صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 24

موضوع: برای عاشقایی که به عشقشون نرسیدن مثل من +کلیپ

  1. #1
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    Icon100 برای عاشقایی که به عشقشون نرسیدن مثل من +کلیپ

    سلام دوستان گلم وعاشقانی که به عشقشون نرسیدن این پست مخصوص کسانی هستش که عاشق بودن ولی عشقشون اونا رو رها کرده ایجاده شده می توانید توی این پست اونایی که به عشقشون نرسیدن توی این پست مثل من درد دل کن توی این پست دل تو ازاد کنمثل یه کبوتر پرواز کن


    این کلیپ رو من دیدم به خدا حالم خیلی دگرگون شد دلم گرفت

    خدا آخه چرا باید ماها باید این عذاب هارو بکشیم

    دوستای من ببینین و حتما نظر هاتونو بگین من منتظر نظرهاتونم شاید

    مرحمی بر این دل شکسته ام شوید...

    http://www.aparat.com/v/faMy0
    ویرایش توسط !ALIPOUR! : 2013/10/16 در ساعت 18:30

  2. #2
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    تقدیم به همه عاشقای که به عشقشون نرسیدن

    از بس که ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺩﻟﻢ ﺍﺑﺮﻳﺴﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﻢ ﻧﻤﻨﺎﮎ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ

    ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ؟

    ﺩﺭﻳﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺩﻳﺪﻡ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺗﻮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ

    ﺭﻭﻱ ﻣﺎﺳﻪ ﻫﺎﻱ ﺳﺎﺣﻞ ﻧﻮﺷﺘﻢ

    ﺍﮔﺮ ﻃﺎﻗﺖ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺩﺍﺭﻱ ﻣﻦ ﺷﻬﺎﻣﺖ ﮔﻔﺘﻦ ﺩﺍﺭﻡ

    ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺩﺭﻳﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ

    ﺑﺎﺯ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ

    ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺭﻭﻱ ﻣﺎﺳﻪ ﻫﺎ ﻧﻮﺷﺘﻢ :

    ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ !


  3. #3
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    Icon100

    تقدیم به همه عاشقای که به عشقشون نرسیدن


    عمیق ترین کلمه "عشق" است ... به آن ارج بنه.
    بی رحم ترین کلمه "تنفر" است ... از بین ببرش. سرکش ترین کلمه "هوس" است ... بآ آن بازی نکن. خود خواهانه ترین کلمه "من" است ... از ان حذر کن. ناپایدارترین کلمه "خشم" است ... ان را فرو ببر. بازدارترین کلمه "ترس" است ... با آن مقابله کن. با نشاط ترین کلمه "کار" است ... به آن بپرداز. پوچ ترین کلمه "طمع" است ... آن را بکش. سازنده ترین کلمه "صبر" است ... برای داشتنش دعا کن. روشن ترین کلمه "امید" است ... به آن امیدوار باش. ضعیف ترین کلمه "حسرت" است ... آن را نخور. تواناترین کلمه "دانش" است ... آن را فراگیر. محکم ترین کلمه "پشتکار" است ... آن را داشته باش. سمی ترین کلمه "غرور" است ... بشکنش. سست ترین کلمه "شانس" است ... به امید آن نباش. شایع ترین کلمه "شهرت" است ... دنبالش نرو. لطیف ترین کلمه "لبخند" است ... آن را حفظ کن. حسرت انگیز ترین کلمه "حسادت" است ... از آن فاصله بگیر. ضروری ترین کلمه "تفاهم" است ... آن را ایجاد کن. سالم ترین کلمه "سلامتی" است ... به آن اهمیت بده. اصلی ترین کلمه "اطمینان" است ... به آن اعتماد کن. بی احساس ترین کلمه "بی تفاوتی" است ... مراقب آن باش. دوستانه ترین کلمه "رفاقت" است ... از آن سوءاستفاده نکن. زیباترین کلمه "راستی" است ... با ان روراست باش. زشت ترین کلمه "دورویی" است ... یک رنگ باش. ویرانگرترین کلمه "تمسخر" است ... دوست داری با تو چنین کنند؟ موقرترین کلمه "احترام" است ... برایش ارزش قایل شو. آرام ترین کلمه "آرامش" است ... به آن برس. عاقلانه ترین کلمه "احتیاط" است ... حواست را جمع کن. دست و پاگیرترین کلمه "محدودیت" است ... اجازه نده مانع پیشرفتت بشود. سخت ترین کلمه "غیرممکن" است ... وجود ندارد. مخرب ترین کلمه "شتابزدگی" است ... مواظب پلهای پشت سرت باش. تاریک ترین کلمه "نادانی" است ... آن را با نور علم روشن کن. کشنده ترین کلمه "اضطراب" است ... آن را نادیده بگیر. صبورترین کلمه "انتظار" است ... منتظرش باش. بی ارزش ترین کلمه "انتقام" است ... بگذاروبگذر. ارزشمندترین کلمه "بخشش" است ... سعی خود را بکن. قشنگ ترین کلمه "خوشروئی" است ... راز زیبائی در آن نهفته است. تمیزترین کلمه "پاکیزگی" است ... اصلا سخت نیست. رساترین کلمه "وفاداری" است ... سر عهدت بمان. تنهاترین کلمه "گوشه گیری" است ... بدان که همیشه جمع بهتر از فرد بوده.
    محرک ترین کلمه "هدفمندی" است ... زندگی بدون هدف روی آب است. و هدفمندترین کلمه "موفقیت" است ... پس پیش به سوی آن .. http://www.aparat.com/v/YfpbA

  4. #4
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    تقدیم به همه عاشقای که به عشقشون نرسیدن
    بیشتر از آنچه که تصور میکنی دوستت دارم و
    بیشتر از آنچه باور داری عاشق توهستم
    بیشتر از هر عشقی بر تو عاشقم و بیشتر از هر دیوانه ای مجنون تو هستم.
    عزیزم من محتاج تو هستم و بدون تو زندگی برایم مفهومی
    جز تاریکی و سیاهی ندارد!
    دوستت دارم چونکه میدانم تو نیز مرا دوست میداری ،
    دوستت دارم چونکه مرا باور داری و مرا لایق آن قلب پر از محبتت میدانی!
    تنها آرزویم این است که تا آخرین لحظه زندگی ام در کنارتو باشم
    و جز این از خدای خویش هیچ آرزویی را ندارم
    عزیزم این قلب کوچک و شکسته و پر از عشق من تنها هدیه ای است
    از طرف من به تو!
    از تمام دنیا تنها همین قلب کوچک را دارم ، همین و بس!
    عزیزم تا پایان با تو می مانم چونکه تنها تو هستی که
    معنای واقعی عشق را به من ابراز کردی و آموختی!
    آموختی که عشق یعنی تا پایان زندگی ماندن و تا پایان زندگی دوست داشتن!
    عزیزم به جز تو کسی برای من دوست داشتنی نیست و
    به جز تو کسی لایق این قلب بی طاقت من نیست
    هر جای دنیا که هستی بدان که در این دنیای بزرگ
    کسی هست که عاشق و دیوانه تو می باشد !
    هر جای دنیا که هستی بدان که من به انتظار تو می مانم تا تو را ببینم و
    در آغوش خود بفشارم!
    عزیزم دنیا خیلی بزرگ است ، این دنیا پر از عاشق و معشوق است ،
    پر از لیلی و مجنون است، اما همه عاشقان یک سو ،
    و من و تو نیز یک سوی دیگریم!
    عزیزم تو دومین قبله عبادت منی و در همه لحظه ها بعد از خدا
    تو را عبادت میکنم!
    عزیزم بدون تو ،جایی در این دنیای بزرگ ندارم ،
    و تنهاتر از من دیگر تنهایی نیست!
    تو همان دنیای منی عزیزم ، به هر زیبایی های این دنیا که
    می نگرم تو را میبینم .
    دوستت دارم عزیزم خیلی دوستت دارم ،
    آنقدر دوستت دارم که دیگر هیچگونه جای ابرازی برای آن نیست!
    مستم از این عشق تو ، و پریشانم از غصه های تو و گریانم از اشکهای تو!
    با تو پر از امیدم ، و رنگ خوشبختی را خوش رنگ از گذشته می بینم
    با تو قلب من خوشبخت ترین قلب دنیاست ، با تو این دنیا برایم همان بهشت است!
    عزیزم دوستت دارم … چون که در میان اینهمه عاشقان تو
    توانستی بمانی با قلبم ، بسازی با احساسم و درک کنی زندگی ام را !
    عزیزم دوستت دارم… چون که این قلب کوچک و پر از عشق مرا
    در قلبت طلسم کرده ای و نگذاشتی هیچ کس دیگر قلب مرا از تو بگیرد !
    اینبار با فریاد ، با چشمهای گریان ، با قلبی عاشق ،
    با اراده و با احساسی پرا از دوست داشتن میگویم که
    دوستت دارم تا همه عاشقان فریاد مرا بشنوند و
    به من بنگرند و شرمنده شوند!
    http://www.aparat.com/v/SR3uC




  5. #5
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    خبری ازت نبود و خیلی بی تاب تو بودم،اومدم سراغت اما پر گریه شد وجودم خیلی دلتنگ تو بودم گل مهربونو نازم نمیدونم چرا اینجا یا اصلا چم شده بازم ،اون همه قولو قرارواومدم یادت بیاری اما انگار دیگه راهی واسعه برگشتن ندارم،اینجا گل بارونه امشب چقدر این فضا غریبه چرا من هیچی نمیگم؟ چرا میخندم عجیبه ؟آخه مجبورم بخندم کسی اشکامو نبینه حالا کو تا باورم شه سرنوشت من همینه به نظر میاد که امشب از قلم افتاده باشم آرزوم بود که من امشب پیش تو وایستاده باشم چه لباسای قشنگی بهت میاد چقدر عزیزم ،تو میخندی و من از دور دارم اشکامو میریزم خوش سلیقه هم که بودی آره بهتر از من اونه سرتره ازم میدونم اونکه میخواستی همونه.
    تازه فهمیدم حسودم ،دست تو تو دست اونه ای خدا انگاری اونم نقطه ضعفمو میدونه حالا تو دست تو حلقست دست اون حلقه تو دستات یا من اشتباه میبینم یا دروغ بود همه حرفات،بله رو بگو گل من تو ازم خیری ندیدی آرزوم بود که ببینم تو رختای سفیدی حالا هر دو حلقه داریم تو تو دستت من تو چشمام تو زدی من اما موندم زیر قولت روی حرفام.
    برو خوشبخت شی عزیزم تو ازم خیری ندیدی آرزوم بود که تو، تو رختای سفیدی ،بله رو بگو گل من بگوو شرشو بکن من زندگی بی تو باورم نمیشه اصلا داره سردم میشه کم کم خیسه از اشکام لباسام همه گریه هامو کردم اشکی هم نمونده واسم میزنم بیرون از اینجا بله رو میگی نباشم میرم اون بیرون یه گوشه دست به دامن خدا شم...
    بله رو گفتی تموم شد دیگه این آخره کاره هی میخوام بگم مبارک ولی بغضم نمیزاره هق هقم تبریک من بود من واسعه تو گریه کردم قطره قطره های اشکو به تو امشب هدیه کردم امشب تو جشنت عزیزم نمیدونی چی کشیدم اما کاش اشکام نبودن تورو واضح تر میدیدم دیگه چشمام نمیبینه دستمم نمینویسه دلخوشیم همین یه نامست گر چه اینم خیس خیسه آخرین جمله نامم اینه از ته وجودم برو خوشبخت شی عزیزم خیلی عاشق تو بودم...
    http://www.aparat.com/v/6sVUm



  6. #6
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    عاشقان را عاشقی جرم است شاعران را شاعری جرم است
    تا به دیده به تو دل دادم دیدن غیر تو نازنین جرم است
    در غمت می سوزمو تو را دردی نیست ،عشقت زبانه کشیده در وجودمو تورا باکی نیست. ازعذاب دادن من چه می بینی ای کاش که مرا عذابی بود ای کاش عذاب دادن من برایت خوشایند بود ای کاش مدام عذابم می دادی .
    ای کاش هر بار که رد می شدی سیلی به صورتم می زدی. سنگی پرتاب می کردی ،اذیت می کردیو می خندیدی
    ای کاش اینگونه بود ای کاش منفور ترین چهره زندگیت بودم ای کاش قاتل جانم بودی.
    ای کاش همه ی اینها می بودی اما مرا میدیدی.
    درد من از نبودن است ،از ندیده شدن ای کاش می بودی ،ای کاش میدیدی حال مرا .
    می دانم که جز من کسی یافت نمی شود که این چنین عاشقت باشد.
    شرمنده ام از خدا که گر نیمی از خواهش ها و اشعارم را که برایت می سرودم در وصف او می گفتم اکنون پیامبری بودم در بهشت
    حال چیستم؟ ضعیفی در اتش بی مهریت.
    بوستان اشعارم بسوخت و من از درد بی مهریت خا کستر شدم.
    شعر من جنگید بامن
    شعر من قهر است با من
    نشنوی اشعار من را دیگرم شعرم چه سود
    دیگرم قهر است با من
    هر چه با عطر تو بود و در اخر وصیت من به بانوی موسیقیو گل شیرین بانو(جسمتو به دست کسی بسپار که روحش برای تو باشد شیرینم)

  7. #7
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    مجید نزدیک ترین دوستمه.ماجرای عشقش با شیرین ازابان87 شروع شد.مجید دانشجوی عمران وشیرین دانشجوی شیمی.مجید اولین بار شیرینو تو کلاس معادلات دید که کلاس مختلط بودواز همون نگاه اول عاشقش شد.بلافاصله رفت جلوو عشقشو با اخلاصو سادگی ابراز کرد.شایدم همین سادگی کارشو خراب کرد شیرینم با این بهونه که فعلا قصد ازدواج نداره جواب رد داد.اما مجید ول کن ماجرا نبود یعنی عشق شیرین نمیذاشت مجید راحت باشه.همه فکروذهن مجید شده بود شیرین.برای همین بازم میرفت جلو تا جواب مثبت بگیره اماشیرین انگار که بخواد اذیت کنه یا...(خدا میدونه)بازم جواب رد میداد.این جریان بارها وبارها تکرار شد وبا این که دیگه بچه ها مجیدو سرزنش میکردن(از جمله استاد لطفی)اما مجید با عشق پاکش فقط به شیرین فکر میکرد.شیرینم با این که جواب رد میداد اما معلوم بود که از مجید بدش نمیاد ویه جورایی از رفتارو نگاهش مشخص بود ته دلش مجیدو دوست داره(استنباط من اینه)اما معلوم نیست تحت تاثیر دوستاش یا به خاطر مسائل مالی به مجید جواب رد میده.به هر حال این جریان هنوزم ادامه داره ومجید داره از این وضعیت رنج میبره وتو اتیش عشق داره میسوزه اما مثل لیلی و مجنون نا امید نشده مثل مجنون تلاش میکنه که به لیلی(شیرین)برسه.دیگه زندگی براش جهنمه و تنها چیزی که گذاشته زنده بمونه کورسویه امیدیه که براش مونده اونم رسیدن به شیرینه. به هر حال امیدوارم شیرینم قدر عشق پاک مجیدو بدونه شیرینی که بچه فلاحه و معروفه که بچه های فلاح با مرامو با معرفتن....به امید روزی که مجید جزو عاشقای ناکام نباشه.... شیرین من تلخی نکن با عاشق(مجید) تموم میشن گم میشن این دقایق دنیای ما مال من و تو این نیست رو کوه دیگه فرهاد کوهکنی نیست یه روزی میاد که نمیدونیم چی هستیم یار کی بودیمو عشق کی بودیمو چی هستیم شیرین شیرینم واسه تو شدم یه فرهاد شیرین شیرینم نده زندگیمو بر بادنده زندگیمو بر باد من نمیگم فرهاد کوهکنم من تیشه به کوهها که نمیزنم من فرهاد عاشقم قلم تیشمه از تو نوشتن همه اندیشمه عاشق تو بی تو به کوه نمیره وقتی نباشی تو خودش میمیره شیرین شیرینم واسه تو شدم یه فرهاد شیرین شیرینم نده زندگیمو بر بادنده زندگیمو بر باد

  8. #8
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    جریان عشق من.جریان عشق یکطرفه بود.نگفته هم معلومه که سرانجامی نداشت.به قول معروف عشق یکطرفه همش دردسره وجز عذاب چیزی نداره.اسمش سپیده بود اولین بار سال 86 بود که تو دانشگاه دیدمش.عینک زده بودومنو یاد یکی دیگه مینداختکه عاشقش بودم البته اونم از نوع یکطرفه(انگار قسمت نیست عشقای ما دو طرفه بشه)به هرحال گذشتوگذشت تا به سال 89 رسیدیم(کاشکی نمیرسیدیم)این بار که دیدمش دیگه عینک نزده بودوچهره اش جا افتاده ترو زیباتر شده بودمنم یه دل نه صددل عاشق شدم و شبوروز نداشتم وقتی به دوستای نزدیکم جریانوگفتم همه خندیدنو شروع کردن به مسخره کردن البته شایدم حق داشتن چون اون از منی که حدود ۱۷۷سانتیمتر قد دارم حدود 10 15 سانتی بلندتر بود اماچه کنم که دل این جور چیزا حالیش نمیشه البته برای خودم این جور چیزا مهم نبودو نیست.به هر حال شبا روزا میگذشت و من جز غصه خوردنو داریوشو ابی گوش کردن کاری نمی تونستم بکنم تو یه ماه نزدیک شیش هفت کیلو وزن کم کردم نه شرایط ازدواج کردنو داشتم نه از دوستی های بی ثمری که به ازدواج ختم نمیشه خوشم میومد(شایدم اشتباه میکردم)به هر حال امتحانات نزدیک بودو من ترم اخر عمران وکلی درس وporojeh ولی خوب تمام فکرم شده بود سپیده.البته اون هم رشته ایم نبودو تو محوطه میدیدمش.از اون جایی که عشق اولم هم یکطرفه بود همیشه حسرت اینو میخوردم که چرا حداقل بهش نگفتم دوستش دارم به خاطر همین این فکر رفته بود تو کلم که حداقل بهش بگم دوستش دارم..
    بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم اخر دوشنبه سوم خرداد تصمیم گرفتم برم جلووبگم دوستش دارم(انگار چه کار فوق العاده ای می خواستم بکنم)همونطور که گفتم شرایط ازدواجو نداشتم و به خاطر این که واقعا عاشقش بودم(البته هنوزم هستم)نخواستم با یه سری دروغ برم جلوو به خاطر خود خواهی وقتو زندگیشو تلف کنم بالاخره بعد از کلی اماده کردن حرفام رفتم جلو. سپیده با دو تا از دوستاش بود رفتم وگفتم میتونم چند لحظه وقتتونو بگیرم اول یکم جا خورد بازم حرفمو تکرار کردم دوستاش شروع کردن به خندیدن.نفهمیدم به خاطر اختلاف قدمون بود یا چیز دیگه به هر حال برام مهم نبود به قول شاعر همه تن چشم شدم خیره به دنبال سپیده بودم.به هر حال کمی از دوستاش فاصله گرفتو منم شروع کردم به حرف زدن البته تمام حرفایی که اماده کرده بودم یادم رفت.به هر حال بهش گفتم که دوستش دارم اونم با کمال ادب اومد بگه قصد ازدواج نداره وسط حرفش رفتمو گفتم اومدم فقط بهت بگم دوست دارم شاید یکم سبک بشم وگرنه قصد مزاحمت ندارم ترم اخر هستمو دیگه مزاحمت نمیشم(بنده خدا جا خورده بود حتما پیش خودش میگفت این دیگه چه عتیقه ایه)به هر حال با کمال ادب و متانت برخورد کردواز هم خداحافظی کردیم.تو این برخورد کوتاه حس کردم که تو خانواده اصیلی بزرگ شده.به هر حال روزا گذشتو امتحانات شروع شدو منم فقط یه بار از دور دیدمش فکر میکردم از ذهنم خارج بشه اما زهی خیال باطل. هر روز که میگذره عاشقتر از گذشته میشمو داغونتر.هر جمله ای یا اهنگی که توش سپیدس دلمو هوایی میکنه به قول داش اکل عشق تو منو کشت سپیده.......

  9. #9
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    خدایا امشب میای کنارم تا یه کم درد دل کنم؟


    می دونم سرت شلوغه…منم همیشه مزاحمم

    اما یه امشب و کنارم باش که درد تنهایی به استخوانم رسیده است!!

    خدایا می دونم می بینیم و صدای زجه هام و هرلحظه می شنوی

    پس تو هم حرفی بزن در برابر این همه درد دل و نالید نم

    خدایا

    می دونی خسته شدن از زندگی و کم آوردن یعنی چه؟

    می دونی طعم اشکی که به خون می ماند یعنی چه؟

    می دونی روبروی آینه ایستادن وبا تصویری تکراری حرف زدن یعنی چه؟

    می دونی زخمهای کهنه را یکی یکی شمردن و دم بر نیاوردن یعنی چه؟

    میدونی چه حسی داره وقتی از درد لبریزی و کسی نیستسنگ صبورت باشه؟

    میدونی وقتی همدلی نیست خودت را اروم کردن یعنی چه؟
    خدایا

    می دونی….؟؟!!

    کنارم باش که جز تو فریاد رسی نیست

  10. #10
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    می شود باران ببارد؟


    همین امشب!

    قول می دهم فقط

    قطره های پاکش را بغل کنم!

    و بی هیچ اشکی

    دستهایش را بگیرم

    قول می دهم

    فقط بویش را حس کنم!

    اصلا اگر ببارد

    فقط از پشت پنجره نگاهش می کنم

    قول می دهم برایش شعر نگویم

    فقط… می شود؟

    امشب…. ؟

    خدایا

    دلم به اندازه تمام روزهای بارانی
    برای باران تنگ است!!

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •