آیا تشیع، زائیده عبدالله بن سباست؟





در نوشتار شناسنامه شیعه در یک نگاه در باب منشاء پیدایش شیعه سخن گفته شد که تشیع، تاریخی جز تاریخ اسلام و مبدأیی جز آغاز ظهور اسلام ندارد و اسلام و تشیع دو روی یک حقیقت اند و همزاد یکدیگرند.
همچنین روشن شد كه پیدایش مذهب تشیع، پیامد بحث و جدل های كلامی یا سیاست روزگار نبود، بلكه با پیدایش اسلام پدید آمد، ولی گروهی از تاریخ نگاران و مقاله نویسان، چنین ترسیم كردند كه تشیع، موضوعی است كه بر جامعه اسلامی پدید آمد، از این رو در پی یافتن ریشه و آغاز آن بر آمدند. برخی از فرضیه های مهم را مورد بحث و پاسخگویی قرار می دهیم.


ما به فضل الهی در این سلسله نوشتار، برآنیم تا نخست نادرستی رطب و یابس های معاندان مذهب شیعه را بر آفتاب افکنیم و آنگاه اهم پایه های اعتقادی شیعه و اصول عقاید دین مبین اسلام که فصل مشترک همه ادیان آسمانی است، را تبیین و با تکیه عقل، قرآن و سنت، اثبات نماییم:

فرضیه های موهوم پیرامون پیدایش شیعه


فرضیه نخست :



تشیع، ساخته و پرداخته عبدالله بن سبا

طبری درباره این توهّم ساختگی می نویسد: «یك یهودی به نام عبدالله بن سبا در صنعا، در زمان عثمان اظهار مسلمانی كرد و در بین مسلمانان نفوذ نمود و شروع به رفت و آمد در شهرها و مراكز مسلمانان همچون شام، كوفه، بصره ومصر كرده و بشارت می داد كه پیامبر اكرم (صلّی الله علیه وآله) هم مانند عیسی بن مریم باز خواهد گشت و علی (علیه السلام) وصیّ محمد (صلّی الله علیه وآله) است، آنگونه كه هر پیامبر را جانشینی است؛ و علی خاتم اوصیاست، آن سان كه حضرت محمد خاتم پیامبران است و عثمان حق این وصیّ را غصب كرده و در حق او ستم نموده است، پس باید با او مبارزه كرد تا حق به حقدار برسد. گروه هایی از مسلمانان به او گرویدند كه از صحابه بزرگوار یا تابعین شایسته بودند، مثل ابوذر، عمار یاسر، محمد بن حذیفه، عبدالرحمن بن عدیس، محمد بن ابی بكر، صعصعة بن صوحان، مالك اشتر و مسلمانان نیكو وشایسته دیگر. پیروان او مردم را بر ضدّ حاكمان می شوراندند ونامه هایی در نكوهش از فرمانروایان نوشته به شهرهای دیگر می فرستادند. در نتیجه، عده ای از مسلمانان با تحریك آنان قیام كردند و به مدینه آمدند و عثمان را در خانه اش محاصره كرده و كشتند. مسلمانان با علی (علیه السلام) بیعت كردند، طلحه و زبیر بیعت را شكسته به بصره رفتند. » 1
داستان پیروان عبدالله بن سبا، بر اساس آنچه طبری در حوادث سال 30 ـ 36 هجری نوشته، تا اینجا به پایان می رسد. تاریخ نگاران و مقاله نویسان بعدی آن را به عنوان یك حقیقت پذیرفته و نقل كرده اند و همه افكار و نظریه ها را بر این پایه نهاده اند و در طول قرن ها و نسل ها در گمان اینان، شیعه زاییده پیروان عبدالله بن سبا به شمار آمده است.
خاورشناسانی كه طفیلی سر سفره مسلمانان اند در بررسی های خود همین فرضیه نادرست را پیروی كرده اند.
تشیع در عصر پیامبر اكرم (صلّی الله علیه وآله) آشكار شد و پیروان علی (علیه السلام) را شیعه می گفتند و در زمان پیامبر (صلّی الله علیه وآله) و پس از او وجود داشتند


نظر محقّقان درباره این فرضیه


1 . داستانی را كه طبری آورده است، با چشم پوشی از ناشناخته هایی.


كه در سند آن است، به افسانه و خرافات شبیه تر است؛ زیرا باور كردنی نیست كه یك یهودی در زمان خلافت عثمان از صنعا بیاید و مسلمان شود و بزرگان صحابه و تابعین را بفریبد و همه جا بگردد و هسته های ضدّ عثمان تشكیل دهد و آنان را به مدینه آورده و بر ضدّ خلافت اسلامی بشوراند، آنگاه در برابر دیدگان صحابه و تابعین به خانه خلیفه یورش آورند و او را به قتل برسانند. این قصّه كرامت مسلمانان و صحابه و تابعین را نیز زیر سؤال می برد و آنان را به صورت گروهی ساده ترسیم می كند كه فریب یك یهودی نیرنگ باز را كه تظاهر به مسلمانی می كند بخورند، بی آنكه او را بشناسند، در حالی كه میان مسلمانان، بزرگان و آگاهان و اندیشمندان حضور داشتند.
2 . بررسی سیره عثمان و معاویه نشان می دهد كه آنان هرگز اجازه نمی دادند كه مخالفانشان در مناطق اسلامی بگردند و تبلیغات علیه آنان انجام دهند. گواه این نكته این است كه:
چون ابوذر با عثمان مخالفت كرد، او را از مدینه به ربذه تبعید نمود. عثمان، عمار یاسر را چنان زد كه فتق او پاره شد و عوامل عثمان یكی از دنده های او را شكستند.2 و حوادث دیگری كه علیه مخالفان خلافت و معترضان پیش آمد و از وطن خود تبعید شدند.

چرا با عبدالله بن سبا مثل دیگران برخورد نشد؟


چرا خلیفه با كشتن او ریشه این فتنه ها را نخشكاند؟ آیا خشونت و سختگیری او فقط مخصوص نیكان از امت محمد (صلّی الله علیه وآله) بود كه هر چه می خواست بر سر آنان آورد؟ 3
حقیقت دیگری كه پژوهشگران معاصر پرده از آن برداشته اند، این است كه شواهد و قراین نشان می دهد كه عبدالله بن سبا از چهره ها و قهرمان های ساخته و پرداخته قصّه گویان و افسانه سرایان است، تا وسیله سرگرمی حرمسراها و ناز پروردگان باشد، و گرنه روی زمین وجود خارجی نداشته اند. دكتر طه حسین در كتاب «الفتنة الكبری» به این نكته رسیده است، خاورشناسانی چند نیز از او پیروی كرده اند. علاقه مندان به نتیجه پژوهش این بزرگان درباره عبدالله بن سبا به منابع پاورقی رجوع كنند. 4

فرضیه دوم :



رنگ و ریشه ایرانی تشیّع

برای پیدایش شیعه، فرضیّه دوّمی مطرح است كه اختراع خاورشناسان است. آنان معتقدند تشیع، پدیده ای است كه پس از رحلت پیامبر اكرم (صلّی الله علیه وآله) پیدا شده است، از این رو در پی علّت و سبب پیدایش آن بر آمده اند، تا رسیده اند به این كه تشیّع، رنگ و ریشه ایرانی دارد.
خلاصه این فرضیه این است كه مذهب شیعی یك گرایش ایرانی است، زیرا عرب معتقد به آزادی بود و ایرانیان معتقد به پادشاهی و وراثت بودند و معنای انتخاب را نمی دانستند. چون پیامبر (صلّی الله علیه وآله) در گذشت و فرزندی نداشت، گفتند : پس از او علی (علیه السلام) به خلافت شایسته تر است. هماهنگی فكری میان ایرانیان و شیعه ـ یعنی موروثی بودن خلافت ـ دلیل آن است كه تشیع، مولود ایرانیان است.
این فرضیه ادّعایی بی دلیل است، دلایل فراوانی كه برای تشیع، ریشه عربی را ثابت می كند، دروغ بودن آن را ثابت می كند.
دلایل عربی بودن ریشه تشیع عبارت است از :
1 . تشیع در عصر پیامبر اكرم (صلّی الله علیه وآله) آشكار شد و پیروان علی (علیه السلام) را شیعه می گفتند و در زمان پیامبر (صلّی الله علیه وآله) و پس از او وجود داشتند.
پیشگامان تشیع در زمان پیامبر (صلّی الله علیه وآله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) همه عرب بودند و جز سلمان محمدی كسی از ایرانیان در میان آنان نبود.
اسلام میان ایرانیان نیز مثل ملّت های دیگر منتشر می شد و ایران به تشیع معروف نبود، تا آنكه گروهی از شیعیان اشعری به قم و كاشان كوچ كردند و بذر تشیع را در آنجا افشاندند. این در اواخر قرن نخست بود، در حالی كه ایرانیان در زمان خلیفه دوم یعنی از سال 17 هجری مسلمان شده بودند



2 . امام علی بن ابی طالب (علیه السلام) در ایام خلافتش با سه جنگ درگیر بود : جنگ جمل، صفین و نهروان و همه سپاهش عرب خالص عدنانی و قحطانی بودند. گروه هایی از قریش، به سپاه او پیوسته بودند و فرماندهان سپاه او از سران همین قبایل بودند، همچون هاشم مرقال، مالك اشتر، صعصعة بن صوحان و برادرش زید، قیس بن سعد بن عباده، عبدالله بن عباس، محمد بن ابی بكر، و ... امیرالمؤمنین (علیه السلام) با همین سپاه و همین فرماندهان بصره را فتح كرد، با قاسطین در صفین نبرد كرد و مارقین را از بین برد. پس در این سپاه و فرماندهان، ایرانی ها كجایند، تا احتمال دهیم كه آنان شالوده تشیع اند!؟ به علاوه تنها ایرانیان نبودند كه این مذهب را داشتند، بلكه ترك ها، هندی ها وغیر عرب های دیگری هم شیعه بودند.
3 . اسلام میان ایرانیان نیز مثل ملّت های دیگر منتشر می شد و ایران به تشیع معروف نبود، تا آنكه گروهی از شیعیان اشعری به قم و كاشان كوچ كردند و بذر تشیع را در آنجا افشاندند. این در اواخر قرن نخست بود، در حالی كه ایرانیان در زمان خلیفه دوم یعنی از سال 17 هجری مسلمان شده بودند.
ایرانیانی كه مسلمان شدند، در آغاز كار جز اندكی شیعه نبودند، و بیشتر دانشمندان اهل سنّت همچون بخاری، ترمذی، نسائی، ابن ماجه، و حاكم نیشابوری و كسانی دیگر كه در طبقه بعد آمدند، ایرانی بودند.
البته گاهی برای ایرانی بودن ریشه تشیع، به این استدلال می شود كه تشیع و ایرانیان در موروثی بودن خلافت هم عقیده بودند. در دوره ساسانیان و دیگران چنین بود. ولی خلافت از نظر شیعه موروثی نیست، بلكه تابع نصّ و تعیین است، نهایت آنكه خدای متعال، نور امامت را در خاندان ویژه ای قرار داده كه هر امامی، امام پس از خود را تعیین می كند.
4 . هر كس تاریخ ایران و زندگی دانشمندان ایرانی و ورودشان به تسنّن و تشیّع را مطالعه كند، در می یابد كه تا اوایل قرن دهم، تسنّن در ایران رواج داشت، تا آنكه در دوره صفوی تشیّع بر ایرانیان غلبه یافت.
البته ری، قم و كاشان، پایگاه شیعه بودند، لیكن این شهرها در مقایسه با شهرهای دیگر ایران، بسیار كوچك بودند.
در نوشتار آتی، اهم اصول اعتقادی شیعه را تبیین و اثبات خواهیم کرد.