((*مشاعره*))

[bos3000]

ستاره دیده فرو بست و آرمید بیا
شراب نور به رگهای شب دوید بیا
شهاب یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همه سو خط زر کشید بیا...

[bos3000]

آزمودم عقل دور اندیش را

بعد از این دیوانه سازم خویش را

[bos3000]

ای چراغ دل تاریکم از این خانه مرو
آشنای تو منم بر در بیگانه مرو
شمع من باش و بمان،نور زتو ، اشک ز من
جان فشان تو منم از بر پروانه مرو

[bos3000]

وقت آن آمد که من عریان شوم

نقش بگذارم سراسر جان شوم

[bos3000]

مهتاب باران میشود با یاد تو شبهای من

رنگی دگر دارد ز تو بیداری و رویای من

[bos3000]

نک ز درویشی گریزانند خلق

لقمه حرص و امل زانند خلق

[bos3000]

قانون چکیده ای است ز قرآن کلام حق

غافل مشو که مجری قانون خدا بود

[bos3000]

دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم

واندر این کار دل خویش به غوغا فکنم

[bos3000]

ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم

غم هجران تو را چاره زجایی بکنیم

[bos3000]

من که تو بن بست غربت
زخمی از آوار پاییز
فکرچشمای تو بودم
با دلی از گریه لبریز

شب عاشقونه ی من
که حروم شد
مهلت بودن باتو که تموم شد
ندونستم که باید از تو می گزشتم
وقتی از غربت چشمات می نوشتم

بنویس مهلت موندن یه نفس بود
سهم من از همه دنیا یه قفس بود
بنویس
که خیلی وقته
واسه تو
گر یه
نکردم
سر رو شونه هات نزاشتم
مثه دستات سرده سردم...