تند سویم به غضب دید که برخیز و برو
خسکم در ته پا ریخت که بگریز و برو
تند سویم به غضب دید که برخیز و برو
خسکم در ته پا ریخت که بگریز و برو
:icon_pf(57):
ومن در این همه چه صادقانه مانده ام
رفیقان با همه نا رفیقی با ما رفیقند
من هنوز با آنان چه دوستانه مانده ام
تنها در میان تن ها چه عاشقانه مانده ام
:icon_pf(57):
ماه من گفتی نظر کن بر جمال نازننینم
پس چرا در پرده ز ابروی کمان داری کمینم
هفت جنت شمه ای از شرح تمثال جمالش
هشت دوزخ مجملی از شرح آه آتشینش
:icon_pf(57):
شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر
كين سر پرهوس شود خاك در سراي تو
:icon_pf(57):
وقتی تو غربت شبها
دل من بود تک و تنها
اومدی تو از سپیدی
خط کشیدی روی غم ها
ویرایش توسط *moji* : 2010/03/21 در ساعت 14:26
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟
نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا ؟
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
مصحف و تورات و انجیل و زبور و هر کتاب
چونکه گردی پاکدین روشن شود گفتار هو
هست قران کامل و اکمل کلامش را بخوان
تا شوی آگاه از گفتار و از آثار هو
:icon_pf(57):