صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 52

موضوع: معماری چیست؟(همه چيز راجع به معماري)

  1. #11
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    آنگاه گروههای بزرگی از کارگران ، دست به دست هم می داند و سنگها را از روی

    خرپشتهای موقتی بالا می کشیدند ( چرخ تا آن زمان اختراع نشده بود ) و رج رج روی هم

    می نهادند . سر انجام ، نمای هرم با پوششی از سنگ آهک سفید مروارید رنگ پوشیده

    می شد ؛ این سنگها را با چنان ظرافتی می تراشیدند که درزهای میانشان را به سختی

    می شد با چشم تشخیص داد . هنوز هم تعدادی از سنگهای قله هرم خفرع را می توان دید
    که پس از صدها سال کندن و بردن و بردن سنگهای اهرام مزبور برای معماران اسلامی

    قاهره بر جا مانده اند . عظمت هرم خوفو را می توان از روی برخی از ابعاد آن به عدد درست

    نشان داد . طول ضلع قاعده هرم 227 متر ، طول هر یالش 217 متر ، ارتفاع کنونی اش 138

    متر است و قاعده اش بیش از پنج هکتار زمین را فرا گرفته است . مطابق نظر فلیندرز پتری ،

    این ساختمان از حدود 2 میلیون و 300 هزار قطعه سنگ ساخته شده است که وضع

    متوسط هر یک دو و یک دوم تن می رسد ؛ بنا به یک مصاحبه ، با این مقدار سنگ می شود

    دیواری کوتاه به گرد سراسر فرانسه کنونی کشید . اما هنر سازندگان این هرم فقط به

    عظمت کار و مهندسی موفقیت آمیزشان محدود نمی شود بلکه طراحی صوری – تناسبها و

    ابهت بیکران آن که این چنین با کار کرد تدفینی و مذهبی اش سازگار بود و با محیط

    جغرافیایی اش جور در می آمد – را نیز در بر می گیرد

  2. #12
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    چهار گوشه قاعده هرم به سوی چهار جهت قطبنماست و مقبره و توده ساده سنگ ، بر

    چشم انداز گسترده افق مسلط است نتیجه طنز آلود این تلاش طاقت فرسا را می توان از

    روی مقطع عمودی هرم مشاهده کرد . خطوط نقطه چین موازی در قاعده هرم ، نقبهایی را

    نشان می دهد که دزدان عصر باستان برای ربودن اشیای گرانبهای داخل مقبره حفر

    کرده اند دزدها که توانسته بودند به راه ورودی بسته و کور شده مقبره برسند ، از نقطه ای

    به ارتفاع تقریبا 10 متر نقب تازه ای زدند و آنقدر پیش رفتند تا به راهروی صعودی آن رسیدند

    بسیاری از مقبره های سلطنتی ، تقریبا بلافاصله پس از پایان مراسم تدفین غارت شده بودند

    از همه طرف پیدا بودن هرم ، خود انگیزه ای بود که دزدان را به یغماگری فرا می خواند

    جانشینان هرم سازان پادشاهی کهن ، از این وقایع ناگوار عبرت گرفتند؛ آنها به تعداد کمتری

    هرم ساختند ، که اندازه شان کوچکتر بود و از همه طرف دیده نمی شدند .




  3. #13
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    از بقایای برجامانده از هرم میانی جیزه یعنی هرم خوفو می توان مجموعه کاملی از اهرام را

    بازسازی کرد . این مجموعه تشکیل می شد از خود هرم خوفو با اتاقک تدفین در داخل یا

    زیرش ؛ نمازخانه متصل به یال شرقی هرم یا محل تقدیم قربانیها و اجرای آیینها وجشنهای

    مذهبی و ذخیره و نگه داری پوشاک ، خوراک و ظروف مورد استفاده در جشنها وآیینها ؛ راه

    خاکریز سرپوشیده منتهی به دره ؛ و معبد دره ای ، یا دهلیز خاکریز سرپوشیده . در کنار راه

    خاکریز و مشرف بر معبد خفرع ، مجسمه ابوالهول بزرگ قرار دارد که به نشانه بزرگداشت

    فرعون از یک صخره طبیعی تراشیده شده بود . سر ابوالهول را غالبا تجسمی از چهره خفرع

    تلقی کرده اند ، ولی برجستگیها و خطوط سیمایش به قدری عام هستند که فردیت خاصی

    در آن قابل تشخیص نیست . از لحاظ اندازه ، مجسمه ابوالهول در پیکرتراشی جهان باستان

    بی مانند است .

  4. #14
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    معبد دره ای هرم خفرع مطابق روش تیر عمودی و تیر حمال – پایه های سنگی یا تیرهای

    ایستاده با سنگهای افقی برروی آنها – ساخته شده بود . پایه های عمودی و افقی ، عظیم

    و یکپارچه از خارای سرخ بودند ، تناسب ظریفی با یکدیگر داشتند ، ماهرانه تراشیده و

    صیقل کاری شده بودند و تزیینی در آنها به کار گرفته نشده بود . کف این معبد با مرمر سفید

    پوشانده شده بود و تندیسهای نشسته یعنی تنها پیرایه های داخلی ان در امتداد دیوار ردیف

    شده بودند . مصریها با آنکه با روش طاق زنی و طاقبندی آشنا بودند و در ساختن مقبره های

    مربوط به دوره پیش از سلسله ها نیز از ان استفاده کرده بودند ، در حدود 3000 سال پیش

    از میلاد یعنی آغازدوره سلسله ها به ندرت از طاق استفاده می کردند. مهندسان معمار

    مصری ، شکلهای ایستای شیوه تیر عمودی و تیر افقی را ترجیح می دادند ، زیرا اگر این

    شکلها در قالبهای سنگین و جسیم معبد خفرع ریخته شوند احتمالا بهتر از هر سبک معماری

    دیگری ، عنصر فناناپذیری و ابدی را بیان می کنند .



    __________________

    راهروی میانی تالار ستونها ، معبد دره ای هرم خفرع ، جیزه ، حدود
    2600 ق . م



  5. #15
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    معماری دیجیتالی امروزه با استفاده از فضای دیجیتالی به خوبی می‌توان تمام جزئیات تصور شده یك طرح را پیشاپیش به تصویر كشید. كاری كه در گذشته تقریبا غیرممكن بود. فرم در فضای كامپیوتر ترسیم می‌شود. خلاقیت شكل می‌گیرد. بی‌مهابا مشكلی توسط دستی رقم می‌خورد در فضایی كه نه چندان آشناست اما این فضا یار دیرین است. این همان فضای كامپیوتری و عرصه‌ایی برای خلق نوآوری‌هاست. معماری به همراه فضای دیجیتال طرح‌ها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند طرح‌هایی كه اعجاز معماری دیجیتال را نمایانگر است. در این بین فرید قاسمی كارشناس ارشد طراحی معماری دیجیتالی به این سئوال، پاسخ می‌دهد كه " آیا معماری، در حیطه شكل‌گیری خود تنها به تفكر معمار وابسته است یا ممكن است به ابزاری نیز وابسته باشد؟ "
    به نظر من معماری عبارت است از ساخت یك فضا كه بتواند به زندگی انسان هویت بخشد. هر چیزی كه بتواند هویت را، با در نظرگیری خواسته شخص به بهترین وجه ارایه دهد، باید برای آن احترام قائل شد.
    نت‌های جاری شده در فضا تنها در صورتی شناخته می‌شوند كه ابزار آنها وجود داشته باشد؛ پس یك آلت موسیقی پلی است بین احساس هنرمند و مجموعه نت‌هایی كه هویتی را معرفی می‌كند. استفاده از ابزار نیز وقتی جایز است كه پیشرفت و تكامل انسان را سبب شوند و با دید ضد ارزش نباید به آنها نگاه كرد زیرا ابزار پیشرفته خواه ناخواه در زندگی امروزی، نیاز به شمار می‌آیند. در این بین تكنولوژی مدرن در حوزه معماری كه تولد آن سبكی آزاد و نامحدود است و شاید بی‌رحم مطرح می‌شود.
    قاسمی معتقد است: «برای پیمودن مسیرهای بسیار طولانی در زمانی كوتاه‌تر باید از ابزار پیشرفته‌ای استفاده شود. اما در این بین سه نوع واكنش به وجود می‌آید. یا اینكه از استفاده ابزارهای مدرن امتناع می‌شود یا اینكه پس از استفاده از اینها به علت فقدان توانایی در كنترل ایده از مسیر اصلی منحرف می‌شود و یا اینكه به كارگیری این ابزار موضع‌‌گیری را نسبت به آن به وجود می‌آورد.»
    در این میان بیشترین ضرر را معمارانی متحمل می‌شوند كه كارفرما را نمی‌توانستند نسبت به زیبایی یا موفقیت پروژه‌‌شان مجاب كنند و نیز كارفرمایانی كه برای ساخت یك طرح، با ابهام و تردید گام برمی‌داشتند.
    اما به اعتقاد این كارشناس معماری، امروزه با استفاده از فضای دیجیتالی به خوبی می‌توان تمام جزئیات تصور شده یك طرح را پیشاپیش به تصویر كشید. كاری كه در گذشته تقریبا غیرممكن بود.
    وی می گوید: «امروزه دیگر برای استفاده از خط‌كش t، قلم‌های راپید، میز نقشه‌كشی، ماكت و ابزارهای ساده‌دستی فرصت كوتاه است و نیز ارایه تصویری سه بعدی از یك طرح همانند بیمارستان، فروشگاه، هتل، برج و یا حتی یك بطری آب معدنی با استفاده از تكنیك‌های دستی شاید تنها از جنبه‌ فلسفی آن توجیه‌پذیر باشد زیرا كندی این كار در بطن تكامل‌پذیر و سرعت‌طلب عصر حاضر نمی‌گنجد. از سوی دیگر این ابزار به طرح اجازه می‌دهد كه در طول عمرش آثار بیشتری بر جای گذارد.»
    در دنیای هنر، تصویرگرایی در نگاه اولیه یك خیال‌پردازی معمولی تصور می‌شود. اما با ابزارهای دیجیتالی بسیاری از هنرمندان می‌توانند با طی زمانی كمتر از ۲۰ _ ۱۰ سال خود را در میان دنیاهای آینده مشاهده كنند.
    قاسمی تاثیر معماری و طراحی دیجیتالی را حتی در تهیه فیلم‌های گوناگون بسیار موثر می‌داند چنانچه می گوید :در یك مجله فیلم از جرج لوكاس پرسیده بودند: «كدامیك از فاكتورهای فیلم باعث رسیدن به یك دنیای علمی _ تخیلی شد كه تو آن را جنگ ستارگان نامیدی؟ او در جواب گفت: «فضای تخیلی، تنها از راه ساخت خانه‌های زمان آینده امكان‌پذیر شد.
    قاسمی می‌افزاید: «عده‌ای فكر می‌كنند كه از ابزار جدید نباید در روند طراحی معماری استفاده كرد در حالی كه در معماری دیجیتالی این ابزار است كه برده بی‌چون و چرای ذهن انسان شده است. طراحان این نسل، دیگر نگران ارایه طرح خود نیستند، بلكه پس از كسب مهارت‌های كلاسیك رشته معماری و همچنین مسلح شدن به فلسفه‌های مطرح شده در این رشته می‌توانند در مدت زمانی معین به بیشترین و بالاترین سطح كیفی ارایه طرح دسترسی یابند.»
    از دیدگاه این كارشناس حوزه معماری دیری نخواهد پایید كه این مجموعه، با توجه به مهارت‌های ویژه خود، مبدع سبك جدیدی در طراحی معماری می‌شوند و در ادامه باعث تولد دنیایی جدید، برگرفته از ذهن‌های خلاق معماران می‌شوند. معمار مسلط به محیط دیجیتالی به راحتی می‌تواند در حیطه فیلم و سینما نیز در فضاهای علمی_ تخیلی حضوری روشن كسب كند.»
    او معتقد است: «طراحی و پرداخت دیجیتالی در معماری برابر با بی‌باكی به همراه جسارت، ابداع و نوآوری با كامپیوتر و نرم‌افزارهای ویژه معماری است .»

  6. #16
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    كار هاى از Frank Gehry













  7. #17
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    معماری بیزانس پیشینه تاریخی:

    پیش از این اشاره شد که، دیوکلسین، قلمرو وسشع امپراتوری روم را به دو بخش شرقی و غربی بین خود و فرماندهان همطرازش تفسیم نمود، و عملاً اضمحلال امپراتوری قدرتمند روم را نادانسته پی ریزی نمود. پس از آن کنستانتین شهر باستانی بیزانس را دوباره ساخت و کنستانتسنوپل (قسطنطنیه) نام گرفت. این شهر به طور شگفت انگیزی در سرنوشت شهر (روم) مرکز امپراتوری موثر واقع شد و با تضعیف قدرت امپراتوری روم، کشور روم به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد، و بدین طریق امپراتوری روم شرقی (بیزانس) شکل گرفت. فرمانروایی بیزانس به دست امپراتور آرکادیوس افتاد که شهر بیزانس (استانبول امروزی) را با همان نام قدیمی اش پایتخت خود قرار داد.
    بیزانس، شهر بندری مهمی که به دلیل قرار گرفتن در منطقه ای که کوتاهترین مسیر غرب به مشرق زمین بود، اهمیت تجاری خاصی داشت و از تمدن چشم گیری برخوردار بود. ساکنان آن دارای سنت های پا برجایی بوده اند، به طوری که سلطه دیگران را به دشواری پذیرا شده اند. مثلاً یکی از حکمرانان هوادار اسپارت که در سال 405 ق.م بر این شهر تحمیل شد، پس از 16 سال مقاومت از شهر بیرون رانده شد.
    بیزانس شهری بود با ویژگیهای اقتصادی سیاسی و فرهنگی خاص که ابزارهای لازم را فراهم آورد تا با فرهنگ و ارزش های فرهنگی و اجتماعی سرزمینهای مجاور آشنا شود و از این راه آثار هنری را به جهان عرضه کرده که هم جهانی هستند و هم از سنتها و فرهنگهای بومی و منطقه ای مایه گرفته اند. این شهر با این که قبلاً مرکز حکومتی به بزرگی امپراتوری روم نبوده ولیکن به تمدنهای روم و یونان در غرب، بابل، ایلام، اورارتو، هیتی و ایران از شرق دسترسی داشت، به همین دلیل بسیاری از پژوهشگران معتقدند که هنر و معماری بیزانس بی تأثیر از هنر و معماری مشرق زمین نیست. هنر بیزانس، هنری است كه تجلی‌گاه جهان مسیحیت است. در هنر این دوران همچون سایر نحله‌های هنری، تاثیرات
    شیوه‌های بیان اعصار گذشته كه با عنوان بینش هنری از آن یاد می‌شود، استمرار دارد.
    عصر بیزانس از مبهم‌ترین دوره‌های تاریخی است و به همین دلیل از این هنر به هنر قرون وسطا یاد می‌شود. هنرشناسان، هنر بیزانس را هنری تلفیقی و تركیبی می‌دانند كه شگردهای هنری دوران گذشته رم و یونان در عصر كهن در آن ظاهر شده است. در پدید آمدن هنر بیزانس و شکل گیری آن سه عنصر عمده نقش داشته: نخست ضرورت اداری، دوم تأثیرات هلنیستی و سوم فرآیند تأثیرگذاریهای معاصر از پادشاهی ساسانی در ایران. آنچه که امروزه مشخص شده اینست که مجموعه اندیشه ها و تفکراتی که به تدریج در این قطب جهان نظم یافتند و به هماهنگی رسیده اند، بر ریاضیات استوار بوده اند و بر اساس یافته های ریاضی، میان جهان فکر و جهان ماده اعتقاد به جدایی وجود داشته و انسان موجودی حائل میان این دو جهان دانسته می شده است. در این نظریه ها، انئیشه ها و تفکرات هند و ایرانی و هم اعتقادات بابلی و مصریها جای داشته است.

    معماری:
    هنر معماری در روم شرقی (بیزانس) تا قرن ششم میلادی تحت تأثیر مسیحیت آغازین بود، این هنر در قرن ششم میلادی با آغاز حکومت «ژوستی نیانوس»، به وجود آمد او در هنر پروری همتای کنستامتین بود و آثاری که وی مورد حمایت و تشویق قرار داد، همه شکوه و عظمتی شاهانه داشتند تا جایی که دوران فرمانروایی او را به حق «نخستین عصر طلائی» هنر امپراتوری روم شرقی نامگذاری کرده اند. باید به این نکته اشاره نمود که بهترین گنجینه یادگاری «نخستین عصر طلائی» اکنون در خاک ایتالیا - که در شهر «راونا» کشف شده - جلوه گری می کنند، نه در شهر کنستانتینوپل (استانبول). شهر راونا که در اصل پایگاه نیروی دریایی در ساحل دریای آدریاتیک بود، از سال 402 میلادی به بعد پایتخت امپراتوران روم غربی، و پس از آن در پایان همان قرن مقر فرمانروایی تئودوریک پادشاه استروگوتها شد، که همه چیز را به سبک و سیاق هنری

    کنستانتینوپل می پسندید، و به همین علت در زمان ژوستی نیانوس شهر راونا به صورت پایگاه عمده ای برای گسترش و نفوذ سلطه بیزانس بر ایتالیا در آمد. مهمترین بنایی که در آن شهر در سالهای 47-526 میلادی ساخته شد، کلیسای «سان ویتاله» است. این ساختمان معرف معماری بیزانس است که در قلمرو روم غربی ساخته شد، و به طور قطع از آثار کنستانتینوپل اقتباس شده است. پلان آن هشت ضلعی است و گنبدی بر روی این هست ضلعی قرار گرفته است.
    پلان کلیسای سان ویتاله


    لازم به ذکر است، این بنا به خوبی نشان می دهد که ادامه معماری بنای آرامگاه سانتاکوستانستا (ر.ک. معماری صدر مسیحیت) در شهر رم است. با این تفاوت که مراحل تحول میان آن دو بنا در امپراتوری روم شرقی به وقوع پیوسته است. چون در همین جا (بیزانس) در طول یک قرن ساختمانهای گنبد دار رواج و گسترش یافته بودند، از طرف دیگر از نظر مقیاس کلیسای سانتاکوستانستا، کوچکتر از سان ویتاله است، فضای درونی سان ویتاله بیشتر و با تزئینات غنیتری آراسته شده است. در کلیسای سان ویتاله بر اثر اصول ساختمانی تازه ای که در تاق بندی به کار گرفته شده این امکان به وجود آمده است که در هر منطفه پنجره ای وسیع در بنا تعبیه گردد و داخل ساختمان را غرق در نور سازد.
    در این ساختمان ساده ترین عناصر محور طولی کلیسای مستطیل شکل یعنی محوطه ای که با سقف متقاطع برای محراب در نظر گرفته شده و همچنین یک دهلیز طولی در مقابل ساختمان به چشم می خورد.
    در اینجا باید به این نکته مهم اشاره نمود که مثلاً در شهر راونا «کلیسای سان آپولیناره» با پلان مستطیل شکل ساخته شده و این نشانگر این مسئله است که کلیسای مرکزی و به ویژه سان ویتاله تا چه حد در قلمرو روم غریب می نماید. پس به این نتیجه می رسیم که از زمان ژوستی نین به بعد کلیسای گنبد دار، با نقشه ای متمرکز (مرکزی) در قسمت اصلی بنا رواج یافت و بر دنیای مسیحیت ارتدوکس حکمفرما گردید. درست همان طور که نقشه محوری کلیسای مستطیل شکل بعدها معماری قرون وسطایی مغرب زمین را تحت تأثیر و به عبارتی زیر سلطه خود آورد.
    کلیسای سان آپولیناره، راونا


    به طور کلی باید گقت بناهایی که در طول دوران حکومت بیزانس که از سال 330 میلادی تا سال 1453 میلادی ساخته شده اند، متنوع و تعدادشان فراوان و این به دو علت عمده بستگی داشته است. نخست وجود ملتهای مختلف که تابعه امپراتوری بودند، دوم طولانی بودن دوران حاکمیت بیزانس، همین مسئله موجب گردیده که نامیدن تمامی آنها به یک شکل، منطقی به نظر نرسد و از این روی است که این دوره زمانی از دیدگاه پژوهندگان این رشته به بخش هایی تقسیم شدهف که هر یک دارای ویژگیهای معینی هستند.
    ساختمانهایی که در هر یک از مناطق تحت قلمرو امپراتوری ساخته شده اند در مصالح ساختمانی تابع امکانات محلی است و البته بر اساس برنامه ای مدرن ساخته شده اند. در شمال غربی ایتالیا، آجر، در شهرهای ساحلی و روی زمین های صخره ای در سوریه و فلسطین و بحشی از آسیای صغیر (ترکیه) از سنگ استفاده شده است. کلیساهای بیزانس از نظر پلان پیش از دوره بیزانس پسین به سه گروه عمده تقسیم شده که عبارتند از:
    الف)
    کلیساهایی که به پلان باسیلیکاتی (پلان محوری) ساخته شده اند.
    ب)
    کلیساهایی که بر اساس یک پلان مرکزی ساخته شده اند.
    ج
    ) کلیساهایی که بر اساس ترکیب دو پلان محوری و مرکزی شکل گرفته اند.

    پلان باسیلیکایی:
    این ساختمانها در طول یازده قرن حاکمیت روم شرقی (بیزانس) ساخته شدند و شباهتهای آشکاری با پلان باسیلیکاهای رومی داشتند. محور طولی که مدخل ورودی را به محراب کلیسا متصل می کند، در هر سمت خود با یک یا دو ردیف دالان سر پوشیده فرعی فرا گرفته شده است، و معمولاً قسمت فوقانی همین محور، به دهلیزها یا اتاق هایی خفاظت شده منتهی می گردد. در این گونه بناها، محور طولی تعیین کننده شالوده فضایی کلیسا محسوب می گردد، نه تقاطع آن با محور عرضی که از روی فضای وسیع تجمع های مشرف به محراب عبور می کند، و نه وجود پوششی بلندتر و شکوهمندتر که در محل تقاطع در محور طولی و عرضی بنا می شود، از قدر تعین آن می کاهد. این نوع پلان تفاوت اساسی ای که با باسیلیکا دارد، وجود محور عرضی ثانوی است که عمود بر محور طولی است در نقطه ورودی اصلی قرار گرفته است.



    پلانهای مرکزی:
    این نوع بناها یکی از پلانهای بارز و مشخص بیزانس است که در جای جای قلمرو امپراتوری ساخته شده است. در این بناها به جای توجه به محور طولی، توجه و تأکید بر نقطه مرکزی است. منشاء این گروه ساختمانی را باید از ساختمانهای رومی قدیمی دانست ولیکن کلیساها را با این سبک ایجاد نمودن، از دوره صدر مسیحیت آغاز و در این دوره به تکامل رسیده است. درباره این پلان باید به این نکته مهم در مقایسه با پلان محوری اشاره نمود، که به طور معمول مانعی بر سر راه گذر مستقیم از این فضا به مرکز بنا وجود ندارد. در این نوع بناهای آیینی مسیحیت، محراب که قطب بنا محسوب می شود، با همه زیبائی و شکوهی که از آرایش آن حاصل می شود روی به فضایی مرکزی دارد، فضایی که مؤمنان را مانند گروه نخست در طول محور طولی کلیسا مستقر نمی کند، بلکه آن را گرداگرد یکدیگر می خواهد تا در مقابل مقدس ترین مکان کلیسا یعنی محراب بایستند. از نمونه بارز این گروه می توان به کلیساهای: سان ویتاله در راونا، سن گریگوری در زوارتنتس و سانتاسرجیوس و باکوس در استانبول اشاره کرد.

    بناهای با پلان ترکیبی محوری و مرکزی:
    بناهای مذهبی که می توان آنها را جزو این گروه قرار داد، عموماً ویژگی های نخستین خود را از دست داده اند. این طرح نشان بر وجود کارآیی دو محور اصلی عمود بر یکدیگر (یکی طولی و تعیین کننده و دیگری عرضی و فرعی) نیست، این گروه ترکیبی از دو پلان محوری و مرکزی است. یکی از بناهای شاخص آن کلیسای «ایاصوفیه» شهر استانبول است که در حقیقت یکی از شاهکارهای معماری بیزانس است

  8. #18
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    کلیسای ایاصوفیه:
    ده هزار کارگر در پنج سال آن را بنا کردند.بنای آیا صوفیه كه در میدان سلطان احمد استانبول قرار دارد یكی ازبزرگترین اثرهای تاریخی دوران
    بیزانس است و در زمان كنستانتینوس اول بنا شده است. این بنا كه ستون بندی آن چوبی بود در 15 شوبات 360 افتتاح شد اما درجریان شورش علیه دولت تماما سوخت. این بنا مجددا بدست تئودوزیوس دوم احداث و درس ال 415 مجددا افتتاح شد. در دوران جاستینیانوس اول بدنبال یك شورش علیه دولت مجددا دستخوش حریق شد. برای بازسازی بنا دو معمار به نامههای ایسیدوروس (از میلتوس یا سوكلی فعلی) و آنتییوس (از تراللس یا آیدنلی فعلی) ماموریت یافتند. بنا با كار 10 هزار كارگر در طول پنج سال و تحت نظر 100 استاد باشی تكمیل شد و به تاریخ 27 آرالیك 537 افتتاح شد. بنایی كه امروزه در سال پذیرایی صدها هزار نفر توریست داخلی و خارجی است، در سنوات بعد از آن تاریخ نیز مكرر بازسازی شده است. این بنا كه به مدت 916 سال بعنوان كلیسا از آن استفاده شده است پس از فتح استانبول به مسجد تغییر یافت. این مسجد به مدت 481 سال در دوران عثمانی ها فعال بود. آیا صوفیا بعدا با اضافه شدن بناها ، مناره ها و بازسازیها در سال 1935 به موزه تبدیل و در خدمت توریسم قرار گرفت.مهمترین بنای به جای مانده از دوران فرمانروایی ژوستی نین در استانبول کلیسای ایاصوفیه است که از اصل یونانی «هاگیاصوفیا» به معنی کلیسای حکمت مقدس است و یکی از کامیابیهای ساختمانی هر عصر و زمانی به شمار می آید. این بنا در سالهای 7-532 میلادی ساخته شده است. نام معماران برجسته اش «آنتیموس ترالسی» و «اسیدروس میلوتوسی» را در خاطره ها و یادها حفظ کرده است. ابعاد حیرت انگیز این ساختمان، که در بناهای فلزی قابل تصور نیست، توجه انسان را به خود جلب می کند. ابعاد آن 91×72 متر، قطر گنبدش 31 متر و ارتفاع گنبدش از سطح زمین نزدیک به 56 متر است. از لحاظ مقیاس با ساختمانهایی که تاکنون در بررسی معماری روم پیش از مسیحیت و روم دوران مسیحیت دیدیم همانند: پانتئون، حمامهای کاراکالا و باسیلیکای کنستانتین رقابت می کند. در نمای بیرونی، گنبد عظیم آن بر کل بنا مسلط است، ولی اجزاء و شکل بیرونی آن پس از تکمیل بنای اولیه تاکنون شدیداً دگرگون شده است. با افزودن پشت بند عظیم بر طرح اصلی و چهار مناره رفیع ترکی پس از پیروزی عثمانیها در سال 1453 میلادی و تبدیل ایاصوفیه به یک مسجد، این بنا در سده بیستم از حالت یک بنای مذهبی درآمد و امروزه به صورت موزه در معرض دید مردم سراسر جهان قرار دارد.
    نقشه ساختمان ایاصوفیه نمایشگر ترکیبی منحصر به فرد از عناصر گوناگون است، بدین معنی که بنا دارای یک محور طولی کلیساهای مستطیل شکل صدر مسحیت است و قسمت مرکزی یا صحن از محوطه ای چهارگوش واقع در زیر گنبدی عظیم تشکیل یافته است. در حالی که در دو طرف آن گنبد دو نیم گنبد ضمیمه شده و صحن را به شکل بیضی بزرگ درآورده است. متصل بر این نیم گنبدها، تاقچه بندی های نیم مدور با ردیف تاقهای گشاد تعبیه گردیده است، به طریقی که گویی قوس گنبد ایاصوفیه در میان دو نیم کلیسای متصل شکل گنجانده شده است. گنبد بر روی چهار تاق قوس که سنگینی آن به چهار جرز کوه پیکر واقع در چهارگوشه مربع مرکزی منتقل می سازد، قرار گرفته است، به طوری که دیوارهای واقع در زیر تاقها به هیچ وجه خاصیت حمال یا نگهدارنده وزن بنا را ندارد. انتقال تدریجی از بدنه چهارگوش متشکل از این تاقها به لبه مدور گنبد به وسیله سه گوشی های کروی شکل موسوم به تاسچه انجام می پذیرد و از این دو واحد ساختمانی چون گنبدی متکی به تاسچه ها بنا می گردد. این تدبیر تازه در معماری که موجب می شد گنبدهای بلندتر و سبک وزن تر از گنبدهای قدیمی بر روی شالوده ای گرد مانند معبد پانتئون یا چند ضلعی منظن نصب گردد، مقبول افتاد. درباره اینکه گنبد نتکی بر تاسچه ها در کجا و چه زمانی اختراع شد اطلاعی در دست نیست. بنای ایا صوفیه نخستین نمونه به مقیاس بزرگ است، مه از آن شیوه معماری بر جای مانده است مسلماً این روش ساختانی در زمان خود اهمیت به سزائی داشته است و در عالم معماری عنصری نوین به میان آورده است. زیرا می دانیم که از آن پس گنبدهای متکی به تاسچه ها در معماری بیزانس عنصر و عاملی اساسی گردید، و به علاوه چندی بعد معماری روم غربی را نیز به زیر سلطه خود گرفت. عوامل دیگری که در بنای ایاصوفیه تأثیر داشتند در واقع عبارت بودند از: نقشه ساختمانی و روش شمع زنی به بدنه و جرزهای اصلی و نیز مقیاس بزرگی که در ایجاد آن مجموعه بکار رفته است. همه اینها یاد آور با سیلیکاهای کنستانتین است که بلند پروازانه ترین اقدام امپراتور روم به استفاده از معماری تاق نیم دایره وعظیم ترین یادگار ساختمانی باقیمانده از فرمانروایی که مورد احترام خاص ژوستی نین قرار داشت (کنستانتین) شمرده می شد.
    در این بنا آنچه بیننده را بیش از هر چیز تحت تأثیر قرار می دهد کیفیت و کمیت نوری است که وارد بنا می شود. چهل پنجره ای که زیر کنبد تعبیه شده است، چنان می نماید که گنبد با چنین عظمتی روی نور استوار است که از طریق پنجره وارد می شود. شاید بیننده تصور کند گنبد به وسیله زنجیری طلائی از آسمان آویخته شده و تماسی با استوانه بنا ندارد. گاهی تصور می شود که این بنا از نور خورشید در خارج استفاده نمی کند بلکه نوری در داخل بنا وجود دارد (که خود چیزی جز نور خارج نیست).

    قسمتی از داخل کلیسای ایا صوفیه




    شایان ذکر است که بنای ایاصوفیه، شرق و غرب و گذشته و آینده را در ترکیبی فاخر و شکوهمند به یکدیگر پیوند می داده است. پیکره جسیم این بنا که چون تلی بزرگ بر زمین استوار گردیده است، با طبقاتی سوار شده بر روی هم، تا 56 متر ارتفاع می یابد و قطر گنبد دایره ای شکل آن به 31 متر می رسد و اطراف آن را پنجره هایی فرا گرفته است.


    کلیسای ایا صوفیه


    در میان آثار معماری موجود در هنر بیزانس، بیشتر بناها مذهبی هستند، کاخهای شاهی خیلی زیاد نیستند و تنها بناهای مذهبی به جای مانده اند، زیرا مردم به کاخ توجه چندانی نداشتند.
    در قلمرو امپراتوری بیزانس در جنوب ترکیه امروزی به قلعه جالبی از نظر معماری بر می خوریم که درست بر اساس همان وسعت جزیره، قلعه ای با برجهای دیده بانی سنگی ساخته اند و وسعت آن به حالتی است که تصور می شود که قلعه از درون آب سر درآورده است. این قلعه به قلعه دختر معروف است که احتمالاً نام آن از ایران الهام گرفته شده است، زیرا در دوره ساسانیان در فیروز آباد فارس نیز قلعه ای به همین نام مشخصات موجود است. به طور کلی و خلاصه می توان گفت که هنر بیزانس ریشه ای شرقی داشت و سایه آن بر هنر غرب گسترده گردید.
    معماری دوره بیزانسی پسین:
    در فاصله اواخر قرن دهم، سده دوازدهم با حمایت پادشاهان مقدونی، پدیده ای در جامعه هنری بیزانسی رخ داد که در واقع باید آن را دومین شکوفایی یا دومین عصر طلائی بیزانس نامید. فرهنگ بیزانسی یکبار دیگر با هنر هلنی مواجه گردید که تا رسیدن به سبکهای به ارث رسیده از دوره ژوستی نین یا روزگار نخستین عصر طلائی (شکوفایی) با آنها توأم گردید.
    در معماری این دوره سلسله تنوعاتی در صحن گنبددار مرکزی پدیدار گردید. ساختمانهای این دوره از بیزانس (بیزانس پسین) به شکل مکعب گنبددار است و مکعب بر روی نوعی استوانه یا بدنه مدور نهاده شده و بالا رفته است. کلیساها از نظر حجم، کوچک، عمودی و چهار دهانه اند و بر خلاف ساختمانهای پیشین بیزانسی، سطوح دیوار بیرونی شان با نقش برجسته ترئین شده اند، در یکی از این نوع بناها، «کلیسای تئوتوکس» که در حدود سال 1040 میلادی در شهر «هوسیوس لوکاس» یونان ساخته شده می توان شکل یک صلیب گنبددار را دید که چهار بازوی هم اندازه، چهار بازوی تاق دار (صلیب یونانی) است. طرح معماری بیزانسی در کنار این واحد، و لا مضاعف کردن آن، فضاهای پیچیده ای آفریده است.
    در «کلیسای کاتولیکون» که به کلیسای فوق الذکر متصل است سقفی گنبدی بر بالای یک هشت ضلعی، احاطه گردیده در یک مربع و در نتیجه عناصری به نام سه کنج که مربع را جمع کرده به یکدیگر وصل می کنند. این شیوه کار با استفاده از طرحهای قدیمی تری همانند پلان مدور سانتاکوستانستا، پلان هشت ضلعی سان ویتاله، و گنبد متکی بر نیم گنبدهای روی یک مربع در کلیسای ایاصوفیه است، و از همه مهمتر در نتیجه مراوده با شرق است که نوع گنبد زدن در بنا به این صورت مقتبس از معماری چهار تاقی ساسانی است. فضای گنبددار کلیسای کاتولیکون در میان فضاهای چهارگوشی محاط شده است. ارتفاع داخل کلیسای کاتولیکون بازتابی فضا و سطح، نور و تاریکی را به یک راز تبدیل می کند. فضای بلند و باریک درونی این کلیسا ما را بر آن می دارد که نگاهمان را به نقاط بالا متمرکز کنیم و به پیرامون بچرخیم. تاریکی فضای درونی، القای زیبایی فوق العاده ناشی از تداخل پیچیده عناصر بلند و تاریک است. به این ترتیب به نظر می رسد که معماران بیزانسی میانه و پسین در صدد پدید آوردن فضای داخلی پیچیده ای بوده اند که در سطوح بالاتر به گنبدهایی چندگانه منتهی می شوند، این گنبدها در نمای بیرونی ترکیبهایی تماشایی با شکلهای مدور پدید می آوردند که پرسپکتیوهای جابجا شونده، به طرز برجسته ای در نظر بیننده زنده می شوند.
    یکی دیگر از کلیساهای برجسته دوره بیزانس پسین «کلیسای سان مارکو» در شهر ونیز ایتالیا است. بنای اصلی کلیسای سان مارکو در سده یازدهم میلادی ساخته شده است، درسطوح پایین با افزئده های رومانسک و گوتیک تغییر سکل یافته است ولی نقشه یا منظره هوایی گنبدها که در امتداد صلیبی با بازوی برابر (صلیب یونانی) شکل گرفته اند، منشأ بیزانسی آن را آشکار می سازد. پوسته های داخلی گنبدها با شکلهای برآمده، چوبی و کلاهخود مانندی پوشیده شده اند که سطح بیرونی شان با ورقه های مس طلا کاری شده است.
    فضای داخلی کلیسا همانند پلانش، اساساً بیزانسی است هر چند مقیاس بزرگ ژوستی نین و سکته های ناسی از بندهای گنبددار آن تا اندازه ای جزئی در اثر عناصر رومانسک غربی دگرگون شده اند. یکی از ویژگیهای بارز ساختمان روش تأمین روشنایی و سلسله موزائیکهای روایتی آن، تماماً بیزانسی است در پایان باید اشاره کرد که دو نوع پلان عمده در دوره بیزانس پسین رایج گردید که یکی پلان «صلیب باز» و دیگری پلان «صلیب بسته» بود، که به نمونه هایی از آنها اشاره شد.
    لازم ذکر است که به چند نمونه دیگر نیز اشاره گردد، از جمله: «کلیسای سان آندریو»، «کلیسای هویپ سیم»، «کلیسای سان افسوس» و «کلیسای هاگیاصوفیا» در مالونیکا. هر یک از بناهای یاد شده دارای ویژگیهایی هستند که قبلاً به آنها اشاره شد.
    در پایان بحث معماری بیزانس به نحوه مسقف کردن بناها با روش تاق زنی های مختلف هم باید اشاره کرد.

    کلیسای سان مارکو، ونیز


    مترو پولیس:
    قصبه مادر مقدس
    حدود 725 سال قبل ازمیلاد مسیح در متروپولیس تحت نام قصبه مادر مقدس بنا شده است. در دوره پایانی هلنستیك دوران طلا را از سر گذرانده ، در دوران آگوستوس ،امپراتوری روم، بر روی آن صلیب های خارجی قرار گرفته ودردوران بیزانس مركز روانشناسی شده است. در حفاریهای متروپولیس از سال 1989 به این طرف مطالب بسیار مهمی در مورد تاریخچه این بنا بدست آمده است.در زیر طبقات ساخته شده در دوران هیلنستیك بیزانس ، توام با لوازم مربوطه به دوران آركیاك و زئومتریك تكه ای مربوط به دوران پیش از تاریخ بدست آمد. وسایل سرامیك بدست آمده مربوط به دوران آركیاك و زلومتریك در آكراپول ، قدمت این بنا را به 725 قبل از میلاد مسیح می رساند. متروپولیس در جنوب ازمیر در روستای ینی كوی از توابع ایلچه توربانلی واقع است. از ازمیر و توربالی بامینی بوس به ینی كوی می روند. با اتومبیل شخصی از اتوبان ازمیر در راه توربالی وارد شده و به سمت ینی كوی ادامه مسیر دهید به مترو پولیس خواهید رسید.

    آیزانویی :
    شهر ثروتمند امپراتوری روم
    این شهر كه در دوران اولیه بیزانس مركز روانشناسی بوده است ، در دوران امپراتوری روم با صنعت پشم بافی و شراب سازی توسعه و شهر ثروتمندی شد. اولین حفاریهای علمی در آیزانوئی به سال 1926 از طرف انستیتو آركئولوزی (باستانشناسی) آلمان شروع شد. بدون شك مهمترین بنای آیزانویی مقبره زئوس است. این بنا بلحاظ معماری در آنادولو بی همتاست. امروزه گالریها و بازراچه ها در زیر باغچه های حیاط ها نظیر یك رویا پا برجاست. در باغچه مقبره سنگ های مزارها كه هر كدام به شكل .... و كوره طراحی شده اند توجه بازید كنندگان را به خود جلب می كنند. اسم مقبره قهرمان افسانه ای بنام آزان از بهم پیوستن پری آبها اراتو وخانه افسانه ای پادشاه آدكاس بوجود آمده و درطول زمان به آیزانو تغییر یافته است. این ثار تاریخی در 57 كیلومتری مركز شهر كوتاهیا واقع است.
    ماردین:
    نمایی از معماری سوریانی
    در تركیه محل هائی كه سوریانی كه سالیان درازی در آنجا زیسته اند ماردین و میدیات هستند. این منطقه كه صدها سال وطن سوریانی ها بوده است با اشكال زئومتریك دوست داشتنی، بناهای طراحی شده از تركیب سنگ و گیاهان ، و كوچه های سایه دار دراز و پله ای كه به شكل موازی به جاده اصلی ختم می شوند . از زیبائی معماری سوریانی این شهر است كه سنگ نیز در آن كاربرد یافته است. نماهای سنگی در ماردین رو به نابودی است و با جنگ چند استاد كار هنوز پا برجاست. یكی از مهمترین علل نابودی این اثر هنری كوچ سوریانی از این منطقه به خارج از تركیه در حوالی سالهای 1900 است.

    هاتوشاش :
    پایتخت امپراتوری
    این شهر در دوران برتر در بوغاز كوی بدست ساكنین یعنی هاتیلر بنا و بعدا به دست هیتیتلر افتاده است. می توان در شمال مقبره بزرگ بازمانده هایی از آثار دوران هاتی ها را دید. براساس قدیمی ترین سند بدست آمده در بوغازكوی از دوران هیتیتها این بنا در سال 180 قبل از میلاد بدست پادشاه شهر كوسارا آنیتا ویران شده است. اما براساس یك نامه ای بدست آمده از دوران هامورابی مدت كوتاهی پس از مرگ پادشاه آنیتا ، هیتیتها به منطقه هاتوشا آمده و اسم آنجا را براساس زبان خودشان هاتوشاش گذاشته اند. آنیتا ، پادشاه شهركوسارا كه شهررا ویران كرده بود گفته بود: « كه اگر پادشاه بعد از من درهاتوشا جایگزین شود از طرف خدای طوفان مورد حمله قرا رخواهد گرفت » و بدین ترتیب شهر را نفرین كرده بود. در 45 كیلومتری چوروم در 34 كیلومتری بوغازكوی و 210 كیلومتری آنكارا واقع است واز طریق زمینی از آنكارا 5/2 ساعت راه دارد.

  9. #19
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    ایزنیك :شهر موزه میراث دوران هیلینستیك
    نظیر تمام شهرهای دیگر هلنستیك ، ایزنیك نیز اثر طراح شهرها و معمار مشهور هیپودوموس است. ایزنیك در دوران گسترش مسیحیت جزو شهرهای پیشتاز محسوب می شود. این اثر تاریخی كه در آنادولو جزو مهمترین آثار رومیاست مهمترین بنای باقیمانده از دوران بیزانس است كه كلیسای محل جمع شدن 7 مشاور سوفیا می باشد. بدنبال فتح قلعه های اطراف شهر بدست عشیرت كایی بویو ، امید فرمانده نیكارا از بیزانس قطع شده و درسال 1331 ایزنیك به اورهان بی تسلیم می شود وشهر یك مدتی مركز آقایی بوده است. اورهان بی بعدا از طرف كارا خلیل پاشا بعنوان كدخدای ایزنیك منصوب شد و ایزنیك دراین دوره بصورت یك مركز علمی در آمد. اسم شهر كه قبلا نیجه (نام گل) بوده بعدا از طرف تركها به ایزنیك تغییر یافته است .
    آسوس :
    2000 سال بعد نیز پابرجاست و از آن استفاده می شود.
    بنای تئاتر آنتیك آسوس بدنبال چهار سال فعالیت و تلاش هویدا شد. در مناطق حفاری شده فكروپول سفال و جعبه های متعلق به صدای پنج و ششم قبل از میلاد در قبور یافت شد. باقیمانده های انسانهای داخل مزار و هدایای داخل مزارها به موزه چان قلعه تسلیم شد. پس از 2000 سال از بنای تئاتر به منظوراستفاده مجدد در سال 1996 بازسازی و ظرفیت آن 1500 نفر است. بازسازی موزائیكها ، سقف و ستونهای زیر مقبره آتفا هنوز هم ادامه دارد. آسوس كه بدنبال حفاریهای سال 1995 پدیدار شد در تاریخ 26 ایلول 1998 بعنون محل اپرا و باله ویزه دولت به مجموعه های فرهنگی و هنری اضافه شد.
    برگاما :
    قرار گاه نظامی برخی دورانها
    تاریخ شهر برگاما در حوزه بكیر چای به حدود 3000سال پیش از میلاد می رسد.اسكندر به دویست و سیزده سال استقلال پرسها خاتمه دارد و تاریخ برگاما تغییر یافت . پس از مرگ اسكندر زنرال او لی سی ملخوس این شهر را به شكل یك اردوگاه نظامی در می آورد. تاریخ برگاما پر از فتوح در جنگ عیه گالاتها و سوری ها است. مقبره آتفا پر است از بناهای یاد بود این پیروزیها ، كتابخانه بنا شده در زمان ایومنس دوم حاوی كتابهای معروفترین دانشمندان آن زمان ارسطو و تئوپنیروستو است كه از كتابخانه های باستانی شناخته شده دنیاست. قدیمی ترین مقبره شناخته شده برگاما، مقبره آتناست كه مربوط به چهار صد سال پیش از میلاد مسیح است. مقبره هائی كه امروز فقط پایه های آنها باقی است زمانهایی محل نمایش كلكسیون های هنری پادشاهان برگاما ، اشیاء وقفی و سلاحهای دشمنانشان یعنی گالاتها بود.
    مقبره آپولون سمینتئوس :
    موزه زمستانها بسته است ولی مقبره همیشه باز است
    مقبره آپولون سمینتئوس كه در گل پینار چاناك قلعه واقع است ، اثر مهمی چه از جهت معماری آن و چه از جهت هیكل تراشهای آن است. پروزه بازسازی بنا واطراف مقبره از سال 1998 شروع و ادامه دارد. پروزه را پروفسور دكتر جوشكون اوز گونل استاد باستانشناسی دانشكده زبان ، تاریخ و جغرافیای دانشگاه آنكارا اجرا می كند. بدنبال حفاریهای سال 1866 مقبره همینطوری رها شده و بر روی آن كارخانه روغن زیتون بنا شده است و بعنون باغچه از حوزه مقبره استفاده شده و مرمرها بعلت شستشوی مكرر سفید شده و حكاری های آنها از بین رفته است.

    موزائیک کاری:
    یکی از هنرهای ویژه بیزانس هنر موزائیک کاری است. این هنر سابقه طولانی در سرزمینهای شرقی، به خصوص در تمدن سومری دارد. در دوره بیزانس بهترین نمونه های موزائیک بر سطوح دیواره داخلی کلیساها کار شده است. در این دوره سطوح دیوارها را با سنگهای الوان و ریز در طرحهای متنوع موزائیک کاری می کردند. به عبارتی موزائیک قرار دادن قطعات ریز سنگ الوان و ایجاد نقشهای مختلف در دیوارها. از نمونه های شاخص موزائیک کاری باید به موزائیک های داخلی کلیسا ایاصوفیه اشاره نمود که در آن روزگار نخستین تلألؤ زرین فام موزائیک کاری ها، نمای قابل توجهی را به ساختمان می بخشیده است. و نمونه ای از این موزائیک کاری ها، داخل کلیسای سان ویتاله در راونا است که ژوستی نین و ملازمان او را نشان می دهد و همچنین موزائیک کاری داخل کلیسای سان مارکو است که صحنه های سفر آفرینش را نمایش می دهد. هنر موزائیک به خدی در بیزانس رایج گردید و به تکامل رسید که به عنوان یکی از اصلی ترین هنرهای این امپراتوری شناخته شده است.
    همزمان با این دوره در ایران دوره ساسانی هم موزائیکهای قابل توجهی در ایوان موزائیک شهر بیشاپور یافت شده است که احتمالاً نشانی است بر تأثیر گذاری متقابل. موزه موزائیک آنتالیا: یکی از موزه های بسیار معروف موزائیک دنیا
    یكی از مكانهایی كه مورد توجه كسانی است كه میخواهند از زندگی روزمره گذشته اطلاعاتی كسب كنند. بویزه موزائیكهای این موزه موزائیك در یك حد اعجاب آوری و زیبایی نشانه هایی از زندگانی دوران دوم باستان را دارا بوده و بخوبی حفظ شده است. این موزائیك (نشان میدهد كه تیر شكار حیوانات چطور ساخته می شد . اشعاره فصول سال و قهرمانهای آنان كی بوده است. همچنین در این موزه آثاری از دورن هیتیتها و اسور بصورت قلم كاری روی سنگ ، طلا و آثار ساخته شده و از جنسهای مختلف وجود دارد.
    قسمتی از موزائیك ها تخریب شده است اما این سبب نمی شود كه این موزه جزو موزه ای برتر موزائیك دنیا نباشد. یكی از موزائیكهای غیر قابل قیمت گذاری این موزه موزائیك فصول سال ساخته شده به سال 200میلادی است.
    نمونه ای از موزائیک کاری کلیسای سان مارکو و سان ویتاله

    نقاشی بیزانسی:
    نقاشی این دوره را باید در بحثی جداگانه بررسی کرد ولیکن به طور مختصر باید اشاره نمود که در مقایسه با معماری از پیشرفت چندانی برخوردارنبود، و به عبارتی تا حدودی فراموش شده بود (البته در قرن هشتم و نهم میلادی)، در این زمان عقاید شمایل شکنی فوق العاده مورد توجه قرار گرفت. چون در کتاب مقدس نقاشی و ساختن تندیس ها در خانه خدا مغایر با آیین مسیحیت بود. به همین علت بسیاری از هنرمندان بیزانس را به سوی غرب ترک گفته و برخی نیز به اجبار حرفه خویش را تغییر دادند. لذا آثار نقاشی در زمینه غیر مذهبی بسیار اندک و توسط افراد گمنام انجام می شد، تا اینکه در قرن یازدهم میلادی نخستین آثار بیزانس را در «کلیسای دافنه» (دافنی) در یونان مشاهده می کنیم که نشانگر سادگی، افتخار و شکوه کلاسیک است و توسط هنرمند بیزانسی به نماشی درآمده است و باز هم با ایمان بیزانسی مخلوط شده است.

  10. #20
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    معماری جهان اسلام معماری اسلامی در جهان اسلام به نسبت آب و هوا، فرهنگ و علاقه به سبکهای هندسی و آرابسک، ایده های هنرمندان و معماران هر منطقه با یکدیگر تفاوت دارد؛ اما در میان عمارتهایی که دارای معماری اسلامی هستند مسجد حائز اهمیت بسیاری است؛ چرا که در سراسر جهان اسلام مسجد مرکز زندگی دینی و مکان سجده و تسلیم است.به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه "مهر"، معماری اسلامی بخشی از هنر معماری است که به عنوان یک پدیده اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و دینی از دین اسلام نشأت گرفته است . بنابراین این واژه دربرگیرنده ساختمانهای دینی و غیر دینی، تاریخی و مدرن و تمام مکانهایی که است در زیر مجموعه سطوح متنوع تأثیر اسلامی قرار می گیرند.
    معماری اسلامی براساس وقایع نگاری، جغرافیایی و سنخ شناسی ساختمان طبقه بندی می شود.
    گنبدها و مناره های بزرگ، محوطه های بیرونی وسیع که اغلب با سالن عبادت مرکزی همراه است؛ استفاده از ایوان میان بخشهای گوناگون؛ استفاده از اشکال هندسی و نقش و نگارها به سبک آرابسک، استفاده شدید از خطاطی زینتی عربی، استفاده قرینه سازی، فواره، محراب داخل مساجد رو به سمت مکه، استفاده از رنگهای روشن، تمرکز بر نمای داخلی ساختمان تا نمای خارجی آن از عناصر شناسایی معماری اسلامی در میان دیگر سبکهای معماری محسوب می شود.
    معماری اسلامی دارای مفاهیم متعدد و گسترده ای است. مفهوم قدرت بیکران الله با تم های تکرای همراه است که اشاره به عدم محدودیت قدرت پروردگار دارد. اشکال انسان و حیوان کمتر در معماری اسلامی دیده می شود و شاخ و برگ درختان از طرحهایی هستند که بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند و نشانده مفاهیم خاصی هستند. در معماری اسلامی از خوشنویسی آیات قرآن در داخل ساختمان به منظور زیبایی و اعتبار مورد استفاده قرار می گیرد. معماری اسلامی را معماری مستور نیز می نامید و این امر به دلیل زیبایی نهفته در فضاهای باز و اتاقها است که از نمای خارجی به چشم نمی خورد و سرانجام استفاده از مناره و گنبدهای بزرگ نشانده قدرت است.
    سبک معماری اسلامی مدت کوتاهی پس از رحلت رسول اکرم(ص) شکل گرفت. در دوران آغازین شکل گیری این هنر از سبکهای رومی، مصری، ایرانی/ ساسانی و بیزانسی تأثیرگرفت.

    مسجد الاقصی
    نمونه اولیه آن در سال 691 میلادی با تکمیل قبة السخرة ( گنبد سنگی) یا همان مسجد الاقصی در بیت المقدس محسوب می شود. این بنا دارای ویژگی هایی چون فضاهای طاقدار داخلی، گنبد مدور و استفده از الگوهای تکراری تزئینی به سبک آرابسک است.

    مسجد سامره
    مسجد سامره عراق از دیگر نمونه های بارز معماری اسلامی است که در سال 847 میلادی با ترکیب معماری ستون دار که ردیفی از ستونها در زیر یک سقف قرار گرفته اند و مناره ای مارپیچی ساخته شد.
    چهار سبک از معماری اسلامی مشتق شده که به صورت مختصر به آن می پردازیم.
    معماری مراکشی
    به گزارش "مهر" ساخت مسجد جامع قرطبه در سال 785 میلادی آغاز معماری اسلامی در اسپانیا و آفریقای شماری را رقم زده است. این مسجد به دلیل طاقهای داخلی چشمگیر شهرت به سزایی دارد. مسجد جامع قرطبه مظهر سبک معمارى عربى (آرابسک) است . دور ماندگی مسلمانان اندلس موجب شد که امویان آن مناطق از راه و رسم معمارى مسجد جامع دمشق پیروى کنند. فضاى درونى جامع قرطبه با ستونهاى شبیه به درخت ‏خرما و طاقهای نعلی شکل با ملاکهاى زیبایى شناسى معمارى اروپایى سازگار نیست، زیرا در این بنابه نحوى عدم تعادل در تناسب فضاى معمارى با حدود بیرونى آن وجود دارد.على غم ‏کثرت، طاقها چنان ترکیبى یافته‏ اند که با سنگهاى رنگارنگ و بادبزن گونه وجود سقف ‏سنگین را نفى می ‏کنند.عمده جهت پیدایى این خیال که جلوه‏اى از ثبات و استحکام ‏است، نماى کلى یکسان طاقها است، این نما فضایى بیکران را نمایش مى‏دهد.
    معماری مراکشی با ساخت کاخ الحمراء به اوج خود می رسد این قصر یا دژ نظامی با شکوه که در گرانادا قرار دارد دارای نمای داخلی به زنگ قرمز، آبی و طلایی است که دیوارهای آن با نقش و نگارهایی از شاخ و برگ درختان سنگ نبشته های عربی و طرحهای آرابسک با دیوارهایی که سفالها و کاشیهای براق پوشیده شده است.
    معماری تیموری
    معماری تیموری اوج هنر اسلامی در آسیای میانه است.

    مسجد گوهرشاد
    عمارتهای باشکوهی که توسط تیمور و جانشینان وی در سمرقند، هرات بنا شده است به تأثیر هنر ایلخانی در هندوستان کمک کرد و باعث فعالیت مکتب معماری مغول شد. معماری تیموری با آرامگاه احمد یاساوی در قزاقستان کنونی آغاز شد و در آرامگاه تیمور ( گورامیر) در سمرقند به اوج خود رسید. قرینه سازی محوی ویژگی تمام ساختارهای معماری تیموری است که در آن میان می توان به مجموعه شاه زند که دربرگیرنده آرامگاهها و مساجد در سمرقند است و مسجد گوهرشاد در مشهد اشاره کرد. گنبدهایی دوتایی با اشکال مختلف که با سفالها و کاشیهای رنگین تزئین شده اند.
    معماری عثمانی

    مسجد ایاصوفیا
    معماری امپراطوری عثمانی به واسطه سبک سیاق همانند مسجد سلیمان نقطه تمایزی در میان دیگر معماریها به شمار می رود. مسجد سلطان احمد که در قرن هفدهم ساخته شد نشان دهنده تطبیق و توسعه اشکال کلیسای جامع هیگا صوفیا (مسجد ایاصوفیا) است که هزار سال پیش از آن ساخته شده بود.
    معماری مغول
    گزارش گروه دین و اندیشه "مهر" می افزاید: معماری مغول از دیگر سبکهای متمایز سبک امپراطوری مغول هندوستان در قرن شانزدهم است. امپراطور اکبر با ترکیب عناصر اسلامی و هندو شهر سلطنتی فاتح پور سیکری را اواخر دهه 1500 میلادی در 26 مایلی غرب اِگرا ساخت.

    تاج محل
    نامی ترین بنای معماری سبک مغول تاج محل، قطره اشکی بر چهر ابدیت، است که در سال 1648 توسط شاه جهان به یاد همسرمجبوبش ممتاز محل که در زمان تولد چهاردهین فرزند آنها درگذشت ساخته شده است. استفاده فراوان از سنگ های قیمتی و کمیت وسیع استفاده از مرمر سفید تقریبا این امپراطور را ورشکست کرد.
    معماری ایرانی
    یکی از اولین تمدنهایی که اسلام پس از ظهور خود با آن تماس حاصل کرد ایران باستان بود.
    پایتخت ایران در قرن هفتم در سواحل شرقی دجله و فرات قرار داشت که به دلیل مجاورت با معماران اسلامی سنتها و شیوه های تأثیرپذیری معماری ایرانی از معماری اسلامی فراهم شد.
    در حقیقت معماری اسلامی نیز وامدار معماری ایرانی است. برای مثال بغداد بر اساس نمونه های فیروزآبان در ایران ساخته شده است. مسجد جامع سامره از دیگر نمونه هایی است که عمارت مارپیچ آن براساس معماری ایرانی ساخته شده است که به برج شهر فیروزآباد شباهت دارد.

صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •