چرا افسردگی می تواند به اعتیاد بینجامد؟
برخی از مردم برای رفع عوارض و نشانه های افسردگی به استفاده از داروهای غیرمجاز روی می آورند. پزشكان به این پدیده «خود درمانگری» می گویند. اثرات دارو می تواند موقتاً احساس غمگینی، گناه یا بی ارزش بودن را كاهش دهد. اما هنگامی كه اثر آنها از بین رفت، احساسات بد دوباره باز خواهند گشت. این چرخه می تواند به استفاده مداوم و نهایتاً معتاد شدن بینجامد. پیامدهای افسردگی نیز می تواند شخص را به سوی اعتیاد سوق دهد. افراد افسرده معمولاً از ارتباطات اجتماعی كناره می گیرند و حتی ممكن است در حفظ شغل خود نیز مشكل پیدا كنند. آنان در بیشتر اوقات گوشه گیر و تنها هستند و بدون داشتن یك شبكه اجتماعی پشتیبان، برای آسایش و راحتی به دارو متوسل می شوند. برای این گونه افراد، وقت گذرانی با كسانی كه آنان نیز سوء مصرف دارو دارند راحت تر و آسان تر است؛ زیرا انتظارات اجتماعی از آنان كمتر است.
حتی برای كسانی كه از دارو برای خود درمانگری استفاده نمی كنند و ارتباطات اجتماعی شان را از دست نداده اند، افسردگی احتمال خطر ابتلا به اعتیاد را افزایش می دهد. بسیاری از پزشكان گمان می كنند كه همان چیزهایی كه فرد را در مقابل افسردگی آسیب پذیر كرده است، آنان را بیشتر در معرض سوء مصرف دارو قرار می دهد. كسانی كه افسردگی ندارند، می توانند داروی غیرمجاز مصرف كنند بدون آنكه با مشكلات بلند مدتی رو به رو گردند، اما انجام همین كارها برای كسانی كه افسردگی دارند، به احتمال زیاد به اعتیاد آنان منجر می شود.
چه موقع اعتیاد به افسردگی می انجامد؟
نشانه های اعتیاد و افسردگی ممكن است بسیار شبیه هم باشند. هنگامی كه افسردگی به طور مستقیم به سوء مصرف دارو ارتباط داشته باشد و به طور مستقل وجود نداشته باشد، «تشخیص دوگانه» در نظر گرفته نمی شود بلكه به عنوان پیامد اعتیاد محسوب می گردد. برای مثال، چند مشكل روانی مستقیماً به كوكائین ارتباط دارند. سوء مصرف كوكائین می تواند به توهم، اضطراب، مشكل خواب، مشكل در روابط جنسی و یك نوع اختلال در خلق و خو كه شامل افسردگی است، منجر گردد. اما پس از آنكه فرد مصرف كوكائین را قطع كند، مشكلات روانی عموماً بهتر می شوند. آمفتامین ها و داروهای تنفسی، همگی دارای اثرات مشابهی با كوكائین هستند. درمان
هنگامی كه فرد هم اعتیاد و هم افسردگی داشته باشد، یكی از نخستین گامهای درمان، دریافتن این نكته است كه كدامیك از آنها اول به وجود آمده اند. این اطلاع می تواند از پرونده بیمار و تاریخچه مشكلات او به دست آید. بیمار شاید بتواند احساس افسردگی را كه پیش از معتاد شدن داشته است، تشریح كند و یا ممكن است به توصیف خود درمانگری با دارو بپردازد. گاهی اوقات لازم است كه ابتدا به فرد كمك شود تا مصرف دارو را كنار بگذارد و سپس برای افسردگی مورد ارزیابی قرار گیرد.
اگر معلوم باشد كه افسردگی، پیامد اعتیاد بوده است، درمان اعتیاد معمولاً تنها كاری است كه باید انجام شود. اگر افسردگی به عنوان یك مسأله جداگانه هم مطرح باشد البته باید به آن نیز پرداخت. در این حالت درمان از طریق مشاوره های تخصصی و داروهای ضدافسردگی صورت می گیرد .