ادامه ...
3 ـ مسايل تاكتيكى:
الف ـ سرپيچى از اوامر فرماندهى : تيراندازان مسلمان در مخالفت با فرمان پيامبر(ص ) و عقب نـشـيـنـى از مـواضـع اصلى شان
ـ براى جمع غنايم ـ مرتكب خطا شدند و چنانچه عقب نشينى آنها نـبـود، نـه خـالد بـن وليد مى توانست كه عقبه آنان را مورد حمله
قرار دهد و نه قريش قادر به محاصره آنها بودند.
سـرپـيـچـى از اوامر فرماندهى در جنگ احد درس خوبى براى پيامد نافرمانى است ؛ و نتايجى كه در اين جنگ به بار آمد، كافى است
به مردم درسى بدهد كه هرگز مانند آن را تكرار نكنند.
ب ـ خـوددارى از تـعـقـيـب دشـمـن : پـس از تـهـاجـم مـوفـقـيـت آمـيـز بـه مـنـظـور نـابـودى كامل دشمن ، بايد او را به شدت مورد
تعقيب قرار داد .
در مـرحـله نـخست جنگ احد، پس از آنكه مشركان از مواضع خود گريختند و از لشكرگاه شان دور شدند، مسلمانان ، زنان ، چارپايان و
شترانشان را در محاصره گرفتند، اما مرتكب اشتباه شدند و آنـهـا را تـعـقـيـب نـكـردنـد. چـنـانـچـه مـسـلمـانـان سـپـاه شـرك را دسـت
كـم ده مـيـل تـعـقـيـب مـى كـردنـد، بـر آنـهـا زيان سنگينى وارد مى آمد و نتيجه جنگ [كاملاً] به سود سپاه اسلامى پايان مى يافت :
ج ـ شـيـوه جـنگ : جنگ ميان طرفين به شيوه صف انجام گرديد؛ و مشركان بدين وسيله توانستند، تسلط بر ميدان جنگ را بهتر از
شيوه جنگ و گريز حفظ كنند.
4 ـ مسايل تداركاتى:
الف ـ تـداركـات و نـقـليه : مشركان از نظر تداركات ، آذوقه ، تسليحات و نقليه نيروهايشان نـسـبـت بـه مـسلمانان از برترى محسوسى
برخوردار بودند و اين امر در پايان يافتن جنگ به سود آنها تاءثير بسزايى داشت .
ب ـ خاكسپارى جنازه ها: مشركان كشته هاى خود را به خاك سپردند و شهيدان اسلام را رها كردند. تـازه بـه ايـن هـم بـسـنده نكرده
آنان را به زشت ترين گونه اى مثله كردند. هند، دختر عُتبه و زنان همراهش به جان شهيدان افتاده آنان را مثله مى كردند و گوش و
دماغشان را مى بريدند... .
ـــــــــ پي نوشت ـــــــــــــ
كتاب « شيوه فرماندهى پيامبر(ص ) » تاليف شيث محمود و ترجمه بينش عبدالحسين .