مشاهده RSS Feed

باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا…

باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا…جوي و دو جفت چکمه و گِل بود و ما دو تا…وقتي نگاه من به تو افتاد، سرنوشتتصديق گفته‌هاي «هِگِل» بود و ما دو تا…روز قرارِ اوّل و ميز و سکوت و چايسنگيني هواي هتل بود و ما دو تاافتاد روي ميز ورق‌هاي سرنوشتفنجان و فال و بي‌بي و دِل بود و ما دو تاکم‌کم زمانه داشت به هم مي‌رساندماندر کوچه ساز و تمبک و کِل بود و ما دو تا…تا آفتاب زد همه جا تار شد برامدنيا چه‌قدر سرد و کسل بود و ما دو تا،از خواب مي‌پريم که اين ماجرا فقطيک آرزوي مانده به دِل بود و ما دو تا…

  1. هنوز خوبم

    توسط در تاریخ 2012/09/23 در ساعت 14:11 (باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا…)
    ديروز ، همين حوالي

    زلزله اي
    آمد...


    حالا همه حالم را مي پرسند !!!


    بي خبر از اينكه " من"


    به اين لرزيدنها


    سالهاست كه عادت كرده ام...


    به لرزشهاي شديد شانه هايم


    و ترك هاي عميق قلبم...


    اما هنوز " خوبم !!! "






    كاش
    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  2. زانو

    توسط در تاریخ 2012/09/23 در ساعت 14:08 (باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا…)
    سفت بغلش كن ؛

    محكم ببوسش ،


    نگران نباش !


    كم كم به اين يكي هم عادت مي كني ....


    زانو رو ميگم ... !!!



    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  3. صدای قدم هایت...

    توسط در تاریخ 2012/09/23 در ساعت 13:22 (باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا…)
    نقل قول نوشته اصلی توسط *Croon* نمایش پست ها
    هنوز صدای قدم هایت

    را پشت سرم می شنوم که همچون

    غریبه ای مرا بی تفاوت دنبال می کنید ومن

    ایــن چــنیــن پــیش خــود مــی پندارم کــه هــنوز …

    بــا گــام هــایت مــسیرمرا دنــبال می کــنی ولی افــسوس …

    مرگ بر دوراهی ها ، لعنت بر هرچه بیراهه است
    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  4. اولین باری که عاشقت شدم یادته ؟

    توسط در تاریخ 2012/09/23 در ساعت 13:22 (باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا…)
    نقل قول نوشته اصلی توسط *Croon* نمایش پست ها
    اولین باری که عاشقت شدم یادته ؟

    من یه کرم سیب بودم و تو یه کرم ابریشم .

    من به تو قول دادم دیگه هیچوقت سیب نخورم و

    تو هم قول دادی دور خودت پیله نزنی . ولی نمی دونم

    چی شد که من طاقت نیاوردم و فقط یه خورده سیب خوردم .

    تو هم از غصه دور خودت پیله بستی
    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  5. ♥●•٠·˙بــــ هترین اشعارونثــــ ــرهای عاشقانه♥●•٠ ·˙

    توسط در تاریخ 2012/09/23 در ساعت 08:33 (باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا…)
    نقل قول نوشته اصلی توسط *Croon* نمایش پست ها
    دفتر عشـــق كه بسته شـد
    ديـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــــــــ دم
    خونـم حـلال ولـي بــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــدون
    به پايه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــدم
    اونيكه عاشـق شده بــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــود
    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده