صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 13 , از مجموع 13

موضوع: حادثه عاشورا در گذر تاریخ

  1. #11
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    چكيده ديدگاه ها
    پس از آن چه بيان شد، در نتيجه گيرى از كلمات آنان بايد گفت:

    يكم. حكومت يزيد، شرعى و الهى بوده است;

    دوم. ناسزا گفتن به معاويه نارواست.
    ابن خلدون در اين زمينه مى نويسد:
    إيّاك أن تظنّ بمعاوية رضى اللّه عنه فإنّه أعدل من ذلك وأفضل;1
    از گمان ناشايست نسبت به معاويه بپرهيزيد، همانا عدالت او بيشتر از اين حرف ها و مرتبه اش بالاتر است.

    سوم. هر گونه خدشه به حاكميت يزيد، خدشه اى به معاويه و صحابه و در رأس آنان «شيخ الصحابه عبداللّه بن عمر» است; فردى كه بُخارى در روايتى بيعتش را با يزيد نقل نموده است و هر طعن و خدشه اى به صحابه مساوى با كفر است(!)

    چهارم. سيّدالشهداء عليه السلام عليه حكومت حقّ قيام و خروج نموده و او خارجى است(!)

    پنجم. همه كسانى كه در ماجراى شهادت سيّدالشهداء عليه السلام شركت نموده اند، بنا به فرمان رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله بوده و در راستاى پيروى و اطاعت از پيامبر اين كار را انجام داده اند(!) ـ پناه مى بريم به خداوند متعال از اين كلماتى كه گفتن و نوشتنش دشوار است ـ
    چون سيّدالشهداء عليه السلام بر حكومت حقه يزيد قيام كرده، پس واجب القتل است(!) از طرفى نه تنها قاتلان او گناه نكرده اند; بلكه به دستور پيامبر عمل كرده و مستحق اجر و ثواب نيز هستند(!)


    آرى، آنان در پى چنين اعتقادى ما را خطاب و سرزنش مى كنند و مى گويند:

    چرا بر كسى كه قتل او واجب و به حق بوده، اقامه عزا مى كنيد و در ايّام عاشورا براى او مجلس سوگوارى بر پا مى كنيد؟
    پس ما با شما مبارزه مى كنيم و اين مراسم را از بين مى بريم و حتى اگر بتوانيم شما اقامه كنندگان عزا بر حسين بن على عليهما السلام را هم نابود مى كنيم.



    1 . مقدمه ابن خلدون: 207.


    _________________
    پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مَثَلُ أهلِ بَیتی کَمَثَلِ سَفینَهِ نوحٍ مَن رَکِبَها فَقَد نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها فَقَد هَلَک
    اهل بیت من چون کشتی نوح‌اند؛ هر که بر آن نشیند نجات یابد و آنکه از آن تخلف کند هلاک گردد (عیون الاخبار،ج 1،ص211)

  2. #12
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    «» چرايى مبارزه با حادثه عاشورا

    عزادارى شعارى است كه تير آن معاويه را هدف قرار مى دهد.
    اگر از امام حسين عليه السلام دم بزنيم، سرانجام به طعن معاويه مى انجامد. پس بايد با عزادارى مبارزه كنند و از مراسم عاشورا جلوگيرى كنند تا به صحابه اى كه همراه معاويه و يزيد بودند و با يزيد دست بيعت داده اند، خدشه اى وارد نشود.


    _________________
    پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مَثَلُ أهلِ بَیتی کَمَثَلِ سَفینَهِ نوحٍ مَن رَکِبَها فَقَد نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها فَقَد هَلَک
    اهل بیت من چون کشتی نوح‌اند؛ هر که بر آن نشیند نجات یابد و آنکه از آن تخلف کند هلاک گردد (عیون الاخبار،ج 1،ص211)

  3. #13
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    «» ديدگاه عبدالمغيث حنبلى بغدادى

    فرد ديگرى كه درباره حادثه عاشورا اظهار نظر كرده، عبدالمغيث بن زهير حنبلى بغدادى درگذشته سال 583 هجرى است. سيره نويسان اهل سنّت در شرح حال او مى نويسند:

    كان إماماً حافظاً محدّثاً زاهداً صالحاً متديّناً صدوقاً، ثقةً ورعاً أميناً حسن الطريقة جميل السيرة حميد الأخلاق مجتهداً في اتّباع السنّة;1
    او پيشوا، حافظ، محدّث، دنيا گريز، صالح، متدّين، بسيار راست گو، پرهيزگار، مطمئن و امين، داراى رفتار نيكو، يگانه در اخلاق و كوشا در تبعيت و پيروى از سنّت پيامبر بود.


    با اين همه اوصاف و القاب و مقام بلندى كه نزد اهل سنّت دارد، كتابى در فضايل و مناقب يزيد بن معاويه تأليف كرده است.
    او از پيامبر در مدح معاويه چنين نقل مى كند كه فرمود:

    اللهم اجعله هادياً واهد به;2
    خدايا! معاويه را هدايت گر قرار ده و به مردم توفيق ده تا به واسطه معاويه هدايت شوند.


    پس به مقتضاى اين حديث ما بايد ولايت فرزند معاويه را بپذيريم; چرا كه در ادامه مى گويد:

    ومن هو هاد لا يجوز أن يطعن عليه فيما اختاره من ولاية يزيد;3

    كسى كه خودش هدايت گر است، جايز نيست كسى عليه او طعن و خدشه اى بزند و بگويد: چرا معاويه يزيد را جانشين خود نموده است... .


    وى در ادامه مى افزايد:
    ولاية يزيد ثبتت برضى الجميع...;4
    ولايت يزيد با پذيرش همگان به اثبات رسيد... .



    خلاصه چينش مبانى علماى متعصّب اهل سنّت در يك جمله چنين است: به مقتضاى احاديثى كه از پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله مبنى بر واجب بودن پيروى از خلفا و اميران رسيده، مى توان گفت: حسين بن على طغيان گر است(!)

    آرى، همانا خواندن و نوشتن چنين سخنانى قلب آكنده از محبّت حضرت سيّدالشهداء عليه السلام را دچار غم و پريشانى مى كند و اگر دفاع از مذهب و مكتب اهل بيت عليهم السلام وظيفه ما نبود، هرگز چنين كلماتى را نقل نمى كرديم.
    آن گاه عبدالمغيث حنبلى بغدادى در پاسخ اشكالات بر يزيد مى نويسد: «به احترام پدرش نبايد چيزى به يزيد گفت».

    آرى، نگوييد يزيد شرب خمر مى كرد...;
    نگوييد يزيد بن معاويه با زن هاى مَحرمِ خويش نكاح مى كرد...;
    كسى حقيقتى از كردارهاى يزيد را به گوش ديگران نرساند...;
    چرا بايد چيزى نگفت؟

    چون به احترام پدر يزيد بايد سكوت كرد(!)



    اين مطالب در كتابى يافت مى شود كه آن حنبلى بغدادى در پوشاندن و مخفى نمودن حقايق تاريخى نوشته است.
    ولى هرگز حقايق مخفى نمى ماند و حتّى گاهى اين حقايق بر قلم عالمان و دانشمندان خودشان جارى مى شود و منشأ و دليلى مى گردد كه برخى از عالمان عامه از يزيد و اعمال ناشايست او دفاع كنند و آن گاه ديگر عالمان در اين باره سخن هايى بگويند و بنويسند.

    در ردّ كتاب عبدالمغيث حنبلى، عالمى به نام ابوالفرج ابن جوزى حنبلى كتابى تأليف نموده است. او معاصر با عبدالمغيث است و در سال 597 درگذشته است.
    البته كتاب عبدالمغيث كه در دفاع از يزيد و بيان فضايل او بوده، به دست ما نرسيده، ولى ردّ آن كتاب به قلم ابن جوزى به دست ما رسيده است.
    بزرگانى از اهل سنّت مانند ذهبى، ابن كثير دمشقى و ديگران تصريح مى كنند كه اى كاش عبدالمغيث چنين كتابى نمى نوشت.5

    حال اگر از خود اين شخص يعنى عبدالمغيث ابن زهير حنبلى سؤال شود كه به چه دليل شما و امثال شما از يزيد بن معاويه دفاع مى كنيد، در جواب مى گويد:

    إنّما قصدتُ كفَّ الألسنة عن لعن الخلفاء وإلاّ فلو فتحنا هذا الباب لكان خليفة الوقت أحق باللعن;6

    فقط به اين جهت از يزيد دفاع كردم تا با اين كار لعن خلفا را از سر زبان ها قطع كنم، وگرنه اگر از لعن خلفا جلوگيرى نكنيم و اجازه چنين كارى را بدهيم، همين خليفه زمان خودمان به لعن سزاوارتر است.



    آرى، آنان بايد كارى كنند كه خلفا مورد لعن قرار نگيرند.

    تا كنون سخن از جلوگيرى لعن يزيد به جهت معاويه و عبداللّه بن عمر بود، امّا حالا سخن از خلفا به ميان آمد. پس به تدريج راز مبارزه با شعائر حسينى و عزادارى حضرت سيّدالشهداء عليه السلام روشن مى شود.
    از طرفى، علّت تلاش و همّت استوار شيعيان در برپايى عزاى سيّدالشهداء عليه السلام معلوم مى شود.
    در عين حال، به حق خودشان سوگند كه با اين همه شكوه در برگزارى مراسم عزا و سوگوارى حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السلام هنوز حق آن حضرت را ادا نكرده ايم و در اين مسئله بده كاريم!


    1 . شذرات الذهب: 4 / 275.
    2 . الردّ على المتعصّب العنيد: 75.
    3 . الردّ على المتعصّب العنيد: 75.
    4 . همان: 77.
    5 . سير اعلام النبلاء: 21 / 160.
    6 . ر.ك همان: 161.


    _________________
    پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مَثَلُ أهلِ بَیتی کَمَثَلِ سَفینَهِ نوحٍ مَن رَکِبَها فَقَد نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها فَقَد هَلَک
    اهل بیت من چون کشتی نوح‌اند؛ هر که بر آن نشیند نجات یابد و آنکه از آن تخلف کند هلاک گردد (عیون الاخبار،ج 1،ص211)

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •