-
مدیر بازنشسته
دلنشین شد سخنم تا تو قبولش کردی
آری آری سخن عشق نشانی دارد
-
-
مدیر بازنشسته
دلا در عاشقي ثابت قدم باش
كه در اين ره نباشد كار بي اجر
-
-
مدیر بازنشسته
روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
منت خاک درت بر بصری نیست که نیست
-
-
مدیر بازنشسته
توانگر دل درويش خود به دست آور
كه مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند
-
-
مدیر بازنشسته
دوباره ساعت املا و یک غلط دارم
فقیر نقطه ندارد که اینچنین مانده است
-
-
مدیر بازنشسته
تا در نظر خلق نگردي كافر
در مذهب عاشقان مسلمان نشوي
-
-
مدیر بازنشسته
یکی داستانیست پر آب چشم
دل نازک آید ز رستم به خشم
-
-
مدیر بازنشسته
مي تراود از سراپاي دل آزاران كجي
باشد از مرغ شكاري ناخن و منقار كج
-
-
مدیر بازنشسته
جز آستان توام در جهان پناهي نيست
سرمرا به جز اين در حواله گاهي نيست
-
-
مدیر بازنشسته
تا نظر بر جهت نقاب نبست
دل ز تشویش و اضطراب نرست
-
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن
پاسخ با نقل قول