نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: مصاحبه احسان علیخان با دکتر عصام العماد ( برنامه ماه عسل )

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    Smile مصاحبه احسان علیخان با دکتر عصام العماد ( برنامه ماه عسل )

    آقای احسان علی خانی آن کسی که در مقابل شما نشسته (دکتر عصام
    العماد ) که یک روز در مقابل صاحب این شب (شهادت امام علی)
    قد علم میکرد .
    تو سخنان ونوشته ومقاله در سایتها مختلف دنیا ودر مجله های مختلف
    اما این موقع که شما دعوتش کردی در این برنامه با وجود اینکه زیاد
    علاقه به اشتهار نداشت گفت شاید امیر المؤمنین صاحب این شب (شب
    شهادت امام علی) قسمتم کرده بعد از آن همه کار که علیهش کردم

    حاله که عاشقش شدم حاله که شناختمش بیام وجلوی دوربین به همه
    اعلام کنم که عشق به أمیر المؤمنین علی سلام الله علیه عشق به همه
    خوبیها ست .


    احسان علی خانی : امروزه ماه عسل یک مقدار متفاوت باشد
    باتوقع همه عاشقان وشفتگان امیر المؤمنین که دراین شب توقع دارند
    این مهمان که خیلی عزیزه وخیلی تلاش کردم برای اینکه دعوت
    ما را پبذیرد در برنامه حضور پیدا کند .
    شما زمانی دشمن حضرت علی سلام الله علیه بودی درست است ؟

    دکتر عصام العماد : بله .

    احسان علی خانی : چه زمانی ؟

    دکتر عصام العماد : زمانی که در دانشگاه عربستان سعودی در ریاض درس می خواندم تاسفانه کتابهای متعدد بر علیه امام علی نوشته شده بود به عنوان مقطع فوق لیسانس ومقطع دکتوری وهمه این کتابهای از کتاب ابن تیمیه (منهاج السنه النبویه فی نقض
    کلام الشیعه) الگو گرفتند چون هر کس این کتاب می خواند از امام علی متنفر خواهد شد در این زمان بنده زیر تاثیر این
    کتاب قرار واقع شدم وبعد از خواندن
    کتاب ابن تیمیه خودم سخنرانیهای متعدد بر علیه امام علی
    می گفتم مخصوصا درشبهای قدر ماه رمضان مانند امشب
    وتاسفانه این جلسات تا امروز منعقد میشوند وتاسفانه
    به نام اسلام کتب در مطاعن امام علی نوشته می شوند .

    احسان علی خانی : آدابی که در خیلی در شبهای قدر وارد
    این که راجع به علم دین باهم حرف بزنیم حتی بسیار بسیار
    پر رنگتر از بعض از دعاها . وشما شبهای قدر مذاکره علم ودین
    که یکی از دستورات بسیار زیبا اسلام برای شبهای قدر راجع به
    دشمنی با حضرت امیر المؤمنین باهم دیگر بحث می کردید .
    خوب می فرمودی .

    دکتر عصام العماد : در همین زمان واقعا متاسفانه و صد
    افسوس تهمتهای متعدد به امام علی نسبت می دادیم ومعذرت از
    خود امیر المؤمنین می خواستم .
    شما می دانی که در طول تاریخ ودر امتداد چهارده قرن دشمنان
    امام علی زیاد بودند ودر همین مدت صدهای تهمت به امام علی
    زدند وحتی هنگام که عمر بن عبد العزیز مساله لعنت به امام علی
    از لحاظ قانونی منع کرد ولی واقعا این منع یک دستور دولتی بود
    واین دستور مانند بقیه دستورهای دولتی که ممکن به آن عمل کنند
    وممکن به آن عمل نه کنند.

    احسان علی خانی : می خواستم از شما سؤالی می پرسم کدام
    قسمت از زندگی حضرت امیر المؤمنین علی سلام الله علیه که
    می تواند دست آویز دشمنی با ایشان باشد این موقع که شما دشمنی
    می کردید وسخنرانی می کردید مطلب می نوشتید با دوستانتان جمع
    بودی در شبهای قدر جلسه می گذاشتید راجع به علی این داستان کدام
    قسمت از زندگی حضرت علی سلام الله علیه که می شود به آن
    خرده گرفت می شود به آن ایراد گرفت می شود به آن انتقاد کرد
    واینقدر عیار دارد که با آن دشمنی کرد کدام قسمت زمان که شما
    این کار می کردید .

    دکتر عصام العماد : دشمنی به امام علی از اینجا شروع شد
    از روزی که پیامبر اسلام رحلت فرمودند وخلافت به دست غیر علی
    افتاده بود از همین روز ظلم در حق علی شروع شد . ودر زمان
    دولت اموی هر چه پیامبر در فضیلت امام علی احادیث گفته
    بود به جای همین احادیث چند تا حدیث دروغین در فضیلت سه
    خلیفه ایجاد کردند واین سه خلیفه اول جایگزین وجانشین
    امام علی کردند وانصافا دولت اموی در صنعت جانشین وبدل سازی هنر مند بوده . وبه علت کار دولت اموی ما در این زمان
    اعتقاد داشتیم که سه خلیفه اول صد برابر از امام علی بهترند
    ومقدسترند از هر لحاظ وهنگام که در تاریخ وکتب حدیث
    وهابیان وسنیان می خواندیم که امام علی سلام الله علیه به خلیفه
    اول بیعت نکرده وسنت دو خلیفه اول قبول نکرده وکاملا مخالف
    سنت خلیفه سوم بوده نسبت به امام علی کدورت پیدا کردیم وبرای
    ما همیشه این سؤال مطرح بوده چتور علی جرات می کند که سه
    خلیفه اول در اسلام مخالفت کند ؟
    واقعا ما احساس کردیم که امام علی کاملا مغرور است واز خود
    خیلی متشکر است او معتقد بود که واقعا من باید رهبر باشم به این
    علت ما به این نتیجه رسیدیم که سبب تفرقه مسلمانان وانقسام آنها
    به دو فرقه سنی وشیعی امام علی بود .

    احسان علی خانی : شما وهابی بودی درسته است .
    من سؤال از شما دارم تصویری که از حضرت امیر المؤمنین علی
    درذهن شما بود زمانکه وهابی بودی ودشمنی می کردی باحضرت
    امیر چه تصویری از حضرت امیر المؤمنین علی داشتی یک آدم
    خشن آدمی که به قول خودتان خیلی خیلی از خود متشکر بود
    که رهبری فقد بابت خود می دانسته .

    دکتر عصام العماد : مشکل اساسی فقد بنده نیست بلکه دشمنی
    باعلی یک جریان کامل در میان وهابیان وپیانامهای متعدد بر علیه
    حضرت امیر المؤمنین علی نوشته شده اند در سراسر کشورهای
    عربی واسلامی یعنی در واقع تصویری که از امام علی داشتم کاملا
    یک تصویر بد بود وهمیشه می گفتم ای کاش که امام علی در جنگ
    بدر کشته می شد .
    در این موقع ما تصور می کردیم که جریان حمله وهجوم به خانه
    حضرت زهرا مسبب اصلی این ظلم به حضرت زهرا امام علی
    بود بلکه مسبب اصلی همه مشکلات وجنگهای بعد ازرحلت پیامبر
    اسلام امام علی بود ...اگر امام علی به سر زمین صفین نمی رفت
    جنگ صفین اتفاق نمی افتد ...اگر امام علی از مدینه به طرف بصره
    حرکت نمی کرد جنگ جمل اتفاق نمی افتد ...اگر امام علی پایتخت
    اسلام از مدینه به کوفه انتقال نه کرده بود خیلی از مشکلات اتفاق
    نمی افتند .
    همه مشکلات که بعد از رحلت پیامبر اسلام اتفاق افتادند مسبب اصلی آنها امام علی بود ... در این زمان وقتکه در سرزمین عربستان
    سعودی زندگی می کردم احساس می کردم با اینکه من در اواخر
    قرن بیستم میلادی زندگی می کردم ولی مثل اینکه هنوز دولت اموی
    حکومت می کند . درست که دولت اموی قرنهای پیش از بین رفته
    ولی قبل از رفتن این دولت اموی قانون رسمی و اصلی این دولت
    یعنی قانون کراهیت ولعن امام علی تبدیل شده بود از یک امر
    سیاسی واموی به یک امر عقیدتی واسلامی وفرهنگی یعنی
    اگر در زمان دولت اموی کراهت امام علی یک امر کاملا اموی بود
    ولی به مرور زمان این امر مبدل شده است به یک امر که از
    عقاید ومقدسات اسلام محسوب می شود .
    به این علت ما در شبهای قدر بر علیه امام علی حرف می زدیم
    چون برای ما دشمنی با علی یک امر عقیدتی ویک امر مقدس.
    امویان چون در زمان نزدیک به زمان حضرت پیامبر حکومت
    می کردند به همین علت قدرت داشتند سیاست دولت اموی در
    کراهیت امام علی به یک عقیده تبدیل کنند که این عقیده تا زمان
    معاصر طرفداران زیاد داره ... شما می دانید که در دانشگاهای
    عربستان سعودی ده های پیانامه فوق لیسانس ودکتری در مورد
    تهمه وطعنه زدن به امام علی نوشته شده است. ومن در کتاب
    ( زلرال ) که بعنوان یک مناظره میان من با رهبر وهابیان در
    جهان (عثمان الخمیس ) به طور مفصل این قضیه شرح دادم .

    احسان علی خانی : چرا چرا آقای دکتر چه سودی داره
    چه منفعت داره به یک شخصیت اسطورای که جورج جرداق
    مسیحی عاشق این شخص بوده ودر باره او صدهای مطلب
    نوشته بود چرا چرا ؟

    دکتر عصام العماد : چرا چون واقعا دشمنان علی اینقدر
    زیاد بودند وتدوین وجمع احادیث نبوی در زمان حکومت دشمنان
    علی به وقوع پیوسته وبرای تحقیر امام علی احادیث ساختند وآنها
    به پیامبر اسلام نسبت دادند ... مخصوصا احادیث ساختند در
    فضیلت خلفا سیگانه وهر فضیلت که پیامبر در مورد علی گفته
    آنها امدند برای دشمنان علی یعنی خلفا سیگانه قبل از خلافت
    علی فضایل ساختگی درست کردند وبه پیامبر اسلام نسبت دادند
    یعنی در واقع دولت اموی احادیث که پیامبر در مو رد علی گفته
    به سه خلیفه اول تقدیم کردند.
    در واقع بشر میل عجیبی به صنعت جانشین وبدل سازی دارد ما
    می بینیم در طول تاریخ بشر حتی در مورد خدا به همین صنعت
    جانشین وبدل سازی متوسل شده است وخدایان سختگی
    ومصنوعی به جای خدا واقعی بشر تبدیل کرده اند .
    در قرآن به این میل عجیب بشر به صورت مفصل در آیات
    متعدد قرآن اشاره شده است . مانند اشاره قرآن به سوا استفاده
    یهودیان از میل بشر به این صنعت در جریان جانشین وبدل سازی
    برای جایگزین سامری به جای حضرت هارون .
    وما وقتکه یک فلم تلفزیونی تماشا می کنیم آشک از چشم مان
    سرازیر می شود ونسبت به بازی گران آن فلم احساس محبت
    ودلبستگی فوق العاده می کنیم در صورتیکه خوب میدانیم که
    کل داستان این فلم دروغ وساختگی ... ومن هنگامکه فضایل
    سه خلیفه می خواندم فوق العاده محبت به آنها در دل من نشست
    در حالیکه فضایل آنها دروغ وساخته دولت اموی .. در واقع
    دولت اموی از این خصلت وصفت میل بشر به صنعت جانشین
    وبدل سازی سوا استفاده کردند وسه خلیفه جایگزین حضرت علی
    کردند وهمچنان یک شخصیت جایگزین حضرت فاطمه کردند
    یعنی دختر خلیفه اول جانشین فاطمه شده است ودو شخصیت
    دیگر جایگزین حسن وحسین کردند وهمچنان از آن میل بشر
    سوا استفاده کردند ویک مذهب جایگزین مذهب ناب اسلام
    کردند وبعدا از این مذهب ساختگی به عنوان یک حربه
    علیه مذهب واقعی موضف کردند یعنی آنها از روش مذهب علیه
    مذهب استفاده کردند ویک شخصیت علیه شخصيت موضف کردند البته
    آنها از صنعت جانشین وبدل سازی استفاده کردند .

    احسان علی خانی : آقای دکتر بدترین حرف که این زمانیکه
    دشمنی می کردی با امیر المؤمنین راجع به ایشان گفتی چه بود ؟

    دکتر عصام العماد : واقعا یک شخص مغرور بود از خود
    متشکر بود فقط منم وخلیفه غیر از من قبول نمی کنم منم جانشین
    پیامبرم .

    احسان علی خانی : شما راجع به امام علی اینجور حرف
    می زنی ؟

    دکتر عصام العماد : بله .

    احسان علی خانی : مستند.

    دکتر عصام العماد : علی حاضر بود برای رسیدن به قدرت به
    زندگی فاطمه بازی کند وبرای علی جان فاطمه وحمله به خانه فاطمه
    مهم نیست چون مهمترین چیز برای علی خلافت وتنها منم جانشین
    پیامبرم حتی اگر فاطمه کشته می شود من باید به قدرت برسم .

    احسان علی خانی : همین .

    دکتر عصام العماد : بله به همین صورت بوده است .
    ولی بعدا من به این حقیقت توجه پیدا کردم من در تاریخ همه
    شورشهای وهمچنان در تاریخ همه انقلابهای معاصر بررسی
    کردم مثلا قیام شورشیان در شوروی سال 1917م دیدم وقتکه
    شورشیان قیام کردند اولین کار آنها حمله به خانه رهبر وحاکم
    فعلی شوروی بوده است چون آنها می دانند که این رهبر فعلی
    وواقعی دولت شوروی بوده است . وهمچنان در قیام شورشیان
    یمنی در سال 1968 اولین کار آنها حمله به خانه رهبر وحاکم
    فعلی یمن بوده است یعنی آنها به خانه حاکم یمن محمد البدر الدین حمله کردند وهمچنان در قیام شورشیان مصری در سال 1952 م
    اولین کار آنها حمله به خانه رهبر وحاکم واقعی مصر بوده است
    آنها به خانه فاروق حمله کردند .

    احسان علی خانی : شما با منی .

    دکتر عصام العماد : بله من باشما هستم ولی ببخشید می خواستم
    به یک حقیقت اشاره کنم وبعدا به موضوع اصلی ما مراجعه کنم .
    در ادامه صحبت بنده در اشاره به قیام شورشیان شوروی یمن ومصر
    وحمله آ نها به خانه حاکم ورهبر فعلی ... من دیدم بعد از رحلت پیامبر
    چرا شورشیان به خانه امام علی هجوم وحمله کردند شما بررسی کنید
    در تاریخ انگهی برای شما مشخص خواهد شد که همه شورشهای
    وهمه انقلابهای همیشه اولین کار آنها حمله به رهبر وحاکم
    فعلی بوده است این برای من سؤال مهم بود هنگامکه وهابی بودم چرا
    دو خلیفه به خانه عموی پیامبر حضرت عباس حمله نه کردند چرا به
    خانه سلمان حمله نه کردند ...چرا تنها خانه امام علی انتخاب کرده
    بودند ؟
    چون آنها یقین داراند که رهبر وحاکم فعلی بعد از رحلت پیامبر علی
    بوده ومی دانند که حق علی اغتصاب کردند آنها یقین داشتند که امامت
    ورهبریت وریاست جامعه اسلامی بعد از پیامبر مال امام علی بوده
    است .
    واقعا اختصاص حمله آنها به خانه علی برای من سؤال مهم بوده است.

    احسان علی خانی : خوب من یک سؤال دارم آقای دکتر شما
    اهل یمن بودی وهستی درسته هنوز رفت وآمد داری وبه یمن بر
    می گردی شما هم مسلمان بودی حد اقل در این دایره گسترده اسلام
    قرار داشتی حاله با فرقه وهابیت .
    خوب شما نه شنیده بودی تو اسناد ومدارک نه خوانده بودی راجع
    به فضایل وکرامات شأن ومنزلت حضرت امیر المؤمنین علی
    که پیامبر همیشه از او یاد می کرد به ارتفاع شخصیت ونگاه مهربانانه
    خوشبوترین راز افرینش حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها راجع
    به حسنین نه خوانده بودی چرا راجع به همه حرفهای که پیامبر تو
    غدیر خم زد اینها نه خوانده بودی احادیث که از پیامبر نقل شده بود
    که حتی علمای خودتان هم نقل کرده بودند هر چه که می خواهد
    دستاویز خیلی از تحریفهای باشد آنها را مگر نه دیده بودی چرا دشمنی
    می کردی با علی ؟

    دکتر عصام العماد : در واقع بعد از حادثه حمله به خانه
    حضرت علی و زهراء از سوی خلیفه اول ودوم یعنی بلا فاصله
    بعد از رحلت پیامبر وبعد از شهادت امام حسن وهمچنان بعد از
    حادثه کربلا واقعا من اعتقاد دارم احادیث وفضایل که پیامبر اسلام
    در مورد علی وفاطمه وحسن وحسین که در کتب غیر شیعه جمع
    وتدوین شده بودند آن کتب را تبدیل به قبرستان وارامگاه شده بودند
    یعنی به همین صورت در ذهنم تصویر وتجسیم می کنم احادیث
    وفضایل که پیامبر در مورد اهل بیت گفته بود وتو کتب سنیان
    و وهابیان ثبت وتدوین شده بودند آن احادیث مانند عروسهای شمعی
    شما می بینی همین شمع که جلو ما قرار دارند در فرهنگ عربها
    همین شمع را زیر حرارت می گذراند تا وقتکه این شمع ذوب شود
    وبعد از آن را تو قالب آهنی که به شکل یک عروس دختر درست
    کردند وبه همین صورت یک عروس دختر شمعی ایجاد می کنند
    وبعد از آن را در بهترین اتاق مهمانی خانه می گذارند به عنوان
    زینت اتاق مهمانی خانه است.
    واقعا در تصور ذهن من احادیث پیامبر در مورد اهل بیت البته تو
    کتب سنیان و وهابیان تبدیل شده بودند به یک عروس دختر شمعی
    که عربها آنها را تنها برای زینت خانه استفاده می کند چون فضایل
    اهل بیت در کتب آنها تنها برای تزیین کتب حدیث قابل استفاده
    می باشند ولی هیچ موقع به آن احادیث عمل نه کردند وهنگامکه
    من از وهابیت به تشیع دوازده امامی هدایت شده بودم همین عروس
    دختر شمعی زینتی تبدیل به یک عروس دختر واقعی یعنی تو آن
    روح و زندگی دمیده وحاله همین دختر عروس زینتی در قلب جامعه
    بشریت زندگی می کنند در واقع هنگامکه شیعه شدم احساس کردم
    که احادیث پیامبر در مورد اهل بیت دو باره زنده شده اند یعنی بعد
    از اینکه وهابیت ترک کردم همین فضایل اهل بیت که در همین روز
    که خلیفه دوم به خانه حضرت زهراء حمله کرده بود مرده بوده اند
    مجددا روح وزندگی در همین فضایل ایجاد شده بود وزندگی تازه
    پیدا کردند ...یعنی واقعا احساس درونی پیدا کردم که گفتار پیامبر در
    مورد حضرت امیر المؤمنین علی که درقبرستان کتابهای حدیثی اهل
    تسنن و وهابیان به خاک سپرده بودند دو باره زنده شده اند واز همین
    قبرستان بیرون رفتند ودوبارد زندگی جدید پیدا کردند .
    به طور مثال حدیث منزلت که پیامبر در مور فضل علی این حدیث
    گفته بود ( علی منی بمنزلت هارون من موسی ) یعنی علی برای من
    همانند هارون برای موسی این حدیث هنگام که وهابی بودم این حدیث
    را خواندم ولی همین حدیث منزلت در همین روز که به خانه زهراء
    حمله کردند ودر همین روز که خلافت علی اغتصاب کردند در همین
    روز حدیث منزلت مرد .
    احادیث پیامبر در فضایل حضرت امیر المؤمنین علی زندانی کردند
    وینقدر آنها را با خنجر زدند وقرنها همین احادیث زیر بدترین شکنجه وعذاب
    بودند وهستند واینقدر همین احادیث تضعیف وتوهین ومخدوش کردند
    از لحاظ دلالتی وسندی وهمچنان معانی آنها را کاملا تحریف کردند
    ولی از یک جهت دیگر امویان از میل بشر به جانشین وبدل سازی
    مانند میل انسان به جانشین وبدل سازی خدایان مصنوعی وسختگی
    به جای خدا واقعی وحقیقی بشر سوء استفاده کردند وسه خلیفه
    مصنوعی وساختگی جاگزین امام علی کردند

    و همچنان احاديث در مورد سه خليفه درست كردند و آنها در جاگزين و جانشين احاديث پيامبر در مورد علي قرار داده اند.
    و به حدي اين احاديث ساختگي كه در مورد خليفه ايجاد كرده اند كه در هنگامكه فضائل ساختگي سه خليفه گوش مي كرديم صلوات مي فرستيم ولي وقتكه احاديث واقعي پيامبر اسلام در مورد امام علي به گوش ما مي رسند چهره ما عوز مي شود ... و انسان ميل عجيب به تقديس جانشينان دروغين به اين علت ما می بینیم در تاريخ انسان انسان خدايان كه خود انسان آنها را ايجاد كرده است و آنها را جانشين خدا واقعي بشريت قرار داده است.
    آنها خدايان دروغين بيشتر از خداي واقعي تمجيد و تقديس مي كند و ما همچنان احاديث دروغين بيشتر از احاديث واقعي تمجيد و تقديس مي كرديم.

    احسان علي خاني:
    تو همين دانشگاه كه شما درس مي خواندي دانشگاه
    دكتر عصام العماد:
    دانشگاه امام محمد سعود.
    احسان علي خان:
    بله دانشگاه كه بيشتر تلاش مي كنند كه دشمنان خوب پرورش شده است براي حضرت امير المؤمنين همين حديث منزلت شما خوانده بودي.
    دكتر عصام العماد :
    بله بله
    احسان علي خاني:
    يعني خوانده بودي كه نسبت پيامبر به علي مثل نسبت موسي به هارون بود واقعاً اين حديث خوانده بودي.
    دكتر عصام العماد:
    بله بله اين حديث خوانده بوديم
    احسان علي خاني:
    بعداً شك مي كردي در اين حديث
    دكتر عصام العماد:
    مشكل اينجا هست در طول چهارده قرن اين قدر به احاديث كه پيامبر در مورد امام علي گفته بود دست زده اند و تأويل و تحريف كردند و ملعبه و بازي لغوي به آنها كردند كه ديگر اين احاديث هيچ اثر در نفوس ما نداشتند، و همچنان اين قدر به امام علي ظلم كرده اند و شائعات بر عليه امام علي در سراسر جهان پخش كرده اند كه ديگر اين احاديث با وجود اينكه در كتاب‌هاي مقدس ما هست ولي اين قدر به امام علي بدبين شده ايم كه ديگر احادث پيامبر در مورد علي درك نمي كرديم.
    در واقع اين نقشه دولت اموي بوده است.
    احسان علي خاني:
    من يك سؤال دارم كتاب هم شما چاب كردي؟
    دكتر عصام العماد:
    بله من كتابي دارم به نام رحلت من از وهابيت به دوازده اماميت و كتابي نوشتم به نام روش گفتگو با وهابيان ( گفتگو بی ستیز ) و كتاب دارم به نام نقد شيخ محمد عبدالوهاب از درون و يك مناظره دارم با رهبر وهابيان در جهان شيخ عثمان الخمیس.
    احسان علي خاني:
    نه نه قبل از اينكه وقتكه شما شيعه بشي راجع به دشمني به اميرالمؤمنين كتاب هم چاپ كردي؟
    دكتر عصام العماد:
    بله بله
    احسان علي خاني:
    كتاب چه كارش كردي؟
    دكتر عصام العماد:
    كتاب به نام همبستگي تشيع دوازده امامي و غلات .
    اين كتاب بر عليه شيعه نوشتم و همچنان در اين كتاب به امام علي توهين كردم.
    احسان علي خاني: اين كتاب كه بر عليه شيعه نوشتي چه كارش كردي؟
    دكتر عصام العماد: والله بالاخره خدا هميشه ما مخصوصاً در اين شب‌هاي قدر هميشه دعا مي خوانم كه خداوند ما الحمد الله كه گرچه امام علي به صورت كامل ناشناختيم ولي
    احسان علي خاني:
    داري اين كتاب تو خانه تون؟
    دكتر عصام العماد:
    بله اصل كتاب هست.
    احسان علي خاني:
    هنگامكه اين كتاب بر عليه امام علي نوشتي چه احساس درون شما ايجاد مي شود. ؟
    دكتر عصام العماد:
    در واقع دو احساس براي من ايجاد مي شود يكي احساس شرمندگي نسبت به امام علي و دومي احساس خوشحالي به علت نجات از خطر دشمني به امام علي.
    احسان علي خاني:
    مي رويم سراغ نجات شما
    چه شد كه آقاي دكتر عزيز ما كسي كه يك زماني ... اگر مي شناختم تو در زمان گذشته نمي گفتم عزيز اگر اين زمان مي شناختمت الآن به تو مي گويم عزيز الآن به تو مي گويم تاج سر الآن به تو مي گويم نور چشم ولي يك زماني شما كار مي كردي كه عزیز دل ما روي اين دنيا اذیت کرده بودي حد اقل عزیز شيع‌ها ولي الآن دوست و رفيق ما هستي، چه شد كه شما نگاهت به امام علي تغيير پيدا كرده است.
    به قول خودتان وقتكه نگاه مي كني به كتاب كه بر عليه امام علي نوشته بودي احساس خوشحالي و سعادت از نجات... چه اتفاقي افتاد چه جرقه بود چه تلنگوري بود كه دكتر كه روي منبر مي رفت سخنراني مي كرد مقاله مي نوشته و كتابي مي نوشت بر عليه امرالمؤمنين علي تبديل شد به عاشق و شيفته علي ... چه شد.
    دكتر عصام العماد:
    يك روز هنگاميكه تو دانشگاه امام محمد بن سعود درس مي خواندم تو شهر رياض پايتخت عربستان سعودي در خود شهر رياض در كتاب‌هاي فروشي چند تا كتاب در بررسی و نقد و پاسخ شبهات يك کتاب كه باعث ايجاد يك انقلاب در عربستان سعودي نام اين كتاب «العتب الجميل علي اهل الجرح و التعديل» بوده است.
    مضمون و محتواي اين كتاب دفاع و پشتيباني از شخصيت امام علي از يك نويسنده كه از بزرگان مذهب امام شافعي بوده است، و از علماء شافعي مذهب بود است، من پاسخ شبهات اين كتاب در كتابخانه‌هاي فروشي ديدم و بعداً رفتم كتابخانه عمومي دانشگاه براي پيدا كردن اين كتاب كه در زمينه دفاع از امام علي نوشته بود و گفتم به مسؤول كتابخانه كتاب «العتب الجميل» مي خواهم و بعداً آدرس كتاب پيدا كردم ولي در قفصه كه اين كتاب را گذشتند يك تابلو بزرگ زدند و با خط درشت نوشته بود «خواندن اين كتاب‌هاي حرام شرعا و ممنوع است».
    من گفتم بنده به عنوان يك محقق مي خواستم كتاب «العتب الجميل» را بخوانم
    مسؤول كتابخانه گفت وقتيكه حتي محقق امثال شما اين كتاب‌هاي مي خواند به تله مي افتد اين كتاب خطرناك براي شما
    گفتم نه فقط مي خواستم اين كتاب كه چند تا عالم و محقق در پاسخ این كتاب نوشته اند و تو خود عربستان سعودي بخش مي كردند من مي خواستم اصل كتاب مي بينم من خودم متخصص در رشته ي حديث هستم و تخصص بنده تو همين مجال كه كتاب «العتب الجميل» نوشته شده است.
    يعني تخصص بنده در معرفت احاديث پيامبر اسلام و بعد از اينكه مطمئن شده اند كه بنده محقق و يك طلبه عادي نبودم گفتند كتاب «العتب الجميل» بخوانيد ولي به صلاح شما نيست كه وارد اين بخش خطرناك در اين كتابخانه من به مسؤول کتاب خانه گفتم مگر نويسنده اين كتاب از بزرگان تسنن نابوده و از علماء مذهب امام شافعي نبوده است ... بعداً كتاب «العتب الجمیل» گرفتم و خواندم و بعد از خواندن اين كتاب به اين نتيجه رسيدم كه اين كتاب در واقع مثل اينكه معرفي بنده بوده و تفكر من نسبت به علی تصوير و تجسيم كرده است يعني شيخ بن عقيل شافعي دركتاب خود مسائل وجداني مطرح كرد يعني مثلاً بنده بعد از خواندن اين كتاب در ذهن بنده اين سؤال مهم خطور كرد چرا در طول چهارده قرن هميشه ما ادعا پشتيباني از صحابه پيامبر اسلام مي كرديم ولي هيچ موقع و حتي در یک مورد از امام علي پشتباني نكرديم با اينكه امام علي هم صحابي و هم از اهل بيت هست ولي متأسفانه يك كتابي ننوشتيم در مورد دفاعيه از امام علي چرا هنگامكه امام علي با هر كدام از صحابه پيامبر اختلاف داشته است، هميشه امام علي را محكوم مي كرديم چرا هنگاميكه امام علي پايتخت اسلام از مدينه به كوفه تغيير مكان كرده است امام علي به علت تغيير پايتخت اسلام محكوم كرديم در حاليكه حداقل يك انسان عاقل بوده است و حتماً دليل داشته است ... اگر حتي مثلا احاديث پيامبر در مورد علي قبول نكنيم ولي حداقل ايشان يك انسان عاقل بوده است و حتماً بايد دليل داره هنگاميكه پايتخت اسلام تغيير كرده است چرا وقتيكه امام علي به پيشنهاد مغيره بن شعبه هنگاميكه به امام گفته بود معاويه از امارت شام عزل نكنيد چرا علي به علت مخالفت ديدگاه مغيره بن شعبه محكوم كرده بوديم ...
    بالآخر اگر در احاديث پيامبر در مورد علي شك كرديم ... ولي مسلم است كه امام علي يك انسان عاقل بود ... و هنگاميكه عثمان زنده بود از سياست عثمان راضي نبوده به علت عدم عزل معاويه از ولايت شام و وقتيكه علي به حكومت رسيده اگر معاويه عزل نمي كرد مردم بر عليه امام قيام مي كنند و مردم به امام علي تهمت مي زنند و خواهند گفت كه علي مرد با تقوي نيست جون مخالف خليفه سوم براي عدم عزل معاويه از شام ولي بعد از اينكه به حكومت رسيده است معاويه را عزل نكرده است و مردم خواهند گفت كه علي يك شخص فرصت طلب چرا هيچ موقع به امام علي حق نمي داديم ولي به همه صحابه پيامبر حق مي داديم چرا هميشه امام علي محكوم مي كرديم چرا كتاب‌هاي و مقالات متعدد بر عليه امام علي نوشتيم بعد از خواندن كتاب «ابن عقيل» كم كم متوجه شده ام كه من در حق امام علي ظلم كرده بودم... و بنده در اين كتاب مظلوميت امام علي لمس كردم.
    و من از مرحله كدورت و دشمني امام علي به مرحله شناختن مظلوميت امام علي انتقال پيدا كردم در واقع كتاب «العتب الجميل» يك كتاب وجداني بود و هيچ برهان استدلالي مطرح نكرده بود ... مانند اين سؤالات مگر امام علي فرزند عمو پيامبر نبود ....
    و بعد از اين كتاب بنده مباحث جديد در مورد امام علي وارد شدم و شروع كردم به بررسي احاديث كه پيامبر در فضايل امام علي گفته بود ... البته مي خواهم به يك نكته اشاره كنم و اينكه امام ابن عقيل در ظاهر شافعي مذهب بود. ولي بعد از بررسي در مورد زندگيشان براي من ثابت شده است كه ايشان در باطن شيعه دوازده امامي بود ولي ابن عقیل نمي تواند تشيع خودش اظهار كند چون اگر اعلان مي كرد فتوي قتل ايشان صادر خواهد شد...
    البته بعد از بررسي كردن احاديث پيامبر در فضايل علي ديدم كه پيامبر در فضيلت علي احاديث زياد گفتند و به صورت تكراري و پيامبر اصرار مي كرد كه فضايل علي در هر زمان و در هر مكان مطرح كند هر جا و در هر مناسبت در مورد فضايل علي صحبت مي كرد اين اصرار پيامبر براي شرح و توضيح و تكرار رفضايل علي براي من باعث تعجب و شگفتي بوده و هست. يعني اصرار پيامبر براي تعريف شخصيت علي.
    در مقابل بنده و امثال بنده از وهابيان معاصر هيچ اعتنائي به احادیث پيامبر در مورد علي نكرديم و خيلي عجيب براي بنده بود كه پيامبر اسلام اصرار و تأكيد درباره ي تجلیل علی وهمچنان در مورد علي اگر امار گيری كنيم يقيناً به عشق امام علي مي رسيم بعد از مسئله توحيد و نبوت و معاد شما در احاديث پيامبر به توصيف و تجليل علي مواجه می شوید سراسر احادیث پيامبر اسلام تبليغات براي علي است و بنده هنگامیکه به تعدد و تنوع احادث پيامبر در فضيل علي نگاه می كردم از مرحله شناخت مظلومت علي به مرحله عشق علي انتقال پيدا كردم.
    هميشه سفارش پيغمبر اسلام كه فضايل علي فراموش نكنيد اصرار پيامبر در هر مورد و در هر زمان براي تعريف شخصيت علي از ابتداء اسلام از نزول آيه «و انذر عشيرتك الاقربين» در روز اول كه ايشان نبوت خود اعلان كردند در همين روز مسئله امامت امام علي مطرح كردند، كثرت احاديث پيامبر در مورد علي و تكرار آنها ... باعث شده است كه براي من يك در وهابیت وتسنن ايجاد شود با وجود همه اين فضايل كه در مورد علي پيامبر گفته پس براي چه امام علي خليفه چهارم اسلام ... و براي چه ما اصرار مي كنيم كه فضيلت سه خليفه اول بالاتر از فضيلت علي...
    اگر ما مي بينيم كثرت احاديث پيامبر و اصرار پيامبر براي تفضل و تقديم امام علي پس چرا مقام امام علي بعد از مقام سه خليفه اول ... اين سؤال باعث ايجاد شبهه در حقانيت مذهب تسنن و وهابيت در درون بنده ايجاد كرده بود.
    احسان علي خاني:
    چه شد كه محبت اميرالمؤمنين تو قلب شما نازل شد.
    دكتر عصام العماد:
    همين مسئله كه عرض كردم ... واقعاً كاهي شايد ما مي گوييم تو ضرب المثل يمني گاهي دشمني تبديل به بهترين محبت مي شود ... در واقع علت ايجاد عشق و محبت به علي در قلب بنده اين بوده است بعد از اينكه بنده آمار احاديث پيامبر در فضايل علي ديدم و بررسي كردم و با توجه به اينكه رشته بنده در احاديث پيامبر بوده...

    احسان علي خاني:
    شما در این حالت انتقال پيدا كردي از مرحله ي كدورت به امام علي به مرحله عشق به امام ...

    دكتر عصام العماد:
    نه ابتداء بنده از مرحله كدورت به امام علي به مرحله شناخت مظلوميت علي انتقال يافتم براي من ابتدا مظلوميت علي در كتاب‌هاي سني و وهابي ثابت شده است هميشه امام علي محكوم مي كردند. و بعداً بنده از مرحله شناخت مظلوميت علي به مرحله عشق به علي انتقال كردم ... البته چون رشته تخصص بنده در احاديث پيامبر بوده و هست من رفتم و آمار دقيق از احاديث پيامبر در مورد علي گرفته بودم و واقعاً‌به يك نتيجه رسيده بودم و اينكه قسمت بزرگ از زندگي پيامبر هزينه كردند براي معرفي شخصيت علي به صحابه.
    بنده از خواندن احاديث پيامبر در مورد علي شگفت زده شدم و تعجب كردم، يعني اصرار پيامبر در بيان مقام و فضيلت امام علي به حدي رسيده است كه پيامبر اسلام حتي در بستر مرگ و قبل از اينكه از دنيا مي روند از صحابه كاغذ و قلم خواستند بر اينكه يك فضيلت در مورد علي بنويسد ولي متأسفانه و صد افسوس يك شخص كه معروف به خليفه ي دوم در ميان اهل تسنن و وهابيت يك كار كرده است كه عمرو بن العاص در صفين انجام داده است.
    ولي چون عمر و بن العاص شخصيت بي دين بود همه فهميده بودند وقتيكه قرآن روي نيزها گذشته و از قرآن به عنوان يك وسيله براي جنگيدن با امام علي استفاده كرده بود همه فهميدن كه كار عمرو بن ا لعاص يك حيله و كلك بود ولي چون خليفه دوم يك شخص كه ظاهراً اهل دين بود وقتيكه قرآن علم كرد براي جنگيدن با پيامبر و هنگاميكه پيامبر در بستر مرگ اصرار مي كرد براي من كاغذ و قلم بياوريد عمر گفته بود قرآن براي ما كافيه ...هیچ كس حيله و كلك خليفه ي دوم نه فهميده است وی گفت: «حسبنا كتاب الله» يعني كتاب براي ما كافيه است اي پيامبر اسلام ما نياز به وصيت شما نداريم، پيامبر اسلام در بستر مرگ و در آخرين لحظات زندگي خود خواستند آخرين فضيلت براي معشوق خود [امام علي] بنويسند و مي گفت براي من كاغذ و قلم بياوريد من در آخرين لحظات زندگي من هستم ولي خليفه ي دوم از يك حيله و كلك استفاده كرده و قرآني براي مخالفت دستور پيامبر علم كرده است واقعاً‌هنگاميكه جنگ صفين خوانده بودم و همچنان جريان اختلاف پيامبر با خليفه دوم در آخرين لحظات زندگي پيامبر خوانده بودم مي بينيم در واقع هيچ فرق ميان دو حادثه نيست و اگر پيامبر اصرا مي كرد كه براي خود كاغذ و قلم بياورند
    جنگ صفين در همين آخرين لحظات زندگي پيامبر اتفاق مي افتد نه در زمان خلافت علی ولی پیامبر برای جلوگری از فتنه كه خليفه دوم مي خواهد ايجاد كند خليفه دوم و طرفداران وی از اتاق خود اخراج كرد و الا جنگ صفين در همين روز پنج شنبه اتفاق مي افتد.

    احسان علي خانی:
    يك روزي يك از صحابه اميرالمؤمنين علي مي رود سراغ علي و مي گويد من مي خواهم فقط يك جمله به شما بگويم من خيلي كار برايت نكردم خيلي نه توانستم تا آنجا كه مي توانستم فعاليت كنم من مي خواهم به شما بگويم كه يا اميرالمؤمنين دوستت دارم دوستت دارم.
    امير المؤمنين يك نگاهي به او كرد و لبخند زد و گفت كه تو داري يك لحاف براي خودت درست مي كنيد براي يك روز نياز مندي براي روز قيامت همين محبتت همين عشقت هم كافيه ... حاله خوش بحال آنها كه اين محبت محبت اساسي درست فهميده اند.
    آقاي دكتر يك نمايش در مورد مسجد جمكران در قم تماشا كنيم و بعداً برگرديم ما همينجور فقط حرفهاي شما گوش كنيم.
    اينجا رفتي آقاي دكتر جمكران رفتي

    دكتر عصام العماد:
    بله

    احسان علي خاني:
    آخرين بار كي رفتي؟

    دكتر عصام العماد:
    آخرين بار تقريباً قبل از يكماه به جمكران رفتم.

    احسان علي خاني:
    يك ماه پيش

    دكتر عصام العماد:
    بله

    احسان علي خاني:
    اينجا مي رويد چه مي گويد

    دكتر عصام العماد:
    واقعاً اينجا [جمكران] وقتيكه مي روم به ياد همين شخص كه قائم مقام حضرت امام علي در زمان ما هستند كه در مورد سالگرد شهادتشان صحبت مي كنيم.
    هنگاميكه به جمكران مي روم به ياد يك شخصيت مي افتم كه واقعاً اگر در زمان حضرت پيامبر اسلام بود و امام علي و حسنين نابوده اند در آن زمان حتماً خودش جانشين پيامبر خواهد شد به ياد شخص مي افتم كه حضرت عيسي پشت او نماز خواهد خواند ... يعني در واقع اگر به مسئله امامت ائمه دوازده كه در كتاب‌ها وهابيان و سنيان آمده است نگاه عميق كنيم مي بينم كه امام علي ك امام اول از ائمه دوازده هم مي تواند جايگاه امام دوازدهم [امام مهدي] بگيرد امام مهدي هم مي تواند جايگاه امام علي بگيرد ائمه دوازده همه مي توانند چايگاه هم ديگر بگيرند چون همه اوصيا و خلفاء واقعي پيامبر بوده اند و مسئله خلافت چهار خليفه يك مسئله اموي بوده و هيچ ربط به قرآن و سنت پيامبر نابوده و پیامبر فرموده بعد از من دوازده خليفه و نه گفته بعد از من چهار خليفه.

    احسان علي خاني:
    خیلی هاي مي گويند كه امام علي مظلومترين يا امام حسين اما انصافاً اين همه سال و اين همه گذشت ايام و اين تنهائي فكر مي كنم روز به روز داره شمار و تعداد و مقدار مظلوميت صاحب الزمان قلب عالم امكان پررنگتر و بيشتر مي كند.
    شما يك اتفاق براي شما افتاد يك روز تو اين كتابخانه رفتي و به اصرار كتابي را خواستيد ولي اين كتاب به شما نمي دادند اما صفحات بسيار بسيار بر عليه اين كتاب [العتب الجميل] نوشته شده بود، و گفتي كتاب خيلي جالب بود، كتاب گرفتي و خواندي.
    و گفتي كتاب استدلالي نابود اتفاق و تحول كه در قلب شما ايجاد شده بود وجداني بود يك نگاه كردي و علامت سؤال كه به ذهن شما پر ترافيك همينجور پشت سر هم ديگر آمده بودند بعد فهميدي كه همه حرف‌هاي كه زدي همه مقالاي كه نوشتي همه سخنراني هاي كه كردي همه حرف‌هاي كه براي دانشجوها زدي همه حرف‌هاي كه تو اينترنت نوشته بودي بر عليه شخصيت كه فكر مي كردي يك شخصيت مغرور و از خود خيلي راضي بود همه اشتباه بوده است.
    خوب بعد از فهميدن كه همه اشتباه بوده چه كار كردي؟

    دكتر عصام العماد:
    واقعاً جبران ظلم كه در حق امام علي كرده بودم خيلي سخت ... جبران ظلم كه در حق شخص بزرگوار اسلام بعد از پيامبر ... واقعاً يك از اركان رسالت پيامبر معرّفي شخصيت امام علي واقعا ظلم به ايشان قابل جبران نيست واقعاً بنده از خدا مي خواهم كه اين ظلم را جبران كند و همچنان از خود حضرت امام زمان امام دوازدهم كه قائم مقام حضرت پيامبر و حضرت امام علي كه ايشان به درگاه خدا برای بنده دعا کند كه گناه من چبران كند اگر گناه من قابل جبران و همچنان از امام زمان معذرت خواستم.

    احسان علي خاني:
    اميرالمؤمنين شما را دوست داشته شايد خيلي هاي كه اين طرف دنيا زندگي مي كنند همين دشمني هاي به امام علي داشته باشند.
    اما مطمئن باشيد كه در زندگي شما يك اتفاق افتاده بوده، همين دوران كه شما وهابي بودي و دشمني مي كردي با حضرت امام علي يك كار كردي و اين كار باعث شده است كه شما را به محبت اميرالمؤمنين گرايش پيدا كردي.
    و باعث شده كه نور در قلب شما ايجاد شود و به اين نور به راه هدايت رسيدي شك و درنگ در اين نكنيد اين دستگاه دستگاه مهربان و پر محبت من ايمان دارم كه صداي شما مي شنود و شما خيلي زود تر از اين صحبت‌ها بخشيده شدي خيلي زودتر خيلي زودتر از اين صحبت‌ها حاله چطور داري جبران ميکنی

  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    تلاش مي كنم كه حالت سابق بنده جبران كنم گرچه جبران كامل نخواهد شد ولي براي اينكه جبران شود و گناه بنده بخشنده شود بنده تلاش مي كنم كه كتاب‌هاي و سخنراني‌هاي در مورد معرفي شخصيت امام علي براي وهابيان و سنيان بگويم و بنويسم.
    البته الگو من حضرت پيامبر تلاش مي كنم از روش پيامبر در معرفي امام علي استفاده كنم و كار كه پيامبر كردند براي علي انجام مي دهم و به وهابيان و سنيان تقديم مي كنم، در واقع روش پيامبر در تعريف شخصيت علي خيلي مؤثر براي وهابي‌ها و سني‌ها من عاشق روش پيامبر در معرفي شخصيت علي چون عشق بنده به علي به علت روش معرفي پيامبر به علي بود

    احسان علي خاني:
    چرا چرا مگر روش معرّفي اميرالمؤمنين توسط پيامبر چه تفاوت مي كند با بقيه روش‌ها اين سؤال تاملي دارم مي پرسم يك جواب خوب به من دهيد.

    دكتر عصام العماد:
    من واقعاً فكر مي كنم روش پيامبر در معرّفي شخصيت امام علي بالاتر و بهتر از روش همه علما و فقها و روش همه شخصيت ها كه عاشق امام علي بود چون معتقدم كه خود پيامبر اسلام عاشق امام علي بود. پيامبر يكي از عاشقان امام علي بود و عشق پيامبر به علي يك عشق عميق بود و اين عشق عميق باعث شده است كه پيامبر از خدا درخواست كردن كه امام علي جانشين و قائم مقام او شود در واقع پيامبر كه از خدا التماس كرد كه علي قائم مقام او شود، واقعاً پيامبر اسلام عاشق امام علي بود. و من فكر مي كنم هر حرفي كه پيامبر نسبت به علي فرموده بودند شما تصور كنيد وقتيكه انسان در بستر مرگ و در آخر لحظات عمر خود مي خواهد كاغذ و قلم براي نوشتن فضيلت يك انسان ديگر اين صحنه صحنه بزرگترين عشق ميان دو نفر در تاريخ بشريت نشان مي دهد.
    يعني پيامبر در بستر مرگ مي خواستند آخرين فضيلت علي بنويسد اين صحنه صحنه منتها عشق پيامبر در این صحنه به علي تصوير و تجسيم مي كند ... اين منتها عشق در آخرين لحظات زندگي پيامبر هم و غم پيامبر اين بود كه مي خواستند آخرين فضيلت علي بنويسد ... اين صحنه از صحنه‌هاي مهم كه روش پيامبر در تعريف علي نشان مي دهد در واقع اين فيلم كه كارگردانش پيامبر بود و از راه اين فيلم پيامبر مي خواستند عشق خود به امام علي به تماشاگران اين فليم نشان دهد و در جريان پنج شنبه يك روش از روش‌هاي پيامبر براي تعريف معشوق خود و همچنان يكي از روش هاي پيامبر اسلام براي تعريف و تمجيد و تعظيم معشوق خود [امام علي] و در واقع اين روش پيامبر ما را جذب كرد و اين روش باعث ايجاد سؤال و استفهام در بنده شده است... چرا پيامبر در بستر مرگ و در آخرين لحظات زندگي خود در دنيا فضيلتي كه در مورد معشوق خود‌ [امام علي] فضيلت حديث ثقلين فرموده بوده اند كه علي هم وزان كتاب خدا و فرمودند:
    «گويي براي سفر ابد فراخوانده شدم پس اجابت كردم [كنايه از اين كه وفات من نزديك است] من در ميان شما دو چيز گرانبها (سنگين) را مي گذارم كتاب خدا و عترتم اهل بيت من، پس نيك بنگريد».
    چرا پيامبر اسلام آخرين فضيلت در مورد علي حديث ثقلين فرموده بودند واقعاً من به اين نتيجه رسيدم كه همه بزرگان تاريخ بشريت و بزرگ بزرگان تاريخ بشريت پيامبر اسلام بود، آخرين حرفهاي اينها در بستر مرگ مهمترين كلام اينها يعني در آخرين لحظات زندگي پيامبر ايشان چرا حديث ثقلين گفتند و تأمل كنيد كه پيامبر هنگام گفتن حديث ثقلين هم وصيت فرموده اند و هم وداع گفتند يعني نه تنها حديث ثقلين گفته بلكه وداع خود به بشريت گفته.
    ايشان فرموده اند «گويي براي سفر ابد فرا خوانده شدم پس اجابت كردم» يعني قبل از حديث ثقلين وداع به امت خود گفته بود يعني من الآن دارم از دنيا مي روم پس به حديث ثقلين عمل كنيد يعني بايد قبل از رفتن من قدر امام علي بشناسيد در آخرين لحظات زندگاني خود چرا حديث ثقلين براي معرفي امام علي مطرح كردند.
    چرا پيامبر حديث ديگر براي معرفي معشوق خود غير از حديث ثقلين مطرح نكرده بودند.
    چون پيامبر بزرگ اسلام مي خواهند به بشريت بگويد من حديث ثقلين در مورد علي گفتم و اين حديث مانند يك سيدي فشرده كه محتوي و مضمون آن شامل همه ي گفتارهاي كه در مورد مقام علي گفته بود، و همه وهابيان و سنيان قبول دارند كه در بستر مرگ پيامبر آخرين كلام خودشان حديث ثقلين بود ... امام اهل تسنن ابن حجر هيثمي در كتاب خود «الصواعق المحرقه» گفته اند هنگاميكه پيامبر در بستر مرگ بوده حديث ثقلين براي صحابه گفته بود يعني آخرين نطق پيامبر قبل از نطق به شهادتين حديث ثقلين گفتته بود بعد از من به كتاب‌الله و اهل بيتي نيك بنگريد
    و امام ابن تيميه دمشقي ـ رهبر وهابيان ـ گفته اند كه امام اهل بيت امام علي بود و رهبر اهل بيت امام علي بود.

    احسان علي خاني:
    شما كسي كه عاشقتر كسي كه را شجاعتر از اميرالمؤمنين سراغ داري كه تو لحظات كه همه نقشه مي كشيدند براي از بين بردن وجود نازنين پيامبر مياد تو بسترش بخوابه سينه او فداي كند كه اگر خواست اتفاق مي افتد براي حضرت علي مي افتد مهربانتر نازنينتر شجاعتر اگر بمعرفيم باشد
    اگر گفتگو باشد ما نداريم كسي كه تو اين سپاه تو جنگ احد تو صفين تو بدر تو همه جنگ هاي تو خيبر كي مي تواند دفاع كند كي مي تواند حرف مي زند كه مي تواند قد علم كند روي شان‌هاي اميرالمؤمنين علي كي مي تواند ادعا كند وجود نازنين حضرت زهراء ـ سام الله عليه ـ تو خانه شان و حسنين كنارش بود چرا

    دكتر عصام العماد:
    فكر مي كنيم يك از روش هاي پيامبر در تعريف حضرت امام علي استفاده از مقاطع حساس در تاريخ صدر اسلام و در همه جريان هاي مهم كه در زمان پيامبر اتفاق افتاده در هر جريان مهم پيامبر براي اثبات اين امر مهم يعني براي اثبات اين كه امام علي هم وِزان كتاب خدا يعني براي اثبات مضمون حديث ثقلين از همه روش هاي متعدد برای تعريف علي استفاده كردند و در واقع جريان خوابيدن امام علي در بستر پيامبر اسلام يكي از جريان هاي مهم كه پيامبر از راه اين مي خواهد شخصيت امام علي شناخته شود چون پيامبر از روش هاي متعدد استفاده كردند براي تعريف به مقام كتاب خدا و همچنان از روش هاي متعدد استفاده كرد براي تعريف علي چون پيامبر فرموده است: «علي هم وِزان كتاب خدا تس» «ترك فيكم كتاب الله و اهل بيتي» «علي مع القرآن و القرآن مع علي» و روش ها پيامبر براي شناساندن صحابه خود به حضرت علي روش هاي متعدد بود از جمله اين روش ها اين جريان بود ... واقعاً تا دلتان بخواهد در سنت نبوي اصرار و تكرار و تأكيد در باره ي تبيين مقام بزرگ امام علي ... خيلي بيشتر و شديد تر از آنچه كه حتي فقها و علما در مقام علي مي گويد و اين تأكيد و اصرار تجليل پيامبر براي مقام علي خيلي براي من جالب بود. و چون رشته من در دانشگاه امام محمد سعود در احاديث پيامبر بود بنده در كتاب‌هاي خود وهابيان و اهل تسنن در مورد احاديث پيامبر در تجليل و توصيف امام علي بررسي كردم.
    و بر اساس آمارگيري كه خود بنده انجام دادم و همچنان تعدد و تنوع احاديث كه پيامبر در مورد علي گفته بود اين كثرت احاديث پيامبر در مورد علي علت اساسي وجود محبت و عشق شيعيان به امام علي بوده ...
    و بنده هنگاميكه تو عربستان در رشته حديث درس مي خواندم هميشه در كتاب تراجم روايان به شخصيت هاي شيعه از ناقلان حديث بر مي خوردم و هنگاميكه زندگينامه روايان شيعي مي خواندم شگفت زده مي شوم و اين سؤال براي من بو د چرا امام علي در قلب آنها اينقدر تسلط پيدا كرده است و در حال خواندن زندگي نامه راويان شيعي در قرون قديمه يعني از قرن اول و دوم و وسوم چون رشته ها ايجاب مي كند كه زندگي انها بخوانيم علاقه اين راويان به علي براي من يك مسئله عجيب بود چرا به امام علي اينقدر علاقه پيدا كردند.
    اين روايان شيعه اينقدر مظلوم بودند كل جامعه اسلامي بر علیه آنها جنگ اعلام کردند و مطرود جامعه بودند جامعه اسلامي به يك طرف مانند يك سيل عظم حركت مي كنند و اين اقليت مظلوم از روايان شيعه به يك طرف وانها در برابر اين سيل عظيم ايستادگی کردند يعني حركت روايان ورجال شيعه درست در خط مقابل و معاكس حركت سيل جامعه بوده.
    يعني جامعه باكل امكانات جامعه يعني دولت وزارت فرهنگ وزارت اطلاعات همه ارگان هاي جامعه دولت بزرگ اموي و امپراطوري اموي يك قدرت جهاني و بين المللي داشته ولي يك اقليت از عاشقان ومحبان اهل بيت كه به آنها شيعه مي گفتيم در برابر اين قدرت جهاني ايستادگی کرده اند.
    شخصيت هاي مانند محمد بن مسلم ثقفي و مانند زراره بن اعين شخصيت هاي از شيعيان بزرگ امام علي بودند واقعاً يك عده محدود و محصور و خيلي كم بودند ولي در برابر يك جامعه و يك دولت بزرگ يعني دولت اموي ايستادگي كردند
    شما تصور كنيد تو همين جمهوري اسلامي ايران هفتاد ميليون به سوي دشمني امام علي حركت مي كنند ـ خدا نكنه ـ ولي ده نفر شيعه ـ مثلا‌ـ جلو اين جامعه بزرگ ايستادگی کرد اند واقعاً‌براي من اين مسئله باعث تعجب و شگفتي بنده بود علت اين عشق عميق روايان ومردان شيعه به علي چه بوده، در كتاب‌هاي حديثي اهل تسنن ـ كه نویسندگان انها شيعه نابودند ـ هنگاميكه زندگي رواي قديم زراره بن اعين

    احسان علي خاني:
    براي همين مي گويم كه اميرالمؤمنين علي شما را دوست داشت كه عاشق او شده اي.

    دكتر عصام العماد:
    مي خواهم زندگي نامه راوي شيعه قديم زراره ابن اعين از كتب وهابيت و اهل تسنن مطالعه كنيد. زراره ابن اعين وقتيكه احاديث امام علي جمع مي كرده در اين موقع روايت يك حديث از امام علي مساوي كشتن و اعدام ... يكی از شخصيت هاي معروف اهل تسنن مي گويد كه زراره ابن اعين در خيابان هاي كوفه ديده شده بود و مانند يك عاشق ديوانه كه احاديث امام علي جمع مي كرد، در حاليكه ساكنان خانه هاي نزديك زراره بن اعين همه همه به سوي زراره به اعين سنگباران مي كردند اين صحنه برای من يك فيلم سينمائي بود ولي بنده بعد از معرفت روش پيامبر در معرّفي امام علي.
    فهميدم علت عشق زراره بن اعین وعلت عشق شيعيان به علي و تعجب بنده بر طرف شده است. چون هر كس به احاديث پيامبر در مورد علي تأمل كند عاشق امام علي خواهد شد.

    احسان علي خاني:
    آقاي دكتر اين سؤال مي پرسم اين سؤال براي من مهم بوده است ... اين فرقه وهابيت از كجا پيدا شده است؟

    دكتر عصام العماد:
    در واقع يكي از بزرگان اسلام در كشور مصر به نام امام محمد ابوزهرة يك كتاب نوشته بود به نام «تاريخ مذاهب اسلامي» و در اين كتاب گفته بود «... كه متأسفانه استعمار دو كار كرده يا اينكه يك مذهب ايجاد كرده مانند بهائيت يعني در واقع بهائيت ساخته و توليد استعمار بوده يا اينكه استعمار از روش ديگر استفاده كرده يعني مذهب ايجاد و توليد نكرده است بلكه يك مذهب اسلامي تقويت كرده نه ايجاد كرده ... استعمار هنگاميكه مي بيند كه يك مذهب اسلامي اعتقاد به وجوب كشتن و نابودي مسلمانان دارد حتماً استعمار براي نابودي مسلمانان اين مذهب را تقويت مي كند، در واقع اين مذهب اسلامي از اول بود ولي استعمار اين مذهب اسلامي تقويت مي كند چون در واقع هدف استعمار نابودي مسلمانان و اين مذهب اسلامي به نام اسلام فتوي وجوب قتل و نابودي مسلمانان مي دهد.
    و خيلي زياد از امام محمد ابوزهر ايراد گرفتند چرا ايشان ميان وهابيت و بهائيت مقايسه كردند در حاليكه وهابيت يك فرقه اسلامي ولي بهائيت يك فرقه غير اسلامي.
    در واقع چون ميان وهابيت و بهائيت يك وجه مشترك هست و اين جهت اشتراك دشمني به مسلمانان سني و شيعي هر
    دو فرقه اعتقاد قطعي دارند به وجوب نابودي مسلمانان سنه و شيعه... گرچه فرقه وهابيت از فرق اسلام مي باشد ولي وهابيت موافق بهائيت در مسئله دشمني به اهل تسنن و دشمني به شيعيان امام علي. يعني هر دو فرقه بهائيت و وهابيت يك هدف دارند و هر دو فرقه عاشق قتل مسلمانان سني و شيعي به اين علت ما مي بينيم كه انگلستان وهابيت را تقويت كرده، و شوروي بهائيت ايجاد و توليد كرده است چون در نتيجه هدف اساسي دو فرقه نابودي مسلمانان
    و مسئله اعتقاد وهابیان به کشتن شیعه و سنی برای من اتفاق افتاده چون بعد از اینکه بنده از وهابیت به مذهب اهل بیت رحلت کردم همین فتوی قتل غیر وهابیان برای من صادر شده است ... و این فتوی از نزدیک ترین انسان برای بنده بود یعنی از عموی من صادر شده است که ایشان رهبر وهابیان در یمن بودند و هستند

    احسان علی خانی:
    الان رفتن برای یمن برای شما مشکل ایجاد نمی شود؟

    دکتر عصام العماد:
    بله رفتن بنده به یمن مشکل نداره بالاخره خدا هست

    احسان علی خانی:
    پس چطور مشکل نیست؟



    دکتر عصام العماد:
    در واقع عموی من «عبدالرحمن العماد» از همین روش قبلی بنده استفاده کرده یعنی روش همه وهابیان ... و روش آنها فقط روش کشتن و نابودی مسلمانان ...
    عموی من «عبدالرحمن العماد» گفته بود « تو فکر می کنی چون فرزند برادرم هستی شما را نمی کشم» و بعدا به من گفته بود اگر به وهابیت برنگردی تو را می کشیم و برای ما فرق میان یک غریب و یک فامیل و فرزند نیست.

    احسان علی خانی:
    آقای دکتر وهابی بودی و بعدا شیعه شدی هنوز معتقد که زمین صافه یا فکر می کنی که زمین گرده؟

    دکتر عصام العماد:
    واقعیا این فتوی شیخ بن باز بوده مرجع دینی عربستان سعودی و با اینکه خیلی از علما اسلام باشیخ بن باز ملاقات کردند و دلایل متعدد برای اثبات اینکه زمین گرد نه صافه ولی شیخ بن باز حرف آنها قبول نکرد از جمله همین علما امام اهل تسنن در هند و پاکستان امام ابو ا علی مودودی که در ملاقات با شیخ بن باز که داشتند مسئله اثبات گرد زمین برای شیخ بن باز مطرح کرده است ولی شیخ بن باز...

    احسان علی خانی:
    بن باز اصرار می کرد که زمین صافه درسته؟

    دکتر عصام العماد:
    بالاخره من ...


    احسان علی خانی:
    خیلی خوب می رویم می گذریم من سوال دیگر دارم ... من یک جوان ایرانی شیعه هم هستم شما مورد محبت امیرالمومنین علی ـ علیه السلام ـ قرار گرفتی و با این نور هدایت شدی و بعد از این همه دشمنی و دشنام که به امیرالمومنین زدی، تو منابع تو سخنرانی ها تو مقالات تو کتابهای تو بعد از اینکه دشمنی با امیرالمومنین علی داشتی هدایت شدی دلتان پر از محبت و مهربانی به امیرالمومنین و به ایشان شیفته شدی. من یک جوان ایرانی شیعه ام مثل شما علم حدیث نه خواندم برخی موقع ها خیلی بی تفاوت از کنار همچنین شخصیت (امام علی) عبور می کنم چه کار کنم، چه کار کنم من حداقل در سرزمینی زندگی می کنم که ملتش به شیعه معروف شده اند تو سرزمینی زندگی می کنم که ذکر همه مجالس امیرالمومنین علی ـ علیه السلام ـ تو سرزمینی زندگی می کنم که بچه اگر می خواهد. می ایستد ابتدا یا علی می گوید چه کار کنم تا می توانم امیرالمومنین علی ـ علیه السلام ـ خوب بشناسم.

    دکتر عصام العماد:
    در واقع من فکر می کنم انسان دارای یک ویژگی خوب یعنی ویژگی احساس و تخیل است یعنی دارای نیروی عظیم به نام نیروی قدرت تخیل و تصویر ذهنی، این نیرو تخیل ذهنی خیلی نیرو مهم که خداوند با انسان تقدیم کرده است. مثلا فرض کنید که شخصی دشمن امام علی بود واقعا این شخص در تاریکی زندگی کرده است پس نورانیت امام علی برای او قابل درک می باشد روشنائی امام علی برایش ملموس و محسوس چون قبلا در تاریکی دشمنی با علی زندگی کرده است.
    و ما نعمت این روشنائی برق که در این اتاق هیچ موقع درک نمی کنیم مگر اینکه برق این اتاق یک مدت قطع شود وانگهی نعمت برق ملموس و محسوس خواهد شد.
    ولی کسی که شیعه علی بود بهترین راه برای درک نعمت شیعی بودن و نعمت عشق به امام علی استفاده از نیرو تخیل و تصویر ذهنی یعنی در ذهن خود باید یک تصویر بکشد... یعنی تصویر که خداوند به من نجات داده است که من ازعشاق و شیعیان امام علی هستم و باید از نیروی تخیلی استفاده کند یعنی باید تاریکی و دشمنی امام علی در ذهن خود تولید کند تجسیم کند، تصویر کند تا می تواند نعمت نورانیت هدایت به عشق علی درک کند والا این نعمت عشق امام علی تبدیل می شود به یک مسئله عادی و طبیعی و مسئله روتینی و روزمره ای وانگهی مزه آسمانی عشق به امام علی از بین می رود و هیچ لذت آسمانی از عشق به امام علی در احساس و وجدان انسان ایجاد نمی شود.
    گرچه عاشق علی می شود ولی عشق به علی باید مزه آسمانی داشته باشد یک مزه آسمانی و یک لذت ربانی که قابل توصیف نیست. عشق علی باعث ایجاد یک امر در درون انسان می شود و این امر یک تحول عمیق درانسان ایجاد می کند و برای تقریب مسئله عشق علی شما تصور کنید کسی که مصاب به مرض سرطان این بیمار در درون و وجدان خود این مرض را درک می کند و مزه این مرض لمس می کند. ولی من که مرض سرطان ندارم مزه این مرض هیچ موقع درک نمی کنم جهت مشترک عاشق امام علی با کسی که بیماری سرطانی گرفته که هر دو تا دنبال بررسی دو حقیقت متفاوت کسی که عاشق امام علی هیچ وقت آرام نمی گیرد مگر اینکه در مورد علی و برای علی حرف می زند و کسی که بیماری سرطانی گرفته هیچ وقت آرام نمی گیرد مگر اینکه در مورد بیماری خود بررسی کند...
    هر دو تا به یک چیزی حس می کنند و این احساس شامل همه لحظات زندگی آنها می شود کسی که عاشق علی همیشه همیشه به فکر علی و کسی که بیماری سرطان گرفته همیشه به فکر مرض سرطان... البته این تشابه از برخی جهات نه از همه جهات ... و انسان که عشق به امام علی ندارد هیچ موقع شخصیت امام را درک نمی کند مانند کسی که به بیماری سرطان مبتلا نشده است هیچ موقع مرض سرطان را درک نخواهد کرد... در واقع عشق هم یک نوع مرض ولی مرض مثبت، ولی سرطان نوع مرض از امراض منفی و کسی که به بیماری سرطان مبتلا می شود هیچ موقع مرض سرطان را فراموش نخواهد کرد و همچنان کسی که به عشق علی می رسد هیچ موقع مزه آسمانی عشق علی را فراموش نخواهد کرد واین برای من به صورت تجربه عملی ثابت شد بعد از اینکه شیعه شده ام و مزه آسمانی عشق به علی را درک کردم وهابیان که از فامیل و دوستان پیش بنده آمدند و گفتند ما از مسجد اخراجت می کنیم یعنی آن مسجد که بنده هم امام جمعه و هم امام جماعت این مسجد بودم و همین اینها که با هم سال ها پشت بنده نماز خوانده اند و همین آنها که از زمان بچگی با هم زندگی کردیم و درس خواندیم و مسافرتهای متعدد با هم رفتیم دوستان و برخی نزدیکان که به علت عشق به علی ما را ترک کردند ... بعد از اینکه بنده مزه عشق علی در وجدانم لمس کردم در این موقع برای بنده مهمترین عزیزان من پدر و مادر و خواهر و برادر و دوستان صمیمی هر چه برای من عزیز بودند و هستند ولی مزه آسمانی عشق به علی که در وجدانم لمس کردم ارزش این عشق صد برابر از همه دوستان و نزدیکان بلکه ارزش یک سمت و یک صفت و یک ویژگی از علی از همه آنها صد برابر بالاتر است در واقع وقتی که مزه آسمانی عشق علی در وجدانم احساس کردم که من در بزرگترین برج دنیا و جهان یعنی برج امام علی و از بالاترین نقطه برج دارم به شخصیت هایی که قبلا هنگامیکه وهابی بودم اعتقاد داشتم که آنها بزرگترین شخصیت های بشریت و اسلام بعد از پیامبر ... از همین نقطه بالا برج علی دارم به این شخصیت ها نگاه می کنم مانند بچه های چهارساله ای که دارند به ماشین های دروغین پلاستیکی بازی می کنند این شخصیت ها که قبلا برای من عزیز و مقدس بوده اند تبدیل شدند به بچه های کوچک ... نه چون بنده مغرور شدم ولی وقتی که مزه آسمانی عشق به علی در وجدانم لمس کردم احساس کردم که من در بزرگترین برج دنیا و جهان یعنی در برج امام علی و از بالای این برج که از عجایب این دنیا دارم این شخصیتها را نگاه می کنم که قبلا اعتقاد داشتم که آنها از امام علی بالاتر بودند ... این کار دولت اموی بود این سه خلیفه بزرگ کردند و احادیث ساختگی و دروغین برای آنها درست کردند. و در واقع این بچه های کوچک که با ماشین های دروغین و پلاستیکی بزرگ کردند ولی دولت اموی آمده و این بچه های کوچک که دارند با ماشین های کوچک و پلاستیکی بازی می کنند بزرگ کردند و بعد آنها جانشین امام علی کردند.
    و به آنها لقب خلفای پیامبر داده اند و به عنوان خلفاء بزرگ اسلام معرفی کردند. این ...

    احسان علی خانی:
    شما آخرین بار که به حج رفتی کی بوده؟

    دکتر عصام العماد:
    آخرین بار که به حج مشرف شدم تقریبا دوازده سال پیش

    احسان علی خانی:
    دوازده سال پیش دلتان برای حج دلتنگی شده است؟

    دکتر عصام العماد:
    البته

    احسان علی خانی:
    بچه های ما یک عکس برای شما انداختن و کنار شما یک ماه تابنده که در آن نام مقدس امیرالمومنین نوشته بود. این عکس را به شما به عنوان هدیه تقدیم می کنیم. می خواهید چه کار بکنید براینکه این تشعشع این زیبائی این تراوت این شعله این درخشان این ماه که در زندگی شما تابیده شده است
    و می گویی در بالا ارتفاع خیلی بلند قرار داده شدی و شما در برج مرتفع امام علی علیه السلام هستی هیچ وقت خاموش نشود و هیچ وقت خراب نشود تو زندگی چطوری نگاهش می داری این ماه؟


    دکتر عصام العماد:
    واقعا نگاه داشتن مزه آسمانی عشق به علی در قرآن کریم جواب سوال شما هست... در سوره تکاثر در آخرین آیه خداوند کریم فرموده « ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم» «سپس در آن روز (همه شما) از نعمتهایی که داشته اید بازپرسی خواهید شد»
    و برای نگاه داشتن نعمت عشق به امام علی باید همیشه به یاد این نعمت باشیم چون خداوند در روز قیامت از نعمت عشق به امام علی بازپرسی خواهد کرد بر اساس همین آیه و برای نگاه داشتن نعمت عشق به علی پیامبر یک راه حل برای محبین و عاشقان علی ابداع کرده بود و این راه حل نبوی همین مسئله صلوات بر محمد و آل محمد، امام آل محمد علی است و سرور آل محمد علی است. چرا پیامبر اسلام دستور داده است که ما همیشه صلوات بفرستیم این صلوات باعث نگاه داشتن عشق به علی و این روش پیامبر برای نگاه داشتن عشق علی
    چرا پیامبر اسلام فرموده است . تاکید کرده است که همیشه صلوات بفرستی و در هر صلوات، پیامبر تاکید کرده است که بعد از صلوات بر من باید صلوات برآل من بفرستی یعنی باید بگوئید صلوات بر محمد و علی چون امام آل محمد علی است، و پیامبر اسلام دستور داده است که امام علی در هر وقت در وقت نماز بعد از نماز در قنوت شب و روز و در هر صلوات ذکر علی
    کسی که به صلوات تامل کند هیچ موقع عشق علی را فراموش نمی کند باید ما تامل کنیم برای چه پیامبر هنگام به او صلوات بفرستیم
    باید به امام علی صلوات بفرستیم چون پیامبر خواستند که عشق امام علی در وجدان امت بماند.

    احسان علی خانی:
    یک سوال مانده چون زمانبرنامه (ماه عسل) تمام شد. دوست داری تو برف ها پای تو جای پای کی بگذاری؟

    دکتر عصام العماد:
    جای پای امام مهدی ـ عجل الله فرجه ـ بگذارم چون امام مهدی قائم مقام پیامبر و امام علی در زمان ما است.

    احسان علی خانی:
    یک دعا برای ما می کنید یک روزی دشمن ما بودی امروز عزیز و تاج سر ما. یک دعا برای ما کنید. زمان ما خیلی کوتاه

    دکتر عصام العماد:
    از خداوند می خواهیم که ما را از عارفان و عاشقان خود قرار بده مهمترین نعمت آشنای و عشق به خدا.
    از خدا می خواهیم که گناهان همه ما چه گناه بزرگ چه گناه کوچک به لطف خود محو کند.

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •