چگونگی شکل گیری رنجرها

هنگامی که پس از حمله ژاپنی ها به پرل هاربر (دسامبر 1941) آمریکا وارد جنگ جهانی دوم شد، رنجرهای آمریکایی نقش بزرگی در عملیات های ویژه بازی کردند. برای افسران نیروی زمینی آمریکا که در پایگاه های بریتانیایی بودند به زودی آشکار شد که آنها واحدی مانند کماندوهای بریتانیا در اختیار ندارند. سرلشگر تروسکات رابط نیروی زمینی آمریکا با ستاد مشترک بریتانیا در ماه می 1942، طرحی را به ژنرال جورج مارشال پیشنهاد کرد که تشکیل چنین واحدی را تشویق کرد. از آنجا بود که رنجرهای آمریکایی معادل کماندوهای بریتانیایی شکل گرفتند.
دستور تشکیل چنین واحدی به سرعت صادر شد و اولین گردان رنجر نیروی زمینی ارتش آمریکا تشکیل شد. نام رنجر از آنجا انتخاب شد که باور عمومی بر این بود که واژه "کماندو" به بریتانیایی ها تعلق دارد. تروسکات چنین اعتقاد داشت:
«شایسته بود سازمانی که مقدر بود اولین واحد زمینی آمریکایی باشد که در اروپا با آلمانها وارد پیکار شود رنجر نامیده شود؛ چرا که در نهان آنها شجاعت، ابتکار، قصد، ناهمواری، توانایی رزمی بالایشان را نشان دادند.»


اولین فرمانده رنجرها سروان اورلاندو داربی فارغ التحصیل وست پوینت بود. به داربی برای سازماندهی واحد جدید تنها چند هفته زمان داده شد. هزاران سرباز پیاده نظام درخواست ملحق شدن به واحد جدید را دارند.تعداد کمی از آنها استانداردهای سخت رنجرها را شامل می شدند. اولین گردان رنجر رسما در 19 ژوئن 1942 شروع به کار کرد. واحد جدید در مرکز آموزش کماندویی "آشنسری" در اسکاتلند دوره دید. در آنجا کماندوهای بریتانیایی 600 تازه کار را آموزش می دادند. 500 نفر دوره را تمام کردند، یک سرباز کشته شد و چند نفر در تمرین با مهمات واقعی صدمه دیدند. رنجرها رسما آماده کارزار بودند.
49 رنجر برای حمله به "دیپ" انتخاب شدند. آنها اولین سربازان آمریکایی بودند که در برابر آلمانها بر روی زمین جنگیدند. 3 نفر از آنها کشته شدند. از آجا به بعد، رنجرها به شمال آفریقا جایی که پیکان حمله خود را متوجه "بندر آرزو" در الجزیره کردند رفتند. موفقیت این حمله، راه اولین لشکر پیاده نظام را برای حمله موفق و اشغال "اوران" صاف کرد. اولین واحد تشویق نامه ای از ریاست جمهوری در 31 مارس 1943 زمانی که "الگوتر" را تصرف و پاکسازی کرد و توانست 200 اسیر بگیرد، دریافت کرد.

رنجرها نقشی کلیدی در حمله به سیسیل و حرکت به سرزمین اصلی ایتالیا در سال 1943 بازی کردند. آنها در "مونت کاسینوی" جنگیدند. در ژانویه 1944، رنجرها در جریان ضد حمله آلمانها در ایتالیا متحمل تلفات سنگینی شدند.
رنجرها در طی قتل عام بزرگ در "ساحل اوماها" در روز دی تصرف نرماندی شهرت بیشتری کسب کردند. بیشتر، پیاده شدن در این ساحل با پیاده شدن در 4 ساحل دیگر در آن روز مقایسه می شود. رنجرها سخت ترین اهداف زمینی را داشتند. "نقطه دو هاک" استحکامات سنگینی داشت و آلمانها دفاع خود را بر فراز صخره هایی قرار داده بودند که در ساحل های دیگر چنین صخره هایی وجود نداشت. هنگامی که بیشتر تانک های دوپلکس در دریا غرق شد، آمریکایی ها ضربه بزرگی خوردند. قدرت آتش این تانک ها که باید رنجرها را در برابر مسلسل های آلمانی در نقطه ی دو هاک پشتیبانی می کرد از دست رفت. بنابراین، رنجرها به تله افتادند و مجبور شدند بدون بهره گیری از پشتیبانی زرهی از صخره بالا بروند.
سختی وظیفه ی رنجرها در ساحل اوماها به بهترین وجه توسط ژنرال عمربرادلی بیان شده است:
«به هیچ فرماندهی چنین عملیات نومیدانه ای داده نشده بود.»
رنجرها همچنین جنگ در شرق دور را نیز تجربه کردند. پس از حمله به خطوط دفاعی ژاپنی ها در جزایر "دینه گات"، آنها اولین سربازان آمریکایی بودند که به فیلیپین بازگشتند. آنها سه روز قبل از نیروهای اصلی آمریکایی (اکتبر 1944) پیاده شدند و به سرعت اهدافشان را تصرف کردند.
در "لوزون"، رنجرها در عملیاتی شرکت کردند که بسیاری آن را یکی از متهورانه ترین عملیات نظامی تاریخ آمریکا می دانند. رنجرها 500 نفر از کسانی را که در راهپیمایی مرگبار و ننگین "باتاآن" شرکت داشتند را در عملیاتی که 30 مایل پشت خطوط دشمن انجام شد نجات دادند. به علاوه نجات آنان، رنجرها بیش از 200 نفر از نگهبانان آنها را کشتند و از دست سربازان ژاپنی که برای گرفتن آنها اعزام شدند گریختند و به سلامت به خطوط خودی بازگشتند. مدارک اشاره می کنند که این 500 اسیر چون مانع عقب نشینی ژاپنی ها شده بودند، نزدیک بود که اعدام شوند.
رنجرها همچنین نقش مهمی در اشغال مانیل بازی کردند. هنگامی که خبر بمباران هیروشیما و ناکازاکی رسید، آنها خود را آماده می کردند تا به خاک اصلی ژاپن یورش برند.