مشاهده RSS Feed

باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا…

باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا…جوي و دو جفت چکمه و گِل بود و ما دو تا…وقتي نگاه من به تو افتاد، سرنوشتتصديق گفته‌هاي «هِگِل» بود و ما دو تا…روز قرارِ اوّل و ميز و سکوت و چايسنگيني هواي هتل بود و ما دو تاافتاد روي ميز ورق‌هاي سرنوشتفنجان و فال و بي‌بي و دِل بود و ما دو تاکم‌کم زمانه داشت به هم مي‌رساندماندر کوچه ساز و تمبک و کِل بود و ما دو تا…تا آفتاب زد همه جا تار شد برامدنيا چه‌قدر سرد و کسل بود و ما دو تا،از خواب مي‌پريم که اين ماجرا فقطيک آرزوي مانده به دِل بود و ما دو تا…

  1. گاه دلتنگ می شوم ...

    توسط در تاریخ 2012/09/23 در ساعت 08:18 (باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا…)
    نقل قول نوشته اصلی توسط *Croon* نمایش پست ها
    گاه دلتنگ می شوم

    دلتنگتر از همه دلتنگی ها

    گوشه ای می نشینم

    و حسرت ها را می شمارم

    و باختن ها را،

    و صدای شکستن ها را...

    نمی دانم من کدام امید را ناامید کرده ام

    و کدام خواهش را نشنیدم

    و به کدام دلتنگی خندیدم

    که این چنین دلتنگم.

    دلتنگم، دلتنگ...!


    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  2. چه زیبا گفتم

    توسط در تاریخ 2012/09/23 در ساعت 08:18 (باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا…)
    نقل قول نوشته اصلی توسط *Croon* نمایش پست ها
    چه زیبا گفتم دوستت دارم

    چه صادقانه پذیرفتی!

    چه فریبنده آغوشم برایت باز شد !

    چه ابلهانه! با تو خوش بودم !

    چه كودكانه ! همه چیزم شدی !

    چه زود ! به خاطره یك كلمه مرا ترك كردی !

    چه ناجوانمردانه ! نیازمندت شدم !

    چه حقیرانه! واژه غریبه خداحافظی به من آمد!

    چه بیرحمانه! من سوختم...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  3. صدایت می زنم...

    توسط در تاریخ 2012/09/23 در ساعت 08:17 (باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا…)
    نقل قول نوشته اصلی توسط *Croon* نمایش پست ها
    صدایت می زنم
    می آیی
    کنار دلتنگی ام می نشینی
    دستهایت را می بویم
    و چشمهایت را می جویم
    گونه هایت بوی غریب خاک باران خورده را می داد
    و لبهایت یادآور غنچه ایست
    که تنها یک طلوع تا غروب همسفر خورشید شد
    و تو
    چقدر نجیب و با صداقت نگاهم می کنی
    و چقدر
    مهربانی
    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  4. به همه خواهم گفت:

    توسط در تاریخ 2012/09/23 در ساعت 08:17 (باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا…)
    نقل قول نوشته اصلی توسط *Croon* نمایش پست ها
    به همه خواهم گفت

    به نسیمی که گذر خواهد کرد ،

    به شهابی که درخشید به شب ،

    به شب روشن پاک ،

    به سپیدار بلند ،

    به پرستو ،

    که غمگین ترک کند لانه ی خویش ،

    به همه خواهم گفت ،

    به شرابی که به پیمانه تو می رقصد ،

    و تو را مست کند شب
    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  5. برای دوست داشتنت

    توسط در تاریخ 2012/09/23 در ساعت 08:17 (باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا…)
    نقل قول نوشته اصلی توسط *Croon* نمایش پست ها
    برای دوست داشتنت

    محتاج دیدنت نیستم...

    اگر چه نگاهت آرامم می کند

    محتاج سخن گفتن با تو نیستم...

    اگر چه صدایت دلم را می لرزاند

    محتاج شانه به شانه ات بودن نیستم...

    اگر چه برای تکیه کردن ،

    شانه ات محکم ترین و قابل اطمینان ترین است!
    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده