درس نامه انتظار

بسم الله الرحمن الرحیم

صَلَّي اللهُ عَلَيكَ يا وَليَ العَصر (عج) اَدرِكنا

اینمجموعه دل نوشته های جمعی از منتظران را در بر دارد، که باید به چشم دلدید و بردل نشاند. این قطعات کوتاه، گرچه در قالب استدلال نیست، اما قابلاستدلال است. مبنای استدلال عقلی و ونقلی سخنان عاطفی، تا حد امکان بیانشده، تا آئین انتظار رابیاموزد، و مرغ دل را بار دیگر به سوی آن قبلهقبله، به پرواز آورد.

درس نامه انتظار (1) : برگرفته از کتاب درس نامه انتظارویرایش عبد الحسین طالعی نشر نبا
به علت وجود خطا در تایپ متون قرآن و حدیث از تایپ خود داری می شه در صورت نیاز همین جا اعلام کنید تا عبارت بیان بشه
به امید روزی که همه ناله ها به جای مهدی صاحب زمان کی خواهد آمد تبدیل بشه به مهدی آمد، مهدی آمد
نعمت حضور
خداوند، وضعیت یک گروه را تغییر نمی دهد، مگر آن که خودشان وضع خود را دگرگون کنند. ( سوره رعد آیه 17)

امام باقر علیه السلام در بیان آیه می‌فرمایند:
قضای حتمی خدا این است که اگر به بنده اش نعمتی عنایت فرماید، آن نعمت را از او نمی گید، مگر آن که گناهی مرتکب شود. و در پی آن گناه روا باشد که آن نعمت از او گرفته شود. و این است کلام خداوند که فرمود: خداوند وضعیت گروهی را تغییر نمی دهد، مگر که آنها خودشان وضع خود را دگرگون کنند.( تفسیر نورالثقلین ج2، ص488، ح50، چاپ حیدری)

ما، در این دوران، معنای گفتار امام باقر علیه السلام را- از یک دیدگاه- بیشتر از شیعیان زمان خودشان درک می کنیم. چرا که ما از نعمتی بزرگ - که آنان به راحتی از آن برخوردار بودند- محرومیم نعمتی که به دلیل ناسپاسی مردمان، خداوند آن را از ایشان گرفت : نعمت حضور آشکار حجت خدا در میان مردم.
خداوند، با این نعمت، یازده بار امت پیامبر صلی الله علیه و سلم را آزمود. اولیاء خود را یکی پس از دیگری فرستاد، تا مردم بتوانند به احتی از محضر این بزرگواران بهره گیرند، و راه هدایت خود را از ایشان جویا شوند؛ اما متافانه مردم قدر این نعمت ها را ندانستند و به کفران آنها پرداختند. این برخوردها همچنان ادامه داشت، تا این که خداوند، ایشان را از فیض حضور دوازدهمین امام محروم ساخت
دیری است که گم گشته ای از دیده ما پنهان شده ای زمردم، ای نور بصر
ما را چون میسر نبود دیدن مهر یکدم تو، به ذره ها چو خورشید نگر
( فراق نامه، عبد الصمد شاعَلی،‌ص46)
آری! اکنون ما به خاطر ناسپاسی و عصیان خود، مورد خشم و غضب خداوند قرار گرفته ایم؛ چرا که امام محمد باقر علیه السلام می فرمایند:
وقتی خدای متعال بر آفریده های خود (مردم) غضب نماید، ما (اهل بیت) را از مجاورت آنها دور می کند.

باید برای رفع این محرومیت بزرگ- که خود باعث آن شده ایم - چه باید کرد؟ آیا مصادیق ناسپاسی و عصیان در مقابل نعمت حضور امام معصوم علیه السلام را در زندگی روزمره خود پیدا کرده ایم، تا آنها را از زندگی خود دور سازیم، و گامی در راه رسیدن به این نعمت بزرگ برداریم؟

* نوشته صفورا سادات پاک نژاد

پدر مهربان

ای مونس من، انیس من، همدم من
کوی تو، امید شادی من، غم من
ای مهدی فاطمه، پدر جان، نظری
بر دست تهی، توشه و زاد کم من

طفلی را در نظر بگیرید که زشت رو بد ترکیب و بدقواره است او در نظر ما به گونه ای است که حاضر نیستیم وی را بنگریم چه رسد به این که او را در آغوش بگیریم و یا ببوسیم ! اما... مادر این طفل او را در بغل می گیرد و می بوید و می بوسد و قربان صدقه اش می رود این طفل زشت در نظر مادر به فرشته می‌ماند!

حال اگر این این طفل با کودکان دیگر بدرفتاری کند سخنان ناروا بگوید و هر روز یک گرفتاری به بار آورد چطور؟ آیا پدر و مادر او را از فرزندی خود حذف می کنند یا از منزل بیرون می رانند ؟ آیا اگر این فرزند بیمار شود غمخواری و تیمارش نمی کنند؟

امام رضا علیه السلام در ضمن بیان ویژیگی های امام معصوم می فرماید:

(( امام، همنشین پر مهر، پدر مهربان، برادر دلسوز، و مادر نیکو کار نسبت به فرزند خردسال است)). اصول کافی ج1 باب نادر فی فضل الامام و صفاته ح1.

امام زمان اروحنا فداه از پدر به ما نزدیک تر است همانند پدری که دائما از فرزندان خود مراقبت می کند مواظب ما است و ما را فراموش نمی کند. خدا او را مرجع و ملجا و پناه ما قرار داده است؛ (الکهف الحصین) . امام سجاد علیه السلام صلوات روزهای ماه شعبان مفاتیح الجنان.

فرزندی که بد کرده باشد ، انگاه که شب فرا می رسد به خانه باز می گردد کنار در می نشیند دست مقابل صورت می گیرد و تمنّای بخشش دارد...

آغوش مادر باز است و نگاه خشم آلود پدر، مهری شیرین پس خود دارد. فرزندشان را می بخشد و پناهش می دهند.

ما آن کودکانیم که روح و روان خود را پلید و آلوده ساخته ایم در منجلاب گناه غوطه و راه به جایی نداریم.

در دعای بعد از زیارت امام رضا علیه السلام در مفاتیح الجنان می خوانیم :

(( اگر زمین ناهان مرا می دانست مرا در خود فرو می برد اگر کوه ها می دانستند مرا سخت در می شکستند اگر اسمانها می دانستند بر سرم ویران می شدند اگر دریاها می دانستند مرا غرق می ساختند))

با این کوله بار سنگین در خانه امام زمان عحل الله تعالی فرجه را می زنیم به پناه او می رویم او را شفیع قرار می دهیم و از محضرش استمداد می کنیم

ادامه درس نامه انتظار2 (پدر مهربان) در پست بعدی....بزودی

ادامه درس نامه انتظار2 (پدر مهربان) :

دلسوزی امام زمان عجل الله تعالی فرجه و رسیدگی آن حضرت به حال امت خویش و محبت و لطف حضرتش به دوستداران و پیروانش در چنان

اوجی است که محبت پدر و مادر جلوه ای کوچک از آن است.

عالم عامل و زاهد جناب سید ابن طاووس می گوید : سحر گاهی به سرداب مقدس رفتم دیدم امام زمان عج الله فرجه در آن مکان نورانی مشغول دعا هستند با خود گفتم آقا چه دعائی می خوانند و از خدا چه می‌خواهند؟ شنیدم چنین می فرمایند :

(( خدایا همانا شیعیان ما از تابش انوار و باقیمانده طینت ما آفریده شده اند اینان با تیکه بر محبت و ولایت ما گناهان زیاد مرتکب می شوند پس اگر گناهان ایشان بین تو و ایشان است از آنان در گذر که ما از ایشان راضی شدیم و اگر آن گناهان بین خودشان است پس میان ایشان را اصلاح فرما به خمس ما قصاص کن ایشان را در بهشت وارد کن از آتش دورشان فرما و بین ایشان و دشمنان ما در غضبت جمع نکن)) جنه الماوی محدث نوری (به ضمیمه بحارالانوارج5) ص302، ح53

آن بزرگ بدون اینکه نیازی به حقیرانی روسیاه مانند ما داشته باشد اینگونه با لطف و مهربانی در خلوت به آن مکان مقدس می آید و اینگونه برای ما دست به دعا بر می دارد

مهربانی او به وسعت هستی است رحمت او به ژرفای همه سینه هاست. عشق او جلوه ای دارد مادرانه ساحتی دارد پدرانه و ...

اینک از تو می پرسم : آیا سزاوار است ما با پدر مهربان خود رفتاری کنیم که دلش آزرده شود، آن هم در برابر این همه محبت؟

نوشته نرگس شرفی
برگرفته از کتاب درس نامه انتظار
نوشته جمعی از نویسندگان

درس نامه انتظار 3
شاهد غایب
(( شیخ مفید)) یکی از علمای مخلص و مجاهد شیعه به مشار می آید از وی آثار و کتب متعددی به یادگار باقی مانده است او در اواخر قرن چهارم و اوایل
قرن پنجم هجری به تحقیق و بررسی در باره امور دین و رفع مشکلات شیعیان بر مبنای آیات قرآن و کلام معصومین همت گماشت روزی مردی نزد شیخ امد و گفت : همسرم در حالی که فرزندی در شکم دارد از دنیا رفته است آیا اجازه دارم که آن دو را با هم در یک قبر به خا بسپارم؟ پاسخ شیخ مثبت بود لذا مرد راهی شد ولی در میان راه جوانی وی را متوقف ساخت و گفت از طرف شیخ پیغام دارم شیخ فرمود : فرزندتان یادگار همسرت را فورا از شکم او خارج کن سپس همسرت را به خاک بسپار انشاءالله مورد رحمت و آمرزش خدایش قرار گیرد. مرد با عجله به سوی منزل شتافت تا آنچه را مامور بود انجام دهد سالهاگذشت... روزی جوانی نزد شیخ آمد. دستش را فشرد و گفت : (( می خواهم دستان مردی را بفشارم که به من زندگی عطا کرد))

شیخ جویای داستان شد جوان قصه خود را بازگفت . لرزه بر اندام شیخ مفید افتاد. شیخ می دانست که آن جوان را وی به دنبال ان مرد نفرستاده بود
و با خود گفت : خداوندا! فتوای من می تواند مرز بین مرگ و زندگی یک انسان باشد. آنچنان بیمناک گشت که در منزلش را بست و از صدور فتوی اجتناب کرد در ان هنگام بود که از ناحیه مقدس بقیة الله الاعظم رحی و ارواحنا لتراب مقمه الفداءـ توقیعی برای او صادر شد. حضرت چنین فرمود : (( ای شیخ مفید! فتوی از تو و استوار کردن و اصلاحش ازما)). کلمة الامام المهدی (علیه السلم) ج1ص182
آری ما ضعیف و خطا کاریم اما خداوند منان که ظرفیتما را می داند امر فرموده تقوی پیشه کنیم به افرادی که وسیله حق به سوی خدایند تمسک جوییم و صادقانه در راه خدا بکوشیم .

(( ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا پروا کنید و به سوی او وسیله بجویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار شوید)) . سوره مائده آیة 35

لیکن باید به خاطر سپرد که عنایات حجت خدا اطاعتی مداوم و نور طلبانه همچون چرخش سیارات بر گرد خورشدی آسمان می طلبد صداقتی شفاف و زلال همچون دانه های شبنم بر لاله های دشتستان می خواهد خلوصی بکر و سبک همچون نسیم سحر گاهن می جوید و عقلی روشن و تابان همچون درخشش ستارگان بر شبهای تار بیابان اقتضاء می کند آیا در پیشگاه ام عصرمان و حجت خدا که این گونه نگران ما است، چنین صداقت و خلوصی به پیشکش آورده ایم؟ کمی به خود آییم و بیندیشیم امروز هم می تواند نخستین روز بیداری و هوشیاری ما باشد و توفیق از خدا است.

آفتابا یک نظر بر ذره کن ذره‌ات بر نور خود پرورده کن
مظهر لطف خداوندی، شها لطف او از تو شده پایان به ما
بهتری از کیمیا، کن یک نظر خاک راهت کن جواهر، سیم زور
( سوز هجران ص70)

نوشته مژگانه صفارنیا
برگرفته از کتاب درس نامه انتظار
نوشته جمعی از نویسندگان