اعتبار يک شرکت، بنياد آن را در بر ميگيرد، حقيقتاً هيچ کس حاضر نيست با يک شرکت بي اعتبار، داد و ستد يا تعاملي داشته باشد و در مقابل اگر شما يا شرکتتان از اعتبار و شهرتي بنام، برخوردار باشيد، همگي گرد شما جمع مي شوند، اين در حاليست که به دليل رقابت موجود در بازار، اين چگونگي مهارت شماست که سرنوشت شما را در ابقاء يا تحليل اين اعتبار تعيين مي کند.
اگر شما مسئول اعتبار يک نهاد هستيد، اوضاع را کاملاً کنترل کنيد
به ياد داشته باشيد در يک سازمان، از مديرعامل تا مسئول پذيرش، يا در بانک، از مدير آن تا برخورد پرسنل با مشتريان، همگي در حفظ اعتبار آن ارگان به نوعي نقشي حياتي دارند. چرا که در بيشتر موارد تنها عدم رضايت يا شکايت يک مشتري کافيست تا اعتبار يک شرکت را زير سوال ببرد.
احياء دوباره آبرو و اعتبار ازدست رفته، امريست بسيار سخت و زمان بر، بطور مثال، خيلي از مردم هنوز خاطرات و ديدگاه بد خود را نسبت به مداخله يکي از پنج بانک انگليس در هنگام نفاق و جدايي بين سفيدپوستان و سياه پوستان افريقاي جنوبي، به خاطر دارند، يا در مورد مارک هاي مختلف وسايل، با جريان شکايت چندي از مصرف کننده ها و به آوازه درآمدن آن بين مردم، فروش آنها به مخاطره مي افتد و جبران خسارات ناشي از تبليغات منفي بين مردم، معمولاً جبران ناپذير است، شايد هم با تلاش هاي زياد، طي ساليان بعد، دوباره اين اعتبار احياء شود.
همچنين برخي از توليدکننده ها با وجود داشتن محصولاتي با کيفيّت، به دليل عدم استخدام کارمندان يا ارائه خدمات پس از فروش مناسب، اعتبار خود را از دست مي دهند. برخورد محترمانه و جلب رضايت مشتري، خود سرمايه اي بزرگ در کسب هوّيت و اعتبار است، چرا که در صورت وجود نقص يا مشکل در ارائه خدمات، به جهت خوشرويي و احترام شما، خود آنها با شما ارتباط برقرار مي کنند تا توضيح بخواهند نه اينکه به تبليغات منفي در مورد شما بپردازند. همچنين رعايت استانداردها در اداره يک شرکت و توليد محصول، خود نوعي تلاش براي کسب اعتبار است، مطمئناً کسي حاضر نيست با شرکتي که استانداردها را در اداره شرکت يا توليد محصولاتش رعايت نکرده است، قرار داد ببندد يا خريدي انجام دهد.
براي مثال، رستوران ها درباره ي مواد مورد استفاده در غذاهاي سرو شده بايد آمادگي پاسخ دهي مناسب را به مشتريان خود داشته باشند، حتّي شايد مشتريان از نوع گوشت مورد استفاده و نحوه ي ضبح آن نيز سوال کنند! در صورت عدم پاسخ صحيح، مسلماً مشتري به رستوران ديگري مي رود.
حفظ حقوق اعتباري و نحوه ي رفتار و برخورد يک مدير با کارمندان، و عدم تبعيض رفتار با کارمندان به دليل، جنسيت، نژاد، سن، و...عواملي مهم از ديدگاه مشتريان و حفظ اعتبار يک نهاد است. آنها همواره شما را به عنوان يک مدير زير ذرّه بين مي نگرند.
بر چگونگي ارائه خدمات يا محصول خود، قيمت ها و اجرت هاي تعيين شده و ارتقاء کيفي و اعتباري شرکت، کارمندان و مشتريان، نظارت کامل داشته باشيد. در صورت شکايت يا نارضايتي از آنها، موضوع را در اسرع وقت و منصفانه، بررسي و حل و فصل کنيد.
در صورت بروز اشتباه از جانب شما، با قبول آن و متعاقباً تلاش براي جبران آن، در حفظ و تداوم کارکرد خود کوشا باشيد. با اين کار نه تنها زمينه را براي سوءاستفاده رقيبان خود کم کرده، بلکه جلوه و اعتبار خود را حفظ مي کنيد.