مشاهده RSS Feed

ya ali

اي خدا مرا اين عزت بس كه بنده ي تو باشم اين فخرم بش كه پروردگارم تو باشيتو آنچناني كه من دوست دارمپس مرا آنسان كه مي خواهي بگردان آمين

  1. دلم گرفته ای خدا

    نقل قول نوشته اصلی توسط !Alipour! نمایش پست ها
    دلم گرفته ای خدا مگه نیستی اون بالا

    خیلی دلم پر ازت از قدیما تا حالا
    مگه نگفتی٬هرکی درد داره بیاد به من بگه
    پرغمهاست دل من آخه نمیبینی چرا...
    دارو ندارمو دادم٬به پای هرکی که اومد تو قلب من
    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  2. زن نیستم.......

    نقل قول نوشته اصلی توسط !Alipour! نمایش پست ها
    زن نیستم.......


    اگر زنانه پای عشقم نایستم....

    من از قبیله ی زلیخا آمده ام.....!!!


    آنقدر عشقت را جار می زنم تا خدا برایم کف بزند...!!

    فرقی نمی کند فرشته باشی یا آدم....



    یوسف باشی یا سلیمان....!!

    قالیچه ی دل من،بدون رمز نام تو پرواز نمی کند.

    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  3. روزنامه خبر ورزشی 28اردیبهشت

    نقل قول نوشته اصلی توسط !Alipour! نمایش پست ها
    نام: 01-92.2.28.jpg نمایش: 71 اندازه: 490.1 کیلوبایت
    نام: 02-92.2.28.jpg نمایش: 80 اندازه: 682.8 کیلوبایت
    نام: 03-92.2.28.jpg نمایش: 77 اندازه: 542.9 کیلوبایت
    نام: 04-92.2.28.jpg نمایش: 73 اندازه: 715.6 کیلوبایت
    نام: 05-92.2.28.jpg نمایش: 69 اندازه: 671.8 کیلوبایت
    نام: 06-92.2.28.jpg نمایش: 68 اندازه: 604.5 کیلوبایت
    نام: 07-92.2.28.jpg نمایش: 67 اندازه: 651.8 کیلوبایت
    نام: 08-92.2.28.jpg نمایش: 75 اندازه: 639.7 کیلوبایت
    نام: 09-92.2.28.jpg نمایش: 59 اندازه: 652.4 کیلوبایت
    نام: 10-92.2.28_th.jpg نمایش: 52 اندازه: 553.6 کیلوبایت
    نام: 11-92.2.28.jpg نمایش: 44 اندازه: 669.0 کیلوبایت
    نام: 12-92.2.28.jpg نمایش: 49 اندازه: 464.5 کیلوبایت
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  4. امروز همه نیاز من این است که تو را به نام بخوانم

    نقل قول نوشته اصلی توسط !Alipour! نمایش پست ها
    امروز همه نیاز من این است که تو را به نام بخوانم
    و مشتاق حرف حرف نام تو باشم
    مثل کودکی که مشتاق تکه ای حلواست
    مدت هاست نامت
    بر روی نامه هام نیست
    از گرمی آن گرم نمی شوم
    اما امروز در هجوم اسفند
    پنجره‌ها در محاصره
    می خواهم تو را به نام بخوانم
    آتش کوچکی روشن کنم
    چیزی بپوشم
    و تو را ای ردای بافته از گل پرتقال
    و شکوفه‌های شب بو احضار کنم

    نمیتوانم نامت را در دهانم
    و تو را در درونم
    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  5. زردها بیهوده قرمز نشدند

    نقل قول نوشته اصلی توسط !Alipour! نمایش پست ها
    زردها بیهوده قرمز نشدند
    قرمزی رنگ نیانداخته بیهوده بر دیوار
    صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست
    صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست
    گرده روشنی مرده برفی . همه کارش آشوب
    بر سر شیشه هر پنجره بگرفته قرار
    زردها بیهوده قرمز نشدند
    قرمزی رنگ نیانداخته بیهوده بر دیوار
    صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست
    صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست
    گرده روشنی مرده برفی . همه کارش آشوب
    بر سر شیشه هر پنجره بگرفته قرار
    من دلم سخت گرفته است از این
    میهمان
    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده