نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: Evanescence

  1. #1
    معاونت سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/05
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    14,398
    سپاس ها
    6,794
    سپاس شده 16,762 در 8,741 پست
    نوشته های وبلاگ
    27

    Eh Evanescence


    Call Me When You're Sober


    Don't cry to me
    If you loved me, you would be here with me
    You want me, come find me
    Make up your mind
    Should've let you fall
    And lose it all
    So maybe you can remember yourself
    Can't keep believing
    We're only deceiving ourselves
    And I'm sick of the lie
    And you're too late
    Don't cry to me
    If you loved me, you would be here with me
    You want me, come find me
    Make up your mind
    Couldn't take the blame
    Sick with shame
    Must be exhausting to lose your own game
    Selfishly hated
    No wonder you're jaded
    You can't play the victim this time
    And you're too late
    So don't cry to me
    If you loved me, you would be here with me
    You want me, come find me
    Make up your mind
    You never call me when you're sober
    You only want it 'cause it's over - It's over
    How could I burn paradise ?
    How could I ?
    You were never mine
    So don't cry to me
    If you loved me, you would be here with me
    Don't lie to me, just get your things
    I've made up your mind


    زمانی که هوشیار و عاقل هستی مرا فرا بخوان

    برای من گریه نکن
    اگر مرا دوست داشتی...با من اینجا بودی
    تو مرا میخواهی...بیا مرا پیدا کن
    تصمیمت را بگیر...
    میبایست اجازه میدادم که سقوط کنی...
    و کاملا شکست میخوردی
    بنابراین شاید تو بتوانی خودت را بخاطر اوری...
    نمیتوانم که به ایمان و اعتقاد ادامه دهم
    ما فقط داریم خودمان را فریب میدهیم
    و من از دروغ بیمارشدم
    وتوخیلی دیر میکنی...
    برای من گریه نکن
    اگر مرا دوست داشتی...با من اینجا بودی
    تو مرا میخواهی...بیا مرا پیدا کن
    تصمیمت را بگیر...
    نمیتوانی تقصیر را به گردن بگیری
    بیمار و ناخوش همراه با شرمساری...
    میبایست خسته کننده باشدکه بازی خودت را ببازی...
    به صورت خودپسندانه متنفر شده ای...
    تعجب اور نیست که تو خسته هستی...
    نمیتوانی این بار نقش قربانی را بازی کنی...
    و تو خیلی دیر میکنی
    پس برای من گریه نکن
    اگر مرا دوست داشتی...با من اینجا بودی
    تو مرا میخواهی...بیا مرا پیدا کن
    تصمیمت را بگیر...
    تو هیچ وقت زمانی که هوشیار و عاقل هستی فرا نمیخوانی
    تو فقط این را میخواهی زیرا این به پایان رسیده و تمام شده است
    چگونه میتوانستم بهشت را بسوزانم؟
    چگونه میتوانستم؟
    تو هرگز از ان من نبودی...
    پس برای من گریه نکن
    اگر مرا دوست داشتی...با من اینجا بودی
    به من دروغ نگو...فقط وسایلت را بگیر...
    من هدف و تصمیمت راساختم




  2. 2 کاربر از پست مفید !MAHSA! سپاس کرده اند .


مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •