همسری فداکار... مردی به همسرش این گونه نوشت: عزیزم این ماه حقوقم را نمی توانم برایت بفرستم به جایش 100 بوسه برایت فرستادم. عشق تو همسرش بعد از چند روز اینگونه جواب داد: عزیزم از اینکه 100 بوسه برای من فرستادی نهایت تشکر را می کنم.ریز هزینه ها: 1.با شیر فروش به 2 بوس به توافق رسیدیم. 2.معلم مدرسه بچه ها با 7 بوس به توافق رسیدیم. 3.صاحب خانه هر روز می اید و 2-3 بوس از من می گیرد. 4.با سوپر مارکتی فقط با بوس به توافق نرسیدیم بنابرین من ایتم های دیگری به او دادم. 5.سایر موارد 40 بوس. نگران من نباش...هنوز 35 بوس دیگر برایم باقی مانده که امیدوارم بتوانم تا اخر این ماه با ان به سر کنم. ایا می توانم برنامه بصورت فوق برای ماه بعد تنظیم کنم؟ لطفا من را راهنمایی کنید
خیلی تابلو با مزه ایی
در بیکران دشت در نیمه های شب جز من که با خیال تو میگشتم؛ جز من که در کنار تو میسوختم غریب! تنها ستاره بود که میسوخت. تنها نسیم بود که میگذشت.
منم نشسته ام رو به روی اغوشی که هرگز نصیبم نشد همیشه منتظر ان روزی که هرگز نیامد ان دری که تا ابد گشوده نشد
پلان اول: بیا جلو,لبخند بزن! و به نشانه رفاقت دست بده! و چند سال بعد... پلان اخر: ردپا ؛ کوچه ؛ و اسمانی که همیشه بی موقع گریه اش میگیرد.
آن لحظه ای که جام بلورین به لب نهم در ساغر منی در خاطر منی
سلام به همگی دوست جدید میخایین من منا 19سالمه دختر شادو سر زنده ای هستم اما گاهی وقتا دلم خیلی میگیره تا حدی به قول معروف که انگار داره میمیره امیدوارم براتون دوستای خوبی باشم و شما هم برای من به امید آشنایی بیشتر
ای خدا این وصل را هجران مکن سرخوشان عشق را نالان نکن نیست در عالم ز هجران تلخ تر هرچه خواهی کن ولی هجران مکن