دردوران کلاسیک پیشین یونانی ها سگ های گرگ مانندی داشتند. ارسطوفیلسوف یونانی نژادهای مختلفی ازسگ ها را فهرست وبراساس اینکه آنها ازچه کشورهایی آمده اند نامگذاری نمود. بنابراین 300 سال قبل ازمیلاد مسیح سگ هایی وجود داشتند که ازکشورهای کیرینایکا. هند. مصرو000 بودند اما تاریخ هیچگونه گزارشی درمورد اینکه چرا بین هرکدام تفاوت است نداشت.
همواره ازدوره ما قبل تاریخ اینطوربوده است که سگ ها ونژادهای امروزی شباهت زیادی به سگ های آن دوره داشته اند که ازیک جهش طبیعی به وجود آمده اند محصول این جهش طبیعی به خوبی محصول آمیزش امروزه است که به کمک انسانها به وجود آمده است. درحالی که نسل ها ونژادهای جدیدی ازسگ رشد یافته بودند اما طبقه بندی آنها براساس استفاده ازآنها صورت گرفت. برای شکارکردن. نگهبانی دادن. چوپانی کردن. جنگیدن . مسابقه دادن ورقابت کردن. نجات دادن. کارکردن. همراهی کردن وراهنمایی نمودن که برای هرکدام ازاین موضوع ها درصفحات بعدی بحث خواهد شد.
سگ های شکاری
درتاریخ این گونه آمده است که درهرجا که شکارستیزو یا کشمکشی رخ می دهد سگ ها نقش یک شهروند را بازی می کردند. ازلابلای قرون چنین مشهود است که سگ های کارگراسپانیل. توله های شکاری یابنده. طعمه های مرده. تازی های شکاری. سگ های شکاریاب و سگ های شکاری پاکوتاه تعدادی ازانواع سگ ها هستند که قرن ها برای شکارکردن مورد استفاده قرارمی گرفتند. اما سگ های شکاری کوچکتری نیزشناخته شده اند که شامل نوعی سگ آلمانی با اندامی متوسط سگ تازی پولی وسموید می باشد. دررم سگ های شکاری ازارزش واعتباربالایی برخورداربودند. " اوید" شاعرلاتین دستورالعمل هایی برای تربیت توله هایی مطلوب ارائه داد.
نظریه پرداز یونانی ونویسنده کتاب کینگتیکا درگشت وگذاری که شخصا انجام داد به پرورش سگ های کوچکی پرداخت ودرضمن پرورش وپس ازبررسی دریافت که این سگ ها برای شکارکردن درجنگل ها سازگاری یافتند. درطی قرون وسطی اولین شکل درست وصحیح تقسیم بندی سگ های شکاری به جهت تخصص هریک ازآنها درشکاربوجود آمد که عبارت بودند از: سگ های شکارنما وشکاریاب برای یافتن طعمه وشکار که دریدن وتکه تکه کردن طعمه هایی مانند گوزن های نربود اختصاص یافتند. سگ های شکاری تازی نیزبرای کارهای زیراستفاده می شدند: " مولوسوس برای حمله کردن وسگ های آبی برای ساختن لانه درزیرزمین" سگ ها به عنوان یک عامل تفریحی درزندگی ما انسانها بی نهایت مهم شده اند وبه همین دلیل برای توجه زیاد به سگ ها سعی وتلاش می شد وبه صاحبان سگ ها توصیه می شد که سگ ها را بعد ازبازگشت ازشکار گرم وکاسه های غذاخوری چوبی آنها را تمیزنگاه دارند. خوب است بدانیم که درقرن هفدهم مقدم ترین کشوربرای داشتن سگ های شکاری کشورفرانسه بود. همه پادشاهان امریکایی شکارکردن را دوست می داشتند وهمچنین می دانستند که چطوردرمورد شکارها با عظمتی شاهانه برخورد کنند به همین دلیل شکارکردن گوزن وروباه جزو امورروزانه آنها شده بود. نژادهای عظیم واصیل ازقبیل : چینزبلنس. گاسکوگن. پویتوین و چین آرتویزرشد یافته بودند. آنها درگروه کارمی کردند ودرکنارشکارچی ها. طبال ها واسب سوارها گروه را با شاخ زدن همراهی می کردند. درقرن نوزدهم سگ بزرگ گله که اصیل هم بود ازبین رفت اما طبقه متوسط شکارچیان همواره یک یا دوسگ را که معمولا ازنوع سگ های شکارنما وشکاریاب بودند را به همراه داشتند. سگ ها معمولا سگ های شکاری تازی بودند که با رفتارهای غریزی خود برای یافتن شکارو تکه تکه کردن آنها مورد استفاده قرارمی گرفتند. آنها شکاررا به منطقه وسیعی که شکارچی بتواند آن را به راحتی به چنگ آورد هدایت می کردند. انسان به سگ آموزش داد که برروی یک پنجه بایستد به این معنا بود که شکاردرست روبروی اوقراردارد. چون گاهی اوقات جانور شکاری بعد ازصدمه دیدن فرارمی کرد. انسان به سگ یاد داد که شکاررا پیدا کند وریتریورها که مخصوص یافتن طعمه های شکاری بودند درهرجا که این طعمه ها می افتادند قرارداشتند. همچنین شکارچی توله های شکاری را برای بیرون کشیدن شکارها ازغارها پرورش می داد تا جایی که توله های شکاری دراین کارخبره وکارآزموده شدند توله شکاری متجاوزبا پاهای کوتاه ودندان های خطرناک به تونل هایی که توسط حیواناتی مانند روباهها. گورکن ها وراسوها حفرمی شد راه می یافت.
سگ های نگهبان
اززمان های قدیم سگ ها درکنارشکارکردن مهارت های دیگری داشتند. ازمیان تمامی استعدادهای ارزشمند آنها می توان به فطرت نگهبان بودن آنها اشاره کرد. درطی قرون وسطی سگ ها دردیرها پرورش می یافتند واغلب اوقات به عنوان سگ های همراه بودند اما درمواقع ضروری برای دفاع ومراقبت مورد استفاده قرارمی گرفتند. به عنوان مثال سگ شامه قوی به وسیله راهب ها دردیری واقع دمحله اس.تی هابرت درآردینس بلژیک خلق شد. سگ چوپانی آلمانی به دست راهب های آلمانی پرورش یافت. چون راهب ها مایل بودند که سگ ها ازآنها درمقابل راهزن ها دفاع کنند. احتمالا دریونان باستان تعدادی ازسگ ها ازآمیزش با مولوسوس به وجود آمده اند اما جد ونیای تمامی سگ های نگهبان با حجم بزرگتروقدرت حمله بیشتربرای نگهبانی کردن ازاماکن مقدس بکارگرفته می شدند. درافسانه ها واساطیرآمده است که یک نوع سگ مخصوص درحدود بیست ویک مایل(6/32 کیلومتر) می دوید ودزد یا شخص مزاحمی که ازمعابد یونانی چیزی سرقت کرده بود را دستگیرمی کرد. سگ های نگهبان نسل جدید نتیجه تخصیص یافتن ازمیان نسلها ونژادهای مختلف می باشند که به این سگ ها آموزش داده می شد تا بتوانند درجاده ها ومسیرها برموانع ومشکلات غلبه کنند واینکه چطوربدون اینکه به افراد صدمه بزنند به انها حمله کنند چطورازتیررس گلوله ها دورشوند ویا غذایی را که ازطرف غریبه ها به آنها داده می شود رد کنند چگونه مسافت زیادی را بدوند ویا اینکه خونسردی خود را حفظ کنند.استفاده ازسگ های نگهبان بین افراد پلیس به طورمشترک مرسوم بود. نسل هایی ازقبیل: سگ گله آلمانی. سگ گله بلژیکی. دوبرمن. ایردیل. اس چنیورز. روتویلر. بلادهوند وتوله شکاری لابرادوری. آموزش به سگ های نگهبان ازیک سالی شروع می شد واین آموزش تا هفت یا هشت سال بعد ادامه می یافت. زمانی که سگ ها بازنشسته می شدند حقوق بازنشستگی خود را ازصاحبشان می گرفتند. همچنین سگ های نگهبان خانگی به مدت چند ماه درمدرسه ها آموزش می دیدند. بنابراین هیچ فردی برای حفاظت ازخانه اش به اداره نگهبانی نیازنداشت. تعداد زیادی ازسگ های همراه با اولین آموزش خود برای همیشه یاد می گیرند که جزئی ازخانواده انسانها هستند ومی توانند به راحتی ازخانه وکاشانه ارباب خود دفاع کنند. این دفاع ومراقبت به کمک پارس کردن با صدای بلند می باشد تا به این وسیله اشخاص مزاحم را ازاطراف خانه دورکنند
سگ های گله
به حتم نژادهایی ازسگ ها به خصوص برای اینکه ازچهارپایان اهلی دربرابرشکارگرها محافظت کنند پرورش یافته بودند. به این ترتیب که آنها خودشان به این چهارپایان آسیب نمی رساندند بلکه به بهترین شکل ازگله مراقبت می کردند. اینها به عنوان سگ چوپان یا سگ گله شناخته شده اند.
برای اولین بارسگ رمه هزاران سال قبل برای کمک به چوپانان وحشی درآسیا بکارگرفته شد. به زودی این سگ ها گله بزرگ ودلیروشجاع شدند وبرای حمله کردن به گلوی خرس ها. گرگ ها یا هرحیوان مزاحم دیگرآماده شدند. سپس بازرگانان فینیقی این سگها را به اروپا بردند جایی که آنها می توانستند با سگ های محلی ارتباط برقرارکنند وبه نسل ها ونژادهای معروف پرجمعیت تری توسعه یابند. سگ هایی مقدم تربودند که پوشش سفید داشتند چون درشب به راحتی دیده می شدند وازسگ ها وگرگ های تیره رنگ قابل تشخیص بودند. این توضیح برای این است که چرا امروزه سگ های گله سگهایی با پوشش سفید هستند ازقبیل: " گاواس. مارمانو. تاترا. پیرنیزو برگاماسکو." نمونه های خوب دیگرازانواع سگ ها عبارتنداز: " سگ گله آلمانی. سگ گله بلژیکی. سگ تازی نروژی. سگ گله اسکاتلندی. سگ دم کل وترکی". هرچند که امروزه تعدادی ازاین سگ ها بیشتربرای دفاع کردن پرورش می یابند تا برای نگهبانی دادن. هنوزدرانگلستان رقابت بین سگ های گله وجود دارد. این سگ ها باید قادرباشند ده راس گوسفند را درمسافتی حدود8000 متر(6/20 پایی یا 50 مایل) بیابند وآنها را به جمع رمه هدایت کنند. آنها با تمرکزوبا سرعت کارکنند. نباید به گوسفندان حمله کنند ویا آنها را گازبگیرند. درکنارجمع کردن رمه گوسفندان وگاوها سگ گله باید قادرباشد که غازها. اردک ها. مرغها وخرگوش های خانگی را بدون هیچ توجهی به وسوسه گرسنگی خود به رمه هدایت کنند. درقرن پیش هنگامی که تهدید وترس برای گله ازطرف خرسها وگرگ ها به طورچشمگیری کم شد وظیفه یافتن حیوانات گمشده وبازگرداندن آنها به گله به وظایف سگ ها اضافه شد. اما بهترین نوع سگ گله یک توله مهربان وملایم است. توله ای که بتواند با سگ های نگهبان مسن وپیرکارکند.
سگ های جنگ
درگذشته ای نه چندان دوردرجنگ ها ازسگ ها به عنوان نگهبان قاصد ودیده بان استفاده می شد تا مهمات. دارو و تجهیزات ارتباطی را حمل کنند وهمینطورمینها را جا گذاری کرده وافراد صدمه دیده را بیابند. تعدادی ازانواع سگ ها که به طورمعمول برای شکارکردن مورد استفاده قرارمی گرفتند ازمیان سگ های گله آلمانی ظاهرشده بودند مانند " بوویر وبریارد". به عنوان مثال رمانی ها درجنگ ها ازسگ ها به عنوان انتقال دهنده پیغام ها وحمله به سگ های دیگراستفاده می کردند. مولوسوس برای حمله به حیوانات دیگرودفاع ازخود به دندان های گازانبرمانند وطوق های پهن وزبرآهنی مجهزشده بود. به همین دلیل درمواجهه با هرصحنه ای قبل ازاینکه نبردی آغازشود دشمن می گریخت. بیشترسگ های مفلوک دستیارسگ های قاصد بودند. دستورات نظامی داخل لوله های مسی کوچکی قرارمی گرفت وبعد ازاین سگ مفلوک مجبورمی شد آن را قورت بدهد چرا که این لوله ها شامل خبرهای ضروری بودند. دریافت کننده خبربه هیچ وجه منتظرنمی ماند که لوله به طورطبیعی ازبدن حیوان خارج شود وبه جای این پیغام رسان را می کشت. اما ارتش پیشرفت آلمان همیشه ترجیح می داد ازنژادهای طبیعی کشورخود استفاده کند. بنابراین آنها را ازسگ های گله آلمانی کمک می گرفتند. سگ هایی مانند " سگ گله اسکاتلندی . دوبرمن ورتویلر". استفاده ازنژادهایی با پوشش سفید ممنوع شد چون این سگ ها به آسانی توسط دشمن شناسایی می شدند ومورد حمله قرارمی گرفتند. درطی جنگ جهانی اول سگ ها با ماسک های گاز مجهزمی شدند. درجنگ جهانی دوم آلمانی ها ارتشی متشکل از200هزارسگ آموزش دیده داشتند که ازاردوی متمرکزشده نازی ها نگهبانی می کردند. امریکایی ها ازسگ ها بیشتربرای فتحی صلح جویانه درجزایرژاپن استفاده می کردند. سگ ها تیراندازها را شناسایی می کردند وافراد صدمه دیده را درجنگ ها می یافتند. آنها آموزش می دیدند که غذای خود را ازواگن های حامل غذا ومهمات تهیه کنند. انسانها درپشت سگ های مفلوک گرسنه T.N.T قرارمی گرفتند که با منفجرشدن این ماده سگ ها به طرف دشمن پیشروی می کردند.
سگ های مسابقه ومبارز
معمولا برای مسابقه دادن ومبارزه کردن ازسگ های نجیب واصیل کمتراستفاده می شد. سگ های مخصوص مسابقه ازمدتها قبل یعنی درزمان رومی های پیشین که ازقبیله گال بودند انتخاب وتربیت شدند. دراین مسابقات سگ ها یکی پس ازدیگری درمسابقه شرکت می کردند وتماشاگران روی نتیجه مسابقه همچون مسابقات اسب سواری شرط بندی می کردند. درقرن شانزدهم درانگلستان قوانینی وضع شد جوامع وگروهی سازمان یافتند ومسابقه دو پایه گذاری گردید که سگ ها برای شرکت دراین نوع مسابقه ها پرورش می یافتند. دونوع ازنژادهای این سگ های مسابقه یعنی سگ طعمه گیروتازی تیزدو هنوزهم به خاطرسرعت ووقارشان شناخته شده ومطرح هستند. مسابقه سگ ها درابتدا به این صورت بود که سگ های مسابقه به وسیله یک خرگوش صحرایی طبیعی به سمت آن کشیده می شدند واولین سگی که طعمه را بدست می آورد برنده می شد اما چون دوستداران حیوانات به این عمل اعتراض کردند درسال 1876 میلادی اولین خرگوش خودکارمکانیکی اختراع شد. مکانیزم این خرگوش خودکاردرسال 1900 به کمک یک مهندس امریکایی به نام اون اسمیت کاملترواین عمل سبب پیشرفت بسیاری درورزش شد. اگرچه هنوزهم دربعضی ازکشورها مانند آنگولاساکسون واسپانیا ازخرگوش زنده استفاده می کنند اما امروزه دربیشتر شهرها سگ های مسابقه به وسیله خرگوش مکانیکی هدایت می شوند واین هدایت کردن درمسیری شنی مخصوص دو درمسافتی حدود هزارمتر(300/3 پایی) می باشد. آموزش دادن به سگ های مسابقه درزمان نه ماهگی آنها شروع وتقریبا نه ماه دیگرهم قبل ازاینکه سگ کاملا برای شرکت درمسابقه آمادگی یابد صرف تعلیم دادن به این سگ ها می شود.ایده آل ترین سگ مسابقه نباید بیشتراز6/13 پوند (6 کیلوگرم) وزن داشته باشد وباید قادرباشد که درحدود 400متر(320/1 پایی) را به مدت 22 دقیقه بدود. تاریخ می گوید که این مسابقه ورقابت ها بین سگ ها ویا سگ ها با حیوانات وحشی ترصورت می گرفت که این رقابت ها درمحلهای مخصوص تمرین برگزارمی شد. این رقابت ها درروم باستان بین سگ ها وببرها. سگ ها وشیرها وسگ ها با سگ ها درمکانی به نام آمفی تئاترانجام می شد. اغلب بیشترین سگی که مورد استفاده قرارمی گرفت مولوسوس بود. مولوسوس سگی است که توانایی حمل باری بیشتراز170 پوند را دارد. دربریتانیا سگ های مبارزقوی به نام سگ های جنگجوی بریتانیایی شناخته شده اند. درگذشته این سگ های پرورش یافته به کشورهای بیگانه هم فروخته می شدند.ازاین نوع می توان بولداگ را نام برد. بولداگ یک سگ انگلیسی است که برای جنگیدن با گاوهای نرپرورش یافت. بینی بولداگ کوتاه بزرگ وروبه بالا می باشد بنابراین می تواند حتی هنگامی که یک گاونرمحکم به گلویش چسبیده است نفس بکشد. اولین کشوری که درسال 1689 توسط قانون رقات ومبارزه بین سگ ها را ممنوع کرد کشورهلند بود که درحدود 150 سال بعد دوکشورفرانسه وانگلستان نیزبه پیروی ازهلند این نوع رقابت ومبارزه را ممنوع کردند. اگرچه امروزه بعضی ازورزش ها که درمکان های مختلف صورت می گیرد برخلاف قانون می باشد.

سگ های نجات دهنده

مشهورترین سگ نجات دهنده " اس. تی. برنارد" می باشد که دراینجا با یک استوانه کنیاکی که به دورگردنش آویخته شده تصویرشده است واین استوانه نشانه ای است برای کوهنوردانی که به وسیله بهمن درکوهها صدمه دیده اند. درحدود 300 سال پیش این سگ های بزرگ به وسیه " صنوبیت برادرز" درهاسبیگ محله ای ازاس. تی. برنارد واقع درسوئیس برای یافتن افراد گمشده پرورش یافته بودند. این سگ ها نتیجه آمیزش بین سگ های آلمانی . دانمارکی. وکانادایی می باشند. سگ های نجات دهنده به هزاران سگ اس. تی. برنارد حمله کردند وداستان ویژه اس. تی. برنارد ها با سگی به نام " باری" یک افسانه وداستان شد. به طورآشکارباری چهل وچهارنفررا ازبرف نجات داد وخودش به عنوان نفرچهل وپنجم کشته شد چرا که اورا به جای خرس اشتباه گرفته بودند. اسم باری ازکلمه بری آمده است که درآلمان به معنی خرس کوچک می باشد. قانون به باری درپاریس هدیه داد وبرای چهارسال اس. تی. برنارد به عنوان " باری هاند" شناخته شد. اس. تی. برنارد سگی نیست که فقط برای نجات دادن مورد استفاده قرارگرفته باشد. ازاین سگ های نجات دهنده( ازنوع مولوسی) درقرن ها قبل برای ترسیم کردن اثرونشان درجاده ها که براثرکولاک وبرف ناپدید می شد استفاده می کردند. امروزه بیشترترجیح داده می شود که ازسگ ها برای نجات دادن افراد پس ازریزش برف وبهمن ویا وقوع زلزله استفاده کنند واین سگ ها سگ های کله آلمانی هستند. بیشترین کمکهای معمول سگ ها نجات دادن افراد ازداخل آب می باشد که اغلب به عهده سگهای نجات دهنده کانادایی است .

سگ های کارگر

اغلب سگ ها درگروه سگ های کارگرطبقه بندی می شوند هرچند که کارآنها شکارکردن. نگهبانی دادن. نجات دادن یا دیگرفعالیت ها باشد. تا سال 1350 سگ ها برای کشیدن گاری های باری که حاوی کالای سنگین بود آموزش می دیدند ولی سرانجام قوانینی وضع شد که درآن کارکشیدن ازسگ ها را بیشترازحد متعارف ممنوع نمود. این سگ ها دراسکاتلند به چرخه صنعت تبدیل شدند ودر" وایس" چرخ ماشین کره گیری را می چرخاندند. دراروپای مرکزی برای کندن زمین بهره برداری می شدند ودرمشرق دوربه عنوان چرخه مقدس برای راهبان به حساب می آمدند. درهلند ودانمارک ازسگ های کارگرآلمانی برای اینکه منفذهای کوچک را درلوله های گاززیرزمین تشخیص دهند استفاده می شد اما زمانی که مردم ازلحاظ بهداشتی دروضع بدی قرارداشتند ازاین سگ ها برای دورکردن انگل ها وهمینطور گرم نگه داشتن بدن صاحبانشان استفاده می شد. سگ های سورتمه ای تنها امکان برای عبورکردن اززمین های یخ زده می باشند. اسکیموهای آلاسکایی با تشکیل گروهی درسالهای( 1928-1872) به قطب عزیمت نمودند که دراین گروه " والرنیونوس" و "دوک" نیزحضورداشتند. آنها نیزبا کمک سگ های سورتمه ای توانستند ملزومات وتجهیزات خود را به روستاها ببرند. درکشورهای بسیارسرسگ های سورتمه ای ازقبیل سگ های اسکیمویی به شکل پروانه ای جفت جفت وکنارهم تکمیل یافته اند. اسکیموها واهالی سیبری ازروش های متفاوت برای بردگی ازسگ ها استفاده می کردند. درآلاسکا عموم مردم به استفاده بیش ازح ازسگ های سورتمه ای بارکش اعتراض زیادی نمودند برای مثال درآنکریج اسکیموهای آلاسکایی ازسگ های سورتمه ای برای طی کردن مسافتی بیشتراز500 مایل (800 کیلومتر) به طورمتناوب استفاده می کردند. اما کاردیگری که به وسیله سگ های تربیت شده مخصوص انجام می گرفت پیدا کردن قارچ های دنبلانی مناطق مشخص ایتالیا وفرانسه بود. قارچ دنبلان یک قارچ خوشمزه. گران وکمیاب است. این قارچ دراطراف درخت بلوط رشد می کند. اما این جستجو تنها به وسیله سگ های دورگه یا توله های شکاری که هیچ گاه به وسیله شکارهای کوچک ازهدف خود منحرف نمی شوند صورت می گیرد. توله های شکاری سگ های باست وسگ های شناورهمچنین برای گرفتن موش ها درانبارغذا مورد استفاده قرار می گرفتند. امروزه ازسگ ها درتحقیقات شیمیایی ویا سرگرم کردن مردم درسیرک ها وشرکت درفیلم های تلویزیون وسینمایی همراه با انسانها ویاحتی مقدم برانسانها استفاده می شود.

سگ های مصاحب همراه

درحالی که قرون وسطی به پایان می رسید مهرو محبت درمورد سگ ها افزایش یافت. دراوایل نهضت رنسانس داشتن یک سگ زیبا موجب غرورو افتخاربود. اینکه افراد با یک سگ همراه به نام مولوسوس بیرون بروند نشانه ای ازمقام بود. امروزه تعداد زیادی ازسگ های عمومی ازنژادهای سگ های کارگرمی باشند. همچون " پوره فورمرپوننینگ" سگ آبی. نژاد دالماسی. فوکستریوری. نژاد شکاری قدیمی. توله شکاری اسکاتلندی وسگ نگهبانی باستانی". سگ های همراه قدیمی به اندازه متوسط. کوچک ویا خیلی کوچک هستند. پرورش دادن نژادهای به اصطلاح بازیچه ای جذابیت بیشتری داشت. تعدادی ازاین پرورش دهندگان آنها را تا وزنی معادل 5/2 پوند( 1/1 کیلوگرم) پرورش می دادند. البته امروزه بیشترسگ ها به عنوان مصاحب وهمپا به خانه ها آورده شده اند وجزئی ازافراد خانواده به حساب می آیند واین درحالی است که اندازه آنها وهمینطورنژاد اجدادشان مسئله ای حائزاهمیت برای صاحبانشان نمی باشد.

سگ های راهبرو راهنما

آخرین گروه سگ های همراه آنهایی هستند که برای کمک کردن به افرادی که ازلحاظ فیزیکی ناتوان هستند همچون افرادی که ازلحاظ بینایی وشنوایی مشکل دارند یا ازناتوانی های بدنی دیگر رنج می برند بکارگرفته می شوند. اولین مرکز تربیت کردن سگ های همراه درسال 1915 درکشورهای فرانسه وآلمان بوجود آمد. بقیه مراکزبه سرعت یکی پس ازدیگری درسرتاسرجهان طراحی شدند ودراین مراکزبه سگ ها تعلیم دادند که سربازهایی که درجنگ ازلحاظ بینایی صدمه دیده بودند را بازگردانند. با تعلیم سگ های بلژیکی. لابرادوری. بوکسروکلی نتایج خوبی بدست آمد اما باید گفت که سگ گله آلمانی به دلیل هوش وذکاوت سرشاردراغلب موارد جهت هرنوع آموزشی ترجیح داده می شوند. سگ های ماده با گرمای بدن خود سگ های نررا نیزجذب می نمایند. دردهه اخیرسگ ها برای هوشیارکردن افرادی که ازلحاظ شنوایی مشکل داشتند تربیت شده اند ویا اینکه افراد را ازخطری که دراطرافشان است آگاه کنند وهمینطوربه کسانی که مجبورهستند روی ویلچرباشند کمک نمایند.

سگ خودنما

سگ ها برای هدف های گوناگونیپ پرورش یافتند ومردم رفتارهای بخصوصی را ازاین سگ ها انتظارداشتند. پرورش دهندگان به سرعت دست بکارشدند تا اینکه بتوانند نیازها وخواسته های سگ هایشان را مرتفع کنند. ازهمان زمان که سگ ها برای اهداف گوناگون پرورش یافتند بین پرورش دهندگان رقابت بوجود آمد واینکه چه کسی بیشترین موفقیت را درپرورش سگ ها داشته است حائی اهمیت بود. درسال 1859 اولین سگ خودنما وجلوه گردرمنطقه "هال نیکوکاسل" واقع درانگلستان رشد یافت. این سگ تنها برای شکارکردن بکارگرفته می شد وبعدها درحدود پنجاه عدد سگ شکارنما وشکاریاب بوجود آمد. شجرنامه به حد استاندارد سگ ها نشان می دهد که خمیرمایه سگ های خودنمای امروزه ذاتی می باشد ودرواقع نقش بازی نمی کنند. سگ خودنما حتی درفضای بیرون درتنهایی خویش نیزبه بازی وخودنمایی می پردازد. چهارده سال بعد درآوریل سال 1873 یک کلوپ انگلیسی درلندن تشکیل شد. بعدها "استادبوک" که امروزه بعنوان کتاب خواستگاه سگها شناخته شده است با متنی درمورد اطلاعات وسوابق نژادهای سگها ارائه شد. بعد درسال 1884 ((AKCکه یک کلوپ امریکایی بود تشکیل شد وبعد ازآن درسال 1898 کلوپ ایتالیایی بوجود آمد وهدف تمامی این کلوپ ها مطالعه درمورد خواستگاه وبررسی سوابق مربوط به نژاد سگ ها بود. تاریخ پیدایش اولین سگ خودنما درایالت متحده امریکا به سال 1875 بازمی گردد که درآن سال پنجاه نوع سگ رشد یافتند پس وجود هفت هزارسگ درحال حاضرعادی ومعمولی می باشد. دراواخرسال 1800 دوستداران حیوانات درانگلستان برضد افرادی که ازسگ های مبارزسوء استفاده می نمودند شورش کردند. سالهای قبل ازسال 1898 درانگلستان بین انسانها مرسوم شد دربعضی موارد وزمانی که ازسگ های خودنمایشان ناراضی بودند گوش هایشان را می بریدند وسگ هایی که گوش هایشان بریده می شد اجازه نداشتند به گروه سگ های خودنما بازگردند. اما درسال 1898 این رسم درانگلستان ازمیان برداشته شد. درامریکا به سگ های خودنما اجازه تمرین داده نمی شد بجزمواقعی که برای اعمال ضروری به این سگ ها نیازداشتند چون بعضی ازاین نژادها ازنوک گوشهایشان برای انجام کارها وارائه نمایش استفاده می کردند. اما این عمل باید درسه ماهگی سگ زمانی که غضروف گوشش درحال شکل گیری است به وسیله دامپزشک انجام شود. نژاد سگ های خودنما به گروههای مختلفی طبقه بندی می شوند. کلوپ (AKC) امریکا بیشترازصدوسی نژاد شناسایی کرد که درهفت گروه طبقه بندی می شوند: سگ های ورزشی . سگ های تازی . سگ های کارگرتوله های شکاری .سگ های بازیچه ای. سگ های غیرورزشی وسگ های مخصوص گله. استاندارد کلی برای هرنژاد توسط کمیته ای که به وسیله اعضای مختلف کلوپ کنل انتخاب شدند پایه گذاری شد. درایالت متحده امریکا این استانداردها به وسیله کلوپ(AKC) تصویب ومشخصات سگ ها همچون وزن. قد. رنگ وپوشش ونوع آن داده می شود. ازسال 1929 که قوانین استاندارد درمورد سگ ایده آل منتشرشد این سگ ها بعنوان سگ های راهنما استفاده شده اند. استفاده کردن ازاین استانداردها ونگاه داشتن خواص سگ ها درذهن خصوصیاتی ازقبیل حواس برقرارکردن ارتباط وشخصیت گروهی باعث شد که پرورش دهندگان قادرباشند با استفاده ازبهترین خصلت های آنها نژادها را پرورش دهند. اما ازدیگرکلوپ های تشکیل شده درسرتاسرجهان می توان کلوپ(UKC) امریکا کلوپ((TKC بریتانیای کبیر.کلوپ(CKC) کانادا وکلوپ بین المللی متحد(FCI) که درجهان ثبت شده اند را نام برد.