صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 51

موضوع: علوم دامی و طیور- طیور-بانك مقالات طيور4

  1. #21
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    نقش PCR در تشخيص پاستورلوز
    روش جديدي از PCR جهت تشخیص و تعیین پاستورلا مولتو سیدا ( سروتیپ 1 ) که عامل وبای مرغان درپرندگان آبزی می باشد، طراحی شد.

    این روش خاص تشخیص سروتیپ ، به اندازه جداسازی دارای حساسیت می باشد.

    یکی دیگر از مزایای این تکنیک سرعت بالای تشخیص آن بوده که قادر به تشخیص بیماری و عامل آن ظرف 24 ساعت می باشد.

    ( Poultry digest . ( Avian Dis , 46:370 – 377

  2. #22
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    نقش اسید چرب در کنترل سالمونلا
    اسیدهای چرب با زنجیره متوسط (MCFA) در کنترل عفونت سالمونلایی در جوجه ها مؤثرند.سالمونلا یکی از باکتری های بیماری زا و عامل مسمومیت غذایی در انسان می باشد.

    که یکی از منابع مهم آلودگی آن فرآورده های طیور است. در تحقیقات قبلی ، اثرات مثبت اسیدهای چرب با زنجیره کوتاه در کنترل سالمونلا مورد بررسی قرار گرفته ولی محققین دریافته بودند که این ترکیبات بطور کامل مؤثر نمی باشند. در یک آزمایش اثر کاپریلیک اسید و اسید کاپریک در جوجه هایی که با سالمونلا انترتیدیس آلوده شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش رشد سالمونلا متوقف شده و در مقایسه اسید کاپریک مؤثرترین ترکیب بود. باید اشاره شود که اسیدهای چرب با زنجیره متوسط(MCFA) بدون خطر بوده و در ادویه جات و سبزیجات یافت می شوند.

    (Poultry Internationl , vol 43 , no.9

  3. #23
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    سندرم كبد چرب

    سندرم كبد چرب يك بيماري متابوليكي بوده كه در مرغان تخم گذار رخ مي دهد و باعث خسارات چشمگير اقتصادي در صنعت مرغداري مي شود. سندرم كبد چرب، (fls) به وسيله علائم چاقي كاهش در توليد تخم مرغ در مرغان مبتلا خود را نشان مي دهد. مرغان مبتلا عموماً چاق هستند و داراي كبد چرب بوده و همچنين خونريزي كبدي رخ مي دهد. بيماري (flhs) يا سندرم كبد چرب توام با خونريزي را مي گويند. اين بيماري شرايط را به گونه اي مهيا مي كند كه باعث آمادگي گله براي تلفات بالا مي شود. محدوديت اصلي براي سبب شناسي و پيشگيري از اين بيماري است كه ما، در بوجود آوردن اين بيماري در آزمايشگاه و به طور مصنوعي با شكست مواجه شده ايم . تغذيه اجباري با سطوح بالاي انرژي روش بسيار معمولي در به وجود آوردن اين بيماري در شرايط آزمايشگاهي است. اين روش باعث استرس شديد در مرغان شده در نتيجه باعث كاهش در توليد تخم مرغ در آغاز بيماري مي شود. علاوه بر اين گاهي ممكن است ما در آزمايشات خودمان با تغذيه اجباري به نتايج غير عادي برخورد كنيم كه معمولاً ناشي از سطوح بالاي انرژي خوارك نيست.


    علائم بيماري

    در گله مرغان، طيور مبتلا به سختي از طيور سالم تشخيص داده مي شوند، زيرا طيور مبتلا از نظر ظاهري در شرايط بسيار خوبي به سر مي برند وزن مرغان مبتلا اغلب سنگين تر است و علت آن هم تجمع زياد چربي در حفره شكمي است تاج و ريش بزرگ و زرد رنگ شده نوك تاج هم كبود مي شود . توليد تخم مرغ در يك زمان نسبتاً كوتاه به شدت پايين مي آيد و در بعضي موارد كاهش توليد تخم مرغ تا 50 درصد هم گزارش شده است. تلفات در هنگام دژنره شدن بافت كبد رخ مي دهد و علت آن هم متلاشي شدن كپسول كبد در نتيجه خونريزي داخلي كبد است . تجمع توده بزرگي از چربي در حفره كمي و محوطه احشايي ديده مي شود . كبد مرغان مبتلا به (fls) بزرگ شده داراي چربي زياد مي شود. رنگ كبد هم از قهوه اي روشن به زرد تغيير مي كند. كبد مي تواند داراي يك يا چند نقطه هماتوم يا خونريزي موضعي باشد. در اين هنگام در برش كبد متوجه بافت برآمده در قسمت بريده مي شويم . مقدار چربي كبد مي تواند به 50 تا 60 درصد ماده خشك كبد برسد و در موارد حاد بيشتر از 70 - 80 وزن خشك كبد برسد.


    سبب شناسي بيماري
    عوامل محيطي زيادي باعث بوجود آمدن (fls) در مرغان تخگذار مي شود كه شامل عوامل وراثتي، تغذيه اي ،مديريتي، محيطي، هورموني و مواد سمي است. علاوه بر عوامل ذكر شده ، استروژن به ميزان بيشتر از نياز بلوغ جنسي هم مي تواند عامل مستعد شدن طيور براي ابتلاء (fls) باشد


    1- عوامل ژنتيكي و وراثتي
    وجود تفاوت در حساسيت لاين ها و گونه هاي مختلف طيور نسبت به (fls) را به وجود تفاوتهاي ژنتيكي در آن ها نسبت مي دهند. شيوع بالاي (fls) در جوجه هايي كه استعداد ژنتيكي ابتلاء به اين بيماري را دارند ديده مي شود. انتخاب ژنتيكي براي توليد تخم مرغ زياد احتمالاً يكي از فاكتورهايي است ه باعث وقوع (fls) مي شود . توليد تخم مرغ ياد باعث تحريك تجمع چربي در كبد و شدت يافتن متابوليسم استروژن مي شود.
    2- تغذيه
    الف) انرژي اضافي
    تغذيه با سطوح بالاي انرژي يكي از دلايل اصلي وقوع و توسعه (fls) و يا (flhs) در طيور است . تغذيه آزاد طيور در قفس، آن ها را براي ابتلاء به (fls) مستعد مي كند. مصرف جيره هايي با انرژي بالا سبب مصرف كالري بيشتر و تعادل انرژي مثبت در طيور مي شود. مصرف مقدار زيادي از كربوهيدرات ها مي تواند از طريق تبديل كربوهيدرات اضافي به چربي به وسيله واكنش گلوكونئوژنز باعث وقوع (fls) مي شود.


    ب) نسبت كالري به پروتئين
    نسبت بالاي انرژي به پروتئين در جيره مي تواند باعث تسريع در وقوع بيماري شود شيوع بيماري در دو گروه مورد مقايسه ، كه در اولي نسبت 94/66 بود 30 درصد گزارش شد. اما در گروه دوم كه اين نسبت 92/60 بود، بيماري شايع نشد. همچنين گزارشاتي در مورد افزايش شيوع (fls) در طيوري كه با انرژي بالا و پروتئين پايين (7/12 درصد) تغذيه شدند وجود دارد.


    ج) منبع انرژي
    وجود تنوع در تنوع در منبع انرژي مورد استفاده در جيره غذايي مي تواند در وقوع (fls) موثر باشد دو نوع جيره كه منبع انرژي در اولي ذرت و در دومي مخلوطي از گندم چاودار، يولاف و جو بود، با هم مقايسه شدند، در نتيجه درصد وقوع (flhs) در جيره اولي بيشتر بود. در مطالعه اي كه روي تريتيكاله انجام شد شيوع كمتري از بيماري را نشان داد. اين دانه ها داراي پلي ساكاريدهايي همچون پكتين بودن كه باعث كاهش (fls) و (flhs) شد. استفاده از برنج به عنوان منبع انرژي جيره مخصوصاً در جوجه هاي گوشتي باعث تجمع چربي زيادي در كبد و محوطه احشايي مي شود.


    د) كلسيم
    ميزان كلسيم پايين در جيره باعث افزايش ميزان خونريزي كبد مي شود و همچنين كاهش وزن بدن و كاهش وزن كبد به همراه افت توليد تخم مرغ يا توقف كامل توليد مي شود حتي اگر بعد از اين مرحله ، مرغان مبادرت به مصرف جيره عادي كنند، باز هم به سطح توليد قبلي نخواهيم رسيد. در اين مواقع تا هنگامي كه توليد تخم مرغ كاهش يابد غذاي اضافي مصرف شده به چربي تبديل مي شود و در كبد رسوب مي كند وجود تاخير در تغذيه نيمچه ها با سطوح نرمال كلسيم باعث مستعد شدن طيور نسبت به تجمع چربي مي شود. وقتي ميزان كلسيم جيره كم باشد مرغان غذاي بيشتري مصرف مي كنند تا كلسيم مورد نياز خود را تامين كنند. براي پرهيز از اين مشكل معمولاً تغذيه نيمچه ها را با تغذيه با جيره پيش از تخم گذاري كه داراي 5/2 - 2 درصد كلسيم است تا 16 هفتگي ادامه مي دهند تا وقتي كه توليد گله به 5 درصد رسيد اين جيره را قطع و جيره جديد را جايگزين نمايند.


    منبع پروتئين

    شيوع (fls) در گله هاي كه با ذرت يا سو يا تغذيه مي شود نسبت به گله ديگري كه جيره اش داراي انرژي برابر، نيتروژن برابر، چربي برابر اما بر پايه كنجاله ماهي است به طور معني داري بيشتر است. شيوع كمتر (flhs)در گله دوم كه با پودر ماهي تغذيه مي شد را به وجود سلنيوم نسبت مي دهند افزودن 3/0 ميلي گرم سلنيوم به هر كيلوگرم از جيره ذرت - سويا باعث كاهش خونريزي كبدي مي شود و علت آن را ناشي از نقش حفاظتي سلنيوم بر غشاء آندوتليوم خوني در در هنگام اكسيداسيون طبيعي بافت مي دانند.


    و) ويتامين ها و ميكروالمنت ها
    كمبود تركيبات ليپوتروپيك مي توان در توسعه (fls) موثر باشد. تركيبات ليپوتروپيك مثل كولين و متيونين باعث تحريك حمل و نقل چربي (كه قسمتي از آن هافسفوليپيدها هستند) مي شود. وقتي كه مقدار اضافي از اين فاكتورهاي ليپوتروپيك را به جيره طيور اضافه مي كنيم اغلب نتايج منفي و متناقضي به دست مي آيد. ليپيد اضافي در جيره مي تواند دليلي براي خونريزي كبدي مشاهده شده در (fls) باشد. ميكروالمنت ها مثل اسيد آسكوربيك ، ويتامين E ، بتاكاروتن، روي، سلنيوم،مس، آهن و منگنز باعث به وجود آمدن تعادل بين راديكال هاي آزاد مي شود. هرگونه كمبودي از اين ميكروالمنت ها مي تواند باعث بروز اين سندرم شود.


    3 - استرس
    استرس در هر شكل از آن ، تغذيه اي، مديريتي يا ناشي از بيماري يكي از فاكتورهاي موثر بر (fls) است. استرس شديد باعث افزايش ترشح كورتيكوسترون و كاهش ميزان اسيد آسكوربيك، آدرنال مي شود. كورتيكوسترون هاي خارجي و گلوكو كورتيكوئيدها باعث تحريك گلوكونئوژنز شده و ليپوژنز را افزايش مي دهند در نتيجه باعث رسوب چربي و كاهش وزن در طي شرايط استرس زا مي شوند.


    4- درجه حرارت
    در محيط هاي گرم در مقايسه با محيط هاي سردتر، مقدار مورد نياز انرژي كاهش مي يابد. بنابراين باعث كاهش ليپوليز مي شود. در كشورهاي گرمسيري تلفات ناشي از (fls) در ماههاي گرم افزايش مي يابد. نسبت نادرست مصرف انرژي ناشي از نوسان درجه حرارت است و اين امر مي تواند در وقوع اين سندرم دخالت داشته باشد. وجود (fls) بخصوص در مناطق گرمسيري مي تواند يك همبستگي مثبت با تجمع چربي بيشتر در كبد داشته باشد كه اين امير ميتواند ناشي از افزايش سنتز چربي كبدي در دماي بالاتر باشد.


    ه) سيستم نگهداري
    مرغاني كه در سيستم قفس نگهداري مي شوند شيوع بيشتري از (fls) را نسبت به سيستم بستر نشان مي دهند. وقتي طيور در شرايط تراكم قفس نگهداري مي شوند زمينه بروز (fls) را بيشتر دارند. به نظر مي رسد كه سيستم قفس يك عامل مستعد كننده مهم براي ظهور اين بيماري باشد زيرا باعث محدوديت در حركت و صرف انرژي براي فعاليت مرغان شده و بنابراين انرژي اضافي تبديل به چربي مي شود. مرغاني كه در سيستم قفس يا باتري نگهداري مي شوند به مد فوع خود دسترسي ندارد، بنابراين نمي توانند كمبود مواد مغذي خود را از مدفوع تامين كنند در نتيجه طيور براي تامين نيازهاي غذايي خود مبادرت به مصرف خوراك بيشتر مي كنند و متعاقبا زمينه براي بروز (fls) فراهم مي شود . عامل ديگري هم كه در سيستم قفس زمينه ساز بروز اين بيماري مي شود اين است كه آن ها نمي توانند درجه حرارت محيطي دلخواه خود را انتخاب كنند

  4. #24
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    تأثير نوع رقيق كننده مني و ميزان رقيق سازي بر شاخص كيفيت اسپرم، مصرف ATP، تبادلات گازي و تعادل يوني اسپرم در گله هاي مادر گوشتي
    شاخص كيفيت اسپرم (SQI) يك وسيله براي پيش گويي كيفيت كلي مني خروس، باروري و جوجه درآوري مي باشد. اما، قبل از آناليز SQI مني خروس بايستي رقيق شود. تحقيقات نشان داده است كه در رقت هاي پايين مني، شاخص SQI ميزان باروري را دقيق تر بازگو مي كند.

    اينكه چرا SQI در رقت هاي بالاتر مني قادر به پيشگويي ميزان دقيق باروري نيست؟ همچنين، آيا انواع مختلف رقيق كننده هاي مني مي توانند SQI، مصرف آدنوزين تري فسفات، تبادلات گازي و تعادل يوني اسپرم گله هاي مادر گوشتي را تغيير دهند؟ موضوع تحقيق اين آزمايش مي باشد.

    مني خروس با سرم فيزيولوژي استريل، پلاسماي مني يا حداقل محيط كشت ضروري MEM (2 تا 200 برابر) رقيق شد. پارامترهاي, SQI ATP,Na+, Ca2+, K+, Cl-, CO2, O2 براي هر نوع رقيق كننده در هر رقت اندازه گيري شدند. به منظور اندازه گيري ميزان تحرك اسپرم شاخص SQI به صورت SQI به ازاي يك ميليون اسپرم در هر ميلي ليتر مني(SQI/sperm) بيان شد.

    نتايج نشان داد كه يك اثر متقابل بين نوع ماده رقيق كننده و ميزان رقت ايجاد شده، با شاخص SQI/sperm، SQI، CO2 توليدي، O2 مصرفي و ذخيره Na+, Ca2+, K+ وجود دارد. به هنگام استفاده از سرم فيزيولوژيكي به عنوان ماده رقيق كننده، با افزايش ميزان رقت، شاخص SQI سريعاً كاهش يافت. اما، به هنگام استفاده از MEM يا پلاسماي مني به عنوان ماده رقيق كننده، با افزايش ميزان رقت، SQI/sperm سريعاً افزايش يافت.

    اسپرم رقيق شده در پلاسماي مني با افزايش ميزان رقت، ATP مصرف كرد در حالي كه اسپرم رقيق شده با MEM و سرم فيزيولوژي ATP توليد كرد. مني خالص خروس فاقد O2 آزاد مي باشد اما در تمام مني هاي رقيق شده با رقيق كننده هاي مذكور O2 فراواني مشاهده شد كه دال بر توليد O2 به هنگام رقيق كردن مني مي باشد. اسپرم رقيق شده در در پلاسماي مني در مقايسه با اسپرم رقيق شده در MEM و سرم فيزيولوژي CO2 بيشتري توليد و O2 بيشتري مصرف نمود.

    وقتي مني خروس به ميزان 50 برابر يا بيشتر رقيق شد پارامترهاي SQI/sperm، CO2 و ATP توليدي، ذخيره Na+, Ca2+ در بين انواع مختلف رقيق كننده ها متفاوت بود. بر اساس نتايج فوق، ويژگي تحرك اسپرم، مصرف ATP، تبادلات گازي و تعادل يوني در مني با انواع رقيق كننده ها و ميزان رقت حاصله تغيير مي كند و اين تغييرات خصوصيات مني در رقت هاي 50 برابر و بالاتر، SQI را ايجاد مي كند كه بيانگر ميزان تحرك اسپرم يا باروري آن نيست.

    منبع :



    .Poultry Science. 2006 85:106-116

  5. #25
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    روشهاي مختلف كنترل ميكروارگانيسم هاي بيماريزا در خوراك طيور

    مقدمه:

    خوراك يك ناقل عمده ي بالقوه براي انتقال ميكروارگانيسم ها به بدن طيور محسوب مي شود. در سالهاي اخير بررسي هاي دقيقي در ارتباط با آلودگي هاي باكتريايي توليدات طيور بعمل آمده است. همچنانكه بعداٌ بحث خواهد شد، تمامي روش هاي متداول براي كنترل ميكروارگانيسم هاي موجود در خوراك مؤثر نيستند. Mitchell (1991) در اين زمينه بيان داشت كه مقاومت به سالمونلا در خوراك هاي دام و طيور مناسب نمي باشد و بايستي ميزان سالمونلا در خوراك تا حد صفر درصد كاهش داده شود. در اين مقاله به شرح روش هاي كنترل و حذف قارچ و كپك ها و باكتري سالمونلا پرداخته مي شود.



    سالمونلا در خوراك طيور:



    باكتري سالمونلا در همه جا يافت شده و داراي سروتيپ هاي متفاوتي است . سالمونلا از دو طريق صنعت پرورش طيور را تهديد مي كند؛ بطوريكه از يك سو موجب بروز بيماري در پرنده شده و از سوي ديگر بطور بالقوه باعث ايجاد مسموميت غذايي در انسان مي شود.بيماري سالمونولوز در طيور توسط انواع سالمونولوز تيفيموريوم، سالمونولوز پولوروم، سالمونولوز انتريديتيس يا سالمونولوز گاليناروم (تيفوئيد) ايجاد مي شود اگرچه سالمونلا از بيشتر انواع مواد اوليه داني در تمام سال ها جدا شده است ، اما مقدار بار ميكروبي آن در منابع پروتييني حيواني نسبت به منابع گياهي بالاتر بوده است.Allred و همكاران (1967) 13000 نمونه از 700 كارخانه تهيه دان براي وقوع سالمونلا در آنها مورد بررسي قرار دادند. نتايج حاصله نشان داد كه 5% خوراك هاي طيورنمونه برداري شده براي سالمنلا مثبت بودند، اگرچه ميزان وقوع سالمونلا در محصولات فرعي حيواني، 31% گزارش شد.

    Morehouse & Wedman (1961) 59 سروتيپ مختلف سالمونلا را در 700 نمونه از 5700 نمونه اجزاء محصولات فرعي حيواني مورد آزمايش، جدا نمودند. Crane و همكاران (1967 ) در آزمايشي كه در يك كارخانه خوراك دام وطيور انجام دادندنشان دادند كه 2% اجزاء مواد خوراكي وارده به كارخانه داراي سالمونلا هستند.با اين حال وقتي كه پودر گوشت از داده ها حذف شد ، درصد آلودگي به 2 نمونه در 300 نمونه (66/0 درصد) كاهش يافت. در همان زمان اين محققين پيشنهاد نمودند كه تنها راه حل ممكن براي از بين بردن سالمونلا در خوراك، استفاده از جيره هاي غذايي تهيه شده بر اساس منابع پروتييني گياهي مي باشد؛ در حاليكه امروزه از چنين جيره هايي فقط در شرايط خاصي استفاده مي شود. بنظر مي رسد كه سالمونلا در منابع پروتييني حيواني مي تواند از طرق مختلفي چون فراوري، ذخيره و انتقال افزايش يابد.در اين رابطه Morris و همكاران (1970) گزارش نمودند كه پودر ماهي منهدن اغلب آلوده به سالمنلا مي باشد و حيواناتي نيز كه از آن تغذيه مي كنند آلوده مي شوند. در اين زمينه اين محققين مشاهده نمودند، وقتيكه نمونه هاي تازه ماهي زنده در نقطه مبداٍ عاري از سالمونلا شدند، نمونه هاي پودر ماهي وارده به ايالات متحده امريكا اغلب آلوده به سالمونلا بودند. انها همچنين سالونلا را از اب كنار اسكله بارگيري پودر ماهي جدا نمودند.



    روش هاي متداول كنترل ميكروبي خوراك:



    1-پلت نمودن همراه با بخار دهي (steam pelleting)



    مواد خوراكي پلت شده بار ميكروبي پايين تري نسبت به خوراك هاي آسياب شده آردي دارند؛ در نتيجه تحقيقات قابل ملاحظه هاي در مورد پلت كردن به عنوان يك روش كنترلي انجام پذيرفته است. Cox و همكاران (1983) انواع مختلفي از خوراك طيور و اجزا ي تشكيل دهنده ي انها از كارخانه هاي تهيه دان تجاري مورد تجزيه قرار دادند.انتروباكترياسه در 6/100 و 92 درصد نمونه هاي خوراكي آردي و پلت شده موجود بود.سالمونلا در 58% نمونه هاي خوراكي آردي تشخيص داده شد، اما در خوراك هاي پلت شده سالمونلايي جدا و تشخيص داده نشد. با اين وجود ديگر انتروباكتريا ها در خوراك هاي پلت شده يافت شد و اين موضوع پيشنهاد مي كند كه پلت نمودن تجاري خوراك ممكن است تمامي سالمونلا ها را از بين نبرد؛ زيرا مقاومت بعضي از گونه هاي سالمونلا به حرارت، شبيه به ديگر انتروباكتريا هاي يافت شده در خوراك پلت شده مي باشد. Allred و همكاران (1967) گزارش نمودند كه پلت نمودن خوراك طيور و خوك باعث كاهش چشمگيري در تعداد سالمونلا شد. از 1813 نمونه خوراك پودري، كرامبل و پلت شده مورد آناليز ،بترتيب، 29/6 % ، 28/3 % و 7/0 % آنها براي سالمونلا ها مثبت بودند. Jonse (1990) ميزان 30 تا 50 درصد سالمونلا مثبت را براي منابع پروتييني حيواني در مقايسه با 20% در ديگر اجزاي خوراكي گزارش نمود.در تاييد اثرات پلت نمودن در حذف سالمونلا از خوراك، گزارش شد كه وقوع سالمونلا در خوراك هاي پلت شده و آردي بترتيب 7 و 35 درصد بود.Hobbs (1963) متد هاي مختلفي را براي كنترل سالمونلا در خوراك هاي آلوده مورد بحث و بررسي قرار داد.اگرچه حرارت دادن پروتيين هاي حيواني باعث كاهش سالمونلا شد ولي آلودگي مجدد به اين باكتري از اصلي ترين مشكلات اين روش كنترلي بود.McCapes و همكاران (1989) نشان دادند كه پلت نمودن همراه با بخار تاثير 100 درصدي عليه E.coli و گونه هاي سالمونلا دارد،اگرچه تيمار نمودن خوراك در دماي 5/87 درجه سلسيوس بمدت 1/4 دقيقه عاملي در ارتباط با پايداري مواد مغذي خوراك مي باشد.Cox و همكاران (1983) نتيجه گرفتند كه اين روش و ديگر روش هاي حرارتي باعث حذف تعداد كمي از سالمونلا ها در خوراك مي شوند و بايستي روش هاي مؤثرتري براي اين منظور توسعه داده شود.



    2-تركيبات پروبيوتيك:



    پروبيوتيك ها موجودات زنده اي هستند كه به تحريك رشد باكتري هاي مفيد روده و يا به كاهش بيماريزايي ميكروب هاي مضر كمك مي كنند و مكانيسم عمل آنها متكي به جايگزيني و زنده ماندن آنها در دستگاه گوارش است.

    پروبيوتيك ها را مي توان به دو دسته عمده: كشت هاي ميكروبي زنده و محصولات تخمير ميكروبي تقسيم نمود.اغلب تحقيقات روي گونه هاي لاكتوباسيل، باسيلوس سوبتيليس و برخي گونه هاي استرپتوكوكوس متمركز شده است. مكانيسمهاي زير براي پروبيوتيك ها پيشنهاد شده است: 1) تغيير مفيد جمعيت ميكروبي روده با كاهش E.coli 2) توليد لاكتات كه در نتيجه آن PH روده تغيير مي كند. در اين رابطه كاهش PH روده باعث توقف رشد برخي از ميكروارگانيسم هاي حساس مانند سالمونلا مي شود 3) توليد مواد شبه آنتي بيوتيكي 4) كاهش رها شده مواد سمي در روده (از طريق كاهش E.coli).



    3-اسيد هاي آلي:



    اسيد هاي الي مانند اسيد پروپيونيك و فرميك هم قادرند مانع از رشد كپك ها و قارچ ها در مواد خوراكي شوند و هم مي توانند باعث از بين بردن باكتري سالمونلا شوند در خوراك پيش از استفاده توسط پرنده شوند. Izat & Waldroup (1989) نشان دادند كه افزودن اسيد هاي آلي به جيره طيور مي تواند باعث كاهش سالمونلا (نه حذف آن) در روده جوجه ها شود. Vanderwal (1979) گزارش نمود كه آلودگي زدايي خوراك طيور از سالمونلا مي تواند از طريق پلت نمودن خوراك در دما و رطوبت مناسب و همچنين بوسيله ي افزودن 9/0 درصد اسيد فرميك به جيره انجام گيرد. Phelps (1989) طي تحقيقي نتيجه گرفت كه مخلوطي از اسيد هاي آلي افزوده شده به جيره باعث حذف سالمونلاي پودر گوشت در مدت 3 روز شد. John و همكاران (1989) نشان دادند كه افزودن 25/0 درصد اسيد پروپيونيك به جيره طيور مي تواند باعث كاهش واحد هاي تشكيل دهنده ي كلوني در كمتر از 72 ساعت شود، اگرچه با استفاده از غلظت هاي بالاتر اين اسيد آلي مي توان در مدت كمتري (2 ساعت) بار ميكروبي را پايين آورد. در جيره هاي داراي بار ميكروبي بالا،غلظت هاي بالاتر اسيد پروپيونيك (75/0 درصد) براي كاهش ميزان سالمونلا در مدت 24 ساعت ضروري است، حتي با وجود استفاده از غلظت 1% اسيد پروپيونيك در جيره، كلني هاي فراواني از سالمونلا پس از گذشت 2 ساعت در خوراك موجود بود.از اينرو تيمار نمودن خوراك با اسيد آلي جهت كاهش سالمونلا فقط تا زماني مؤثر بنظر مي رسد كه خوراك بتواند تا مدتي پس از فرآوري نگهداري شود كه در عمل اين شرايط هميشه در كارخانه هاي تجاري تهيه خوراك وجود ندارد.

    عوامل مهمي كه رشد كپك و قارچ را در انبار تحت تاثير قرار مي دهد ، حرارت و رطوبت هستند. در درجه حرارت بالاتر شانس بيشتري براي رشد كپك وجود دارد. ليكن، رشد كپك در رطوبت كمتر از 14 تا 15 درصد بندرت اتفاق مي افتد. بدون شك بهترين راه براي كنترل رشد كپك در دانه ها يا مخلوط هاي جيره ، محدود نمودن رطوبت قابل دسترس براي ميكروب ها مي باشد. كپك و قارچ ها در محيطي كه رطوبت آن كمتر از 13 درصد باشد رشد نمي كنند. در موارديكه كنترل رطوبت غله يا جيره مخلوط شده از لحاظ عملياتي مشكل است، مي توان با استفاده از تركيبات ممانعت كننده ي رشد كپك در جيره از رشد آن جلوگيري نمود يا رشد آنرا به تعويق انداخت. بسياري از ممانعت كننده ها از اسيد هاي آلي نظير پروپيونيك يا استيك تشكيل شده اند. اضافه نمودن اين اسيد ها تا ميزان 25/0 درصد جيره، PH جيره را كاهش داده و از رشد كپك جلوگيري مي كند. اعلب اسيد ها مؤثر هستند و اثر آنها تا زمانيكه اسيد بخار نشود باقي مي ماند.از آنجاييكه سنگ آهك و فسفات ها با تشكيل پروپيونات كلسيم به عنوان بافر هاي طبيعي عمل مي كنندو خاصيت ضد قارچي اسيد را شديداٌ كاهش مي دهند، لازم است كه هنگام استفاده مقادير بالاي سنگ آهك در جيره هاي مرغ هاي تخمگذار، از اسيد هاي آلي بيشتري نسبت به جيره هاي كم كلسيم جوجه هاي گوشتي به عنوان ضد قارچ استفاده نمود.



    4- تركيبات آلومينوسيليكاتي:

    در حاليكه تركيبات ضد قارچ و اسيد هاي آلي مي توانند در كنترل رشد كپك در جيره كمك كنند، اما هيچ تاثيري بر سموم قارچي موجود در جيره ندارند.غير فعال نمودن اين تركيبات پيچيده تقريباٌ غير ممكن است، اگر چه توانايي هايي براي باند كردن آنها به حامل هاي غير قابل هضمي كه بدون تغيير از مجراي گوارش عبور كنند ، وجود دارد. شايد شناخته شده ترين ماده جذاب زغال فعال باشد. گزارش شده است كه بكارگيري 200 گرم آن در هر تن جيره در از بين بردن اثرات سمي آفلاتوكسين تا سطح 500 قسمت در بيليون موثر است.امروزه تمايل زيادي به آلومينوسيليكات هاي مختلف و محصولات رس – لوم وجود دارد كه ساختمان شيميايي انها اجازه ي گير انداختن آفلاتوكسين و شايد ساير سموم قارچي را مي دهد. اين تركيبات به عنوان مواد ضد كلوخه شدن و پلت چسپان استفاده شده اند ، اما امروزه كاربرد انها به عنوان يك ماده ي جاذب سموم قارچي شناخته شده است. اضافه نمودن 5/0 تا 2/1 % آلومينوسيليكات و محصولات رس، سميت تا 3 قسمت در ميليون آفلاتوكسين و 8 تا 10 قسمت در ميليون سم تريكوتسن T2 را كاهش مي دهد.



    5-دوددهي(: ( fumigation

    دوددهي بطور جدي براي كنترل ميكروبي خوراك طيور مورد ملاحظه قرار نگرفته است.Hobbs (1963) در مورد طول اثر دوددهي خوراك با اكسيد اتيلن بحث نمود.در حاليكه دوددهي ممكن است براي تعدادي از اجزاي مواد خوراكي مؤثر باشد،اما مشكل مربوط به اثرات سمي بقاياي اتيلن گليكول نيز وجود دارد.اين محقق همچنين نقايص مربوط به دود دادن خوراك با دانه هاي درشت (فليك ها و پلت ها) و عدم نفوذ گاز به عمق دان را متذكر شد.

    ضد عفوني نمودن خوراك با استفاده از گاز فرمالدئيد طي عمل دود دادن باعث حذف آلودگي سالمونلا و كاهش بار ميكروبي توليد شد.Duncan & Adams (1972) نمونه هايي از خوراك طيور را با تعداد 106 * 2 سلول سالمونلا 775W در هر گرم (S.senftenberg) بطور مصنوعي آلوده كردند و سپس نمونه هاي آلوده شده را با افزودني هاي شيميايي (Endgerm) و گاز فرمالدئيد در 37 درجه سانتي گراد و رطوبت نسبي 60% جهت كنترل سالمونلا تيمار نمودند. نتايج نشان داد كه افزودني هاي شيميايي تاثير معني داري در كنترل آلودگي سالمونلايي نداشتند؛ در حالي كه دوددهي با گاز فرمالدئيد به مدت 20 دقيقه باعث حذف سالمونلا ها تا عمق 91/1 سانتي متري دان بدون تاثير بر خوشخوراكي و يا ارزش بيولوژيكي خوراك براي جوجه هاي گوشتي، شد.در يك ميكسر در حال مخلوط كردن دان، دود دادن با گاز فرمالدئيد سالمونلاها را تا عمق مؤثر 5 سانتي متري دان در مدت 5 دقيقه از بين برد.Smyser & Snoeyenbos (1979) 12 تركيب مختلف را به عنوان آنتاگونيست هاي سالمونلا مورد بررسي قرار دادند. اگرچه جمعيت سالمونلا در ابتدا در حضور چندين افزودني كاهش يافت ، اما هيچ كدام از اين تركيبات باستثناي محلول فرمالدئيد در سطوح بيشتر از 1/0 درصد در كنترل و جلوگيري از سالمونلا مؤثر واقع نشد.

    6-متيل برميد:



    Harry & Brown (1974) و Tucker و همكاران (1974) نشان دادند كه سالمونلا ها ي موجود در خوراك طيور را مي توان از طريق در معرض دود متيل برميد قرار دادن آنها در يك زمان و غلظت مناسبي (800 ميلي گرم در ليتر در دماي 25 درجه سلسيوس بمدت 20 ساعت) ازبين برد. جوجه هايي كه به آنها خوراك دود داده شده با متيل برميد داده شد عاري از سالمونلا بودند.Griffiths و همكاران (1978) جوجه هاي گوشتي را با يك جيره شاهد و جيره هاي تيمار شده با دود متيل برميد در سطح 69 و 25 درصد بالاي سطح پيشنهاد شده ي mg-h/litre 800 تغذيه نمودند، نتايج حاصله نشان داد كه استفاده از اين سطوح بالاي متيل برميد باعث ايجاد اثرات مضري در طعم و مزه ي گوشت جوجه هاي كبابي در مقايسه با جوجه هاي گروه شاهد مي شود، اما رشد جوجه هاي گوشتي تحن تاثير تيمار قرار نگرفت. Cooper و همكاران (1978) بمنظور حذف سالمونلا ها از خوراك، مرغ ها را از همان زمان تفريخ جوجه با دان دود داده شده با متيل برميد در سطوح 800 و 1200 mg-h/litre تغذيه نمودند. نتايج نشان داد كه وزن بدن، وزن يا تعداد تخم مرغ بطور معهي داري تحت تاثير تيمارها قرار نگرفتند. شواهدي دال بر وجود يك اثر معكوس بر طعم تخم مرغ گروه هايي كه با دان دود داده شده تغذيه شدند در مقايسه با گروه شاهد وجود داشت.



    7- استفاده از قند ها در جيره طيور:



    از آنجاييكه سالمونلا ها از پل هاي قندي براي چسپيدن به ديواره روده استفاده مي كنند، لذا از چنين قندهايي در جيره طيور بمنظور اشباع نمودن مكان هاي اتصال سالمونلا ها در ديواره روده و متعاقباٌ امتناع از اتصال كمپلكس قند – سالمونلا استفاده مي شود. قند هاي مختلفي ممكن است در تكتير ميكروفلوراي مختلف روده پرنده دخالت داشته باشند. مونوساكاريد 6 كربنه مانوز بنظر مي رسد كه مؤثرتري قند در اين زمينه باشد. مطالعات آزمايشگاهي اخير پيشنهاد مي كند كه استفاده از د- مانوز در جيره از چسبيدن سالمونلا تيفيموريوم به ديواره روده جوجه هاي يك روزه و مدفوع جوجه هاي گوشتي يك هفته ممانعن مي كند (Oyofu و همكاران، 1989). دكستروز، مالتوز، و سوكروز معمولاٍ اثر سودمندي در اين زمينه ندارند. اثر لاكتوز تقريباٌ يك دوم اثر مانوز مي باشد (Oyofu و همكاران، 1989).Izat و همكاران (1990) شواهدي را دال بر مشاهده ي سالمونلا در مدفوع و لاشه ي پرندگان جواني كه از آب آشاميدني حاوي مانوز استفاده نمودند، نيافتند.



    8- اشعه دهي خوراك:



    Ley و همكاران (1969) پيشنهاد نمودند كه استفاده از اشعه (KGy 10 ) باعث كاهش تعدا گونه هاي سالمونلا از يك ارگانيسم در گرم به يك ارگانيسم در يك تن خوراك شد. مكانيسم عمل اشعه دهي در كنترل ميكروارگانيسم هاي خوراك از طريق ايجاد آسيب ژنتيكي بخصوص تغيي در ساختار DNA ميكروارگانيسم مي باشد.Ley (1972) از اولين كساني بود كه به تفصيل اثرات اشعه دهي را بر كنترل سالمونلا و ديگر پاتوژن ها در خوراك دام و طيور مورد بررسي قرار داد، او بيان كرد كه در بعضي از كشورها فراوري جيره ها براي SPF (حيوانات عاري ار عامل پاتوژن خاص)و حيوانات عاري از ميكرب با استفاده از دز اشعه دهي KGy 50-10 متداول مي باشد. Anonymouse (1971) نمونه هاي خوراكي را با گونه هاي مختلف سالمونلا تلقيح نمود (آلودگي مصنوعي) و سپس آنها را با استفاده از سطوح مختلف اشعه دهي تيمار كرد. نتايج خاصله نشان داد كه سطح اشعه KGy 10 ، بطور مؤثري باعث حذف تعداد 107 سالمونلا و گونه هاي Arizona از خوراك طيور شد.El-zawahry و همكاران (1985) طي تحقيقي نتيجه گرفتند كه اشعه دهي خوراك طيور با دز KGy 10 باعث كاهش قابل توجه تعدادي از باكتري ها و نابودي كل پاتوژن هاي معمول شامل سالمونلا ها مي شود.

    Borsa و همكاران (1991) چندين آزمايش بمنظور تعيين پاسخ جوجه هاي لگهورن جوان به استفاده از جيره هاي اشعه داده شده در سطوح 5 يا 19 KGy انجام دادند. از ميان 6 آزمايش جداگانه،كه هر يك با استفاده از 480 پرنده اجرا مي شد،نمونه هاي فراواني از پرندگان تغذيه شده با جيره هاي اشعه داده شده با سطح 10 KGy، عملكرد مناسبي از خود نشان دادند.در 3 آزمايش از 6 آزمايش انجام گرفته، پرندگان تغذيه شده با جيره هاي اشعه داده شده در 21 روزگي سنگين تر بودند كه اين بطور عمده ناشي از افزايش معني دار مصرف خوراك در انها بود. در 4 آزمايش از 6 آزمايش، پرندگان تغذيه شده با جيره هاي اشعه داده شده، بازدهي غذايي بهتري از خود نشان دادند.در هيچ يك از آزمايشات كاهش معني داري در عملكرد پرندگان در اثر اشعه دهي خوراك مشاهده نشد. بطور خلاصه گزارشي در ارتباط با اثرات مضر اشعه دهي خوراك در عملكرد و ماندگاري پرنده وجود ندارد.



    منابع علمي استفاده شده:





    1. Allred, J.N., Walker, J.W., Beal, V.C. and Germaine, F.W. 1967. A survey to determine the salmonella contamination rate in livestock and poultry feeds. Journal of American Veterinary Medical Association. 161: 1857- 1860.

    2. Anonymouse (1971) Process for the elimination of salmonella from animal feeds by Gama radiation . A technical review. Bio research laboratories and commercial products atomic energy of Canada, Ottawa, Canada.

    3. Borsa, J., Farag, D.H. and Guenter, W. 1991. Radiation pasteurization of animal feed. In: Proceedings of 1991 annual meeting of Canadian nuclear Association, Ottawa, Canada.

    4. Cox, N.A., Bailer, J.S., Thomson, J.E. and Junen, B.J. 1983. Salmonella and other enterobacteriaceae foun in commercial feed. Poultry Sci. 62: 2169.

    5. Crane, F.M., Hansen, M. and Schugel, L. 1967. Salmonella in feedstuffs. Feedstuffs 8 July, p. 22.

    6. El- Zawahry, Y.A., Youssef, Y.A., Roushdy, H.M. and Aziz, N.H. 1985. Radiation deactivation of bacterial flora in some egyption poultry feed. In. Proceedings of international symposium on feed irradiation, Washington, March 1985.IAEA, Vienna.

    7. Izat, A.L. and Waldroup, P.W.1989. Feed additive reduce salmonella on processed broilers. Feedstuffs 16 October.

    8. Izat, A.L., Hierholzer, R.E., Kopec, J.M., Adams, M.H., Reiber, M.A. and McGinnis, J.P. 1990. Effects of D-mannose on incidence and levels of salmonella in ceca and carcass samples of market age broilers. Poultry Sci 69:2244-2247.

    9. John, R.E., Castaldo, D.J. and Sulaiman, s. 1989. Control at the mill. Feed management .August, p. 27.

    10. Jones, F. 1990a. Researchers pinpoint salmonella contamination sources. Feedstuffs January 29.

    11. Ley, F.J. 1972. The use of irradiation for the treatment of various animal feed products . Food irradiation information , No. 1, International project in the field of food irradiation.

    12. McCapes , R.H., Ekperigin, H.E., Cameron, W.J., Ritchie, W.L., Slagter, J., Strangeland, V. and Nagaraja, K.V. 1989. Effect of a new pelleting process on the level of contamination of poultry mash by E.coli and salmonella. Avian Diseases 33:103-111.

    13. Morehouse, L.G. and Wedman, E.E. 1961. Salmonella and other disease producing organism in animal byproducts: a survey. Journal of American veterinary medical association. 139:989-994.

    14. Morris, G.K., Martin. W.T., Shelton, W.H., Wells, J.G. and Brachman, P.S. 1970. Salmonella in fish meal plants: relative amounts of contamination at various stages of processing and a method of control. Applied Microbiology 19:401-408.

    15. Oyofu, B.A., Delouch, J.R., Carrier, D.E., Norman, J.O., Ziprin, R.L. and Mollenhauer, H.H. 1989. Effect of carbohydrates on Salmonella typhimurium colonization in broiler chickens. Avian Diseases. 33: 531.

    16. Phelps, A. 1989. Organic acid found effective in killing salmonella in poultry feeds, animalprotein. Feedstuffs 3 July.

    17. Cooper, D.M., N.M.Griffiths, A.Hobson, D.G. Land and J.G. Growell. 1978. Fumigation of poultry food with methyl bromide: Effects on egg flavour, number and weight. Br. Poultry.Sci.19:537-542.

    18. Duncan, M.S. and A.W. Adams. 1972. Effects of a chemical additive and of the formaldehyde- gasfumigation on salmonella in poultry feeds.Poultry Sci..51:797.

    19. Harry, E.G.and W.B. Brown. 1974. Fumigation with methyl bromide- Applications in the poultry industry-A review. World,s Poultry Sci. 30:193.

    20. Hobbs, B.C. 1963. Salmonella in food and animal feedingstuffs. In radiation control of salmonella in food and feed products. Internat. AtomicEnergy Agency, Vienna. Tech. Rep., Ser.22,35.

    21. Smyser, C.F. and G.H. Snoeyenbos. 1979. Evaluation of organic acid and other compounds as salmonella autogonists in meat and bone meal.Poultry Sci.58:50.

    22. Tucher, J.F., w.b. Brown and G Goodship. 1974. Fumigation with methyl bromide of poultry foods artificially contaminated with salmonella. Br. Poultry Sci. 15:587.

    23. Vanderwal, p.1979. Salmonella control of feedstuffs by pelleting or acid treatment. World,s Poultry Sci. J.35:70.

  6. #26
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    تعیین ارزش غذائي علوفه تاج‌خروس (Amaranthus hypochondriacus

    چكيده

    در اين آزمايش، علوفه تاج‌خروس (Amaranthus hypochondriacus) از طريق اندازه‌گيري تركيبات شيميايي و تعيين ضريب هضمي مورد بررسي قرار گرفت. گياه مورد نظردر سن 115 روزگي برداشت شد تجزيه شيميائي شامل تعيين ماده خشک، ماده آلي، پروتئين خام، ديواره سلولي، ديواره سلولي بدون همي‌سلولز، ليگنين، کلسيم و فسفر بود. تعيين ضريب هضمي ماده خشک هم با استفاده از روش in vitro انجام پذيرفت. مقادير ماده خشك، خاكستر خام، ماده آلي، پروتئين خام، ديواره سلولي، ديواره سلولي بدون همي‌سلولز، كلسيم و فسفر بر حسب درصد ماده خشك در علوفه تاج‌خروس به ترتيب 6/21، 4/13، 6/86، 4/11، 5/44، 7/28، 8/2، 86/1 و 30/0 درصد بود. ميزان قابليت هضم ماده‌ خشک به روش آزمايشگاهي در علوفه گیاه 4/72 درصد بود. ترکيبات شيميائي تاج‌خروس به خوبي با برخي محصولات علوفه‌اي معمول (يونجه، ذرت و گراسهاي فصل سرد) قابل مقايسه مي‌باشد. ارزش غذائي مناسب به همراه خصوصيات زراعي ويژه از جمله مقاومت به خشکي و کم توقع بودن، اين گياه را به ويژه براي مناطق خشک مناسب ساخته و مي‌تواند به عنوان يک علوفه و سيلوي مناسب در مناطق داراي محدوديت منابع مورد استفاده قرار گيرد.

    واژه‌‌هاي كليدي: علوفه، تاج‌خروس، تركيبات شيميايي، تغذيه دام

    مقدمه

    مراتع جهان تقريباً 1500 ميليون معادل گاوي (گاو، گاوميش، گوسفند، بز و شتر) را تامين مي‌کند و علوفه‌ها بيش از 90 درصد انرژي خوراک مصرفي توسط حيوانات علفخوار را تشکيل مي‌دهند[2]. گياه تاج‌خروس جزء خانواده Amaranthaceae مي‌باشد که اين خانواده شامل گياهان پرطاقت، علف هرز، علفي، سريع‌الرشد و شبه‌غله است[13]. ويژگي مقاومت به خشکي اين گياه را به يک محصول آينده‌دار در مناطق خشک تبديل مي‌کند[3]. تاج‌خروس به ميزان 1 تا 6 تن دانه و تا بيش از 70 تن علوفه سبز در هر هکتار توليد مي‌کند[12]. در تحقيقي[8]، گونهA. cruentus L. به عنوان يك منبع بالقوه براي نشخواركنندگان مصرف شده كه به خاطر محتواي پروتئين بالا، سلولز پائين و غياب مواد سمي در بخشهاي رويشي گياه است. تغذيه علوفه تاج‌خروس عملكرد خوب توسط نشخواركنندگان را نشان مي‌دهد. در تحقيقي نشان ‌داده شده كه رشد در برّه‌هاي تغذيه شده با تاج‌خروس مشابه يونجه بوده است[10]. ارزش تغذيه‌اي علوفه تاج‌خروس معمولا ازلحاظ ديواره سلولي (NDF)، ديواره سلولي بدون همي‌سلولز (ADF)، ليگنين (ADL)، قابليت هضم ماده خشك به روش in vitro (IVDMD)، پروتئين خام (CP) و پروتئين غير قابل تجزيه در شكمبه (UIP) از علوفه‌هاي معمول مورد استفاده بهتر است. ميزان پروتئين خام گياه تاج‌خروس در مراحل مختلف برداشت و در گونه‌هاي مختلف از 8 تا 5/28 درصد ذکر گرديده و ميزان NDF و ADF (متوسط گونه‌هاي مختلف گياه و تاريخهاي برداشت مختلف) نيز به ترتيب 37/42 و 71/24 درصد گزارش شده است[9]. تاج‌خروس در مقايسه با يونجه از لحاظ همي‌سلولز و خاكستر بالاتر و از لحاظ ديواره سلولي بدون همي‌سلولز پائين‌تر است[11]. متوسط ليگنين (ADL) اين گياه 54/3% گزارش شده است[9]. مواد معدني شبيه پتاسيم، آهن، منيزيم و كلسيم در غلظتهاي معني‌داري در A. hypochondriacus وجود داشته است[13]. متوسط قابليت هضم به روش آزمايشگاهي براي علوفه تاج‌خروس 28/71% گزارش شده است[9]. هدف از اين تحقيق بررسي و تعيين تركيبات شيميايي علوفه تاج‌خروس و سيلوي حاصل از آن مي‌باشد تا بتوان آن را به عنوان يک منبع خوراکي جديد به جامعه دامپروري کشور معرفي نمود و از آن به عنوان يک گياه مناسب براي ورود به تناوب زراعي کشور بهره گرفت.

    مواد و روشها

    گياه تاج‌خروس (Amaranthus hypochondriacus) در مرحله خوشه‌دهي (سن 115 روزگي) برداشت شد و نمونه‌برداري صحيح از آن به عمل آمد. ماده خشك (DM)، ماده آلي (OM)، خاكستر خام (Ash)، پروتئين خام (CP) و عناصر معدني شامل كلسيم (Ca) و فسفر(P) در نمونه‌هاي مورد مطالعه بر حسب درصد ماده خشك با استفاده از روشهاي استاندارد محاسبه شد[1].

    جهت تعيين ميزان پروتئين خام مقدار 3/0 گرم از هر نمونه خوراك را بوسيله ترازو (با دقت 0001/0 گرم) وزن كرده و با قيف مخصوص به لوله هاي مخصوص هضم منتقل نموده، پس از انجام عمل هضم و تهيه عصاره، درصد ازت با استفاده از دستگاه کلدال تعيين شد. حاصل ضرب عدد به دست آمده در 25/6 نشان دهنده درصد پروتئين خام در نمونه‌هاي آزمايشي مي‌باشد[1]. براي تعيين درصد كلسيم پس از تهيه عصاره هضمي، لوله‌‌هاي آزمايش را در دستگاه جذب اتمي قرار داده و با طول موج 7/422 نانومتر غلظت كلسيم قرائت شد. درصد فسفر با استفاده از روش اسپکتروفتومتري اندازه‌گيري شد. يون‌هاي اورتوفسفات در محيط اسيدي با محلول موليبدنات- وانادات كمپلكس زرد رنگي را توليد مي‌كنند. غلظت رنگ كمپلكس زرد در طول موج 470 نانومتر توسط دستگاه اسپكتروفتومتر، قرائت شد.

    درصد ديواره سلولي (NDF) و ديواره سلولي بدون همي‌سلولز (ADF) علوفه و سيلوي مورد بررسي در اين تحقيق با استفاده از روش ون‌سوست تعيين گرديد[15]. براي تعيين ديواره سلولي، بعد از قرار دادن نمونه ها در دستگاه به هر كدام از آنها حدود 100 ميلي ليتر از محلول شوينده خنثي و 2 ميلي ليتر دكاهيدرونفتالن اضافه شد. پس از اضافه نمودن محلول به هر نمونه، گرم كن دستگاه را روشن نموده و به نحوي درجه حرارت دستگاه تنظيم مي شود كه در مدت 5 تا 10 دقيقه محلول به جوش آيد. سپس با تنظيم مجدد گرم كن و پايين آوردن درجه حرارت، جوشيدن محلول را در كمترين سطح ممكنه از درجه حرارت قرار داده و يك ساعت در اين حالت نگهداري شد. بعد با ايجاد مكش محلول صاف شده،‌ سپس بقايا را با آب مقطر داغ (90 تا 100 درجه سانتيگراد) شسته و استون به ميزان 4 الي 5 ميلي ليتر جهت زدودن مواد رنگي آنها اضافه گرديد. دوباره نمونه ها با آب مقطر شسته شده و عمل مكش انجام گرفت و سپس بقايا در آون خشك گرديده، به کوره منتقل شده و درنهايت درصد ديواره سلولي محاسبه گرديد. مراحل تعيين ديواره سلولي بدون همي سلولز همانند مراحل روش تعيين ديواره سلولي مي باشد، تنها تفاوت اين دو روش در محلول هاي بكار برده شده است. در اين قسمت از آزمايش ها، محلول شوينده اسيدي بكار گرفته شد. براي تعيين ليگنين (ADL) يك گرم نمونه در دستگاه ريخته شد، ADF آن تعيين گرديد و بقاياي حاصل بمدت سه ساعت در معرض اسيد سولفوريك 72% قرار داده شد. بعد 100 ميلي ليتر آب مقطر به آن اضافه و بقايا با فيلتراسيون جدا گرديد. نمونه‌ها به آون و سپس به کوره منتقل شد و در انتها ليگنين (ADL) محاسبه گرديد.

    براي تعيين قابليت هضم از روش آزمايشگاهي استفاده گرديد. براي گرفتن شيرابه شکمبه در اين آزمايش از سه راس گوسفند نژاد شال استفاده شد و مراحل آزمايش طبق روش دو مرحله‌اي تلي و تري (48 ساعت انکوباسيون نمونه در شرايط بي‌هوازي با استفاده از مخلوط شيرابهشکمبه و محلول مک دوگال که با يک انکوباسيون 48 ساعته بااستفاده از محلول پپسين اسيدي دنبال مي‌گردد) انجام پذيرفت [14].

    نتايج و بحث

    نتايج تجزيه شيميائي علوفه تاج‌خروس در جدول (1) آمده است. نتايج مطالعه حاضر نشان مي‌دهد که ماده خشک علوفه 6/21، خاکستر خام 4/13 و ميزان ماده آلي 6/86 درصد بر اساس ماده خشک مي‌باشد. ميزان پروتئين خام علوفه 3/11٪ بر اساس ماده خشک مي‌باشد. ميزان پروتئين خام در گونه‌ها و واريته‌هاي مختلف علوفه تاج‌خروس در سن 112 روزگي از 8 تا 12 درصد گزارش شده است[9]. ميزان پروتئين در تحقيق حاضر در مقايسه با يونجه کمتر اما نسبت به گراسهاي فصل سرد و ذرت بالاتر است. متوسط ديواره سلولي (NDF) در اين مطالعه 5/45 درصد ماده خشک بود. ميزان NDF در سن 112 روزگي در گونه‌ها و واريته‌هاي مختلف تاج‌خروس از 38 تا 47 درصد گزارش شده است[9]. ميزان اين پارامتر در يونجه تازه و قسمتهاي هوائي ذرت به ترتيب 45 و 55 درصد گزارش شده است[7]. ميزان NDF در علف خشک گراسهاي فصل سرد 4/64 [6] و در يونجه خشک 5/49 درصد[4] ذکر گرديده است. ملاحظه مي‌گردد که حتي با برداشت محصول تاج‌خروس در سن 115 روزگي ميزان ديواره سلولي نسبت به يونجه، ذرت و گراسهاي فصل سرد کمتر مي‌باشد.

    ميزان ديواره سلولي بدون همي‌سلولز (ADF) علوفه تاج‌خروس 7/28 ٪ گرديد. مقدار ADF در يولاف 34٪ [5]، يونجه تازه 35٪، ذرت 33٪ [7] و در گراسهاي فصل سرد 5/39٪ [6] گزارش شده است، که در تمامي آنها ميزان ADF نسبت به تاج‌خروس بيشتر بوده و اين نشانه مثبتي از کاربرد تاج‌خروس در تغذيه دام مي‌باشد. ميزان ليگنين (ADL) در علوفه مورد آزمايش 8/2 درصد بود. يونجه با کيفيت خوب و يولاف به ترتيب 6 و6/3٪ ليگنين داشته‌اند[5]. ميزان ليگنين در يونجه تازه 9٪، در ذرت 3٪ [7] و در علف خشک گراسهاي فصل سرد 4/6٪ [6] ذکر شده است. مشهود است که ميزان ليگنين تاج‌خروس نسبت به يونجه، يولاف، ذرت و گراسهاي فصل سرد به حد چشمگيري پائين‌تر است. اجزاي ديواره سلولي (NDF, ADF, ADL) در علوفه تاج‌خروس اميدوارکننده بوده و نشان مي‌دهد که حتي با برداشت در مراحل انتهايي (115 روزگي) علوفه کيفيت خوبي داشته و با ساير محصولات علوفه‌اي قابل قياس مي‌باشد. مقادير کلسيم و فسفر در علوفه مورد آزمايش هم به ترتيب 86/1 و 30/0 درصد گرديد.

    قابليت هضم ماده خشک به روش آزمايشگاهي در علوفه تاج‌خروس طي تحقيق حاضر 4/72٪ گرديد، که رقم قابل ملاحظه‌اي مي‌باشد. نتايج حاصل از تجزيه شيميائي و قابليت هضم علوفه بيانگر کيفيت مناسب اين محصول مي‌باشد.



    در مجموع با در نظر گرفتن نتايج تجزيه شيميائي و ضريب هضمي و مقايسه آنها با برخي خوراکهاي معمول، به نظر مي‌رسد که علوفه تاج‌خروس مي‌تواند پتانسيل خوبي را به عنوان خوراک دام داشته باشد و در مناطق داراي محدوديت منابع پس از بررسي‌هاي گسترده‌تر مي‌تواند جايگزين مناسبي در تغذيه دام باشند.

    مراجع

    [1] AOAC.1990. Official methods of analysis. 15thedition. Association of Official Analytical Chemists. Washington, D.C.

    [2] Givens, D.I; Owen, E; Axford, R.F.E. and Omed, H.M. 2000. Forage evaluation in ruminant nutrition. CABI Publishing. Walingford. Oxon OX10 8E. UK. 480p

    [3] Kauffman, C.S. and Weber, L.E. 1990. Grain amaranth. P,127-139. In: J. Janick and J.E. Simon (eds). Advances in new crops. Timber Press, Portland, OR.

    [4] MAFF.1990. Prediction of the energy values of compound feeding stuffs for farm animals. Summary of the recommendatiosns of a working party sponsored by the Ministry of Agriculture, Fisheries and Food. MAFFF publications, London, 17pp.

    [5] Marten, G.C. and Andersen, R.N. 1975. Forage nutritive value and palatability of 12 common annual weeds. Crop Science. 15: 821-827

    [6] National Research Concil (NRC). 2001. Nutrient reqirements for dairy cattle. Academy press, Washington, D.C.

    [7] National Research Concil (NRC). 1978. Nutrient reqirements for dairy cattle .National academy press, Washington, D.C.

    [8] Pond, W.G. and Lehmann, J.W. 1989. Nutritive value of a vegetable amaranth cultivar for growing lambs. Journal of Animal Science. 67: 3036-3039.

    [9] Sleugh, B.B; Moore, K.J; Brummer, E.C; Knapp, A.D; Russell, J. and Gibson, L. 2001. Forage nutritive value of various amaranth species at different harvest dates. Crop Science. 41: 466-472.

    [10] Stallknecht, G.F. and Schulz-Schaeffer, J.R. 1993. Amaranth rediscovered. P,211-218. In: J. Janick and J.E. Simon (eds). New Crops. Willey, New York.

    [11] Stordahl, J.L; Sheaffer. C.C; DiCostanzo, A. 1999. Variety and maturity affect amaranth forage yield and quality. Journal of Production Agriculture. 12: 249-253.

    [12] Svirskis, A. 2003. Investigation of amaranth cultivation and utilization in Lithuania. Agronomy Research. 1: 253-264.

    [13] Teutonico, R.A. and Knorr, D. 1985. Amaranth: composition, properties, and applications of a rediscovered food crop. Food Technol. 39: 49-60.

    [14] Tilley, J. M. A. and Terry, R.A. 1963. A two stage technique for in vitro digestion of forage crops. Journal of British Grassland Society, 18:104-111.

    [15] Van Soest, P.J. 1982. Nutritional ecology of the ruminant. Oliver and Boyd Books, Corvallis, USA

  7. #27
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    تبعات استفاده از داروها و مكمل‌هاي غيرمجاز در صنعت پرورش دام و طيور
    در سالياني نه چندان دور ، بسياري از مردم در نازل خود مرغ و ماكيان پرورش مي‌دادند و در صورت لزوم يكي از آنها را براي مصرف ذبح مي‌كردند. اما با افزايش روزافزون جمعيت و توسعه زندگي شهري و صنعتي ، امكان استفاده از روشهاي سنتي پروش مرغ براي تامين نياز مصرف‌كنندگان وجود ندارد. از طرفي ، نمي‌توان منتظر ماند تا يك مرغ روال طبيعي و طولاني خود را براي رشد مناسب طي كند. در اين ميان ، مرغداري‌هاي صنعتي راه تبديل جوجه‌هاي يك‌روزه به مرغي با وزن مناسب كشتار را كوتاه كرده‌اند. امروزه به مدد داروها و مكملهاي غذايي براي تبديل يك جوجه تازه از تخم در‌آمده به يك مرغ سوخاري دلچسب و لذيذ بين 45 تا 60 روز بيشتر زمان لازم نيست ، اما آيا مكمل‌هاي غذايي ، واكسن‌ها و داروهاي مورد استفاده در صنعت پرورش دام و طيور مي‌تواند سلامت مواد غذايي توليد شده از آنها را تحت‌الشعاع قرار دهد؟

    براي رشد مرغ فاكتورهايي لازم است كه اين فاكتورها به صورت مواد غذايي ، گاهي اوقات داروها ، واكسن‌ها و يك‌سري تركيبات تقويت كننده و شايد هم محرك رشد به مرغ داده ميشود . نقش واكسن‌ها در روند پرورش مرغ پيشگيري از ابتلا به برخي بيماري‌هاست و داروها نيز براي درمان طيور مبتلا به بيماري و در نهايت پيشگيري از تلفات آنها مورد استفاده قرار مي‌گيرند. داروهاي تقويت كننده و محرك رشد نيز طبيعتا باعث رشد و وزن‌گيري سريع‌تر مرغ مي‌شوند.

    متاسفانه گاهي برخي مرغدارها براي صرفه‌جويي در هزينه از داروهاي تاريخ گذشته ، تقلبي و داروهايي كه مصرف آنها در داخل كشور ممنوع است استفاده مي‌كنند كه خطر بعضي از اين داروها مشخص است. براي مثال ، سرطانزا بودن فورازوليدون ثابت شده و به همين دليل مصرف آن ممنوع شده است. مواد غذايي و بعضي از موادي كه به همراه غذا در اختيار مرغ قرار داده مي‌شود ، در بدن متابوليزه مي‌شود و به شكلهاي مختلف درمي‌آيد. بعضي از اين مواد در عضلات ، بعضي در پوست و بعضي كه در چربي حلال‌تر هستند در چربي باقي مي‌مانند كه به اين مواد اكثرا باقي‌مانده دارويي گفته مي‌شود. باقيمانده دارويي به ويژه درباره آنتي‌بيوتيك‌ها زياد است و مصرف مواد غذايي كه باقي‌مانده‌هاي دارويي در آن وجود دارد باعث افزايش ابتلا به بيماري‌هايي مانند سرطان مي‌شود و از طرف ديگر سن ابتلا به اين بيماري را كاهش مي‌دهد.

    همچنين در رشد و پرورش مرغ بعضي از مواد مثل بعضي محرك‌هاي رشد خاص و هورمون‌ها، غيرمجاز است كه به دليل قيمت بالا اصولا استفاده نمي‌شوند و يا مصرف آنها بسيار محدود است. ولي در صورت استفاده ممكن است باقيمانده دارويي آنتروژن‌ها در مواد غذايي مختلف مانند مرغ و گوشت، افزودني‌ها و طعم‌دهنده‌ها و همچنين نگهدارنده‌ها ، برخي عوارض هورموني مثل ايجاد ظواهر مردانه در زنان را به دنبال داشته باشد.

    طبق آمار ارائه شده در مقالات كنگره بيماري‌هاي طيور دانشگاه شيراز (1381) ، در بيش از 90 درصد مرغهاي مورد آزمايش ، باقي‌مانده‌هاي دارويي مشاهده‌ شده است كه همان موادي هستند كه به دام و طيور داده مي‌شود. لذا براي كاهش اثرات منفي ناشي از مصرف مرغهايي كه با روش‌هاي غيرطبيعي پرورش يافته‌اند ، از آنجا كه مواد محلول در چربي در غده‌هاي چربي و زير پوست تجمع پيدا مي‌كنند ، بهتر است مصرف كننده براي مقابله با اثرات ناشي از اين گونه داروها از مصرف اين قسمتها خودداري كند. همين‌طور جگر به اين دليل كه محل متابوليزه كردن بسياري از مواد است و تركيبات بسياري وارد آن مي‌شود ، بيشتر در معرض آلودگي قرار دارد . البته جگر به تنهايي مشكلي ندارد ، بخصوص اگر سالم باشد و نظارت كافي روي آن انجام شود و باقيمانده دارويي در آن نباشد.

    به دليل رعايت نشدن بهداشت و عدم انجام به موقع واكسيناسيون و كافي نبودن نظارت فني صحيح بر مرغداري‌ها ، مرغدار براي پيشگيري از ضرر اقتصادي ، گاه تا آخرين روزهاي انتقال به كشتارگاه از دارو استفاده مي‌كند، لذا مصرف دارو در كشور ما بسيار زياد است و از طرف ديگر بسياري از مرغداري‌ها در حاليكه بايد از يك دامپزشك آشنا به داروها و عوارض آن به عنوان مسوول فني استفاده كنند ، به دليل صرفه اقتصادي از مهندسان دامپرور كه فقط در زمينه پرورش و اين كه چند درصد از چه ماده‌اي مي‌تواند رشد را بيشتر كند ، استفاده مي‌كنند و لذا نظارت مناسب براي جلوگيري از تقلبات در پرورش دهندگان مرغ، ماهي ، ميگو و غيره وجود ندارد.

    از طرف ديگر طبق قانون بايد 8 واكسيناسيون ضروري براي مرغها انجام شود تا در سنين بالاتر مريض نشوند و بنابراين مجبور به استفاده از دارو نباشند. اما متاسفانه مرغدارها تزريق اين واكسن‌ها را به طور خودسرانه و ناقص انجام مي‌دهند و در نتيجه مرغها بيشتر مريض مي‌شوند و لذا بيش از حد مجاز دارو مصرف مي‌شود ، در حاليكه از آنجا كه موضوع واكسن طيور به بخش خصوصي واگذار شده ، اين كار بايد زير نظر درمانگاههاي خصوصي دامپزشكي انجام شود.

    در اين ميان با رعايت پرهيز دارويي پيش از انتقال طيور به كشتارگاه مي‌توان تا حد زيادي عوارض ناشي از داروها و تركيبات شيميايي مورد استفاده در مرغداري‌ها را كاهش داد. در حقيقت دارو نبايد در مرغداري‌ها به مقدار زياد مصرف شود. طبق بخشنامه سازمان دامپزشكي در صورتي كه در مرغداري‌ها از فورازوليدون استفاده شده باشد، مرغها بايد معدوم شوند و حتي اجازه فروش پيدا نكنند و درباره داروهاي مجاز بايد حداقل 15 روز قبل از كشتار ، مصرف دارو قطع شود. ولي متاسفانه بعضي از شبكه‌هاي دامپزشكي روي اين قضيه حساس نبوده و آن را پيگيري نمي‌كنند و استدلالشان اين است كه مرغها در كشتارگاه بازبيني و در صورت وجود آلودگي حذف مي‌شوند، در حاليكه طيور در كشتارگاه تنها از لحاظ ميكربي بررسي مي‌شوند و باقيمانده داروهاي شيميايي در كشتارگاه قابل تشخيص نيست. بلكه دامپزشك مجاز بايد طبق فرمولي خاص كه در اختيار دارد ، تاييد كند كه اين مرغ سالم و قابل مصرف است.

    اثرات بعضي از داروهاي مصرفي پس از دو هفته از بدن پاك و مرغ قابل مصرف مي‌شود ولي برخي داروها مثل فورازوليدون يا كلرامفنيكل كه پس از مصرف تا مدت زيادي در جگر يا گوشت باقي مي‌مانند ، اثرات سرطانزايي بسيار بالايي دارند و بطور كلي ممنوع شده‌اند ، اما در كشور ما عده‌اي اين داروها را به صورت غيرمجاز وارد مي‌كنند و در اختيار مرغداران قرار مي‌دهند و مرغدار نيز خودسرانه اين داروها را از دفاتر مرغداري يا جاهاي ديگر تهيه و براي كاهش تلفات از آن استفاده مي‌كند. بنابراين مصرف اين داروها براي مرغدار توجيه اقتصادي دارد ولي براي مصرف‌كننده سرطانزا است.

    در نهايت بايد به اين نكته توجه داشت كه اكثريت افراد جامعه به عنوان مصرف‌كننده در سلامت مواد پروتئيني مورد مصرف خود نقشي ندارند ، بلكه تنها با اعتماد و اتكا به حساسيت و توجه مسوولان امر اميد مي‌رود كه مواد غذايي كه در اختيار خانواده‌ها قرار مي‌گيرد از هر نظر سالم و بهداشتي باشد.

  8. #28
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    بررسی منحنی های مختلف رشد در جوجه هاي گوشتي


    چكيده :

    امروزه جوجه هاي گوشتي براي داشتن سرعت رشد روزانه بيشتر ي اصلاح مي شوند با اين حال توسعه ي كمي در فرايندهايي كه ملزم به تبديل مواد غذايي به بافت قابل خوردن است از قبيل دستگاه گردش خون و دستگاه گوارش به وجود مي آيد . با افزايش سرعت رشد روزانه تا اندازه معيني ، بهبود در بازدهی غذايي ديده ميشود علت آن كاهش احتياجات نگهداري به دليل كاهش روزهاي رسيدن به وزن فروش است . پتانسيل بيشتری براي كاهش هزينه هاي نگهداري ، با دستكاري ماهرانه در منحني رشد پرندگان وجود دارد .معمولا بر طبق تحقيقات انجام شده، به دنبال يك رشد آهسته،رشد جبراني براي تنظيم وزن فروش رخ مي دهد كه باعث كاهش هزينه هاي نگهداري و همچنين بهبود در بازده غذايي مي شود . به نظر مي رسد كه رشد آهسته در مراحل اوليه زندگي پرنده، مي تواند از طريق محدوديت فيزيكي غذا يا رقيق سازي بعضي ازميانگين هاي مواد مغذي جيره صورت گيرد.حتي در يك دوره 42روزه ي پرورش،پرندگان قادر به جبران سوء تغذيه آغازين بوده و همچنين بهبود در بازده غذايي و يا كاهش در هزينه غذا را از خود نشان مي دهند . در ضمن با محدوديت مواد مغذي جيره هاي بالانس شده، رشد پرندگان با كاهش چربي لاشه همراه مي شود . رشد جبراني و شركت آن در كاهش احتياجات نگهداري،روش اطمينان بخشي را براي كاهش هزينه غذايي پرنده فراهم نموده اند كه مسلما هدف،سود ورشد بيشتر در پايان دوره (رشد بدون افزايش چربي) خواهد بود . وهمچنين اين روش براي جوجه هاي سرخ كردني و بوقلمونهاي تجاري ، سودمند است .

    کلمات کلیدی:جوجه گوشتی،رشد،جیره، رشدجبرانی،محدودیت غذایی

    مقدمه:

    از بيست سال پيش ،ما پيوسته شاهد بهبود در سرعت رشد و ضريب تبديل غذايي جوجه هاي گوشتي بوده ایم . در گذشته اين اهداف با بهبود در تغذيه،ژنتيك،كنترل بيماريها و مديريت عمومي حاصل مي شد . امروزه حتي در گله هاي بزرگ تجاری، جوجه خروس هاي گوشتي به سادگي توانايي رسيدن به دو كيلو گرم در 42 روزگي با ضريب تبديل 8/1 را دارند . با اين وجود پاسخهاي نامطلوب به انتخاب مثل افزايش شيوع بيماريهاي متابوليكي (آسيت ، اختلالات پاو سندروم مرگ ناگهاني) نيز اتفاق افتاده است . اين تغييرات ژنتيكي باعث شده است تا روش هاي غير ژنتيكي جالب توجهي براي بهبود كيفيت و كميت محصول ، بازده خوراك ، كاهش هزينه هاي خوراك ، قدرت زيست و غيره به وجود آيد،يكي از روش هاي مناسب براي كاهش اين عوارض ، كند کردن سرعت رشد اوليه با استفاده از برنامه هاي مختلف محدوديت غذايي است .

    بر طبق تحقیقات انجام شده ، اگر چه محدوديت غذايي باعث كاهش رشد اوليه مي شود اما باعث رشد و توسعه كمي ، در فرايندهاي ملزم به تبديل مواد غذايي به بافت قابل استفاده ،از قبيل توسعه اسكلتي،رشدعضلاني چون دستگاه گوارش،قلب و عروق،تنفس وغيره مي گردد.بنابراين ازلحاظ فيزيولوژيكي طيور توانايي بيشتر را براي تحمل استرس ناشي از رشد سريع راپيدا مي كند .

    مهندس علي شادمنش عضوهيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد اقليد- پوستر

  9. #29
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    مهمترین بیماری های تغذیه ای در شتر مرغ و نحوه پیشگیری از آنها


    مقدمه

    پرورش شتر مرغ امروزه با عنایت به مزایای بسیار زیاد آن به عنوان یک رویکرد های جدید در صنعت دامپروری مورد توجه بسیار واقع شده است . این پرنده همه چیز خوار بوده ودر مناطق خشک و کم آب براحتی زیست می کند . از لحاظ پایداری در برابر شرایط نا مساعد طبیعی در مقابل کمبود آب و غذا شبیه شتر و از لحاظ ظاهری شبیه پرندگان است . در حال حاضر می توان شتر مرغ را به عنوان دام آینده در بسیاری از مناطق معرفی کرد . شتر مرغ ها به کنجکاوی و بویژه علاقمندی به اجسام درخشنده و رنگی مشهور هستند از اینرو ممکن است اجسام خارجی توسط آنها بلع و زمینه لازم برای بروز بیماری یبوست ( انباشتگی ) را فراهم کند . بنابر این عوامل موثر در سلامتی و بهداشت این پرندگان یکی از جنبه های بسیار مهم این نوع پرورش می باشد .



    یبوست بیماری ست که اغلب بطور مکرر مشکلاتی را در رشد جوجه ها بوجود می آورد . در حال حاضر دو نوع از یبوست شناسایی شده است :

    یبوست حاد یا یبوستی که شتر مرغ اخیرا کسب کرده که با علائم شدید و در زمان کوتاه یعنی بین 12 تا 24 ساعت بروز پیدا می کند . دومین نوع آن یبوست مزمن یا نوع دراز مدت آن است .

    بطور معمول یبوست حاد از شترمرغ هایی که مقدار بسیار زیادی از مواد غیر خوراکی مصرف می کنند نتیجه می شود که این تیپ آن می تواند از مصرف بیش از اندازه شن ، خاک ، سنگریزه ، علف های زبر و از این قبیل مواد حاصل گردد . انسداد حاد منجر به کولیک و سر انجام مرگ پرنده را در بردارد . معمولا انباشتگی پیش معده بصورت جزئی مانع عبورمواد بطور کامل می شود که این عامل می تواند مسبب بروز نوع مزمن آن باشد .چنین پرنده هایی معمولا وزن نرمالی بدست نخواهند آورد ودر ظاهر غالبا دچار سوء تغذیه شده و گرایش به بلع مواد غیر خوراکی دارند .

    نوع خوراک ، فاکتور های استرس ، عوامل محیطی و … را می توان از فاکتور های مهم بروز یبوست در صنعت پرورش شتر مرغ دانست .

    از فاکتور های خوراکی ایجاد کننده یبوست می توان مصرف بیش از اندازه فیبر ، دریافت برگ ها و ساقه های یونجه ، ساقه گراس ها برای جوجه ها ی جوان به ویژه جوجه هایی که درمزرعه کوچک دارای محدودیت چراگاه هستند را بر شمرد . دریافت حجم زیادی از دانه های زبر ، گراس های خشک و میوه ها ی وحشی می تواند زمینه ساز انباشتگی در شتر مرغ های مسن تر باشد . از آنجایی که پیلورمعده شترمرغ خیلی کوچک بوده و جوجه ها ی جوان ظرفیت توسعه برای هضم را ندارند توصیه می شود که جیره غذایی در نظر گرفته شده برای آنها از کیفیت مطلوب بر خوردار باشد . از تغذیه فیبر نا مرغوب برای شتر مرغ های زیر وزن kg 35 باید امتناع نمود و نکته دیگر اینکه خطر انباشتگی با افزایش سن در شتر مرغ ها سیر نزولی پیدا می کند . ناتوانی شتر مرغ های جوان د رهضم فیبر به علت نبودباکترها ی هاضم سلولوز در قولون است و یکی از عوامل حیوانی می باشد که میتواند منجر به بروز این عارضه شود. جوجه ها بدون مصرف غذا در دراز مدت احساس گرسنگی نمی کنند از این رو مقدار زیادی مواد خارجی مانند تکه چوب ، کیسه پلاستیک و سیم می بلعند . از فاکتور های دیگر بروز انباشتگی در شتر مر غ ها عوامل محیطی – مدیریتی است مانند پروراندن جوجه ها بر روی کف شنی که اگر خاک نرم و سبک یا خشک باشد سبب بلع بیش از اندازه شن وماسه می شود . گرسنگی و سرو صدای محیطی می تواند ایجاد کننده ی استرس باشد که این عامل منجر به جانشین سازی خوراک شده و از عوامل دیگر یروز به حساب می آید در واقع می توان گفت کمبود تغذیه ای ، شتر مرغ ها را به سمت گند خواری یا اشتهای غیر طبیعی تحریک می کند . نبود سنگریزه و شنریزه در حد مطلوب جهت کمک به آسیا کردن مواد بلع شده در سنگدان ممکن است زمینه انسداد را مهیا کند بنا بر این وجود سنگریزه در یک حد معین برای پرندگان ضروری است . عواملی مانند عفونت ناشی از تجمع عوامل باکتریایی ( Megabacteria ) و قارچی ( Candida)نیز می توانند باعث ایجاد زمینه مساعد جهت انسداد گردد . جوجه های مبتلا به انسداد افزایش وزن روزانه نداشته و بسیار آهسته رشد می کنند همچنین تخلیه مدفوع همراه با زحمت و فشار زیاد انجام شده و از خود صدا در می آورند ،به غذا نوک می زنند ولی غذا نمی خورند . انسداد را می توان با ملاسمه سختی و بزرگ بودن شکم مشخص نمود . شتر مر غهای مبتلا به انباشتگی در حالت جناغ سینه ای دچار زمین گیری شده ، کاملا هوشیار بوده و گردنشان را به حالت کشیده نگه می دارند .

    پیشگیری و درمان یبوست:

    در پیشگیری از بروز این بیماری توجه به استرس های ناشی از انتقال و تغییر محل ودست یابی به مواد خارجی بسیار حائز اهمیت است . می توان با اجتناب و دوری از عوامل سببی در مزرعه از یبوست جلوگیری به عمل آورد. لذا باید جهت به حداقل رسانیدن تلفات ، برای افرادی که به شیوه ای با حیوان سر وکار دارند تعالیمی در نظر گرفته شود تا فائق آمدن بر مشکلات را بیاموزند . در پرواربندی متراکم شتر مرغ ها احتمال آنکه یبوست یک مشکل عدیده بشمار آید کم است ، اما می توان آن را بعنوان یک عامل مهم فناپذیر برای جوجه های جوان در صنعت پرورش نیمه متراکم که دسترسی به چرای آزاد یا محدودیت پایه ای دارند به حساب آورد . انباشتگی معده کمی پس از انتقال جوجه ها ازجا یگاه نگهداری با کف بتنی به محوطه باز بی تردید یکی از مشکلات رایج مزارع پرورش به حساب می آید .

    ساده ترین روش روغنی کردن یا ایجاد لغزش راه دهان است که روغن های گیاهی قادر به کمک تجزیه مقداری از این مواد است که شتر مرغ ها مجددا به یک جیره غذایی نرمال دست خواهند یافت .زمانی که امر تشخیص به سهولت امکان پذیرد مداخله جراحی می تواند خیلی موثر واقع شود که پس از باز کردن پیش معده می توان پیش معده و سنگدان را تمییز کرد . خوراندن داروی روغنی نمک اپسوم ( سولفات منیزیم ) در آب به مقدار ¼ قاشق چایخوری برای جوجه های شتر مرغ تا 2 قاشق سوپ خوری برای یک شتر مرغ بالغ پیشنهاد شود .

    از اصول های دیگر درمان می توان موارد زیر را نام برد :

    1- در اختیار قرار دادن پارافین طبی ، سولفات باریم و لاکتوز بطریقه خوراکی

    2- دسترسی آزاد و آسان به غذا جهت ممانعت تحریک پرنده به خوردن اشیاء خارجی

    3- دور کردن اشیاء خارجی از بستر و جایگاه نگهداری

    مدفوع خواری :

    در وضعیت طبیعی جوجه هایی که به تازه گی از تخم خارج شده اند مواد دفعی والدینشان را مصرف می کنند که ممکن است منبع میکرو ارگانیسم هایی باشد که در مجرای گوارش آنها ساکن بودند .



    پر کنی ( پر خوری ) :

    این عارضه به عنوان یک فعالیت جانشین و جبرانی بطور انفرادی در گله های شتر مرغ حادث می شود . این رفتار ناپسند معمولا توسط یک پرنده آغاز می شود . شترمرغ های دیگر با مشاهده زخم های کوچک و خونریزی در پشت پرندگان دیگر تحریک شده و این عمل را تقلید می کنند ولی اغلب یک پرنده مقصر است . پرخوری در شتر مرغ ها میتواند با جیره غذایی شتر مرغ ها تصحیح شود. ای جیره دارای 25 % پروتئین ، 0.3 % متیونین % 1.36 % لایزین ، 1.67 % آرژنین ، 0.25 % تریپتوفان ، 7 % فیبر ، 6.97 % انرژی متابولیسمی ، 3.9 % کلسیم ، 21 % فسفر و 5 % نمک است .



    بیماری های کمبود تغذیه ای :

    وبتامینE وسلنیوم : کاهش جوجه در آوری ، دیستروفی عضلانی ، مرگ و میر شدید جوجه ها و ناباروری همیشگی در نر ها می تواند از علائم کمبود طولانی مدت به حساب آید .

    استفاده از مکمل ویتامین E و سلنیوم در جیره می تواند موثر واقع شود . مکمل ویتامین E و سلنیوم را می توان هر روز به مقدار g/kg 1 به شتر مرغ ها خوراند که این مکمل دارای IU 40000 ویتامین E و 40 میلی گرم سلنیوم در هر کیلو گرم است . تزریق ویتامین E و سلنیوم در 0.25 دز برای جوجه های تازه تفریخ شده و 0.5 میلی لیتر برای جوجه های با بالای دو هفته از سن و تقریبا 5 میلی لیتر برای یک پرنده بالغ د ر هر چهار هفته بصورت درون ماهیچه ای توصیه می شود .

    ویتامین های مهم گروه B ، ویتامین B2 و بیوتین: کمبود این ویتامین ها منجر به پیچیدگی انگشتان پا به علت نقص در جوجه در آوری ، فلجی دائم ، پیچش پاها ، لغزش تاندون و کاهش جوجه درآوری می گردد.

    مکمل ویتامین محلول درآب می تواند در سن چهار هفتگی و در زمان احساس کمبود، به آب آشامیدنی اضافه شود. تزریق ویتامین B کمپلکس به مقدار 1 میلی لیتر در 10 کیلو گرم از وزن بدنی توصیه می شود .

    اسید پانتوتنیک : التهاب پوست در اطراف منقار ، چشم ها و بال ها و تاخیر در رشد را می توان از مشخصات بارز کمبود این ویتامین دانست . جهت رفع علائم این بیماری 0.5 میلی لیتر برای جوجه های تازه متولد شده توصیه می گردد.

    نیاسین : کمبود این ویتامین دارای علائم مشخصه زیر می باشد : طاسی در سر وگردن ، کاهش جوجه درآوری رشد ضعیف جوجه ها ، نداشتن پر در سر وگردن و پر در آوری ضعیف.

    مکمل بیوتین که شامل g/kg 0.3 بیوتین ، g/kg 30پنتوتنیک اسید و g/kg 200 ویتامین C می باشد را می توان به جیره روزانه درمقدار g/kg 1 خور اک افزود .

    کلسیم ، فسفر و ویتامین D : ازبارزترین علائم کمبود بد شکلی پای حیوان( نرمی استخوان در پرنده های جوان) است. با تصحیح نسبت کلسیم به فسفر در جیره تکمیلی بوسیله سنگریزه سنگ آهک یا استخوان های آسیا شده میتوان کمبود را جبران نمود.

    منگنز : ناهنجاری سیستم اسکلتی به خصوص لغزش تاندون ، کوتاهی و کلفتی استخوان های پا ناشی از کمبود منگنز می بلشد .

    افزلیش حد اقل 120گرم منگنز در 1000 کیلو گرم خوراک ، افزودن سولفات منگنز یا کلرید منگنزبه مقدار gr 2 در 10 لیتر آب آشامیدنی توصیه می شود.

    روی : بدشکلی عضو ، کلفتی پوست پا ها و ران ، رشد ونمو ضعیف پاها از علائم کمبود روی است .

    وجود روی به مقدار 80 گرم در 100 کیلو گرم از خوراک فرموله شده توصیه می شود همچنین استفاده از آب عبور داده شده از لوله های گالوانیزه شده می تواند در درمان این بیماری ها موثر واقع شود .

    اسید های چرب ضروری . اسید لینو لئیک ، لینو لنیک و آراشیدونیک اسید : ازعلائم کمبود کاهش یافتن قابلیت جوجه در آوری و زنده ماندنی جوجه ها می باشد که با مکمل کردن روغن های گیاهی و روغن ماهی به جیره قابل درمان می باشد.



    نتیجه گیری :

    از آنجایی که پرورش شتر مرغ یک کار پر خطر است و مرگ ومیر در اولین هفته از زندگی گاهی تا 50 % نیز می رسد از اینرو نفوذ بیماری قادر به افزایش تلفات خواهد بود . انباشتگی و انسداد پیش معده و سنگدان زمانی رخ می دهد که این اندام ها توسط بستر ، شن ، فیبر زیاد یا مواد خارجی مانند تکه های چوب و کیسه های پلاستیکی پر شوند . همچنین با قرار دادن علوفه های خشک بلند در اختیار آن ها به خصوص جوجه ها زمینه را برای یبوست فراهم می کنیم. همچنین یکی ازبهترین روش ها برای پیشگیری از بیماری های کمبود تغذیه ای ترتیب دادن جیره ای مناسب با توجه به سن پرنده و فاکتور های محیطی و ... می باشد بنابر این با در نظر گرفتن اصول مدیریتی می توانیم از تلفات ناشی از این سندرم ها بکاهیم .

    مهندس سید اسحاق حمیدیان- کارشناس علوم دامی دانشگاه گيلان - پوستر


    References



    حمیدیه ،هرمز- 1381 ، بیماری های شتر مرغ . 1

    2A. A. Aganga, A. O. Aganga* and U. J. Omphile

    Department of Animal Science and Production, Botswana College of Agriculture,

    Private Bag 0027, Gaborone

    *M. I. T. C., Private Bag 45, Lobatse, Botswana

    Pakistan Journal of Nutrition 2 (2): 65-67, 2003

    © Asian Network for Scientific Information 2003

  10. #30
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    كنترل وزن در جوجه هاي گوشتي با رشد سريع
    پيشرفتهاي سريع صنعت مرغداري در طول 40 سال گذشته باعث به وجود آمدن نژادهائي با رشد بسيار سريع شده است.امروزه مرغهاي گوشتي پرورش داده مي شود كه در طول 40 روز به وزني معادل 2 كيلوگرم مي رسد.عليرغم اينكه اين امر باعث شده است كه طول دوره پرورش كوتاه تر شود و در واحد زمان توليد بيشتر گردد ، تاثيرات منفي نيز بر روي سلامتي حيوان داشته است.حال سوال اينستكه براي رفع اين مشكل چه بايد كرد.
    در كنار پيشرفتهاي ژنتيكي تغذيه آزاد و نامحدود به عنوان يك اصل در راه رسيدن به وزنهاي مطلوب به مورد اجرا گذاشته شده است ، به عنوان مثال جوجه ها در زمان تولد 45 گرم و در 28 روزگي 1100 گرم و تا 40 روزگي 900 گرم نيز اضافه وزن پيدا مي كنند.
    در حال حاضر به نظر مي رسد كه تغذيه نامحدود براي رشد سريع باعث جمع شدن چربي در محوطه شكمي مي شود و اين بدان معني است كه انرژي در بدن به مصرف نرسيده و باعث افزايش چربي شده است.
    روش غذائي نامحدود غذائيت را بالا نمي برد به خصوص وقتي كه دريافت پروتئين و انرژي بيش از نياز بدن است .با توجه به اينكه بيش از 70 درصد هزينه ها مربوط به تغذيه مي باشد به نظر مي رسد كه اين امر از نظر اقتصادي به صرفه نمي باشد.
    براي رفع اين مشكل روشي به كار مي رود كه به آن رشد جبراني اتلاق مي شود.بدين معني كه در دوره اي از سيكل توليد تغذيه محدود و در دوره اي ديگر تغذيه نامحدود مي شود ، بدين ترتيب مشكل چربي به ميزان بسيار زيادي حل مي شود.

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •