس از انقلاب، با تهران دشمني داشت. اين دشمني در دهه اول قرن بيست و يکم كه آمريكا در عراق و افغانستان استقرار نظامي دارد به صورت جنگ سرد واشنگتن با تهران درآمده است. سرگئي لاوروف وزير امورخارجه روسيه 18 سپتامبر2007 در ديدار با «برنار كوشنر» وزير امورخارجه فرانسه كه به مسكو رفته بود، آخرين وضعيت جنگ سرد آمريكا و ايران را چنين ترسيم كرده بود: گزارش هاي متعدد مبني بر جدّي بودن بررسي عمليات نظامي برضد ايران دولت روسيه را نگران ساخته زيرا كه چنين عملياتي براي منطقه نتايج بسيار وخيم به بار خواهد آورد. كوشنر (يك پزشك) كه همانند ساركوزي رئيس جمهور تازه فرانسه، يهودي تبار است 17 سپتامبر 2007 و پيش از سفر به مسكو در اين باره گفته بود: اگر ايران داراي سلاح اتمي شود؛ جهان بايد خود را براي جنگ آماده كند و افزوده بود که سياست هاي فرانسه با آمريکا در قبال تلاش هاي اتمي ايران يکسان است.
    بيستم سپتامبر 1980 و در آستانه حمله نظامي تمام عيار عراق به ايران، احتمال اين جنگ در ديدار مارگارت تاچر نخست وزير انگلستان با وزير امورخارجه كابينه اش مطرح و بررسي شده بود. تاچر در صفحه 91 كتاب خاطرات خود درباره اين ملاقات نوشته است: به وزير امور خارجه گفتم كه در اين نظر كه ايران در مدتي كوتاه از پاي درخواهد آمد شريك نيستم و دليل آوردم كه ايران داراي يك نيروي هوايي موثر است، مردمي مقاوم دارد و ارتش فروپاشيده آن درجريان انقلاب، در اندك مدتي تمركز خواهد يافت و دست به حمله متقابل خواهد زد. ارزيابي و محاسبات صدام حسين از فروپاشيدگي ارتش ايران درست نيست زيرا كه افراد و سلاحهاي اين ارتش باقي هستند و .... هشت سال بعد نظر من تاييد شد زيرا كه عراق جز در هفته هاي اول جنگ پيشرفتي نداشت و مقروض و زمينگير شد و ....
    اصحاب نظر گفته اند: اگر صدام حسين با ايران وارد جنگ نشده بود؛ با كويت و سعودي اختلاف نظر مالي پيدا نمي كرد، دست به اشغال نظامي كويت نمي زد، در نطق هاي خود زندگاني شخصي خاندانهاي سلطنتي اين دو كشور را به زير حمله و انتقاد نمي كشيد كه به كينه دائمي مبدل شد، همسايگان خود را از دست نمي داد (كه در روز مبادا جايي براي فرار به آنجا و پناهنده شدن داشته باشد) و كشورش در سال 2003 به اشغال نظامي آمريكا درنمي آمد و به اين روز نمي افتاد، خودش هم با آن خفت دستگير و اعدام نمي شد و ....

  3. #3

    پیش فرض

    زادروز موسيقيدان شهير ايران پرويز ياحقي


    پرويز ياحقي آهنگساز نامدار ايران (كه در شناسنامه اش «صديقي پارسي» است و ترجيح داده است كه پس از دايي هنرمندش به نام وي «ياحقي» خطاب شود) 31 شهريور 1317 (روزي چون امروز) به دنيا آمد. ياحقي كه اخيرا فوت شد دهها سال آهنگ ساخت و از ويولنيست هاي بزرگ جهان بشمار مي رفت در عين حال روزگاري يك روزنامه نگار ماهر و زبردست بود و زماني عنوان بهترين خبرنگار پارلماني ايران را به دست آورده بود. درخشان ترين كار روزنامه نگاري پرويز، گزارشگري برنامه «درگوشه و كنار شهر» براي راديو ايران درسالهاي 1341 تا 1343 بود که مبتکر و مدير اين برنامه نگارنده اين سايت (نوشيروان کيهاني زاده) بود. اين دو براي تهيه اين برنامه بسيار جالب و آموزنده، هر روز (بدون تعطيل) به كلانتري هاي پليس، پاسگاههاي ژاندارمري، بيمارستانها ، دادسراهاي نواحي نهران و دادگاهها سر مي زدند و مصاحبه با طرفين ماجرا انجام مي شد و هر مطلب با دادن اندرز و ذكر ضوابط و قوانين مربوط و اشاره به مراحل دادرسي پايان مي يافت و همان روز در ساعت چهار و نيم بعد از ظهر به پخش راديو داده مي شد. هر برنامه 30 دقيقه اي شامل سه تا چهار مطلب بود كه همان روز و يا شب پيش از آن اتفاق افتاده بودند.

  4. #4

    پیش فرض

    زادروز فاراده
    22 سپتامبر زادروز فاراده (Michael Faraday ) فيزيکدان است که در 1791 به دنيا آمد. وي قواعد موتورهاي برق و چارج الکترو ستاتيک را به دست آورد و حرکت ايونها را در مايع هنگام چارج کشف کرد.

  5. #5

    پیش فرض

    روزي که محمد قوچاني روزنامه نگار معاصر وطن به دنيا آمد


    محمد قوچاني روزنامه نگار معاصر سي و يکم شهريور ماه 1355 به دنيا آمده و در اين سن کم ره صد ساله رفته است. او که از استعداد فوق العاده در حرفه روزنامه نگاري برخوردار است دهها سال از ستارگان تابناک آسمان ژورناليسم ايران و دنياي پارسي زبانان باقي خواهد ماند. قوچاني از 22 سالگي کار روزنامه نگاري را به صورت تمام وقت آغاز کرد و به ترتيب در روزنامه هاي نشاط، عصر آزادگان و همشهري قلم زد و سپس با تيم خود به روزنامه شرق رفت. پس از توقيف شرق، سردبير اجرايي «هم ميهن» به مديريت غلامحسين کرباسچي شد که اين روزنامه تازه از توقيف خارج شده ظرف مدتي کوتاه (تا زمان توقيف مجدد) از نظر تيراژ و کيفيت مطالب، خود را به صدر روزنامه هاي غير دولتي تهران رسانيد. ضميمه معروف همشهري در سالهاي 1381 و 1382 که بر تيراژ اين روزنامه افزود کار قوچاني بود. وي در اين سن کم تاليف و مقالات فراوان دارد. در نوشتن خبر به طرز جديد که از دهه 1990 در جهان باب شده و همانا آوردن سابقه خبر در داخل عناصر و پاراگرافهاي اصلي آن است مهارت فراوان دارد. او از علاقه مندان روزنامه نگاري حرفه اي و هواداران انديشه عدم اشتغال روزنامه نگار به امور ديگر (جز تدريس و تاليف) است.
    قوچاني در عين حال در زمينه مديريت تحريريه روزنامه مهارت و استعداد خود را به منصه ظهور گذارده است. وي اين استعداد و نبوغ را از آغاز تاسيس روزنامه شرق در شهريور ماه 1382 که سردبيري اجرايي (مديريت تحريريه) آن را عهده دار شده بود آشگار ساخت و هر وقت هم که فرصت مي يافت، سرمقاله و گزارش تحليلي مي نوشت. کساني که در روزنامه همشهري کار کرده اند مي دانند که راضي کردن محمد عطريانفر از محتواي روزنامه چقدر دشوار است و عطريانفر که روزنامه همشهري "ساخت" اوست و آن را از روز تولد بزرگ کرده بود در سمت سردبير کل (رئيس شوراي سردبيري) "شرق" و سپس «هم ميهن» همواره از قوچاني ابراز رضايت کامل کرده و او را به چشم فرزند خود نگريسته و احترام گذارده است.
    قوچاني و عطريانفر اينک هردو با همان عناوين مجله "شهروند امروز" را منتشر مي سازند. به گفته اصحاب نظر، "شهروند امروز" بهترين و حرفه اي ترين مجله اي است که ژورناليسم ايران در طول تاريخ خود بوجود آورده است. اين مجله دست کمي از مجلات خبري معروف ازجمله نيوزويک و تايم ندارد. شنيده شده است که قوچاني در عين حال سمت مشاور سردبيري يک روزنامه پرتيراژ يوميه را نيز برعهده دارد.

  6. #6

    پیش فرض

    درگذشت امپراتور رسانه اي آلمان

    اکزل سپرينگر Axel Springer امپراتور رسانه اي آلمان 22 سپتامبر 1985 در 73 سالگي درگذشت. در دهه 1960 چهل در صد روزنامه هاي آلمان متعلق به سپرينگر بود. کمپاني او که پس از درگذشتش بکار ادامه مي دهد در سال 1999 مالک 180 روزنامه و مجله ، هفت فرستنده راديويي ، سهامدار عمده يک شبکه تلويزيوني ، تلويزيون کابلي ، سيستمهاي اينترنتي و چندين مرکز نشر کتاب و تهيه برنامه تلويزيوني و فيلم بود ، 14 هزار کارمند و پنج ميليارد مارک درآمد داشت.
    روزنامه نگاري در خانواده سپرينگر موروثي بوده است و پدر و پدر بزرگ او هم روزنامه نگار بودند. وي پس از جنگ جهاني دوم ، در سال 1946 با کسب اجازه از دولت انگلستان - يکي از فاتحان آلمان - در منطقه اشغالي آن دولت (بندر هامبورگ ) يک روزنامه ورشکست و به حالت تعطيل درآمده را خريداري و با آن پايه امپراتوري رسانه اي خود را گذارد.

  7. #7

    پیش فرض

    براي جنگ با ايران


    بيست و دوم سپتامبر سال 66 ميلادي نرون امپراتور وقت روم دستور داد كه براي جنگ با امپراتوري ايران لژيون هاي ايتاليايي كه سربازانش رومي خالص باشند و قدشان كمتر از دو متر نباشد تشكيل شود. برخلاف ايران كه سواره نظامش نيروي اصلي بود و از پياده به عنوان نيروي كمكي و پشتيباني استفاده مي كرد، واحدهاي اصلي رومي ها پيادگان بود و سواران را به عنوان واحد كمك بكار مي بردند. لشكر 5 تا 8 هزار نفري پياده رومي را لژيون (به لاتين: لژيو) مي خواندند. چون ارتش روم در جنگ با ايران موفق نبود، نرون تصميم گرفت كه لژيون هايي صرفا از ايتاليايي ها (روميان خالص) تشكيل دهد و دستور تشكيل اين لژيون ها، طبق لوحي كه فرمان بر آن حك شده است 22 سپتامبر سال 66 ميلادي صادر شده بود، ولي عمر نرون كفاف نداد كه از اين نيرو برضد ايران استفاده كند و كمتر از دو سال بعد ( تابستان سال 68 ميلادي) خودكشي كرد. اختلاف ايران و روم در آن زمان عمدتا بر سر ارمنستان بود كه چند برابر امروز وسعت داشت.

  8. #8

    پیش فرض

    آغاز محاصره وين

    ارتش عثماني 22 سپتامبر 1526، با استفاده از اختلافات داخلي اروپائيان با هم، شهر وين پايتخت اتريش را محاصره كرد. دولتهاي فرانسه و آلمان به استمداد اتريشي ها پاسخ فوري ندادند. فرانسه حتي با عثماني عهدنامه مودت هم امضاء كرد. محاصره وين كه مدتها طول كشيد عميقترين پيشروي ارتشي از مشرق زمين در اروپاي مركزي بود.

  9. #9

    پیش فرض

    مسئله كره

    22 سپتامبر سال 1948 جمهوري دمكراتيك خلق كره (شمالي) كه 13 روز پيش از آن اعلام استقلال كرده بود خود را حاكم همه شبه جزيره كره خواند و جمهوري كره (جنوبي) نيز كه در شهر سئول اعلام رسميت كرده بود به همين ترتيب اعلام كرد كه حاكم بر همه كره است و دو دولت به اين ترتيب تقسيم اين شبه جزيره را رد كردند كه نتيجه اش يك جنگ سه ساله بود كه مسئله اي را هم حل نكرد و اين مسئله به همان شدت همچنان تا به امروز ادامه دارد. اين مسئله محصول ضديت دو بلوك متخاصم آن زمان بود.

  10. #10

    پیش فرض

    بالتيکي ها - اتحاديه اروپا و ناتو

    لاتويايي هاي متعاقب استونيايي ها، اتباع دو كشور منطقه بالتيك، 21 سپتامبر 2003 راي به پيوستن كشورشان به اتحاديه اروپا دادند كه از ارديبهشت آينده داراي 25 عضو مي شود بدون اين كه بدانند بروكسل هم يك مسكو ديگر برايشان خواهد بود و كسي پول و كالاي رايگان به آنان كه سر زمين هايي فقير هستند نخواهد داد. اين دو كشور به اضافه« ليتوي نيا» قبلا از اعضاي اتحاد شوروي بودند .روسها برايشان از جيب خود آپارتمان، مدرسه و بيمارستان ساختند، اما اتحاديه اروپا «كار» مي خواهد زيرا كه جمعيت كشورهاي اصلي آن به سبب فرار مردم از بچه دار شدن رو بكاهش گذارده است. در آن سال همين كشورهاي سوسياليستي سابق اشتياق فراوان هم به عضويت در «ناتو» نشان داده بودند و حساب نكرده اند كه در اين مورد هم به جاي مسكو سر و كارشان با واشنگتن خواهد بود و تفاوت زيادي در بين نيست و نمي دانند كه از اين پس هرگونه جنگي در اروپا و خاوردور و آسياي جنوبي، اتمي خواهد بود و آمريكاييان حاضر نخواهند بود بخاطر آنان بميرند.
    اين سه کشور بعدا به عضويت "ناتو" و اتحاديه اروپا درآمدند ولي همچنان زير دندان روسيه هستند. جمعيت روس استوني زياد است و اگر روزي ورق برگردد باز بي دفاع خواهند ماند. با اينکه طبق اساسنامه ناتو، حمله به يک کشور عضو بمنزله حمله به همه اعضا تلقي خواهد شد گمان نمي رود که ملل عضو ناتو بخواهند که در يک جنگ اتمي خاکستر شوند. همه تلاش آنان به زنده ماندن و لذت بردن از زندگاني است.

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •