در عصر جدید، رقابت، بیش*تر بر سر منابع و سرمایه*هاست و کشورهایی در این عرصه موفق و پیروز می*شوند که در آموزش افراد متخصص و کارآفرین، موفق باشند. تضمین و تداوم حیات و بقای سازمان*ها، نیازمند یافتن راه*حل*ها و روش*های جدید مقابله با مشکلات می*باشد که به نوآوری و ابداع، خلق محصولات، فرآیندها و روش*های جدید بستگی دارد.

ضرورت و اهمیت فرهنگ کارآفرینی

کارآفرینی را یکی از دو شرط ضروری توسعه*ی اقتصادی می*دانند. مهم*ترین نقش*های کارآفرینی از این قرارند:

- موجب گردآوری پس*اندازهای عمومی بی*هدف و سرگردان می*شود و تشکیل سرمایه*ها را بهبود می*بخشد.

- منجر به ایجاد اشتغال در مقیاس وسیع می*شود، بنابراین کارآفرینی، مشکلات بی*کاری را که ریشه*ی بسیاری از مشکلات اقتصادی- اجتماعی است، کاهش می*دهد.

- منجر به توزیع مجدد ثروت، درآمد و حتی قدرت سیاسی به*صورت عادلانه در جامعه می*شود.

زمینه*سازی فرهنگی

قسمت اعظم فرهنگ کارآفرینی در جوامع کنونی، متأثر از نهادینه*شدن فرهنگ علم در جامعه است. فرهنگ کارآفرینی در محیطی امکان*پذیر است که هنجارهای غالب بر آن محیط، ارزش*ها و باورهای فرهنگ کار و علم را تقویت می*کند. کارآفرینی مستلزم کشف یک نیاز اجتماعی است که به شناخت بافت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه وابسته است. در این بین، دولت در بستر*سازی برای کارآفرینی، نقش بسیار مهمی دارد چراکه همیشه بزرگ*ترین مانع بر سر راه کارآفرینان، مسائل فرهنگی بوده و دولت می*تواند فرهنگ ارزشی کشور را تغییر دهد.

تأثیرات کارآفرینی بر فرهنگ

کارآفرینی، یکی از عوامل اصلی فرهنگ*سازی محسوب می*شود. نظر به این*که کارآفرینی درواقع نوعی فرآیند و پدیده*ی خلاقیت و نوآوری است، بنابراین مطالعات خلاقیت*شناسی تاریخی و خلاقیت*شناسی جامعه*شناختی، بیان*گر آن است که پدیده*های کارآفرینی، با انبوه*سازی ابداعات و اختراعات و همگانی*سازی استفاده از آن*ها، نقش بسیار مهمی در ایجاد رفتارهای جدید و شکل*گیری الگوهای نوین زندگی و به*طور کلی به*وجود آمدن فرهنگ جدید داشته*اند.

ضرورت تدریس درس کارآفرینی

امروزه شواهد موجود نشان*می*دهد که کارآفرینی می*تواند درنتیجه*ی برنامه*های آموزشی، پرورش یابد. نظریه*پردازان علم مدیریت که بُعد فنی کارآفرینی را بررسی می*کنند، بر این اعتقادند که کارآفرینان می*توانند در کلاس درس، آموزش ببینند و بالنده شوند. آموزش کار*آفرینی، مهم*ترین تلاشی است که بستر لازم برای فراگیری دانش و مهارت*های ضروری را برای افراد علاقه*مند به*خصوص دانشجویان، فراهم می*کند. آموزش عالی باید بتواند با ارائه*ی برنامه*های آموزشی مناسب، در بروز ویژگی*هایی مانند استقلال*طلبی، ریسک*پذیری، خلاقیت، خودباوری و آینده*نگری در آموختگان مؤثر باشد طوری*که به*جای جست*وجوی کار، خودشان به*عنوان نیروی مولد علاوه*بر ایجاد کسب*وکار، برای دیگران نیز کار ایجاد کنند. «بارتون کلارک» معتقد است که دانشگاه*های پویا در قرن بیست*ویکم، دانشگاه*هایی هستند که کارآفرین بوده و بتوانند ارزش تخصصی و مدیریتی را تلفیق نمایند.

نهادینه کردن کارآفرینی در فرزندان

مطالعات مربوط به گذشته*ی کارآفرینان، نشان*می*دهد آنان در دوران کودکی دارای ارزش*های خاص اتکاء و استقلال بوده*اند و خانواده*ها*ی* آنان در این *راه از هیچ کوششی فروگذار نکرده*اند. کارآفرینان به*طور معمول دارای روحیه*ای هستند که از رضایت و سود آنی خود صرف*نظر می*کنند تا به پاداش*های بزرگ آینده دست*یابند. دانش*آموزانی که دارای روحیه و توان کارآفرینی هستند، حمایت*های مادی و معنوی می*شوند. آموزش کودکان برای اتکاء به خود و استقلال اولیای فعال در تجارت و مشاغلی شبیه آن، کمک بزرگی در پرورش روحیه*ی کارآفرینی در کودکان است.

رشد فرهنگ خودباوری
افرادی که خودپنداری مثبت دارند، بدون کم*ترین شک و تردیدی، دارای شایستگی و توانایی برای کارآفرینی و مستحق موفقیت در تلاش*های خود هستند. افراد موفق در کارآفرینی، حتی در شرایطی که در ابتدای راه بوده و هیچ*گونه امکانات و موقعیتی هم نداشته*اند نیز به*طور جدی به توانایی*ها و شایستگی*های خود اعتقاد راسخ و باور کامل داشته*اند و با خودباوری قاطع و اعتمادبه*نفس فوق*العاده، در مسیر فعالیت*های کارآفرینی گام نهاده*اند و به موفقیت و تحقق اهداف خود امیدوار بوده*اند.

نتیجه*گیری

به مهارت*ها و استعدادهای خود ایمان بیاوریم و بسترسازی برای ظهور آن*ها را مورد توجه قرار دهیم. جذب افراد ژرف*اندیش و قابل و ترویج نظام شایسته*سالاری، برای ارتقای روحیه*ی کارآفرینان لازم است. با توجه به اهمیت و نقش بالای کارآفرینی در ایجاد توان رقابتی و توسعه*ی اقتصادی، توجه هرچه بیش*تر به تقویت زمینه*های فعالیت کارآفرینان و ترویج فرهنگ کارآفرینی در کشور، از اهمیت زیادی برخوردار است تا بتوانیم با توسعه*ی فرهنگ کارآفرینی، زیرساخت*های جامعه را برای زندگی سعادتمندانه دگرگون نماییم.