عاشورا، دليل وجود تشيع



با توجه به روند تاريخی قرون اوليه اسلامی مشهود است كه تاريخ، شرايط كاملاً نامناسبی را برای شيعه در آن زمان ترسيم كرد.
هر يك از ظلم‌ و قساوت‌ها به تنهايی می‌توانست عاملی برای انقراض كامل اين جامعه دينی شود؛
اما جامعه شيعيان با وجود تجربه تمام اين ناملايمات و شرايط نامطلوب، همچنان با قدرت به حيات پويای خود ادامه داد و از رشد و انسجام اجتماعيش هيچ‌گاه كاسته نشد.


علمای شيعه و برخی از محققان اسلامی، جهت كشف رمز و راز اين بقا و استواری به كنكاش تاريخ و ساختار اجتماعی شيعه پرداخته و به نتايجی نيز دست يافتند.

آنان علت اين امر را ويژگی ساختار درونی جمعيت شيعيان دانسته‌اند. عواملی كه عمدتاً برخاسته از نوع نگرش شيعه به ولايت،‌اعتقادات خاص اسلامی، ساختار اجتماعی و ... بوده است.

برخی از مهم‌ترين اين عوامل به واقعه عبرت‌آموز عاشورا برمی‌گردد كه قيام‌هايی در راستای حق‌طلبی شيعيان را در پی داشت.

قيام عاشوراي حسين بن علي (عليه السلام)

شاخص‌ترين اين قيام‌ها، قيام خونين حسين بن علی (عليه السلام) امام سوم شيعيان معروف به سيدالشهدا (سرور كشته شدگان در راه خدا) است.

در سال 61 هجری پس از مرگ معاويه و روی كار آمدن يزيد كه مردی بی‌قيد و ضد اسلام بود،‌ حسين (عليه السلام) عليه او قيام و از مدينه به مكه و از آنجا به سوی مقر سابق پدرش، شهر كوفه در عراق حركت كرد.

در آنجا بسياری از كوفيان چشم‌انتظار او بودند اما پس از نزديك شدن امام به كوفه عمال اموی راه او را سد كرده و او را به قبول بيعت يبا يزيد مجبور ساختند. ليكن ايشان بيعت با يزيد را به عنوان محو اسلام دانسته و از آن سر باز زدند.

برخی هواداران ايشان كه در كوفه بودند از سپاه اموی ترسيده و از ياری او و ياران اندكش منصرف شدند. با اين حال امام حسين (عليه السلام) توانست با شجاعت تمام در صحرای كربلا با كفر يزيدی و ايادی او روبرو شد و با آنان به جنگ پرداخت.

هرچند اين قيام منجر به شهادت او، فرزندان و يارانش شد و تمام بازماندگان كاروان ايشان را به اسارت رفتند اما حسين بن علی (عليه السلام) توانست با اين قيام حقانيت خود و مكتبش را عيان كرد و بذر قيام‌های بزرگی را در جامعه شيعی و اسلامی كاشت.

امروزه شيعيان با اشاره علمای دينی خود، پس از 14 قرن، هنوز اين قيام را قدر می‌دانند و همه ساله در دهه محرم در سال‌روز اين واقعه با آئين‌های ويژه‌ای عزاداری به‌پا كرده و فرهنگ اين قيام را زنده نگه می‌دارند.

قيام توابين

در سال 64 هجری، پس از شهادت حسين بن علی (عليه السلام) و يارانش در واقعه كربلا، گروهی از شيعيان شهر كوفه كه از ياری نكردن وی سخت پشيمان شده بودند، گردهم آمدند و خود را توابين ناميدند.

آنان در نهايت به رهبری سليمان بن صرد خزايی، به خونخواهی او و يارانش عليه خاندان اموی قيام كرده و كوفه را تصرف كردند.

اين قيام پرشور خون تازه‌ای در كالبد جامعه شيعی جاری ساخت و به آنها مجال اعلام وجود داد.

قيام مختار

در سال 66 هجری، مختار بن ابوعبيده ثقفی، با جلب حمايت محمد حنفيه، فرزند امام علی (عليه السلام)‌ شيعيان را گرد خود جمع كرد و دست به قيام زد.

وی مردم را به پيروی از قرآن و سنت پيامبر (صلي الله عليه و اله وسلم) و خونخواهی امام حسين (عليه السلام) و دفاع از ضعفا و مظلومين فراخواند و علاوه بر حمايت مردم كوفه و توابين، پشتيبانی موالی ــ بردگان آزاد شده ايرانی ــ را نيز كه در حقيقت در زمره عفاو ستمديدگان به‌شمار می‌رفتند، به دست آورد.

وی در اين قيام موفق شد تا كوفه و سپس تمامی عراق را تسخير كرده تمام قاتلان امام حسين (عليه السلام) و يارانش را دستگير و مجازات كند؛ اما در نهايت در پی خيانت برخی بزرگان كوفه، به دست سپاهيان اموی شكست خورده و همراه جمع كثيری از پيروانش كشته شد.

قيام زيد بن علي بن حسين (عليه السلام)

زيد بن علی، نوه امام حسين (عليه السلام) فردی شجاع و سخنور بود. او در عين حال اهل علم و معرفت بود چنانكه هم‌اكنون، 17 كتاب در موضوعات فقهی و دينی و قرآنی به او منسوب است. او با قيام خود می‌خواست كه قاتلان امام حسين (عليه السلام) و يارانش را دستگير و مجازات كند.

اين قيام بعدها به نهضت كيسانيه مشهور شد. بعد از چندی جمعی از كوفيان را به قيام عليه امويان دعوت كرد. سرانجام در سال 122 هجری در پی مخالفت‌های علنی خود به خونخواهی جدش امام حسين (عليه السلام) و عليه هشام بن عبدالملك، خليفه اموی قيام كرد و در جنگ با حكم بن صلت، به شهادت رسيد.

قيام يحيي بن يزيد

در سال 125 هجری، يحيی، پسر زيد در خراسان بر عليه حكومت اموی قيام كرد. اين قيام با همراهی گروهی از شيعيان ايرانی خراسان و گروهی از هواداران كوفی يحيی، صورت گرفت كه حجاج و ديگر امرای اموی عراق، آنها را به خراسان تبعيد كرده بودند.

اين قيام نيز منجر به شهادت يحيی و جمعی از يارانش شد.

اين خون‌ها و جان‌های فدا شده برای مكتب تشيع علوی بود كه در طول تاريخ، حيات اين مكتب را منجر شد و آن را به اثبات رسانيد.

منبع