به نام صبار شکور


با سلام

ابتدا چند مقدمه بسیار ضروری ؛

مبحث امامت ، اعم از خلافت (حکومت ظاهری) است و خلافت تنها شانی از شئون امام است که ممکن است به خاطر شرایط جامعه

به آن دست نیابد .

لذا امام همیشه وظایف امامت خود را به طور کامل انجام میدهد و هیچ گاه خانه نشین نیست . لذا اصطلاح رایج و غلط خانه نشینی

باید از اذهان عمومی پاک شود ، چرا که هر کدام از ائمه (ع) بر اساس اقتضای زمان ، وظایف امامت خود را در تبیین دین و هدایت مردم به طور کامل

به انجام می رساندند .

ثانیا مسئله امامت چیزی نیست که با بیعت ظاهری و یا صلح با حکام جور ، قابل غصب و یا از بین رفتنی باشد . چرا که امری الهی است .

---------------------------------------------------------------

اما در مورد سوال مطرح شده : همانطور که با دلایلی که ذکر خواهد شد امام علی (ع) به ظاهر با خلیفه بیعت کردند ، بنابر همان دلایل

در نماز جماعت نیز شرکت می کردند .

1- بیعت : بررسي حوادث و وقايع پس از رحلت رسول خدا(ص)، معلوم مي دارد، كه اميرالمؤمنين علي(ع) در برخورد با اين حوادث و مصائب، بهترين طريق را در پيش گرفته. به گونه اي كه صلاح و مصلحت اسلام و امّت اسلامي را در اولويّت قرار داد. اصولاً در مقام تعارض ميان دو موضوع، همواره بايد اهمّ را بر مهمّ مقدم داشت.

پس از رحلت رسول خدا( ص) ، امام علي( ع)بين دو مشكل و مسألة سخت قرار داشت : يكي دفاع از خلافت خويش با آن همه دلايل محكم، كه حق او بود؛ و ديگري فتنه و طغيان افراد سركش معروف، جوي كه منافقان مدينه بوجود آورده بودند، اوضاع اعراب اطراف مدينه كه در كفر و نفاق بودند، به گونه اي كه حدود و احكام خدا را نمي دانستند، اعلام ارتداد از سوي طائفه هايي از اعراب و حمله به دروازه های مدینه توسط مسیلمه کذاب ، حقد و كينه اي كه گروهي از صحابه نسبت به شخص علي(ع) ، بواسطه جايگاه و منزلت او نزد خدا و رسولش(ص) داشتند، و خطر روميان و حتي سران ايران كه سخت در كمين بودند، و با بغض و دشمني به اسلام نگاه مي كردند، و مي‌خواستند كه اساس اسلام را از ريشه در‌آورند، و انتقام خود را بگيرند.

مجموعه همة اينها چنان اوضاع و احوال را مشوّش و تهديدآور كرده بود، كه در صورت بروز اختلاف ميان مسلمانان، به هر بهانه‌اي، كيان اسلام از هم مي پاشيد، و آثاري باقي نمي ماند. در چنين هنگامه اي، توجه آن حضرت به امر دين و نجات اسلام معطوف گرديد؛ و حق خود را كه همان خلافت و رهبري پس از پيامبر( ص)بود، فداي حيات اسلام عزيز كرد.

با اين حال براي اينكه حق خويش را حفظ كند، و در برابر كساني كه از او روي برگردانيده بودند، حجت داشته باشد، و مخالفت خود را با عملكرد شورا و خليفه وقت ابراز كند، در خانه نشست و بيعت نكرد . و اين خود نوعي مبارزه بود، تا اينكه او را با زور و جبر براي بيعت بردند. اگر امام علي(ع) با اختيار خويش و فوراً بيعت مي كرد، حجتش تمام نبود، و شيعيانش دليلي برخلافت او نداشتند.

و همانطور که در نهج البلاغه فرمودند : ابتدا دست کشیدم از بیعت ، اما اوضاع را چنان دیدم که اگر کناره گیری کنم چیزی از اسلام باقی نمی ماند

لذا برای حفظ اسلام ، مجبور به دست زدن به دست اولی شدم .

با اين وصف، او و فرزندانش و علماي علاقمند به وي، همواره وصاياي پيامبر( را در خصوص حقوق و برتري اهلبيت(، و نيز حقايق دين، متذكر مي شدند؛ و دلايل محكمي را كه در اين زمينه وجود داشت، منتشر مي ساختند.
در اين باره ممكن است شبهه اي به ذهن خطور كند، و آن اينكه خلفا نيز موضوع مصلحت جامعه اسلامي را بهانة عملكردها و تصميم گيريهاي خويش قرار دادند، پس چه فرق است ميان اين دو؟ پاسخ اينست كه فرق ميان مصلحت انديشي خلفا با مصلحت انديشي امام علي(ع) ، از زمين تا آسمان است؛ مصلحت انديشي خلفا، در جهت حفظ مقام و موقعيت خود و اطرافيانشان بود، تا جايي كه گفتار پيامبر( ص)را نقض، و بدعت را در دين آغاز كردند؛ به گونه اي كه در متن احكام الهي تصرف كردند، و به صلاح ديد خود تغيير دادند اما مصلحت انديشي امام علي(ع) ، حفظ مقام و موقعيت خويش نبود، فدا نمودن خود و موقعيتش بود، كه براي بقا و حيات اسلام عزيز؛ بدعت نبود، زنده كردن ارزشها، و اجراي احكام و قوانين معطّله بود. خشنودي اطرافيان نبود، بلكه رضاي خدا در كار بود.


2- نماز جماعت : در مورد نماز جماعت نیز ، مجبور بودند که در نماز شرکت کنند وگرنه به اسم خارجی از دین ، ایشان را می کشتند ؛

و امر هدایت مردم بی سامان می ماند . ( نه اینکه از کشته شدن بهراسند)

و برای اینکه بهانه ای دست خلفا ندهند تمامی ائمه(ع) نیز چنین می کردند آن هم فقط شرکت در نماز جماعت نه اقتدای کامل .

چرا که تقیه از ضروریات مذهب تشیع است . یعنی در زیر ظلم حاکم جباری که نمی توان کار دیگری کرد باید تقیه نمود .

وشاید بتوان احتمال قوی داد که اقتدا نمی کردند بنا به دلیل زیر :

و آن این است که در روایات آمده : امام ، هیچ گاه ماموم نمی شود .

و از این دلیل می توان نتیجه گرفت که با اینکه به اجبار شرکت می کردند ، اما به ظاهر در صف جماعت بودند ، و در حقیقت اقتدای کامل نمی کردند .


--------------------------------------------------------
منابع و مآخذ:
1. شيعه دراسلام، علامه طباطبايي
2. رهبري امام علي از ديدگاه قرآن و پيامبر، سيد شرف الدين، ترجمه محمدجعفر امامي
3. پاسخ های مرحوم علامه عسکری (ره) به همین سوال ، در جلسات درس .