صفحه 7 از 7 نخستنخست 1234567
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 65 , از مجموع 65

موضوع: كشاورزي-علوم دامي و طيور-دام-بانك مقالات مربوط به دام3

  1. #61
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنید __________________


    سوره آل عمران از سوره هاي مدني - آيه شماره 8
    متن عربي :
    رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ
    ترجمه فارسي :
    بارالها ، دل هاي ما را به باطل ميل مده پس از آنكه به حق هدايت فرمودي ، و به ما از لطف خويش اجر كامل عطا فرما كه همانا تويي بخشنده بي عوض و منت .
    ترجمه انگليسي:
    lord, do not cause our hearts to swerve after you have guided us. grant us your mercy. you are the embracing giver
    .

  2. #62
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    با افزایش روز افزون جمعیت، توسعه دامداری ها و بهبود وضعیت تغذیه مردم نیاز به منابع جدید غذایی خصوصاً چربی ها و پروتئینهای گیاهی بیشتر احساس میشود در همین راستا جهت تغذیه علوفه دام، تحقیقات گسترده ای در زمینه زراعت کلزا شروع شده، و کشورهای چین، فرانسه، انگلستان، هند و کانادا پیشگامان کشت و توسعه کلزا می باشند . ارقام اولیه کلزا به علت داشتن اسید اوراسیک در روغن و گلوکزینولیتهای سمی در کنجاله کمتر مورد استفاده قرار می گرفت. اما هم اکنون ارقام یک صفر دو صفر که در ارقام سه صفر اسید اوراسیک کمتر از دو درصد و گلوکزینولیتهای سمی کنجاله به ۱۸ تا ۳۰ میکرومول در هر گرم کنجاله رسیده است، برای تهیه علوفه دام مناسب می باشند. استان گلستان با سطح زیر کشت حدود ۳۵ هزار هکتار، یکی از قطبهای تولید محصول کلزا در کل دانه های روغنی کشور می باشد و با کاهش سطح زیرکشت پنبه، امید است با تولید علوفه کلزا به صورت علوفه کنجاله سبز یا سیلویی تا حدودی مشکلات دامداران برطرف شود.

    علاوه براین در مصرف علوفه کلزا باید احتیاط هایی صورت گیرد که از آن جمله زمان مناسب برداشت علوفه می باشد که باید در اوایل غلاف بندی گیاه قطع و به مصرف دام برسد. زیرا بعد از تشکیل غلاف (محل اصلی سنتز گلوکزینولیتها) درصد مواد سمی علوفه بالا میرود. همچنین بعد از خشک شدن علوفه، ودر موقع جمع آوری ساقه های خشک، باید از خشک بودن علوفه اطمینان حاصل نمود، زیرا چنانچه علوفه مرطوب برداشت شود، قارچ ها در علوفه رشد کرده و باعث کپک زدگی می شود. علوفه کلزا در رژیم غذایی دامها منبع پروتئینی خوبی است که دامداران برای جلوگیری از تاثیرات سو ء"گلوکزینولیت ها " مجازند که تنها ۵۰ تا ۶۰ در جیره غذایی دامها از آن استفاده کنند. زیرا بیشتر از آن برای دامها مشکلاتی ایجاد مینمایند. به طور کلی باید پذیرفت که تغذیه انحصاری نشخوارکنندگان از علوفه سبز و تازه کلزا به خاطر بالا بودن مقدار پروتئین خام و کم بودن فیبر صحیح نیست.

    بسیاری از گونه های جنس براسیکا و سایر جنسهای خانواده‌ی کروسیفر دارای ارقام علوفه‌ای هستند که به صورت علوفه کم و تازه سیلو شده مصرف میگردد. همچنین گاه ارقام اصلاح شده این گونه از جمله کلزا در تعلیف دامها استفاده میشود. از مزایای این ارقام زمان تولید علوفه در تیپ های پاییزه آنهاست که مصادف با کمبود شدید علوفه مخصوصاً در شرایط آب و هوای ایرا ن می باشد. گذشته از ارزش و اهمیت غذایی، بالا بودن مقدار روغن و پروتئین در دانه کلزا این امکان را فراهم می سازد تا با کشت این گیاه مقدار قابل توجهی روغن و پروتئینهای گیاهی از هر هکتار زمین استحصال نمود. برداشت ۳ تن دانه از یک هکتار زمین معادل تولید ۱۲۰۰ کیلوگرم روغن نباتی ۱۶۵۰ کیلوگرم کنجاله در هر هکتار می باشد.

    در حالی که برداشت این مقدار روغن و پروتئین از سایر دانه های روغنی مقدور نخواهد بود.کنجاله کلزا در ارقام جدید از نظر کیفی نزدیک به کنجاله سویا و حدود ۴۰ درصد پروتئین دارد از این رو یکی از منابع بسیار غنی پروتئین گیاهی در تغذیه دام و طیور می باشد. همچنین کنجاله کلزا حاوی ۱۳ درصد فیبر می باشد. وجود مقدار نسبتاً زیاد فیبر در کنجاله یک عامل محدودکننده در استفاده از آن به عنوان خوراک دام محسوب میشود چرا که توان تولید انرژی را در جیره غذایی کاهش میدهد. حدود ۵۸_۵۰ درصد وزن خشک دانه کلزا را کنجاله تشکیل می دهد. پروتئین موجود در کنجاله حاوی ترکیب مناسب از اسیدهای آمینه است و قابل مقایسه و رقابت با کنجاله سایر دانه های روغنی می باشد.


    ● علوفه کلزا
    کلزا و خردل قهوه ای یا زرد آسیایی می توانند در برنامه تغذیه دام ها وارد شوند اما در زمینه مصرف آنها باید احتیاط هایی صورت گیرد این گیاهان می توانند غذای خوش طعمی برای دامها مخصوصاً گاوها باشند و بهتر است چند روز به مقدار کم به دام خورانده شود تا با طعم و مزه ی آن سازگار شوند. میانگین پروتئین خام بر پایه ماده خشک آن ۱۰ تا ۱۲ درصد است که تا ۱۶ درصد می تواند افزایش یابد. میانگین کل مواد معدنی قابل هضم، ۵۰ تا ۵۵ درصد یا بالاتر است. جهت تعیین ارزشهای واقعی مواد معدنی در علوفه، تجزیه علوفه توصیه میشود.
    برای بدست آوردن حداکثر ماده خشک و همچنین حفظ پروتئین خوب با سطح انرژی بالاتر، بهتر است گیاهان در مرحله ابتدای غلاف بندی درست قبل از آنکه گلها ریزش کنند، از محل ریزش برگها بریده شوند. اکثر تولید کنندگان علوفه کلزا اظهار می دارند که عدل بندی این گیاهان در رطوبت مناسب مشکل است و پیشنهاد می کنند که عدل هایی ساخته شود که مشکلات ضایعات علوفه را کاهش دهد و همچنین خردکردن علوفه خشک، تضمین مناسبی برای خشک شدن یکنواخت است. کلزا و خردل همچنین میتوانند به عنوان علوفه قصیلی (سیلویی) مطرح شوند در این گیاهان میزان رطوبت در زمان برداشت بالا است (۸۰-۷۵درصد) پلاسیده شدن علوفه سبز در زیر ۶۵ درصد رطوبت مشکل است و اگر رطوبت در هنگام سیلو کردن بالای ۷۰ درصد باشد، مشکلاتی در علوفه سیلوشده بوجود می آید. خردکردن فرآیند (خشک شدن) علوفه را تسریع خواهد نمود. بعضی از تولید کنندگان علوفه سیلویی نتایج خوبی بدست آوردند زمانی که سیلو علوفه کلزا یا خردل با لایه های متناوب از کلزا و غلات که بصورت قصیلی (تر) برداشت شدند، پر شده بود. و در هنگام تغذیه دام ها لایه ها یا یکدیگر اختلاط یافتند. همچنین تجمع باکتری های تلقیح کننده در علوفه سیلو شده ممکن است برای گیاهانی که کربوهیدرات محلول کمی دارند، مفید باشد. بعضی از تولید کنندگان علوفه معتقدند که دامها فقط از یک نوع علوفه کلزا تغذیه شوند واگر علوفه خشک باشد بهتر است.
    در اینجا ذکر این نکته ضروری است که فقط ۵۰ تا ۶۰ درصد از کل تغذیه روزانه دامها از علوفه خشک کلزا یا خردل مجاز می باشد و بیشتراز این درصد توصیه نمی شود زیرا در اثر رژیم غذایی طولانی مدت دامها از این منبع غذایی، ممکن است شرایطی که کم خونی همو لیتیک نامیده میشود، توسعه یابد. تغذیه نزدیک به ۵۰ درصد یا کمتر از علوفه کلزا یا خردل در رژیم غذایی روزانه دامها از کم خونی همولیتیک جلوگیری می کند. تغذیه گاوها از علو فه های خانواده براسیکا در دوره های طولانی مدت ممکن است به مقدار ناچیز مانع از جذب مواد معدنی مخصوصاً مس و سلنیوم شود بنابراین اطمینان از وجود مقادیر توصیه شده مواد معدنی مخصوصاً مس و سلنیوم در جیره غذایی گاوها، ضروری می باشد. همچنین به مقادیر ناچیز باعث معدنی شدن نمک و مکمل های معدنی مانند مس و سلنیوم میشود. این ماده (مس و سلنیوم) باید به نسبت های لازم به محتویات علوفه خانواده براسیکا اضافه شود. اطلاعات نشان میدهد که کلزا می تواند منبع غذایی خوبی برای دامها باشد. هوپ ۲۰۰۱ اظهار میدارد که بریدن و قطع به موقع ومناسب علوفه برای جلوگیری از کاهش کیفیت علوفه ضروری می باشد. حداکثر تولید ماده خشک در علوفه خشک شده زمانی بدست می آید که کلزا در ابتدای مرحله غلاف بندی بریده شود. (زیرا بعد از تشکیل غلاف، میزان گلوکز ینولیتها در علوفه بالا می رود چون غلافها محل اصلی سنتز گلوکز ینولیتها هستند) جهت برداشت کلزا در مرحله ی ابتدای غلاف بندی آب و هوا باید چند روز مساعد باشد زیرا خشک شدن علوفه کلزا وقت زیادی میگیرد. در موقع جمع آوری ساقه های خشک شده، باید از خشک بودن علوفه اطمینان حاصل نمائید زیرا در اثر مرطوب بودن، قارچ ها در علوفه رشد کرده وباعث کپک زدگی علوفه می شوند و اگر خشک شدن علوفه مناسب نبود باید در مزرعه چند روز دیگر باقی مانده تا در اثر هوادهی کاملاً خشک شود. متاسفانه برگهای خشک شده کانول مستعد (خرد شدن) می باشند. و به طور ایده آل اگر علوفه خشک شده بعد از شبنم عدل بندی شود از ریزش و خرد شدن برگ ها تا حدودی جلوگیری می شود. همچنین هوپ ۲۰۰۱ اظهار می دارد که کلزا منبع پروتئینی خوبی در رژیم های تغذیه حیوانات می باشد. در نمونه های (علوفه خشک کلزا) که از شمال داکوتا) برداشت شده بود حاوی ۱۶ درصد رطوبت و تی.دی.اِن آن ۹۲/۱۰۶ بر اساس ماده خشک بود. همچنین اگر علوفه کلزا سیلو شود از نظر ارزش غذایی رقیبی برای (علوفه خشک یونجه ) می باشد. علوفه خشک شده همچنین برای دامها خیلی خوش طعم می باشد اما برای این که دامها با مزه و بوی آن سازگار شوند در ابتدا باید مصرف آن کم باشد فایده خوب این است که در طی اولین روزهایی که دامها از علوفه خشک کلزا استفاده می کنند، علوفه خشک کلزا باید ۱۰ تا ۱۵ درصد جیره غذایی روزانه دامها را تشکیل دهد.
    ورن رکز (۲۰۰۱) از دانشگاه مرکزی (ساسکا چوان کانادا) اظهار می دارد که کیفیت تغذیه کلزا وابسته به زمان بلوغ است. کلزا در زمان گل دهی در حدود ۱۴ درصد پروتئین بر اساس بر ماده خشک دارد که حجم انرژی آن با علوفه سبز غلات مشابه است. با آنکه پروتئین به عنوان مثال کلزا کاهش اما هنوز عمدتاً کیفیت غذایی در حد موثر می باشد. همچنین ورن رکز (۲۰۰۱) پیشنهاد میکند که در اثر سرما و بالا بودن رطوبت هوا، چون خشک کردن علوفه مقدور نمی باشد، سیلوکردن علوفه به طور واضح دارای برتری می باشد. علوفه سبز کلزا جهت سیلوکردن، به علت این که "قند" محلول زیادی ندارد، نیاز به سطوح کربوهیدرات برای باکتریهای تخمیر کننده دارد. سیلوکلزا را مانند هر علوفه دیگر می توان به صورت لایه لایه پر کرد و اگر به صورت لایه های متناوب با علوفه سبز غلات در سیلو قرار گیرد، باعث کمک به فرآیند تخمیر سیلو میشود. در بعضی از مزارع،کلزا به همراه یولاف وحشی برداشت شده و بعد از خرد کردن به صورت توام سیلو میشوند. فایده این عمل داشتن سطح بالاتر از قندهای محلول در گیاه (یولاف وحشی) می باشد. همچنین ممکن است از تولید کنندگان علوفه سیلویی از اسپری ماده تلقیحی خشک برای کمک به عمل تخمیر سیلو استفاده کنند. که در نهایت باید محل سیلو کاملاً پوشیده شود تا هوا به داخل سیلو نفوذ نکند. همچنین بر اساس نظر رکز (۲۲۰۱) تنها ۴۰ درصد جیره غذایی روزانه دامها باید از علوفه کلزا تامین شود. در استان گلستان یکی از علفهای هرز مزارع کلزا، (یولاف وحشی) می باشد که در صورت عدم مبارزه شیمیایی مشکلاتی در زمان برداشت به وجود می آید. پس بهتر است اگر مزرعه کلزایی برای برداشت علوفه ای در نظر گرفته شد با علف های هرز آن مخصوصاً یولاف وحشی مبارزه نشود
    بریان دویگ (۲۰۰۲) اظهار می دارد که زمان برداشت علوفه کلزا هنگامی است که برگها کاملاً خشک باشد و برای تغذیه از علوفه کلزا عدل بندی شده بهتر است ابتدا توسط یک خرد کننده، ساقه ها شکسته شود تا دامها تشویق شوند که بطور خیلی کامل علوفه را مصرف کنند. به نظر دویگ (۲۰۰۲) در کلزا مقدار سولفور بالا می باشد که این مقدار با مس وسلنیوم رابطه دارد. و باید از معدنی شدن مکها و مکملهای معدنی که محتوی مس و سلنیوم هستند اجتناب شود. همچنین به نظر دویگ ۵۰ تا ۶۰ درصد از جیره غذایی دامها باید از علوفه کلزا تامین شود و بیشتر از این مقدار مشکلاتی برای دامها ایجاد می کند.
    کلزا به عنوان یک محصول مناسب در تناوب نمی باشد. زیرا (کاه و کلش) آن محتوی مقادیر نسبتاً زیادی ازت می باشد که پس از برداشت در مزرعه باقی مانده و متعاقباً معدنی می شود. بالا بودن مقدار ازت در کاه و کلش کلزا تا حدودی نگران کننده است و احتمال بالا بودن نیترات سمی در علوفه وجود دارد. در کلزا نیترات مثل بعضی از گیاهان علوفه ای تجمع نمی یابد. اما پتانسیل آن مخصوصاً زمانی که گیاه تحت تنش خشکی، گرما و آب گرفتگی پای بوته های یا آب و هوای سرد قرار می گیرد، وجود دارد. بقایای کلزا در طی زمان اثر سمیت خود را از دست می دهند (نیترات سمی ) ولی دما های پایین در طی زمستان ،باعث به تعویق افتادن فرآیند (تجزیه میکروبی) و (سمیت زدایی) می شود. رکز (۲۰۰۱) اظهار می دارد که ممکن است جهت تغدیه علوفه کلزا توسط دامها به آنالیز علوفه جهت تعیین نیترات نیاز باشد و اگر علوفه کلزا بعد از سرمازدگی برداشت شود نیتراتها تا حدودی محدود میشوند. قطع علوفه سریعاً بعد از سرمازدگی دارای اهمیت می باشد زیرا در این زمان نیتراتها در ریشه تجمع می یابند. انتظار مساعد شدن هوا بعد از بارندگی برای برداشت علوفه کلزا به گیاه اجازه فتوسنتز مجدد را داده و گیاه میتواند از مقادیر بالای نیتراتها در خاک استفاده نموده و سطح نیترات علوفه بالا می رود. به طور کلی باید پذیرفت که تغذیه انحصاری (نشخوارکنندگان ) با علوفه سبز و تازه کلزا صحیح نیست زیرا از ترکیب غذایی نامناسبی برخوردار است. مقادیر بسیار زیاد (پروتئین) و مقادیر کم (الیاف) علت این موضوع می باشد.

    ● ترکیبات شیمیایی و مسمومیت های ناشی از مصرف علوفه خانواده براسیکا
    در ایستگاه تحقیقاتی هلند"، مشاهده شد که تغذیه حیوانات با برسیکا یخ زده موجب مسمومیت با علایم زیر شده:
    ناراحتی، ازدیاد حرکات تنفسی، حرکات غیر ارادی، سیانوز مخاطات، سقط جنین به خصوص در خوک علایم فوق مشخصه مسمومیت با نیتریت است و می توان چنین نتیجه گرفت که در نتیجه یخ زدگی و سپس آب شدن آن مقداری از مواد قندی ریشه ها از بین رفته، موجب ازدیاد مقدار نیترات در ریشه ها شده است و این تغییرات مخصوصا ً در مزارعی که میزان ازت نیتریک خاک زیاد باشد، بیشتر مشاهده میشود. در نشخوار کنندگان نیترات درشکمبه حیوان تبدیل به نیتریت دو سود و سپس تبدیل به آمونیاک می شود. اما ممکن است نیتریت وارد خون شده موجب تغییر هموگلوبین شود، چنانچه مقدار آن زیاد باشد.
    موجب مسمومیت حیوان می گردد. در حقیقت در این نوع مسمومیت خون نمی توان اکسیژن را به بافت ها و سلولها برساند. دانه در خانواده براسیکا حاوی ماده ضد تیروئیدی به مقدار تقریبی ۸ گرم در هر کیلو دانه می باشد. که این ماده مانع رشد حیوان شده و ایجاد گواتر مینماید. برای درمان مسمومیت باید بلافاصله رژیم غذایی حیوان را عوض نموده و مواد قندی بیشتری به حیوان خورانده شود. اضافه کردن دانه غلات به جیره غذایی به مدت طولانی بسیار مفید است.

  3. #63
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    نژاد های گوسفند

    1- نژادهایی با پشم خیلی ظریف


    2-نژادهایی با پشم نسبتا ظریف


    3- نژادهای پشم دراز


    4 – نژادهای پشم تلاقی یافته


    5 –نژادهای پشم قالی


    6- نژاد پوستی


    گوسفندان ایران


    --------------------------------------------------------------------------------





    1-نژادهایی با پشم خیلی ظریف


    الف : مرینوس ( merino )

    منشا مرینوس کشور اسپانیا میباشد .سه نوع مرینوس به نامهای A ، B و C وجود دارد. A و B دارای پوست چین دار میباشند و نوع A پوست چین دار تری نسبت به B دارد.مرینوس با پوست چین دار به مرینوس آمریکائی شناخته می شود. مرینوس نوع C را مرینوس دلاین ( Delaine merino ) مینامند که چین پوست آن خیلی کم میباشد .

    پشم مرینوس دلاین سفید بوده ورشد آن در حدود4/6تا6/7 سانتی متر در سال میباشد.

    قوچهای آن شاخدار و میشها بدون شاخ میباشند . مرینوس از نظر اندازه متوسط بوده و بدنی لاغر دارد.مرینو دلاین از مرینوس بزرگتر است. مرینوس دارای غریزه قوی زندگی گله ای بوده وتوانائی چرا در مراتع فقیر را دارا میباشد.


    ب:رامبویه( Rambouillet )

    منشا این نژاد کشور فرانسه میباشد.این نژاد از مرینوس اسپانیائی حاصل شده است . در حدود نیمی یا بیشتر از گوسفندان تلاقی یافته در آمریکا از نژاد رامبویه میباشند.رامبویه از نظر پشم ظریف شهرت دارد.

    رنگ این نژاد سفید میباشد و اندازه آن بزرگ میباشد.بدنی زاویه دار وبلوکی همچنین لاشه ای گوشتی تر نسبت به مرینوس دارد ولی از نظر کیفیت گوشت درمقایسه با نژادهایی که برای تولید گوشت پرورش می یابند مناسب نمی باشد.قوچهای این نژاد شاخدار ویا بدون شاخ ولی همه میشها بدون شاخ هستند.رشد پشم آنها حدود9/8سانتی متر در سال است.


    ج دبویلت( Debouillet )

    منشا این نژاد آمریکا میباشد. از تلاقی رامبویه ومرینوس دلاین بهبود نژاد یافته است. توسعه این نژاد در نیو مکزیکو شروع گردیده است. دبویلت باشرایط مراتع غرب امریکا سازگار است.

    اندازه این نژاد متوسط بوده ،بدنی زاویه دار داردو رنگ آن سفید میباشد. قوچهای این نژاد شاخدار و یا بدون شاخ میباشند ولی میشها بدون شاخ هستند.الیاف پشم نرم و بلند باعث ارزشمندی پشم ان میباشد.


    2-نژادهایی با پشم نسبتا ظریف


    الف –چویوت ( cheviot )

    منشا این نژاد از تپه های cheviot در شمال انگلستان و جنوب اسکاتلند میباشد.

    چویوت جثه ای کوچک داشته و نوع بدن آن بلوکی است .این نژاد صورت و پا های سفید ومنخرین سیاه دارد و بدون شاخ میباشد. رشد پشم آن در حدود2/10 تا 7/12 سانتی متر در سال میباشد.


    ب – دورست-( Dorest )

    منشا دورست از جنوب انگلستان میباشد.جثه ای متوسط داشته و نوع بدن بلوکی است .گوشها ، بینی ، صورت و پا هایی سفید دارد .دورست هم شاخدار وهم بدون شاخ میباشد .این نژاد پشمی با زبری متوسط تولید میکندوپشم چیده شده دورست وزن سبکی داردو به طور متوسط 6/3 – 2/3 کیلو گرم است . این نژاد لاشه گوشت داری تولید میکند.


    ج –گوسفند فنلاندی( Finn sheep )

    منشا این نژاد فنلاند است واز نظر جثه کوچک است گوشها ، بینی ، صورت و پا هایی سفید دارد این نژاد به طور کلی بدون شاخ میباشد،هر چند که تعدادی از قوچهای آن شاخدار میباشد.گوسفند فنلاندی پشمی با زبری متوسط تولید میکند و وزن پشم چیده شده آن حدود 4 تا 5/4 کیلو گرم است خصوصیات لاشه این نژاد مطلوب نمیباشد.

    نژاد فنلاندی دارای نرخ بره زایی قابل توجهی میباشد و در آمریکا برای برنامه های تلاقی جهت افزایش میزان بره زایی مورد استفاده قرار میگیرد . میش بالغ تلاقی یافته که نیمی از آن نژاد گوسفند فنلاندی میباشد 200 تا 250 بره تولید میکند بره های تلاقی یافته این نژاد در هنگام تولد کوچک میباشند ولی قدرت بقا وزنده ماندن آنها بالا میباشد . وقتی این نژاد در تلاقی استفاده گردد ، بره های بدست آمده از نظر لاشه نیز دارایکیفیت مناسبی خواهند بود.


    د همشایر ( Hampshire )

    منشا نژاد همشای جنوب انگلستان است. جثه این حیوان بزرگ بوده و دارای بدنی از نوع بلوکی میباشد صورت ، پا ها ، گوشها و بینی سیاه بوده ،فاقد شاخ میباشد.

    همشایر از نظر بلوغ در حد متوسط قرار دارد. از خصوصیات دیگر این نژاد شیر دهی خوب و تولید بره هایی است که پس از شیر گیری برای ارائه به بازار مناسب میباشند. تولید پشم متوسط و درحدود 2/3 تا 6/3 کیلو گرم میباشد میانگین تولید بره در حدود 137 درصد است که این درصد بره زایی براساس 100 میش میباشد . تلاقی خوبی بین آنها وگوسفندان با پشم ظریف یا نژاده های تلاقی یافته صورت میگیرد.


    ه- مونتادال( Montadal )

    منشا این نژاد ایالات متحده میباشد وبهبود آن بوسیله تلاقی میشهای نژاد کلمبیا با قوچهای cheviot صورت پذیرفته است .

    این حیوان دارای جثه ای متوسط با نوع بدن بلوکی بوده ،صورت ، گوشها و پا های آن سفید میباشد وبر روی صورت وپا ها پشمی وجود ندارد.این نژاد بدون شاخ میباشد لاشه آن گوشتی است ومتوسط تولید پشم در حدود 5/4 تا 4/5 کیلو گرم در سال میباشد.


    و – اکسفورد ( Oxford )

    منشا نژاد اکسفورد مرکز وجنوب انگلستان است . نژاد اکسفورد از بزرگترین نژاد های گوسفند با پشم متوسط از نظر جثه میباشد . نوع بدن آن بلوکی میباشد . صورت ، گوشها وپاهای آن خاکستری مایل به قهوه ای است. گوسفندان این نژاد بدون شاخ هستند .بیده چیده شده آن سنگین و حدود 5/4 تا 4/5 کیلوگرم وزن دارد .میشهای این نژاد پر منفعت و سودمند بوده ، از نظر شیر دهی خوب و بره های آنها دارای رشد سریعی میباشند . استفاده از این نژاد در تلاقی ها مناسب است چون اندازه جثه آن بزرگ است .


    ز-شروپ شایر ( Shropshire )

    منشا این نژاد کشور انگلستان میباشد . این حیوان از کوچکترین گوسفند های نژاد پشم متوسط و نوع تیپ بدنی بلوکی بوده وبدون شاخ میباشد . صورت و پا ها کدر بوده ،پوشش زیادی از پشم در صورت آن وجود دارد .تولید لاشه این نژاد کم میباشد و وقتی وزن حیوان در اثر تغذیه افزایش می یابد ، میزان چربی آن نیز زیاد میگردد.

    وزن بیده آن 1/4 کیلو گرم است .میشهای این نژاد مادران خوبی هستند و درصد تولید بره آنها اغلب 150 % میباشد.



    ح – سات داون( Soutdown )

    این نژاد از جنوب انگلستان منشا شده است و یکی از قدیمی ترین نژادهای گوسفند در دنیا محسوب میشود. جثه این گوسفند کوچک و نوع بدن بلوکی است . صورت ف گوشها وپاها خاکستری یا قهوه ای است . این نژاد دارای بلوغ زودرس و بدون شاخ میباشد . بیده آن 3/2 تا 2/3 کیلوگرم است. سات داون در سنین اولیه تمایل به چاق شدن و ذخیره چربی دارد.


    ط – سافولک ( Suffolk )

    منشا این نژاد جنوب انگلستان است. جثه ای بزرگ وبدن بلوکی وعضلانی داشته ، صورت ، گوشها و پاها سیاه میباشد .این نژاد بدون شاخ میباشد و بر روی صورت و پاهای آن پشم وجود ندارد.

    بیده سافولک 6/3 تا 5/4 کیلوگرم وزن دارد . درصد بره زایی ان 150 % یا بیشتر است . رشد بره در این نژاد سریع بوده و سرعت ذخیره چربی در این نژاد نسبت به سایر نژادها کمتر است . تولید گوشت لخم ولاشه عضلانی از دیگر خصوصیات این نژاد میباشد.


    ی – تونس ( Tunis )

    نژادتونس از شمال افریقا منشا شده است . رنگ صورت آن قرمز متمایل به قهوه ای تا خرمایی روشن میباشد . این نژاد بدون شاخ بوده و اندازه جثه آن متوسط و زاویه دار است و بدنی بلوکی دارد . دارای پشم زبر بوده و بر روی صورت پشم وجود ندارد.


    3- نژادهای پشم دراز


    الف کاتسولد ( Cotswold )

    از نژادهای قدیمی گوسفند در انگلستان است و منشا آن نیز انگلستان میباشد این نژاد بزرگ جثه بوده و نوع بدن آن بلوکی میباشد .

    پاها و صورتی سفید رنگ داشته ، هر چند که دربین آنها سفید متمایل به خاکستری نیز دیده میشود. لکه های تیره بر روی صورت و پاها ممکن است وجود داشته باشد پشم این نژاد رشد زیادی داشته و وزوزی (فر دار) میباشد . این گوسفند بدون شاخ بوده و در برنامه های تلاقی از آن استفاده میشود.


    ب – لایسستر ( Leicester )

    منشا این نژاد کشور انگلستان است . این گوسفند دارای جثه ای بزرگ و بدن بلوکی میباشد .رنگ این نژاد سفید بوده ، بدون شاخ میباشد و بر روی صورت پشم وجود ندارد .پشم گوسفند لایسستر محافظ خوبی در برابر گرما نمیباشد .


    ج – لینکلن ( Lincoln )

    منشا لینکلن انگلستان است . این نژاد دارای جثه ای بزرگ بوده و نوع بدن آن بلوکی میباشد . رنگ آن سفید است و بدون شاخ بوده ، پشم دراز و زبری تولید میکند . این نژاد دارای بلوغ دیررس است . پشم تولیدی آن 4/5 تا 2/7 کیلوگرم میباشد . از این نژاد برای تلاقی ها استفاده میشود.


    د – رامنی ( Romney )

    این نژاد یکی از قدیمی ترین نژادهای منشا شده در جنوب انگلستان است . جثه این نژاد بزرگ با با نوع بدن بلوکی است . بیده ای متراکم وبهتر از دیگر نژادهای پشم دراز تولید میکند و و بهمین دلیل سازگاری بهتری نسبت به رطوبت و مناطق مرطوب در مقایسه با سایر نژادهای پشم دراز دارد . این نژاد در برناکمه های تلاقی نژادی مورد استفاده قرار میگیرد.


    4 – نژادهای پشم تلاقی یافته


    الف – کلمبیا ( Columbia )

    منشا این نژاد امریکا میباشد و از تلاقی بین قوچ لینکلن و میش رامبویه بوجود آمده است . هدف از این تلاقی بوجود آوردن نژادی است که سازگاری بهتری با مناطق کوهستانی داشته باشد .

    کلمبیا جثه ای بزرگ و بدنی بلوکی دارد . این نژاد بزرگترین نژاد تلاقی یافته است . صورت ، گوشها و پاهای سفید داشته و بدون شاخ میباشد .در روی صورت گوسفند کلمبیا پشم وجود ندارد و دارای پاهایی است که از کمی از سایر نژادها بلندتر است

    وزن پشم های چیده شده در حدود 5/4 تا 9/5 کیلوگرم است و تولید گوشت لخم مناسبی دارد . کلمبیا غالبا در تلاقی با نژاد صورت سیاه که دارای پشم متوسط میباشد استفاده شده و هدف از این تلاقی تولید بره های بازاری است .


    ب- کوریدال ( Corriedale )

    منشا آن نیوزلند است .این نژاد حاصل از تلاقی بین قوچهای لینکلن و لایسستر با میشهای مرینوس است .

    کوریدال دارای جثه متوسط وکمی بزرگ است صورت ، گوشها و پاهایی سفید رنگ داشته و فاقد شاخ میباشد . این نژاد تولید پشم و گوشت باکیفیت خوب را دارا بوده و وزن بیده آن 5/4 تا 8/6 کیلوگرم در سال است .


    ج – پاناما ( Panama )

    این نژاد از امریکا منشا یافته . نژاد پاناما حاصل تلاقی قوچ رامبویه و میش لینکلن میباشد . رنگ صورت ،گوشها و پاها سفید بوده وجثه بزرگ ،تیپ بدن بلوکی و بدون شاخ بودن از خصوصیات نژاد پاناما میباشد.

    گوسفند پاناما اندکی گوچکتر از نژاد کلمبیا بوده ولاشه کمی گوشتی داشته و در سنین اولیه چربی در بدن آن ذخیره میشود.


    د – راملدال ( Romeldale )

    منشا راملدال ایالات متحده امریکا است و از تلاقی بین قوچ رامنی و میش رامبویه بوجود آمده است .

    این نژادجثه ای متوسط وبدنی بلوکی داشته ، رنگ صورت ،گوشها و پاها سفید بوده

    و بدون شاخ میباشد . وزن بیده آن 5/4 تا 9/5 کیلوگرم است. راملدال در تلاقی با میشهای پشم ظریف مورد استفاده قرار گرفته و بره های سازگار با شرایط پرورش در مرتع را بوجود می آورد.


    ه – تارگی ( Tar ghee )

    منشا تارگی امریکا است . این نژاد حاصل تلاقی بین قوچ رامبویه با میشهای کاریدال – لینکلن-رامبویه میباشد.

    این نژاد جثه ای متوسط ،بدنی بلوکی با صورتی سفید رنگ داشته و بدون شاخ است . فاقد پشم در صورت بوده و وزن پشم چیده شده آن 5/4 تا 4/5 کیلوگرم در سال میباشد.


    و – بدون دم ( Tailless )

    منشا این نژاد امریکا میباشد و از تلاقی گوسفند بدون دم سیبری با تعدادی از نژادهای اصلاح شده بوجود آمده است . هدف از این تلاقی اصلاح یک نژاد است که نیاز به قطع دم نداشته باشد . رنگ صورت ، گوشها وپاها سفید میباشد . این نژاد بدون شاخ بوده و صورتشان بدون پشم است.


    ز – سوت دال ( Southdaie )

    منشا این نژاد ایالات متحده امریکا میباشد و از تلاقی بین نژادهای سات داون و کوریدال به وجود آمدهاست . هدف ازاین تلاقی تولید نژادهایی است که از نظر کیفیت پشم و گوشت مناسب باشند.


    5 –نژادهای پشم قالی

    صورت سیاه ها یلند ( Black-Faced Highland )

    این نژاد از قدیمی ترین نژادهای منشا شده در اسکاتلند است . اندازه این نژاد کوچک بوده و دارای پشم زبر و ضخیم در پوشش خارجی وظریف تر در پوشش داخلی میباشد . صورت و پاها سیاه بوده ، قوچهای این نژاد بزرگ و میشهای آن کوچک جثه و کوتاه قد با شاخهای پیچیده میباشند . این نژاد توانایی زندگی در مناطق خشک با پوشش گیاهی اندک را دارا میباشد.


    6- نژاد پوستی

    قره گل ( Karakul )

    این نژاد از آسیا منشا شده و یکی از قدیمی ترین نژادهای گوسفند در جهان است . قره گل جثه ای بزرگ و بدنی زاویه دار داشته ،رنگ صورت ،گوشها و پاها سیاه یا قهوه ای میباشد .

    قوچهای این نژاد شاخدار و میشها بدون شاخ میباشند و بره هایی با لاشعه ضعیف و فقیر تولید میکنند . پوست بره ها پس از به دنیا آمدن و چند روز بعد از آن مورد استفاده قرار میگیرد . پشم در حیوان بالغ زبر و خشن است وبین 2/15 تا 4/25 سانتی متر طول دارد.

    گوسفندان ایران

    گوسفندان ایرانی از نظر پشم در گروه گوسفندان با پشم ضخیم ویا قالی میباشند . همگی این گوسفندان دنبه دار میباشند به استثنای زل که دارای نیم دنبه یا بدون دنبه بوده و قره گل که دارای نیم دنبه است .

    گوسفندان ایرانی رنگهای مختلفی دارند از جمله میتوان به سفید ، سیاه ، خرمایی ، قهوه ای ،نخودی و خاکستری اشاره کرد .

    گوسفندان ایران را بر حسب اصولی تقسیم مینمایند که این تقسیم بندی میتواند بر اساس سفید یا رنگی بودن بدن و یا وزن بلوغ (سنگین ، متوسط ، سبک ) باشد

  4. #64
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    بررسی اثر تغذيه الياف موثر فيزيکی بر دستگاه گوارش گاوهای شيری


    حديث غفاری1 و مسعود اسدی فوزي2
    1دانشجوي كارشناسي علوم دامي ، بخش علوم دامی، دانشكده كشاورزي، دانشگاه شهيد باهنر كرمان
    2عضو هيئت علمي، بخش علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهيد باهنر كرمان

    خلاصه:
    ديواره سلولی مواد خوراکی به دو بخش ديواره سلولی موثر و ديواره سلولی موثر از نظر فيزيکی تقسيم ميشود. ديواره سلولی موثر با تامين حداقل الياف مورد نياز، درصد چربی شير را در حد مناسب حفظ ميکند. نقش الياف موثر فيزيكي به مشخصه ي فيزيكي ديواره سلولي (بر اساس اندازه ذرات) مربوط مي شود كه فعاليت جويدن و ماهيت دو فازي محتويات شكمبه اي را متاثر مي سازد و در واقع باعث تشكيل لايه ي علوفه در سطح مايعات شكمبه مي گردد كه تحريك نشخوار و نگهداري حركات طبيعي شكمبه را در پي خواهد داشت. با تغذيه علوفه خرد شده بلند به گاوهای شيری مي توان محل هضم نشاسته را از شكمبه به روده ها تغيير داد. بعلاوه زمان جويدن و نشخوار افزايش يافته و در نتيجه ترشح بزاق و مواد بافري افزايش می يابد که در نهايت باعث كاهش بروز اسيدوز شكمبه اي مي شود. اسيدوز شكمبه اي موجب تخريب ديواره شكمبه، كاهش هضم فيبر، كاهش مصرف خوراك، كاهش سنتز پروتئين ميكروبي، كاهش توليد و در نهايت باعث لنگش و كاهش بازده تبديل غذايي مي شود. غلظت ديواره سلولي توصيه شده براي جيره غذايي گاوهاي شيری، در سطح 25 درصد ماده خشك جيره است و لازم است 19 درصد آن از ديواره سلولي علوفه باشد. برای اندازه گيری فيبر موثر فيزيکی ميتوان از روش های مختلفی همچون روش غربال استفاده نمود.

    مقدمه:
    از آنجا كه دامپروری يك امركاملاَ اقتصادی است و در حدود 70% هزينه های يك دامداری صرف تهيه خوراك برای دام می شود، بنابراين هر گونه تجديد نظر و پيشرفتی در اين زمينه تاثير مستقيم در افزايش بازده دارد. غذای اوليه و پايه دام علوفه است. مساله اساسی و مهم كه در بخش تغذيه دام مطرح می شود، قسمت الياف خام می باشد، كه به اجزای كوچكتر نظير NDF ،ADF تقسيم شده استNDF . عبارتست از مواد نامحلولی که در شوينده خنثی باقی می ماند. اين قسمت شامل تركيبات اصلی ديواره سلولی نظير سلولز، همی سلولز و لگنين می باشد. ADF نيز به مواد نامحلول باقی مانده در شوينده اسيدی گويند که شامل سلولز و لگنين می باشد. امروزه به قابليت هضم و قابليت تخمير فيبر جيره بيشتر از ديگر مسائل تغذيه ای توجه شده است. الياف يا بخش ساختمانی عبارتند از بخش های تشكيل دهنده ديواره سلول كه قابليت هضم كمی دارند و در گونه های تك معده ای قابليت هضم ندارند، اما در نشخواركنندگان بواسطه حضور ميكروارگانيسم های موجود در شكمبه كه به عنوان يك شبكه تخمير عمل می كنند، قابليت هضم از متوسط تا بالايی با توجه به كيفيت و مرغوبيت دارند. مصرف مقدار كافی الياف و مواد خشبی برای توليد طبيعی و سلامتی گاوهای شيری ضروری است. از طرفی وجود مقادير زيادی الياف، غذای مصرفی و در ادامه بازده ميكروبی و توليد شير را محدود می كند. پس به يك ميزان حداقل الياف نياز است تا سلامت حيوان، ميزان و درصد چربی، مصرف ماده خشك، مصرف انرژی و توليد شير در حداكثر گردد. اين مقدار موثر و كمينه الياف خام قسمتی است كه نشخوار، ميزان عبور غذا از شكمبه، ترشح بزاق، توليد استات شكمبه ای و درصد چربی را تحريك می كند.

    اثرات اسيدوز:
    از اثرات اسيدوز می توان به ضعف سلامتی، افزايش لنگش، کاهش بازده تبديل غذايی، کاهش مصرف غذا و کاهش سنتز پروتئين ميکروبی اشاره کرد(Yang and Beauchemin,2005). هنگامی که معده با مقدار زيادی اسيد مواجه می شود، اسيدوز بروز ميکند. اين اسيدها باعث آسيب بر ديواره شکمبه می شوند. که در نهايت باعث می شود که اسيد توليد شده توسط باکتريها وارد سيستم گردش سياهرگی می شوند، که سمی هستند و سبب ايجاد ورم چرکی کبد می شوند. انباشته شدن اين اسيدها، در سيستم گردش سياهرگی موجب لنگش ميگردد. همچنين اسيدوز شکمبه ای باعث کاهش پروتئين ميکروبی می شود چون در نتيجه اسيدی شدن معده،فعاليت ميکروارگانيسم ها متوقف ميشود. زيرا ميکروارگانيسم ها در PH پائين از بين می روند، در نتيجه باعث کاهش پروتئين های ميکروبی می شود، بنابراين نياز به مکملهای پروتئينی در جيره افزايش می يابد. که موجب افزايش هزينه های خوراک ميگردد .(Donovan, 2001) از اثرات فيزيکی فيبر می توان به افزايش فعاليت نشخوار، افزايش مقدار ترشح بزاق وکاهش مقدار اسيدهای تخميری در شکمبه اشاره نمود، وجود نشخوار طبيعی از طريق ارائه خوراك با سطوح کافی فيبر در جيره گاو شيری از کاهش چربی شير و مشکلاتی همچون از خوراک افتادن، اسيدوز و لنگش در دام جلوگيری می کند (Beauchmin, 2005). فيبر موثر فيزيکی علاوه بر کنترل PH شکمبه، موجب افزايش ترشح بزاق و حفظ ماهيت دو فازی محتوبات شکمبه ای ميشود. ديواره سلولی از همی سلولز، ليگنين و همچنين پکتين تشکيل ميگردد. که فقط با پروسه تخمير ميکروبی شکمبه هضم ميشوند. وجود فيبر در جيره، ميزان مصرف غذا، ميزان نشخوار، ميزان PH شکمبه و هضم را در حد مطلوب نگه می دارد (Penner, 2006). توصيه معمول انجمن تحقيقات ملی آمريکا (NRC)، در مورد استفاده از NDF در تغذيه دام 25 تا 28 درصد ماده خشك جيره ميباشد. لازم به ذکر است که از اين مقدار 75 درصد از طريق علوفه تأمين ميگردد.

    اندازه گيری فيزيکی فيبر:
    سيستمهای مختلفی برای اندازه گيری NDF پيشنهاد شده است. برخی از مهمترين اين روشها عبارتند از روش تجزيه رگرسيون و روش غربال با سوراخهای 18/1 ميليمتری. مرتنز سيستمpeNDF را با استفاده از تجزيه رگرسيون برای سنجش عوامل موثر فيزيکی pef برای گروههای NDF بر اساس فعاليت جويدن توسعه داده است. عامل موثر فيزيکی (Pef) خوراکها نسبت به فعاليت جويدن گاوهاي تغذيه شده با علوفه خشک گرامينه بلند، سنجيده می شود. نسبتی از ماده خشک (NDF) که روی غربال با سوراخهای 18/1 ميلی متری باقی می ماند بوسيله مرتنز به عنوان يک روش آزمايشگاهی پيشنهاد شده که ممکن است برای تجربه روزمره NDF موثر از لحاظ فيزيکی در خوراکها قابل کاربرد باشد. در نهايت مواد باقی مانده بر روی هر غربال و ته جعبه را وزن نماييد. که در اين حالت درصد ذرات با طولهای مختلف می تواند به صورت عددی مشخص شود ( بر اساس وزن تر) ) (Mertenz1997)جدول1 (.

    جدول1. راهنمای استفاده از غربال در جيرهای مختلف
    نوع غذا توزيع در غربال های مختلف

    بالايی وسطی پائينی


    TMR1


    %10
    %50-30


    %50

    سيلاژعلوفه خشک
    %20 %50-20 %40
    سيلاژ ذرت %5
    %50
    %50
    1-غذاي مخلوط علوفه و كنساتره (Total mix ration)

    در اين جدول مقادير استاندارد و مورد انتظار توزيع خوراکهای متفاوت روی غربالها با سوراخهای متفاوت آورده شده، به عنوان مثال؛ هنگامي که از خوراک به صورت TMR استفاده ميکنيم انتظار ميرود که حداکثر 10% از خوراک روی غربال بالايی،بين 30% تا50% روی غربال وسط و حداقل 50% در غربال پايينی که سوراخ ندارد قرار بگيرد .(Lammers,1996)


    نتيجه گيری :
    تحقيقات نشان داده است ناکافی بودن فيبر در جيره گاوهای شيری باعث بروز مشکلات گوارشی و متابوليکی در دام می شود (Beauchmin,2005). فيبر موثر فيزيکی می تواند از مشکلات ذکر شده جلوگيری کرده و موجب سلامت شکمبه در گاوهای شيری گردد. در نتيجه خطر ابتلا به اسيدوز کاهش يافته و بازده تبديل غذايی بهبود ميابد. بنابران بکار بردن علوفه با اندازه مناسب باعث کاهش خطر ابتلا به اسيدوز شکمبه می شود . علوفه می تواند مقداری از انرژی را نيز تامين کند (Lammer,1996). و همينطور تخمير مناسب شکمبه وقوع اسيدوز را به حداقل ميرساند پيشنهاد می گردد ميزان فيبر جيره بررسی شود. شکل فيزيکی جيره به نحوی باشد که روزانه بيش از 10 ساعت نشخوار و جويدن را در پی داشته باشد. بنابراين بهتر است از سيستم تغذيه ای TMR استفاده شود. تعداد دفعات تغذيه به 2 تا 3 بار در روزافزايش يابد
    (Beauchmin,2003).

    References:
    Beauchemin, K. A. and Yang, W. Z. (2005a) Effects of physically effective fiber ondigestion and milk production by dairy cows fed diets based on corn silage. Journal of
    Dairy Science. 88:1090-1098.

    2-Beauchemin, K. A. and W. Z. Yang. 2005b. Effects of physically effective fiber onintake, chewing activity, and ruminal acidosis for dairy cows fed diets based on
    corn silage. Jornal. Dairy Science. 88:2117-2129.

    3-Beauchemin, K. A., Yang, W. Z. and Rode, L. M. (2003) Effects of particle size of alfalfa based dairy cow diets on chewing activity, rumen fermentation, and milk production. Journal of Dairy Science. 86:630-643.

    4-Beauchemin, K. A.,and W. Z. Yang. 2003. Importance of physically effective fiber in dairy diets. pp 113-124 in Proc. 24th Western Nutrition Conf. September 10-11.
    Winnipeg, Manitoba, Canada.

    5-Mertens, D. R. 1997. Creating a system for meeting the fiber requirements of dairycows. Jornal. Dairy Science.

    Neutral detergent fiber
    Acid detergent fiber
    Physical effective factor

  5. #65
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    اميدوارم اين سري مقالات براي دوستان عزيز مفيد واقع گردد با تشكر

صفحه 7 از 7 نخستنخست 1234567

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •