هروئين كه نام شيميايي آن "دي استيل ـ مورفين" است و در سال 1900 به عنوان وسيلهاي براي درمان مؤثر اعتياد به مورفين ارائه شد. اما افسوس كه اين اميد واهي خيلي زود به يأس مبدل گشت. زيرا متوجه شدند، گرچه هروئين خوابآوري كمتري دارد، اما قدرت مسموم كنندگي آن پنج برابر مورفين است.
هروئين با عمل تقطير از مرفين استخراج ميشود. هروئين پودر كريستالي سفيد رنگي است كه در سال 1874 توسط دانشمند انگليسي در بيمارستان سنت مري كشف شد. دانشمند قوي اين ماده را تترااستيل مرفين خواند تا اينكه در حدود سال 1890 دانشمند آلماني بنام درسر و چند دانشمند ديگر مطالعات بيشتري روي آن انجام دادند و دريافتند كه اين مشتق دي استيله است و آن را براي معالجه اشخاص مبتلا به سل و ساير بيماريهاي جهاز تنفسي و همچنين براي ترك اعتياد به مرفين پيشنهاد و عمل كردند.
كارخانه باير آلمان دست به تهيه تجارتي آن زد و به آن نام هروئين داد شايد باير كلمه هروئين را از كلمه كه در زبان آلماني به معني عامل بسيار قوي و بسيار موثر كه مقدار كم آن اثر زياد دارد، اقتباس كرده است. از طرفي شايد چون مصرف هروئين ميتواند اثر اعتياد مرفين را از بين ببرد (چون يك مخدر قويتر ميتواند اثرارت فيزيولوژيكي داروي مخدر قبلي را از بين ببرد و خود جانشين آن بشود)در ضمن چون پس از مصرف هروئين البته فقط در شروع و اوايل مصرف آن اعمال رواني و جسماني به شدت تقويت ميشود و شخص ميتواند كار چند روزه را در يك روز تمام كند به اين ماده نام هروئين مشتق از كلمه به معني قهرمان دادند.
پودر هروئين در رنگ سفيد
پودر هروئين در رنگ قهوه اي
هروئين اعتياد شديد فيزيكي را در كمتر از 21 روز در 97 درصد اشخاصي كه آن را مورد مصرف قرار داده بودند، به وجود آورد. هروئين ماده مخدري قوي است، كه آخرين پله نردبان اعتياد را در مصرف مواد مخدر به خود اختصاص داده است و شخص را به سفري مي برد كه كمتر كسي از آن به سلامت بازگشته است!
فردي كه پس از سير در مصرف انواع مواد مخدر به هروئين روي ميآورد. ابتدا آن را استنشاق ميكند، اما كمي بعد جهت تأثير فوري و افزايش دادن اثر آن، به سرنگ روي ميآورد و در رگ تزريق ميكند.
هروئين تزريق شده احساس لذت عمومي و سريع و شديد را توليد ميكند. متخصصان اين حالت را شبيه اوج در جماع توصيف نموده ولي در اصطلاح، معتادان آنرا فلش (Flash) يعني چيزي شديد و آني همانند نور فلش دوربين عكاسي مينامند.
فلش عكسالعملي است ناگهاني، زنده و عميق كه ارگانيسم نسبت به ورود ماده نشان ميدهد. اين حالت كه حداكثر در حدود 10 ثانيه طول ميكشد براي معتاد هميشه عالي است. هروئين كه قدرت خوابآوري كمتري دارد، توليد برانگيختگيهاي شديد و خشني ميكند، ليكن سهولت تفكر و تصور ترياك را توليد نمينمايد،شايد به همين علت است که مصرف اين ماده بيشتر در بين مردها متداول است. بررسيهاي آماري نشان ميدهد كه در برابر هر 5 مرد معتاد فقط يك زن معتاد وجود دارد.
هروئين از مورفين مستبدتر است و كمبود آن زودتر احساس مي شود. به طوريكه معتاد را مجبور ميسازد در فواصل زماني مشخص ( 3 تا 5 ساعت براي هروئين و 8 تا 12 ساعت براي ترياك) از اين ماده استفاده كند، تا اضطراب غيرقابل تحمل ناشي از كمبود را از بين ببرد.
مضافا اينكه پس از مدتي، مصرف هروئين به جز رفع احتياج، اثر ديگري ندارد و مكانيسم وابستگي، ريتم تزريق و مقدار مصرف را رفته رفته افزايش ميدهد و زوال و نابودي فرد را سرعت ميبخشد.
اعتياد به هروئين بندگي مطلق است و معتاد فقط براي هروئين و توسط آن زنده است. شخص معتاد به علت آگاهي از اعتياد خود رنج فراوان ميبرد، اما ظاهرا كاري از دستش بر نميآيد.
بايد دانست هروئين برخلاف الكل كه بعضي از رفتارهاي سركوب شده را آزاد ميسازد، تعدادي از رفتارهاي پايه، مانند رفتارهاي جنسي، خشونتي و تهاجمي و حتي رفتارهاي رفع گرسنگي را سركوب كرده و از قدرت اصلي آن ميكاهد. ايجاد حالت كرخي در معتاد باعث مي گردد كه فشار مختلف و دردهاي جسماني خصوصا دلواپسي و اضطراب وي بهبود يابد.
وابستگي فيزيكي بسيار شديد است، معتاد ميبايست حداقل هر 8 تا 12 ساعت يكبار از اين ماده مصرف كند تا از بروز علائم كمبود جلوگيري نمايد.
تجربيات حاصله نشان ميدهد كه مصرف روزانه 60 ميليگرم هروئين ميتواند در مدت دو هفته فرد را كاملا معتاد سازد. زيرا در اين مدت ارگانيسم بدن خود را با ماده مخدر وفق داده و با آن سازگار ميگردد، و وقتي شخص از نظر فيزيكي كاملا معتاد شد، كمبود مصرف يا عدم دستيابي باعث بروز علائمي ميشود. تقريبا 12 ساعت بعد از آخرين مصرف، معتاد خود را بدحال حس ميكند، احساس ضعفي به او دست داده و خميازه ميكشد، ميلرزد و عرق ميكند، از بيني و چشمهايش ترشحات زيادي خارج ميشود. اين علائم توام با حالت آشفتگي به مدت چند ساعت ادامه يافته و پس از آن معتاد به خوبي ناآرام فرو ميرود. در موقع بيداري يعني 18 تا 24 ساعت بعد از آخرين تزريق فرد معتاد وارد عمق جهنم زندگيش ميشود. خميازه ها آنچنان شديد مي گردد كه ميتوانند فكهايش را از هم جدا سازند. ترشحات بيني همچنان ادامه مييابد، موهاي بدن سيخ ميشود و انقباضات شديدي در معده و رودهها پديد ميآيد، كه باعث ايجاد اسهال و استفراغ شديد ميشود.
حدود 36 ساعت بعد از آخرين تزريق، معتاد خود را با پتوهاي متعدد ميپوشاند. زيرا بدنش به شدت ميلرزد و پاهايش بياختياد دچار لرزشهاي شديدي مي گردد. به طوري كه قادر به خوابيدن نيست، بلند ميشود، راه ميرود، روي زمين دراز ميكشد و فرياد ميزند.
ريزش ترشحات از بيني همچنان ادامه مييابد و سرعت و ميزان آن باور نكردني است، زيرا فقط تعريق او باعث خيس شدن دائم لباسها و رختخوابش ميشود.
در اين مرحله ضعف جسماني به حدي است كه فرد قادر به بلند كردن سر از روي بالش نميباشد و گاهي متخصصان از بيم جان بيمار به هراس ميافتد و مقداري هروئين به وي تزريق ميكنند. تزريق مقدار كمي هروئين تقريبا تمام علائم را به سرعت از بين ميبرد.
هاريس ايزبل در اين مورد مينويسد "منظره شگفت انگيزي است، زيرا شخصي كه به شدت مريض است، نيم ساعت پس از تزريق به صورت آدمي سالم، خنده رو، خوشحال و مرتب در ميآيد."
البته اگر تزريق انجام نگيرد تمام علائم فوق پس از 6 تا 7 روز از بين ميرود، زيرا بدن پس از اين مدت دوباره قابليت عدم نياز به هروئين را باز مييابد