آشنايي با طلاق عاطفي -رواني



دكتر بهنام اوحدي*-www.iranbod.com : طلاق بحران سترگي در دوران بزرگسالي است. زن و شوهر اغلب با شتابي ناهمگون از همديگر رشد و نمو داشته و دگرگون مي شوند. يكي از دو سوي ازدواج ممكن است متوجه شود كه ديگري هماني نيست كه هنگام ازدواج بود. در واقع، هر دو تغيير و تكامل يافته اند، هرچند اين روند در راهي هماهنگ و همسو نبوده است. اغلب يكي از طرفين ازدواج، آدم سومي را به سبب از دست رفتن عواطف سرزنش كرده، از ارزيابي نقش خود در فروپاشي پيمان زناشويي سر باز مي زند. گاه برخي از سويه هاي نابودي و فروپاشي روابط زناشويي، جدايي و طلاق با ويژگي هاي خاص زندگي ميانسالي (نيازمندي به دگرگوني، فرسودگي برخاسته از كاركرد مسوولانه و ترس از رويارويي با خويشتن) ارتباط دارد.

جدايي و طلاق، ريشه ها و سرچشمه هاي گوناگون داشته اما اغلب زمينه اي خانوادگي دارد و در زوج هايي كه زير 20سالگي ازدواج مي كنند يا از طبقه هاي اجتماعي - اقتصادي ناهمگوني برآمده اند، شايع تر است. جدايي و طلاق، درست همانند پيمان زناشويي، ويژگي هاي يگانه خود را دارد. ممكن است چشمداشت هاي همسر واقع گرايانه نباشد؛ ممكن است يكي از دو سوي زناشويي، خواهان آن باشد كه دگرسو حتماً فداكارترين مادر نمونه يا پشتيبان ترين پدر نمونه باشد. پرورش و تربيت فرزند، بيشترين فشار را بر پيمان زناشويي وارد مي سازد. اين واقعيت روانشناختي بارها آزموده شده، درست واژگون باورهاي عرفي - سنتي در ميهن ماست كه زاده شدن فرزندان را سبب استواري و پايداري كانون خانواده دانسته و مي دانند. در مطالعات انجام شده ديده شده زوج هايي كه بچه ندارند، لذت بيشتري از وجود يكديگر مي برند تا زوج هاي بچه دار.

بيماري كودك، بيشترين فشار ممكن را بر دوش پدر و مادر مي نشاند. در خانواده هايي كه كودك به سبب بيماري يا رخدادي ناگوار از دست رفته و پرپر مي شود، احتمال بروز طلاق بيش از 50 درصد است.

ديگر ريشه ها و سرچشمه هاي تنش و تعارض زناشويي، مشكلات مالي و دشواري هاي جنسي - آميزشي است. اين هر دو مساله ممكن است ابزار كنترل شده و خست و دريغ داشتن پولي يا آميزشي راه و شيوه اي براي ابراز پرخاشگري شود. امروزه فشار اجتماعي براي متاهل ماندن، نه فقط در جوامع پيشرفته فرامدرن و مدرن، كه همچنين در اجتماعات در حال گذار و توسعه، بسيار كمتر از گذشته است.

بسيار افزون تر از جدايي و طلاق رسمي و قانوني، اين جدايي و طلاق جنسي - آميزشي و نيز جدايي و طلاق عاطفي - رواني است كه در سال هاي اخير رشد بسيار شتابان و نگران كننده اي داشته و دارد. در بسياري موارد، شگفت انگيز است كه حتي خود زوج مراجعه كننده آشكارا به اين واقعيت آگاهي و هوشياري ندارند. به دليل محدوديت هاي جاري در اجتماع ما، بيان توصيف و نشانه هاي جدايي و طلاق جنسي - آميزشي را به وقتي ديگر وامي گذارم و به بيان برخي نشانه هاي جدايي و طلاق عاطفي - رواني مي پردازم.

1- كاهش چشمگير وقت گذاشتن براي همديگر و ملاقات ها و سرگرمي هاي دونفره

2- كاهش وابستگي ها، دلبستگي ها و گيرايي هاي همسران در رابطه با يكديگر

3- افزايش سرگرمي هاي برون زناشويي و تمركز بر مسائل بيرون خانواده

4- بيرون از چارچوب خانواده مطرح كردن رازهاي پوشيده و پنهان زندگي زناشويي از سوي يك يا هر دو همسر

5- كاهش انجام بحث هاي سازنده و چالش ها و بارش هاي مغزي راهبردنما و راهكارآفرين بين همسران

6- كاهش نگاه، نوازش و... ميان همسران كه نشان از افت و از دست رفتن وابستگي و وفاداري عاطفي - احساسي ميان همسران دارد.

7- بي باور شدن همسران نسبت به هم و كاهش اعتمادشان به ديگري در رابطه با پشت سر گذاشتن دشواري ها و پيشامدهاي پيش بيني نشده

8- درماندگي در پيدا كردن راه حل پس از مشاجرات و ستيزهاي زناشويي و خانوادگي

9- وقت گذاشتن بيش از اندازه براي فرزندان و جايگزين و سپر ساختن آنها با هدف دوري كردن از همسر

10- رسيدگي گزافه آميز به نيازها و دشواري هاي پدر و مادر و پرهيز از پرداختن به رابطه هاي زناشويي و خانوادگي

11- كاهش ستايش از دستاوردهاي همسر و افزايش نكوهش خطاها و اشتباهات او

12- افزايش مقايسه همسر با همتايان و همكاران او در آشنايان و بيگانگان و به رخ كشيدن كاميابي ها و سرفرازي هاي آنها در برابر ناكامي ها و شكست هاي همسر

13- پرداختن بيش از اندازه به خاطرات گذشته و نوستالژي هاي دوران كودكي، نوجواني و جواني به جاي انديشيدن به مخاطرات پيش رو

14- افزايش ساعات خواب و استراحت در بستر و كاهش لحظات شور و هيجان آفريني

15- افزايش پرداختن به برنامه هاي ورزشي، سريال ها و فيلم هاي تلويزيون، جدا شدن از همسر و تنها به بستر رفتن در نيمه هاي شب

16- مراجعه انفرادي به مشاور خانواده و زوج درمانگر و پرهيز از چاره انديشي دونفره نزد آنها

17- مطرح ساختن خواست ها و گلايه هاي خود به عنوان سخنان مشاور و زوج درمانگر هنگام مراجعه تكي (انفرادي) و سركوفت زدن به همسر با دستاويز كردن واژگان خودساخته

18- افزايش سفرهاي داخلي و خارجي تكي (انفرادي) يا همراه ساختن همسر در مسافرت هاي كاري، اداري و تجاري به جاي سفرهاي دونفره تفريحي و رمانتيك

19- افزوده شدن دشنام ها و توهين هاي ركيك به همسر و خانواده او و همچنين ضرب و شتم به مشاجرات زناشويي و خانوادگي

20- طفره رفتن از انجام تمرين ها و تكليف هاي دونفره مشاور و زوج درمانگر و به فردا و فرداها واسپردن آنها.