-
کاربر سایت
فرناندو پسوا
فرناندو آنتونیو نگورا د سیبرا پسوآ مقلب به فرناندو پسوا درژوئن ۱۸۸۸ در لیسبون پرتغال به دنیا آمد. فرناندو پسوا در سیام نوامبر ۱۹۳۵ به سبب بیماری کبدی (گونهای قولنج کبد) درگذشت. وی تا هنگام مرگ، کمابیش ناشناخته ماند ولی اکنون نویسندهٔ بحثبرانگیر جهان و یکی از چهرههای درخشان ادبیات مدرن به شمار میرود.
پدرش، منتقد موسیقی و مادرش زنی دانش آموخته از «آزورن» (Azoren) بود. پسوآ پس از مرگ پدر (۱۸۹۳)ده سال (۱۸۹۵- ۱۹۰۵) را در «دوربان» (Durban) افریقای جنوبی گذراند؛ زیرا مادرش با مشاوری پرتغالی ازدواج کرده بود و به این دلیل به آنجا رفتند. در این زمان، زبان انگلیسی را آموخت و با اندیشهٔ روشنفکری آشنا شد. در سال ۱۹۰۶ به لیسابون بازگشت و میخواست در رشتهٔ ادبیات به کسب دانش بپردازد، ولی پس از یک سال اندیشهٔ آن را از سر بیرون کرد. در سال ۱۹۰۷ در فکر پایهگذاری چاپخانه فرو رفت و پس از چند ماه ورشکست شد. وی در سال ۱۹۰۸ نمایندگی شرکتهای تجاری را پذیرفت و تا پایان زندگی همین پیشه را ادامه داد.
فرناندو پسوآ دچار بیماری «چندشخصیتی» (multiple personality) بود. این بیماری، گونهای آشفتگی روانی است که در اثر تنش (tension) یا فشارهای ناشی از برآورده نشدن نیازهای روحی- جسمی (به سبب عملکرد عوامل برونی یا درونی) پدید میآید و گونهای از بیماری کلی «رواننژندی» (نوروتیک) به شمار میرود. در این بیماری، فرد دارای چند شخصیت به کلی «دیگرگون» است که چه بسا در تضاد با یکدیگر باشند. سنگینی این بیماری چنان بود که او همزادهای خود را «نامگذاری» و برای آنها مدرک تحصیلی و پیشه و حتی سلیقه و فرم و مفهومی که سروده را در بر میگرفت، برگزید.
کتاب دلواپسی که پسوا بیش از بیست سال زمان برای نوشتن آن سپری کرد، سندی فراموش نشدنی از اندوه هستی گرایانهٔ اوست. این کتاب به اموری چون پیدایش انسان، مفهوم زندگی و اسرار من ِ خویش میپردازد. پس از پیدا کردن دوبارهٔ دست نوشتههای پسوا در سال ۱۹۸۲، جهانیان بیدرنگ به شایستگیهای ستودنی وی پی بردند و دریافتند که او همزمان بزرگترین نویسندهٔ قرن پرتغال، نخستین پایهگذار مدرنیسم در کشورش و نخستین بانی پست مدرنیسم در جهان بودهاست. فرناندو پسوا به شدت تحت تأثیر ژرفاندیشی و جهاننگری «خیام» بوده و هرجا که فرصتی یافته، لب به ستایش وی گشودهاست. کتاب دلواپسی نیز به گونهای با اندیشهٔ خیام گره خوردهاست. پسوا در زمینهٔ سرایندگی، غولی است که شانه به شانه ریلکه میساید و بنا به گفتهٔ خرده گیران اروپایی، چیزی از سرودهها و نثر شکسپیر و قدرت بیان او کم و کسر ندارد.
-
کاربر روبرو از پست مفید *حنا* سپاس کرده است .
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن