رخاشگری، افسردگی، کج فهمی، لجبازی، تخریب سیستم عصبی و فکری در بیشتر مواقع نتیجه نگاه کردن بیش از حد کودکان به فیلم های تلویزیون است. کارشناسان معتقدند که نگاه کردن طولانی کودکان به تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای افق فکری آنها را محدود می کند و بر عملکرد کلامی آنان نیز تأثیر می گذارد. روانشناسان می گویند در جامعه هایی که زمینه فقر و بیکاری بیشتر باشد، فیلم ها و سریال هایی رواج پیدا می کند که دارای مضامین خشونت و زورگویی است. این امر نیز به نوبه خود باعث افزایش خشونت و پرخاشگری در جامعه می شود که بیشترین آسیب و خسارت آن متوجه کودکان و نوجوانان آن جامعه است. دیدن فیلم های خشن، ترس و اضطراب را در کودک افزایش می دهد. در این میان تماشای فیلم ها و سریال های خشن برای پسران جذابیت ویژه ای دارد چرا که شخصیت های این قبیل فیلم ها اغلب مردان هستند. کودکان هر فیلمی را که می بینند، الگو قرار می دهند. یادگیری آنها براساس دیده ها و شنیده هااست و دیدن صحنه های خشن و رفتارهای پرخاشگرانه باعث اضطراب ، ترس و بروز رفتارهای خشن در آنان می شود. خشونت در سریال ها و فیلم ها حتی بر روی کودکان آرام نیز تأثیرگذار است و آنها رادچار هیجان های کاذب می کند. هنگامی که کودک تحت تأثیر فیلمی قرار می گیرد، در خیال پردازی های خود نسبت به شخصیت های آن احساس نزدیکی می کندو آنها را الگوی خود قرار می دهد. بازی های رایانه ای خشن از دیگر علایق کودکان در سالهای اخیر است ، آنها در این بازی ها نقشی را بر عهده می گیرند و فعالانه وارد عمل می شوند. در این زمینه ، حس گیری بعضی از کودکان آنقدر قوی است که آنچه را که در فیلم ها و بازی های رایانه ای دیده اند، روی خواهر و برادر خود و همکلاسی هایشان پیاده می کنند. کودکان پرتحرک بهترین روش تخلیه انرژی خود را در زد و خوردی می بینند که از فیلم ها یاد گرفته اند. در این نوع فیلم ها، عواطف انسانی و خانوادگی نقشی ندارد و همه چیز قربانی خشونت و زورگویی می شود. متأسفانه ، باید اظهار داشت که استفاده از امکانات تصویری مانند تلویزیون و رایانه در اغلب خانواده ها بدون نظارت والدین انجام می گیرد.
احساس ناامنی با دیدن یک فیلم!
فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی پیام های مثبت و منفی بسیاری را به بینندگان منتقل می کنند. در این میان، پیام های منفی بر روی افراد حساس تأثیر بیشتری دارد.
افراد خیال پرداز با همذات پنداری با شخصیت های داستانی و با تصویرسازی و فرضیه سازی در مورد خود و اطرافیان شان به ترس ها و نگرانی ها خود دامن زده و در نتیجه اضطراب زیادی را از این طریق تجربه می کنند.
همچنین برخی از سریال های بی پیام تلویزیونی بلاتکلیفی، انتظار و سردرگمی را در مخاطب القا می کنند. خانواده ها بر روی فیلمهای کودکان نظارت کنند خانواده ها و برنامه ریزان شبکه های تلویزیونی نقشی اساسی در برنامه ریزی اوقات فراغت کودکان دارند. در این که تلویزیون برنامه های مفید فراوانی چه برای بزرگسالان و چه برای کودکان پخش می کند، حرفی نیست، اما درک این مسأله برای برنامه ریزان شبکه ها در زمان بندی برنامه ها بسیار با ارزش است؛ زیرا تماشای فیلم هایی که افراد را عصبی، هیجانی، غمگین، وحشتزده می کند، در درازمدت اثرات جبران ناپذیری را برآن ها به ویژه کودکان و نوجوانان برجای خواهدگذاشت.
مسأله مهم تر خود خانواده ها هستند که برای فرزندانشان برنامه ریزی مدونی ندارند که کودکانشان چه وقت بازی کنند، چه وقت تکالیف مدرسه را انجام دهند و در چه زمانی به تماشای تلویزیون و یا انجام فعالیت های موردعلاقه خود بپردازند.
وحشت خواب و کابوس های شبانه نتیجه فیلم های خشن آیا کودکان شما تاکنون دچار کابوس شده اند؟ چه خواب های آشفته یا کابوس های شبانه ای باعث وحشت کودکانتان شده است؟
وحشت خواب چطور؟ بسیاری از کودکانی که دچار کابوس و یا وحشت خواب می شوند، مایل نیستند درباره آن صحبت کنند.
کابوس درخواب در سنین ۶-۵ سالگی اتفاق می افتد که نتیجه اختلال اضطراب در خواب است .
مرحله رؤیا! کابوس درخواب ناشی از ترس، اضطراب، ناراحتی و نگرانی هایی است که درطول روز برای کودک رخ می دهد و شب خود را در قالب کابوس نشان می دهد.
اما وحشت خواب که آن هم ریشه در نگرانی های روزمره دارد، زمینه خانوادگی دارد و در دوره خواب عمیق که رؤیا ندارد (nonrem) اتفاق می افتد. کودک بیدارمی شود ، می نشیند و جیغ می کشد. او وحشتزده و گیج و منگ است.
اطرافیان را نمی شناسد و خواب خود را نیز به یاد ندارد. در این حال، ضربان قلب و تعداد تنفس کودک به طور قابل ملاحظه ای بالا می رود و پس از چند دقیقه آرام گرفته، دوباره به خواب می رود.اضطراب و ترس در خواب نشأت گرفته و دنباله اضطراب های روزانه است که می تواند مربوط به رفتار اطرافیان مانند دعواهای پدر و مادر و یا خواهر و برادر، زدوخورد، تنبیه، تحقیر، تهدید، تماشای فیلم های خشن و ترسناک یا غم انگیز باشد. پیش گیری بهتر از درمان است اثرات روانی برخی از برنامه های تلویزیونی همانند سمی است که همه روزه به مقدار بسیار کمی از طریق غذا، آب و یا داروها وارد بدن افراد می شود. این مقدار کم و ناچیز به هیچ وجه سلامت را به خطر نمی اندازد، اما در درازمدت فرد را به طور کامل مسموم کرده، اثرات جانبی ناشی از آن، کل سیستم بدن وی را دستخوش یک بیماری لاعلاج و مهلک می سازد! هدف ما از بررسی این مسائل، نقد فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی نیست، بلکه هشداری است برای پیشگیری و پیش بینی و برنامه ریزی. آنچه مسلم است محیط زندگی، جامعه و فضا را در جهان امروز و دنیای واقعی نمی توان کاملاً پاستوریزه و پاک نگاه داشت! و «مدینه فاضله» آرزویی بیش نیست که با واقعیت های دنیای امروز فاصله دارد! اما آنچه مهم است پخش زمان برنامه ها و برنامه سازی است که اهمیت دارد.
چقدر خوب است که در ساعت های پایانی شب، برنامه های شاد و تفریحی متنوع و متعددی در همه شبکه ها داشته باشیم. به هرحال، شاید بتوان گفت که برخی از برنامه های تلویزیون نیازمند یک بازنگری در انتخاب سوژه ها و پیامدهای ناشی از تماشای آن ها و ساعت و زمان پخش این برنامه ها است.
بزرگنمایی، احساس ناامنی را شدت می بخشد و ممکن است به مرور زمان در کودکان سبب کابوس ها و خواب های آشفته، شب ادراری، ناخن جویدن، خشونت و پرخاشگری مزمن گردد.
از آنجا که تماشای برنامه های تلویزیونی بهترین و بیشترین سرگرمی خانواده ها است لازم است دست اندرکاران و برنامه ریزان این رسانه همگانی باید از راهنمایی روان شناسان، جامعه شناسان، استادان دانشگاه و کارشناسان تعلیم و تربیت در جهت شناسایی سوژه های موردنیاز جامعه بهره مند شوند و درصدد تهیه و پخش برنامه هایی متناسب برای همه گروه های سنی برآیند. کودکان و نوجوانان را نیز به عنوان بیننده برنامه بزرگسالان مدنظر قراردهند.
خانواده ها نیز دراین باره باید برنامه ریزی مناسبی متناسب با سن و درک کودکانشان داشته باشند و خودشان نیز در کنار بچه ها به تماشای برنامه ها بنشینند و یا از دور نظارت داشته باشند و در مواقع ضروری توضیحاتی درمورد رویدادها و شخصیت های ترسناک فیلم ها و سریال ها به کودکانشان بدهند تا بتوانند به خوبی ترس را از کودک دور کنند.