((*مشاعره*))

[bos3000]

تنی کو بار این دل بر نتابد

بسر باری غم دلبر نتابد

[bos3000]

دل به رغبت می‌سپارد جان به چشم مست یار
گر چه هشیاران ندادند اختیار خود به کس
طوطیان در شکرستان کامرانی می‌کنند
و از تحسر دست بر سر می‌زند مسکین مگس
نام حافظ گر برآید بر زبان کلک دوست
از جناب حضرت شاهم بس است این ملتمس

[bos3000]

سبزه خط تو ديديم و زگلزار بهشت

به طلبكاري آن مهر گياه آمده ايم

[bos3000]

مرا گویی که: ای عاشق، نه ای وصل مرا لایق
تو را چون نیستم در خور، شبت خوش باد من رفتم
همی گفتم که: ناگاهی، بمیرم در غم عشقت
نکردی گفت من باور، شبت خوش باد من رفتم

[bos3000]

من چو از خاک لحد لاله صفت برخیزم

داغ سودای توام سر سویدا باشد

[bos3000]

در پیش پای بنگر و آنگــــه گـــــــــــذار پای
در راه چـــاه و چشم تو همواره در قـفاست
چون روشنی رسد ز چراغی که مرده است
چـون درد بــه شــود ز طبیبی که مبتلاست

[bos3000]

تیغ لا در قتل غیر حق براند

در نگر زان پس که بعد لا جه ماند

ماند الا الله باقی جمله رفت

مرحبا ای عشق شرکت سوز زفت

[bos3000]

تو همونی که توی موج بلا واسه تو دستامو قایق می کنم

اگه موجا تو رو از من بگیرن قطره قطره آب می شم دق می کنم

[bos3000]

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی

ز بامی که برخاست مشکل نشیند

[bos3000]

دل داره خون میشه،غم فراوون میشه

کی پشیمون می شی؟ کی مهربون می شی؟