-
مدیر بازنشسته
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
-
-
مدیر بازنشسته
هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی
پیداست نگارا که بلندست جنابت
-
-
مدیر بازنشسته
ترس درویشی مثال آن هراس
حرص و کوشش را تو هندستان شناس
ویرایش توسط bos3000 : 2010/03/21 در ساعت 21:20
:icon_pf(57):
-
-
مدیر بازنشسته
سر خدمت تو دارم بخرم به لطف و مفروش
که چو بنده کمتر افتد به مبارکی غلامی
-
-
مدیر بازنشسته
یا که در پیش رخ یار جهان آینه ایست
ما در آن آینه عکس رخ یار آمده ایم
-
-
مدیر بازنشسته
مشکلم کم کم ز لطف دوست آسان می شود
سینه من مخزن اسرار عرفان می شود
چونکه شد ذکر دل من آیه الله نور
از فروغ عشق جانم نور باران می شود
-
-
مدیر بازنشسته
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصودست
بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی
-
-
مدیر بازنشسته
يار با ماست چه حاجت كه زيادت طلبيم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس
-
-
مدیر بازنشسته
سبزه خط تو دیدیم و زگلزار بهشت
به طلبکاری آن مهر گیاه آمده ایم
-
-
مدیر بازنشسته
من و انكار شراب اين چه حكايت باشد
لاجرم اين قدرم عقل و كفايت باشد
-
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن