توضیحات و خلاصه ای از سریال افسانه جومونگ

سریال های کره ای این روزها از طرفداران زیادی برخوردار هستند.
این سریالها که عموما تاریخ کره را به تصویر کشیده اند از نقاط قوت و ضعف مخصوص به خود برخوردارند که موجب میگردد آنها را از سریالهای دیگر متمایز نمایند.
اخیرا صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران پس از اتمام سریال جواهری در قصر- امپراطور دریا و تاجر پوسان که هرکدام طرفداران پروپاقرصی برای خود دست و پا کرده بودند اقدام به نمایش سریال 81 قسمتی افسانه جومونگ نموده که در نوع خود بسیار دیدنی میباشد.
افسانه جومونگ بر اساس داستان واقعی قهرمان تاریخ کره به نام جومونگ ساخته شده که سلسله گوگوریو را تاسیس کرد.
این سریال 81 قسمتی محصول شبکه M.B.C کره میباشد که در بسیاری از کشورهای دنیا نمایش داده شده و در کشور کره نیز از سریال های بسیار پر طرفدار بوده که توانسته است جوایز بسیاری را به خود اختصاص دهد.
جالب است بدانید که در کشور کره معمولا تولید و پخش اینگونه سریالها بصورت همزمان صورت میگیرد و کارگردان و دست اندرکاران سریال میتوانند بازتاب و بازخورد آن در جامعه را مشاهده و بررسی کرده و اصلاحاتی را در سریال انجام دهند.البته این روش(تولید و پخش هم زمان) فشار بسیار زیادی را بر بازیگران وارد میکند و به گفته آقای سان ایل گوک بازیگر نقش جومونگ هنر پیشگان در زمان تولیداین سریالها فرصت بسیار کمی را برای استراحت داشته و ایشان در زمان تولید سریال جومونگ در 24 ساعت بیش از 2 یا 3 ساعت نمی خوابیده اند.



]سان ایل گوک بازیگر نقش جومونگ
البته قبل از اینکه به داستان این سریال بپردازم باید بگویم که نظر شخصی من این است که مسئولین و دست اندرکاران تولید در صدا و سیما جمهوری اسلامی باید در کنار پخش آثاری از کشورهای دیگر که به تاریخ آن کشورها میپردازد خوب است که فیلم ها و سریال هایی را نیز تولید و پخش نمایند که قهرمانان و از جان گذشتگان کشور عزیزمان ایران را نیز به نسل های این کشور معرفی کنند.
بسیاری از این قهرمانان ایرانی شاید از قهرمانان و دلیرانی باشند که همتا و مشابه ای در کشورهای دیگر نداشته باشند و با نثار جان خود توانسته اند از آب و خاک و فرهنگ این مرزوبوم پاسداری نمایند.
نسل های ایران باید با تاریخ پرافتخار خود آشنایی داشته باشند تا سرمشقی باشد برای فرزندان ایران که وظیفه نگهداری از این کشور مقدس را در آینده بر عهده دارند.
شما فکر میکنید چرا کشوری مانند کره که در مقایسه با تاریخ امپراطوری ایران شاید بسیار کوچک و کم اهمیت باشند سعی دارند با هزینه های گزاف ، تاریخ خود را به فرزندان خود و کشورهای دیگر معرفی کنند.
ما هم باید همانند آنان به تاریخ پرافتخار کشورمان ارزش نهاده و قهرمانان تاریخمان را به دنیا معرفی کنیم تا از تولید آثار بی ارزشی همچون فیلم 300 جلوگیری نماییم.



و اینک خلاصه ای از داستان جومونگ

توجه
با توجه به اینکه در زمان نگارش این سطور شاهد نمایش قسمت 35 از سریال افسانه جومونگ هستیم باید قبل از اینکه این قسمت را مطالعه نمایید خواهش کنم چنانچه جزو آندسته از افرادی هستید که مایل نیستید داستان یک سریال را از قبل مطلع شوید از مطالعه سطور بعدی خودداری نمایید چون در ادامه تقریبا به سرانجام و عاقبت سرنوشت جومونگ اشاره ای خواهم داشت.

داستان سریال در باره قهرمانی به نام جومونگ میباشد که توانست پادشاهی گوگوریو را تاسیس نماید.
او 37 سال قبل از میلاد مسیح زندگی میکرده و فرزند ژنرال هه مو سو و بانو یو هوا است که تحت محافظت امپراطور گوموا بزرگ شد.
امپراطور گوموا یکی از یاران صمیمی و نزدیک پدر جومونگ یعنی ژنرال هه موسو بود که در زمان ولیعهدی خود با او اشنا شد و توانستند مبارزانی را تحت عنوان ارتش دائه مون گرده هم آورده و با ظلم های امپراطوری هان که در آن دوران سلطه زیادی بر بسیاری از کشورها و قبیله ها داشتند مبارزه نمایند.
پس از اینکه ژنرال هه موسو توسط امپراطوری کشور هان دستگیر و نابینا شد ، گوموا و همسر ژنرال هه موسو به تصور اینکه او کشته شده با یکدیگر ازدواج میکنند و چون بانویوهوا از هه موسو باردار بود، گوموا از بانو یوهوا میخواهد که وقتی فرزندش بدنیا آمد این موضوع را بعنوان یک راز نزد خود نگاه داشته و ارتباط فرزند خود با ژنرال هه موسو را کتمان نماید.
بدین ترتیب پس از اینکه گوموا بعنوان امپراطور بویو به تخت نشست توانست جومونگ را بعنوان فرزند خود معرفی نموده و او را شاهزاده بنامد.
سالها میگذرد و جومونگ در ابتدای سنین جوانی بسیار لا ابالی و خوشگذران بود که ناگهان بر اساس یک حادثه با ژنرال هه موسو آشنا میشود.
او که از راز مادرش خبر نداشت به هه موسو بعنوان یک استاد و مربی نگاه کرده و تحت تعالیم او بر بسیاری از فنون رزمی و شمشیر زنی مسلط می شود.
در ادامه داستان میبینیم که جومونگ به قصر امپراطور بازمیگردد و بدلیل شجاعت مثال زدنی و توانایی در انجام فنون رزمی مورد علاقه بسیاری از درباریان و امپراطور گوموا قرار می گیرد و بعنوان فرمانده گارد امپراطوری منسوب میگردد.
در جنگی که با کشور زوآنتو در میگیرد جومونگ علیرغم پیروزی های بسیار و شجاعت فراوان، در تعقیب حاکمان هم پیمان با دشمن مورد هدف قرار گرفته و به رودخانه می افتد.
در ادامه توسط یکی از حاکمان که با کشور هان دشمن است نجات یافته ولی در یک درگیری توسط مزدوران زوآنتو دستگیر شده و در راه انتقال به زوآنتو با کمک یاران قدیمی خود نجات پیدا می کند و به بویو بازمیگردد.
در این جا است که متوجه می شود معشوق قدیمی اش برای فرار از ازدواج با پرنس دائه سو با پسرعموی خود(مدیر اوته) ازدواج کرده است و در ادامه جومونگ نیز با دختر رییس قبیله ای که او را نجات داده بودند به نام بانو یه سویا ازدواج کرده و از او بچه دار می شود.
در بویو که برادر ناتنی اش شاهزاده دائه سو پس از مجروحیت امپراطور تمام قدرت را در دست گرفته و با دختر حاکم زوآنتو ازدواج کرده است قصد جان او را میکند که پس از اتفاقات بسیار جومونگ موفق می شود به یاری دوستانش تعداد زیادی از پناهندگان چوسان قدیم را در راه انتقال به زوآنتو نجات داده و از اینجاست که میبینیم با انتخاب یک سرزمین مناسب ، اقدامات لازم برای تاسیس یک امپراطوری بزرگ به نام گوگوریو صورت میگیرد.


جومونگ با ارتش خود که توسط رییس آهنگران بویو به نام رییس بوپالمو توانسته است به سلاح اعجاب انگیزی که برتر و قویتر از تمام سلاح های آن زمان بوده دست پیدا کند روز به روز قویتر شده و با حمله به قبایل و کشورهای اطراف خود مرزهای امپراطوری گوگوریو را گسترش داده و مایه تعجب و ترس برادر ناتنی اش پرنس دائه سو که کنترل اوضاع را در بویو بدست گرفته می شود.
او با کمک بانو سوسانا که دختر رییس قبیله گیه رو (دخترارباب یونتاوال) بود و قبلا عاشق جومونگ بوده و زمانی که جومونگ در جنگ ناپدید شد برای فرار از ازدواج با شاهزاده دائه سو با پسرعموی خود (مدیر اوته) ازدواج کرده بود می تواند به پیروزی های بزرگی نایل شده و بعنوان یکی از بزرگترین امپراطوری های آن زمان محسوب گردد.
جالب است بدانید که کشور کره کنونی تنها بخش کوچکی از امپراطوری گوگوریو است که جومونگ پایه گذار آن بود.
بهر حال جومونگ پس از ازدواج با بانو سوسانا که همسر خود را از دست داده در سن 40 سالگی بر اثر بیماری جان داده و سلطنت او به فرزندش یوری که فرزند مشترک او و بانو یه سویا بود واگذار میشود و در قسمتهایی از سریال امپراطور بادها که در واقع ادامه سریال جومونگ است خواهیم دید که برادر جومونگ یعنی پرنس دائه سو که حالا به تخت سلطنت نشسته توسط فرزند جومونگ کشته می شود و به این ترتیب یوری میتواند انتقام ظلم هایی که بر پدر –مادر و مادربزرگش رفته بود را از دائه سو بگیرد.
بنابراین سریال امپراطور بادها را نیز میتوانیم ادامه افسانه جومونگ یا جومونگ 2 بنامیم!