ايمانوئل کانت، سال 1724 در کونیگسبرگ آلمان متولد شد.وی فیلسوف آلمانی و از مهم‌ترین اندیشمندان و متفکرین تاریخ می باشد.وی در 12 فوریه 1804 میلادی درگذشت. در مراسم تشییع جنازه او، مردم از شهرهای مختلف آلمان گرد آمدند تا به استادی بزرگ ادای دین نمایند.

او هیچ گاه ازدواج نکرد و به مسافرتی هم نرفت. کانت در بیست و سه سالگی پس از پایان تحصیلات مقدماتی به مدت نه سال به تدریس خصوصی و مطالعه علوم به طور شخصی پرداخت .او در سی و دو سالگی تدریس رسمی خود را آغاز کرد .وظایفش به عنوان مدرس دانشگاه ایجاب می‌کرد که همه بخش های فلسفه را درس دهد و سالهای متمادی توان فکری خود را مصروف تدریس، انتشار کتابهای مختلف و مقالات کرد.
حدود ده سال را صرف کوشش در متافیزیک مانند تلاشهایی برای اثبات خدا کرد پس این مدت تحت تاثیر هیوم به تعبیر خودش از خواب دگماتیستی (جزم اندیشی) بیدارشد . و متافیزیک را رها کرد و به نقد آن پرداخت . اما این چرخش 180 درجه ای او در متافیزیک و عقل نظری تاثیری در زندگی و عقاید زندگی روزمره اش نداشت . برای مثال کانت بعد از این بیداری از خواب دگماتیستی هرگونه تلاش برای اثبات یا رد خدا را به شیوه عقلی (عقل نظری) مردود شمرد . ولی با اینحال او به پندار خدا وفادار ماند . زیرا او وجود خدا را از دیدگاه عقل عملی مثلا به عنوان پایه ای برای امکان اخلاقیات لازم می دانست .
مهمترین ثمره فلسفه نقادانه که در واقع شاهکار فلسفی او محسوب می شود کتاب نقد عقل محض می باشد که او در پنجاه و هفت سالگی نگاشته است .

کتابهای ایمانوئل كانت:
نقد عقل محض،نقد عقل عملی ، نقد قوه حکم ، مابعدالطبیعهٔ اخلاق و ...