-
مدیریت کل سایت
خوی شهر گل های افتاب گردان.
خوی
شهر گلهای آفتابگردان
اورین مقدم
دارالصفای خوی را همگان اگر ندیده باشند، بیشک اما نامش را شنیدهاند. شهری به بلندای تاریخ، سرفرازی سرو و سبزی کوهساران در بهار. غریبی آشنا و آشنایی غریب! با مردمانی سختاراده و کوشا. مرزدارانی بیباک و دلباختگانی شیدا. مفتون خاک و ایمان. در این کوتاه نوشته قصد آن داریم شما را با این دیار بیش از پیش آشنا سازیم و راغب دیدار آن نماییم!
موقعیت جغرافیایی
شهرستان خوی با وسعتی بالغ بر 5548 کیلومتر مربع در شمال غربیترین نقطۀ ایران و آذربایجان و در مرز کشور ترکیه واقع شده است. فاصله آن از تهران 780 و از تبریز 165 کیلومتر بوده و جاده ترانزیتی ایران- اروپا از 30 کیلومتری آن عبور میکند. شهر خوی در دشتی وسیع و محصور در بین کوههای سر به فلک کشیده واقع شده و به همین جهت نیز به "خوی چوخورو" مشهور گشته است. بلندترین کوه آن "اَورین داغی" (اورین در زبان ترکی به معنی پرهیبت و باعظمت است.) با ارتفاعی بیش از 3650 متر چون مادری سپید قبا شهر را در آغوش کشیده و با رودخانهها و چشمههای جوشانش آب حیات را در رگ های او به جریان انداخته است. "قوتور"، "آغچای" و "قودوقبوغان" از مهم ترین رودخانههای آن هستند که دشت حاصلخیز خوی به برکت پرآبی آنها سالیان سال است با طراوتی دل انگیز عاشقان زیبایی و سر سبزی را چون دلفریبی ماهرو به سوی خود می کشد. آب و هوای آن کوهستانی است و هر ساله زمستانهایی سخت سرد و برفی، بهارانی عطرناک، تابستان هایی ملایم و گاه معطوف به گرمی و پاییزهایی رنگارنگ و هزار رنگ چهرهای چهار فصل به منطقه میبخشند. جمعیت آن نزدیک نیم میلیون نفر است که بیش از 60 درصد آنها در مناطق شهری زندگی می کنند.
خوی در پهنه تاریخ
هرچند که یافتههای باستانشناسی پیشینه سکونت انسان در دشت خوی را به ده هزار سال قبل می رسانند، اما آثار مکتوبی که در آنها نشانههایی از منطقه یافت شود مربوط به سنگ نوشتهها و گل نوشتههای سومری، آشوری و اورارتویی است. به گمان بسیاری پژوهشگران، منطقه "آراتتا"ی کتیبههای سومری، همان منطقهای است که چندقرن بعد در کتیبههای آشوری با نام "سانگی بوتو" (خوی، مرند و محال گونئی) از آن یاد شده است. وجود آثار درخشان تمدن اورارتویی با قدمتی سه هزار ساله در جای جای این سرزمین نشانی از کهنسالی آن دارد. اما معضل بزرگ باستان شناختی کل کشور در این منطقه نیز وجود دارد. ما آنگونه که باید و شاید از گذشته تاریخی دوره قبل از اسلام سرزمینمان شناختی نداریم. هرچه هست بیشتر از آنکه بر مستندات متقن متکی باشد، بر فرضیات و اما و اگرها پایدار است. در دوران اسلامی این سرزمین همیشه با نام "خوی" شناخته شده و نقشی بسزا در روند حوادث تاریخی داشته است. مورخان مسلمان و نیز سیاحان و سفرای فرنگی در سفرنامههای خود گزارشهای جالب و مبسوطی از اوضاع و احوال آن در ازمنه مختلف نگاشتهاند که در نوع خود جالب توجهند. نقش تاثیرگذار در جنگ سرنوشت ساز ترکان سلجوقی با امپراتوری روم در ملازگرد، پایگاه مقاومتهای سلطان شیردل جلال الدین خوارزمشاه در مقابل مغولان، میدان جنگ مشهور چالدران مابین قزلباشان صفوی و امپراتوری عثمانی، مرکز سوق الجیشی شاهزاده عباس میرزا در جنگ های ایران وروس در دورة قاجار، حنثی سازی نقشه استعمارگران در برافروختن فتنة ارامنه در جنگ جهانی اول و هشت سال دفاع مقدس تنها گوشههایی از رشادتها و دلاوریهای فرزندان این خاک مرد خیز است.
مشاهیر
از مشاهیر شهیر خوی می توان این اسامی را برشمرد : آیت ا... العظمی سید ابوالقاسم خویی (ره) مرجع بزرگوار شیعه در نجف، علامه شیخ شهاب الدین محمد خویی قاضی القضاه شام و از فضلای قرن هفتم هجری، مومن محمد خویی از اولین نقاشان دوره اسلامی، امیر احمدخان دونبلی حکمران مقتدر آذربایجان در سالهای بعد از مرگ نادرشاه، میرزا جلیل محمدقلیزاده ناشر و مدیر روزنامه معروف ملانصرالدین- اولین روزنامه فکاهی شرق که بیشترین تاثیرها را در روند حوادث مشروطیت داشت، اخی اَورن از بنیانگذاران و پیشروان مکتب "اخیلیک" در امپراتوری عثمانی، حیران خانم دونبلی شاعره نام آور آذربایجانی، دکتر عباس زریاب خویی پژوهشگر و رئیس سابق کتابخانه ملی ایران و...
فرهنگ و زبان
مردم خوی به زبان ترکی و به شیوه آذربایجانی آن تکلم می کنند. مسلمان و شیعه مذهبند. فرهنگ و آداب ورسوم آنان تلفیقی از آیینهای پیش اسلامی و اسلامی است. محرم و صفر در این دیار همانقدر قدر و منزلت دارد که ایل بایرامی (عید نوروز) و چهارشنبه سوری؛ چیلله گئجهسی (شب یلدا) در طولانی ترین شب سال همانقدر عزیز است که اعیاد فطر و قربان و غدیرخم. آشیقها (و یا همان اوزانهای قدیمی) سمبل فرهنگ اصیل آذربایجانی، هنوز نیز در زندگی مردم حضوری چشمگیر دارندو هرچند که بسیاری آداب و رسوم ملی در اثر زندگی مدرنیزه امروزی به ورطه فراموشی سپرده شدهاند ولی باز گاه گاهی در گوشه و کنار خصوصا در روستاها دیده می شوند. کوسا، سایاچی، آیین برداشت گندم (تاخیل)، عروسیهای پر دبدبه و مفصل، نامگذاری فرزندان (آد قویما)، ختنه پسران (سوننت)، طلب باران، روز قوچ، رسم ننه تپه، رسم خیدیر نبی (خضر نبی) و... نمونههایی از این آیینهای در حال فراموشی هستند.
همچون همه جای دنیا در این شهر نیز مهمان حبیب خداست و در پذیرایی از مهمان چه خوانده باشد و چه ناخوانده کوتاهی نمیشود. زیرا اعتقاد بر این است که : "قوناقلی ائو برکتلی اولار" (خانه دارای مهمان پربرکت میشود.)
آثار تاریخی- باستانی و جاذبه های طبیعی
آثار باستانی نشانههای قدمت یک سرزمیناند. خوی نیز اگرچه زلزلههای سهمگین در طول تاریخ بسیاری از آثارش را از بین برده، ولی باز آنقدر اثر باستانی دارد که هر بینندهای با دیدن آنها پی به دیرینگیاش ببرد :
برج شمس تبریزی : مدفن عارف شوریده حال و مراد مولای قونیه ـ دورة سلجوقی یا صفوی، پل خاتون (خاتین کؤرپوسو) ـ دوره حکومت دونبلیان، دروازه سنگی (قالا قاپیسی) ـ دوره ایلخانی، عمارت حکومتی ـ دوره قاجاریه، بازار سرپوشیده : که یکی از زیباترین و هندسی ترین بازارهای کشور محسوب می شود و با کاروانسراها و میدان های متعدد یادآور روزهای پررونق اقتصادی به هنگام عبور جاده ابریشم (ایپک یولو) از خوی است و سبکهای معماری صفوی، دونبلی و قاجاری در آن دیده میشود. خانه کبیریها ـ دوره صفوی یا دونبلی، حمام محمدبیگ ـ دوره دونبلی، دبیرستان خسروی ـ دوره پهلوي، کنسولخانه روسیه، مساجد قدیمی مطلبخان، ملاحسن، شاه (سیدالشهداء)، حاجی بابا و خان ـ دوره قاجاری، کلیساهای سورپ سرکیس و ماهلازان، امامزاده سید بهلول از نوادگان امام علی النقی، مقبره آقا میر یعقوب، پل هوایی بزرگ قوتور در محور مواصلاتی راه آهن آسیاـ اروپا، قلعه کوراوغلو پهلوان حماسی آذربایجانیان و چنلی بئل (کمره مهآلود) مشهورش در کوهی نزدیک پل هوایی قوتور، قلعه باسدام (بسطام) در بخش چایپاره ـ دوره اورارتویی و دهها اثر کوچک و بزرگ دیگر.
بارش متوسط سالیانه 400-300 میلی متری و وجود کوهستانهای برف گیر در چهار طرف شهر مناظر طبیعی زیبا و بکری را در دل این منطقه از کشور به وجود آورده است. خصوصا اواخر بهار و اوایل تابستان بهترین روزهای گردش و انتفاع از این موهبات الهی هستند. درههای سرسبز، کوهسارهای پرگل و حیات وحش نادر میتوانند نویدبخش لحظاتی آرام و لذت بخش به مردمان گریخته از دام ماشین و دود و سر و صدا باشند. تفرجگاه پره، جهنم دره، قولو درهسی، حاجی بیگ یایلاغی، قره دره، مامیشخان، قیریس، دامنههای کوه اورین و دهها چشمه جوشان از دل زمین تنها تعدادی از مکانهای طبیعی و دیدنی این شهرستان هستند.
به خوی سفر کنیم!
برای سفر به خوی میتوانید یکی از سه راه زمینی، ریلی و هوایی را برگزینید. از طریق زمینی تنها 165 کیلومتر از تبریز به طرف غرب و یا 135 کیلومتر از اورمیه به طرف شمال حرکت خواهید کرد.از طریق ریلی نیز کافیست سوار قطار تهران ـ قره تپه شوید تا در 25 کیلومتری شهر در ایستگاه قره تپه پیاده شوید و باقیمانده راه را با سواری یا اتوبوس طی نمایید. و اگر مشتاق مسافرت هوایی هستید هر هفته روزهای یکشنبه و چهارشنبه پروازهای تهرانـ خوی و بالعکس به فرودگاه خوی دایر است. مهمانسرای زیبای شهر در کنار پارک "گلستان باغی" نیز مکان مناسبی برای استراحتتان خواهد بود.
سوغاتیهای خوی
اگر به خوی سفر کنید و به ویژه این سفر در اواسط تابستان باشد، به محض ورود به دشت خوی چشمانتان بیشتر از آنکه متوجه سبزی دشت باشد، معطوف رنگ زردی خواهد شد که همه پهنه دشت وسیع "خوی چوخورو" را فرا گرفته است. آری اینها گلهای زیبای آفتابگردان هستند. خوی مرکز اصلی تولید تخمه آفتابگردان و کدو در کشور است. بیشتر زمین های حاصلخیز آن به کشت این دو محصول پرمصرف اختصاص یافته اند. تخمه جزء لاینفک زندگی ایرانیان است : دید و بازدیدهای عید، مسابقات داغ ورزشی، گلگشت های خارج از شهر، گردش در پارک ها، اوقات بیکاری و همه وهمه با تخمههای بوداده شور خوی شیرینتر و دل انگیزتر می شوند. نقشی که تخمه در آرامش بخشیدن به اعصاب و روان دارد به همراه سایر مسایل فرهنگی و اقتصادی، مهمترین عاملی است که ایرانیان را به مصرف تخمه سوق میدهد. تخمه خوی را می توان از بازار اختصاصی آن در این شهر ابتیاع نمود. بازاری بزرگ با نام "توخوم میدانی" که نبض اقتصادی شهر و منطقه به شمار میرود و به عبارتی بورس تخمه کل کشور است. هر مسافری که به خوی سفر می کند می تواند آجیل مورد نیاز خود را از این میدان به قیمتی مناسب تهیه کند. قیمت آفتابگردان خام بسته به کیفیت آن بین 1800-1000 تومان و قیمت کدو 3800-2500 تومان.
علاوه بر تخمه، عسل خوی نیز معروفیت خاصی دارد و تولید بیش از ده درصد عسل کشور در این شهرستان صورت میگیرد. گل سرخ محمدی این شهر نیز در منطقه آذربایجان طرفداران بسیار دارد و مردم از آن در تهیه گلاب و گل قند بهره می برند.
فرشها و قالیچههای ریزبافت خوی از بهترین نمونههای فرش های صادراتی کشور هستند که می توانند سوغاتی های گرانقدری برای دوستان و آشنایان باشند.
زیرساختهای فرهنگی
خوییان از پیشگامان نهضت مشروطیت در آذربایجان و ایران بودهاند و این نیز برخاسته از پیشینه و ساختار فرهنگی شهر بوده است. تاریخ ایجاد اولین مدرسه به شکل امروزین در خوی به سال 1880 میلادی و بوسیله مسیونرهای امریکایی میرسد. پس از آن نیز روشنفکران دلسوز محلی هریک با تلاش فراوان به ایجاد مدارس به سبک جدید اقدام کردهاند. همراه با این در آن دوران روزنامههایی چون اصلاح، برید شمال، شفق، مکافات و نجات منتشر میشده اند و نقشی موثر در جهت دهی حرکت مردمی مشروطه طلبی داشتهاند.
امروزه نیز در سطح شهر 5 نشریه هفتگی "خوی، اورین خوی، ندای خوی، کوشا(ویژه نامه خوی) و فردای ما(ویژه نامه خوی)" منتشر میشوند که البته از لحاظ کمی و کیفی آنچنان در شأن فرهنگ و پيشينة پربار مطبوعاتي خوي نيستند.
دانشگاه آزاد اسلامی با حدود 5300 دانشجو، دانشگاه پیام نور با حدود 2500 دانشجو، دانشکده پرستاری، آموزشکده فنی و مهندسی، دانشکده علوم قرانی و حوزه علمیه نمازی از مراکز علمی ـ آموزشی شهر به شمار میآیند و دانشگاه دولتی خوی نیز در دست ساخت میباشد که امید میرود با ساخت و تکمیل آن تحولی شگرف در سطح منطقه به وجود آید.
هرچه گفتیم و نوشتیم ذرهای بود از هزاران. به مصداق مثل معروف شنیدن کی بود مانند دیدن، باید که دید و از نزدیک لمس کرد تا به کنه مساله پی برد. چشم انتظار قدمهایتان میمانیم!
منابع مورد استفاده :
1-تاریخ خوی، مهدی آقاسی
2-تاریخ خوی، دکتر محمدامین ریاحی
3-خوی در گذر زمان، بهروز نصیری
4-یادواره شهر خوی، محمدعلی کریم زاده
5-سیمای خوی، علی صدرایی خویی
6-نام آوران خوی، بهروز نصیری- زهرا عاشرزاده
7-نگاهی به ادبیات شفاهی مردم آذربایجان، پرویز یکانی زارع
-
مدیریت کل سایت
-
مدیریت کل سایت
تأسیس اولین مدارس به سبك جدید در خوی
سرمایه گرانبهایی چون علم و ادب را می توان از نمودهای بارز وجود تمدنی كهن و ریشه دار و در عین حال پویا در یك سرزمین دانست. چه، به وسیله آن است كه حس فطری حقیقتجویی انسانی ارضاء می شود، راههای بستهی پیش روی او گشوده می گردند، مشكلات بسیار بزرگ از پای در می آیند و آدمی خویش را لحظه ـ لحظه به مدینه فاضله متصور در ذهنش نزدیكتر می بیند.
آشنایی شرقیان و بالاخص مسلمانان با تمدن غربی و اروپایی در دو برهه با فاصله زمانی هزارساله رخ داد. یكی در همان دهههای نخستین ظهور اسلام كه اندیشه های یونانی عالمان مسلمان را شیفته خود گردانید و مسلمانان توانستند با اخذ و پالایش آن اندیشهها، تمدنی عظیم، ماندگار و تاثیرگذار را پایهریزی نمایند و دیگری آشنایی با مظاهر جدید دنیای متمدن و صنعتی غرب در سده های هیجده و نوزده میلادی.
پیش از این آشنایی اخیر، آنچه به نام سیستم تعلیم و تربیت در تمامی دنیای اسلام و به تبع آن در شهر خوی رواج داشت، عبارت بود از مدارس علوم دینی و نیز مكتبخانههای كوچك محلهای، و از آنچه امروزه به نام مدارس سبك نوین نامیده میشوند خبری نبود. به عبارت دیگر اینگونه مؤسسات آموزشی رهآورد آشنایی شرقیان با تمدن اروپایی و غربی است. همان تمدنی كه بعد از جنگهای خانومان برانداز صلیبی به كمك اخذ یافتههای علمی مسلمانان شكل گرفت و تمامی دنیا را تحت سیطره فرهنگی خویش در آورد.
شهرستان خوی به خاطر دیرینگی و نیز سابقه كهن فرهنگی، قبل از ایجاد مدارس به سبك جدید، دارای مدارس عالی دینی بسیاری بوده است كه بیشتر به تعلیم آموزههای دینی اشتغال داشتند. از جمله آنها میتوان چهار مدرسه ذیل را نام برد كه در دوران شكوفایی مجدد خوی ایجاد شده بودند. دورانی كه حاصل تلاشهای ارجدار حاكم كاردان خوی مرحوم احمدخان دونبوللو بود.
1ـ مدرسه نمازی، ساخت 1200ه.ق توسط حاج محمد، داماد شیخ محمد نمازی (هنوز فعالیت دارد) 2ـ مدرسه خان، ساخت 1208ه.ق به دستور حسینقولوخان دونبوللو جهت تدریس علامه میرزا محمدحسن زنوزی. این مدرسه در سال 1351ه.ق تخریب و در جای آن اداره نظمیه (شهربانی) ساخته شد. 3ـ مدرسه شفیعیه، ساخت 1246 ه.ق در كوچه سؤیودلو 4ـ مدرسه حاج آقا حسین امام جمعه، ساخت 1205ه.ق در كنار مسجد ملاحسن(1)
جناب آقای محمدعلی كریم زاده تبریزی در كتاب ارزشمند «یادواره شهر خوی» علاوه بر مدارس دینی، از دو مكتبخانه نیز نام می برد : "یكی از مكتبخانههای خصوصی كه شهریه میگرفت و شاگردان را خواندن و نوشتن تعلیم میداد مكتبخانه ادیب بود كه توسط مرحوم ادیب اداره می گردید... دیگر از مكتبخانهها كه در كوچه بیوك [بؤیوك] چای باشی و نزدیكی بدن (حصار شهر خوی) دایر بود مكتبخانه ملا كبری بود كه من در پنج سالگی [ 1306] در آنجا به تعلیم قران و الفباء مشغول بودم...." (2)
و اما اولین مدرسه به سبك جدید در خوی :
كتاب «میسیون امریكایی در ایران» نوشته جان الدر با استناد به صفحه 192 سفرنامه چارلز استوارت از تاسیس مدرسهای پسرانه در خوی به مدیریت كتابفروشی ارمنی تبریزی به سال 1880 میلادی (98ـ 1297ه.ق) خبر میدهد. (3)
بعد از این مدرسه، از قدیمیترین مدارس سبك جدید خوی باید به مدرسهای اشاره داشت كه توسط علی خان والی در سالهای 1303ـ1302ه.ق در خوی تاسیس گشته است. علی خان متولد 1262ه.ق از خاندان معیرالممالك بود. پدر او محمدقاسم خان والی (درگذشته به 1288ه.ق) از رجال عصر ناصری و وزیر مختار ایران در پطرزبورغ بود. علی خان "به پیشنهاد امیر نظام و تصویب ناصرالدین شاه به حكومت خوی و سلماس انتخاب و در 14 نوروز (اواخر جمادی الاول 1300) وارد خوی گردید. علی خان كه در خوی به «خان حاكم» معروف بود، سه سال به استقلال حكومت كرد." (4)
"علی خان كه خود تحصیل كرده اروپا بود و نیز در سالهای حكومت در ارومی آموزشگاههای میسیونهای مذهبی خارجی ها را دیده بود، به فرهنگ توجه داشت. مدرسهای برای تدریس زبان فرانسه و هندسه و مشق نظامی به ریاست و معلمی لطفعلی خان سرهنگ (5) پسر تقی خان سرتیپ تشكیل داد.
در آن مدرسه، جمعی از فرزندان اعیان خوی با قاسم خان پسر حاكم درس میخواندند. برنامه آنها چنین بود كه هر روز صبح یك ساعت و نیم در باغ حكومتی كه وسایل ژیمناستیك در آن آماده شده بود، ورزش می كردند. سپس تا دو ساعت به غروب مانده در مدرسه زبان و هندسه و دروس دیگر را میآموختند و عصرها در میدان توپخانه مشغول مشق سربازی می شدند." (6)
بعد از این، از تاسیس مدرسهای دیگر به سال 1309 ه.ق آگاه هستیم. در گزارش تلگرافی 16 شوال 1309 مصادف با 24 اردیبهشت 1271ش و 25 مه 1892م میخوانیم : "پریروز عصر كه خبر وفات علیه عالیه شكوه السلطنه [مادر مظفرالدین شاه] طاب ثراها رسیده بر حسب اعلام خان بابا خان حاكم، تمام بازار و دكاكین را از دیروز بسته، در مسجد نزدیك ارك كه سابقا مشهور به مسجد خان [بود] و مدرسه هم داشت، خراب شده بود، خان بابا خان مشغول تعمیر آنجاست و موسوم به مدرسه اعتضادیه [منسوب به محمدعلی میرزا اعتضاد السلطنه ـ محمدعلی شاه بعدی] نموده و قرار دادهاند كه اطفال اعیان و اهالی بلد در آنجا مشغول تحصیل علم فارسی و عربی و فرانسه باشند..." (7)
دكتر ریاحی نیز با توجه به روحیات خان بابا خان می نویسد : "تصمیم به تاسیس مدرسه و آغاز آمادهسازی محل آن حاصل نیات او [محمدخان والی برادر علی خان] و دنباله برنامه علی خان والی بوده است." (8)
دوازده سال بعد از این امر، باز از تاسیس مدرسهای دیگر در خوی آگاه می شویم : " نخستین كار جدی تاسیس یك دبستان چهار كلاسه به نام نوبر ترقی به وسیله شادروان میر موسی نقیبی در رجب 1322 (شهریور 1283) است. نقیبی همه مخارج مدرسه را از كیسه فتوت خود میپرداخت و مورد آزار و تكفیر كهنهپرستان قشری بود. نقیبی آغازگر فرهنگ نو در شهر خوی است. یادش گرامی باد.
با اعلان مشروطیت انجمنی به نام «انجمن خیریه» به ریاست حسام دفتر (9) تشكیل شد. این انجمن هزینه مدرسه نوبر ترقی را بر عهده گرفت و دو كلاس دیگر بر آن افزود و نام آن را به «نوبر خیریه» تغییر داد." (10)
این مدرسه بعد از آمدن روسها و حاكم شدن فردی اعتمادالدوله نام به «اعتمادیه» تغییر نام یافت. بعد از آمدن عساكر عثمانی و رفتن روسها نیز "نام آن تنها دبستان خوی را به «اتحاد اسلام» تبدیل كردند. عثمانیها كه رفتند، سیمیتقو به خوی آمد، مدرسه را بست و محل آن را اقامتگاه خود ساخت. بعد از رفتن او بود كه در سال 1298 شمسی اداره فرهنگ تشكیل شد و در همان محل دبستان نوبر ترقی، دبستانی به نام «سیروس» تاسیس كرد كه بعدها «خسروی» نامیده شد. (11) و كلاسهای متوسطه هم بر آن افزودند. و موسی نقیبی آن عاشق پاكباز فرهنگ هم در خانه شخصی خود مجددا دبستانی به نام «نوبر ترقی» دایر كرد." (12)
البته در این مورد نوشته آقای بهروز نصیری كمی متفاوت است : "در سال 1298ه.ش اداره فرهنگ تشكیل شد، در همان محل دبستان نور ترقی، دبستانی به نام «سیروس» در كوچه امیر تاسیس شد كه بعد از زلزله 1309ه.ش و شكسته شدن دیوار آن به محل جدید انتقال یافت و خسروی نامیده شد." (13) و در مورد مدرسه خسروی می نویسد : "در سال 1315ه.ش دبیرستان خسروی با سه كلاس و صد نفر دانش آموز شروع به كار كرد." (14) فی الحال دبیرستان خسروی ضمن آنكه یكی از آثار باستانی ـ فرهنگی خوی است، با نام دبیرستان حكیمه مورد استفاده آموزشی نیز هست.
جای آن دارد كه با آغازگر فرهنگ نو در خوی شادروان میر موسی نقیبی بیشتر آشنا شویم : "مدیر موقر و دانشمند و صمیمی و كاردان مدرسه [فردوسی شوونه (15)] مرحوم میر موسی نقیبی بود كه بعلت خدمات صادقانه و بی ریای وی مدرسه ای بنام او در شهر خوی دایر شده است. (16)
این مرد شریف از تحصیل كرده های اسلامبول بود كه در خوی رحل اقامت افكنده و به تمام معنی معلم حقیقی و وارستهای بود كه خالصاً و مخلصاً در تربیت نونهالان كوشش میكرد. خانواده نقیبی در خانه بزرگی جنب مسجد قومسال محله امامزاده زندگی میكردند و ما نیز كه در محله مذكور اقامت داشتیم ندرتاً دیداری میكردیم و در هر بر خوردی از وضع تحصیلی بنده جویا میشد و مرا به ادامه تحصیل تشویق میكرد.
... آن شادروان قد بلندی داشت و با وقار و متانت تمام راه میرفت و عصا بدست میگرفت. او عاشق كتاب و تعلیم و تربیت نونهالان و جوانان بود و بطوریكه دوستانش یاد نموده اند او كتابخانهای داشت كه اغلب آنها را از تركیه آورده بود.
از جمله كتاب های وی كتاب معروف هوپ هوپ نامه چاپ قفقاز بود كه كتاب قیمتی و كمیابی بود..." (17)
مرحوم سید احمد كسروی نیز در كتاب پربار تاریخ مشروطه از تاسیس مدرسهای در خوی پس از فتح آن به وسیله مجاهدان خبر میدهد : "به پشتیبانی [حیدرخان] عمواوغلی و مجاهدان، میرزاحسین رشدیه دبستانی برای بچگان بنیاد نهاد." (18) و آقای دكتر ریاحی در مورد این گفته میافزاید : "از تاسیس مدرسهای به دست رشدیه در خوی جز این در جایی نیافتیم." (19)
البته در سالهای قبل از 1300ه.ش مدرسه دیگری نیز در خوی وجود داشته است كه در مورد آن آقای نصیری مینویسد : "در این سالها دبستانی به نام نور (در كوچه نظمیه) دایر شد كه بعدها نامش به «هدایت» مبدل شد. (به نام مخبرالسلطنه هدایت [نخست وزیر وقت])" (20)
بجاست از یكی از خادمان فرهنگ خوی یعنی مرحوم حاج میرزا محمدعلی موحد (متولد1272ـ تبریز، درگذشته 1344ـ خوی و مدفون در بقعه شیخ نوایی) نیز یادی شود. آقای نصیری درباره ایشان می نویسند : "مرحوم میرزا محمدعلی موحد، چند سال بعد از تاسیس مكتبخانه در زاویه مسجد محل خودشان در شهانق [شوونه]، با همكاری مرحوم میرزا عباس مرتاض مكتبخانهای در منزل وی دایر نموده و به سبب استقبال اعیان و اشراف شهر، مدرسه خود را به زاویه مسجد مطلبخان در مركز شهر انتقال میدهند و بعد از تاسیس مدارس جدید، وی بالاجبار به استخدام وزارت معارف درآمد و در سال 1305 روانه فیرورق [پئره] گردید." (21) و در آآجا مدرسه چهار كلاسه حكیم قطران را ایجاد نمود.
این بود تتمه آنچه كه نگارنده در منابع معرفی شده ذیل توانست درباب اولین مدارس خوی بیاید. امید است با یافته شدن منابع جدید در موضوع تاریخ خوی، در این زمینه نیز اطلاعات تازهتری به دست آید و سابقه فرهنگی معاصر دارالصفای خوی بیشتر از گذشته مشخص شود.
نام و یاد تمامی زحمتكشان عرصه علم و ادب خوی گرامی باد و روحشان قرین رحمت!
توضیحات :
1. علی صدرایی خویی ، سیمای خوی، صص 73ـ 70
2. محمدعلی كریم زاده، یادواره شهر خوی، ص 32
3. فیروز منصوری، مطالعاتی درباره تاریخ، زبان و فرهنگ آذربایجان،ص 498
4. دكتر محمدامین ریاحی، تاریخ خوی ، ص 408
5. لطفعلی خان سرتیپ فرزند تقی خان سرتیپ پسر حسنعلی خان آجودان باشی كل عساكر ایران در دوره محمد شاه، فارغ التحصیل دانشكده نظامی سنسیر بود و در مشروطیت نیز به ریاست انجمن ولایتی خوی انتخاب شد. ریاحی، همان منبع، ص326
6. ریاحی، همان منبع ، ص409 و410
7. شهریار ضرغام، گزارشهای تلگرافی، ص2
8. ریاحی، همان منبع ، ص420
9. او از طرفداران مشروطه در خوی بود. بعد از فتح خوی، حیدر خان امیرتومان را در خانه پناه داد و سرانجام جان خویش را بر سر این كار نهاد. چه بعد از فهمیدن اینكه مجاهدان از كمك او به حیدرخان آگاه شده اند، زهر خورد و خود را كشت.
10. ریاحی، همان منبع، ص465
11. به نام خسروی كرمانشاهی شاعر و نویسنده ف. 1338ق كه دایی رشید یاسمی عضو كمیسیون انتخاب نام مدارس بوده است!
12. ریاحی، همان منبع ، ص465
13. بهروز نصیری، خوی در گذر زمان، ص57
14. همان، ص58
15. دبستان پسرانه فردوسی شوونه (شهانق) چهار كلاسه بوده و با توجه به تاریخ حك شده بر مهر روی كارنامه جناب كریم زاده در ص 204 كتاب یادواره شهر خوی تاریخ تاسیس آن 1304ش میباشد. این مدرسه هم اكنون نیز با نام شیخ صدوق و البته با تغییر مكان پابرجاست و نگارنده این سطور نیز پنج سال دوره ابتدایی را در آن گذراندهام.
16. در حال حاضر مدرسهای با این نام وجود ندارد.
17. كریم زاده، یادواره شهر خوی، ص 35
18. سید احمد كسروی، تاریخ مشروطه، ص 873 به نقل از ریاحی، همان منبع، ص 464 ـ لازم به توضیح اینكه خوی در شب 13 ذیقعده 1326 ( 17 آذر 1287) به دست مشروطه خواهان فتح شده بود.
19. ریاحی، همان منبع، ص 464
20. نصیری، خوی در گذر زمان، ص 57
21. نصیری، خوی در گذر زمان، ص58 پاورقی
منابع :
1ـ محمدعلی كریم زاده تبریزی خویی، یادواره شهر خوی، لندن مهر 1381
2ـ دكتر محمدامین ریاحی، تاریخ خوی، انتشارات توس، تهران 1372
3ـ فیروز منصوری، مطالعاتی درباره تاریخ، زبان و فرهنگ آذربایجان، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، تهران 1379
4ـ بهروز نصیری، خوی در گذر زمان، انتشارات قاراقوش، خوی، 1381
5ـ بهروز نصیری و زهرا عاشرزاده، فرهنگ نام آوران خوی، انتشارات قاراقوش، خوی، 1382
6ـ شهریار ضرغام، گزارشهای تلگرافی آخرین سالهای عصر ناصرالدین شاه 1313ـ 1309 ، تهران، زمستان 1369
7ـ مهدی آغاسی، تاریخ خوی، مؤسسه تاریخ و فرهنگ ایران، تبریز، 1350
8ـ علی صدرایی خویی، سیمای خوی، مركز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1373
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن