صفحه 14 از 24 نخستنخست 123456789101112131415161718192021222324 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 131 تا 140 , از مجموع 239

موضوع: ♥ love ♥(تقدیم به اجی ساناز)

  1. #131
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    ببار بر من ای باران
    ببار بر من ای باران
    ببار بر من
    غصه هایمرا بشوی
    و نگاهم را با خود به دشتها ببر
    و صدایم را در گوش او بپیچان
    ببار بر من و به سوی او برو
    و برایش بگو از من ، از دوری اش
    ازتنهاییم....
    صدایم را .....
    که او را فریاد میزند به گوشش برسان و صدایی کهسرود
    عشق او رابرایم نجوا میکند برایم بیاور
    ای باران ای معشوق آسمان
    چگونه است که صدای بغضت را برایم میاوری و بر جانم میباری؟
    اما.......
    کاش جای تو بودم باران
    و مانند قطره های بیکران تو میبارد
    کاش قطره ایاز تو بودم
    تا مثل تو به آسمان ،عشقم را برمعشوقم ببارانم-


  2. 10 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  3. #132
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    باغ عشق
    اگر عشق را به باغ مانند سازند و گل های عشق را به رنگارنگ برگ های شکوفه های آن، اما هر باغی را خزانی است؛ خزانی سخت و بسی جانکاه که در پس آن زمستانی سخت تر و کشنده می آید و آنان که باغ را در شکوه بهاری اش دیده اند می دانند که چه فرق است بین بوستانی بهاری و تن سرما زده و بی برگ و بر درختان خشک در زمستانی سرد.
    و اگر عشق را به باغی مانند سازند، من اینک، باغ زمستان زده و گرفتار افسون پاییزم

  4. 11 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  5. #133
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    مرغ سحر بگو چه می خواهی از این خفته در مرگ
    در این سیاهی سحر که لکه اشکی از چشمم پرید
    رد پای خدا در کنار توست
    مرغ سحر بگو کجاست آن سفر کرده به دیار حق
    رمز وجود اوست در نگاه یک مطرب مست
    در کنار یک دره خیس خورده از حرف
    ماه را بنگر خورشید را نگر
    به کجا می نگرند این دو مخلوق سرد
    ای دیر خفته در کنار یک مشت سنگ صبور
    بگو کجاست آن سنگ صبور من
    مرد خدایی رفت از کنار من
    مرغ سحر بگو کجاست آن مرد سفر کرده ز دیار من

  6. 10 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  7. #134
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    فضای اتاق سنگین
    موزیک مثل سابق با طپش های دلم کوک نیست
    خاطره ها یکی پس از دیگری خودی نشان میدهند
    حس می کنم دارم از خود بی خود میشوم
    صدایی در دلم پیچیده:نگران نباش،تنها نیستی
    اما با هر پوکی که به سیگار میزنم
    از پژواک صدا کم می کند
    و...
    دلتنگ تر میشوم


  8. 11 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  9. #135
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    زیاد دور نیستم
    غروب جمعه و من و من و من.....
    در میان خلوت سوز دار نفهمیدن و درکاجبار تنهایی محض....
    بانو جان !!
    باتوام با تو!!!!
    کهنه زخم شیرین ......
    یادگار روزگار خواستن و راستی....
    کافیست فقط یک بار سر برگردانی خواهی دید مرا
    زیاد دور نیستم
    فقط به متراژ یک عمر جوانی و حسرت نتوانستن...
    كه پس از تو میان چه کنم ها و نکنم ها پرسه می زند........
    شاید هم به شمایل مجنون شیدا شده لیلا
    به شکل یک انسان
    اما عاقل و کمی پیر و فرتوت
    ودیر ...
    و شاید هم کمی خیلی دیر

  10. 10 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  11. #136
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    دنیایم راازکودکی به دست او میدیدم!!!
    آری من از کودکی اورا میخاستم!!!!
    از زمانی ک گفتیم:"مامان"
    از همان زمانی ک می نوشتیم":بابا آب داد"!!!
    ازهمان زمانی ک اورا برای اولین باردیدم!!!
    از همان زمانی ک اولین بار برای او مردم واو تنها چشمانش رابرای من بست!!!
    چشمانش را بست و دیگر هیچ نگفت!!!
    ومن هرروز بیشتر میمردم!!وباز او هیچ نمی گفت!!!!
    این چنین است رسم خواستن های ک بی اندازه خواهیم!!!
    ده یه چیزی تو دلت سنگینی کنه….؟؟؟
    خیلی سخته آدم کسی رو نداشته باشه...
    دلش لک بزنه که با یکی درد دل کنه ولی هیچکی نباشه.
    نتونه به هیچکی اعتماد کنه
    هر چی سبک سنگین کنه تا دردش رو به یکی بگه نتونه
    آخرش برسه به یه بن بست
    تک و تنها با یه دلی که هی مجبورش می کنه اونو خالی کنه
    اما راهی رو نمی بینه سرش روکه بالا می کنه آسمون رو می بینه
    به اون هم نمی تونه بگه
    خبری از آسمون هم ندیده
    مگه چند بار اشک های شبونش رو پاک کرده…؟
    بهش محل هم نداده
    تا رفته گریه کنه زود تر از اون بساط گریه اش رو پهن کرده تا کم نیاره
    خیلی سخته ادم خودش رو به تنهایی خوش کنه اما دلی داشته باشه که مدام از
    تنهایی بناله
    خیلی سخته ادم ندونه کدوم طرفیه؟
    خیلی سخته ادم احساس کنه خدا اونو از بنده هاش جدا کرده
    خیلی سخته ندونی وقتی داری با خدا درددل می کنی داره به حرفات گوش می ده یا
    پرده ی گناهات اونقدر ضخیم شده که صدات به خدا نمی رسه…. ؟!
    متن های love و زیبای جدید خرداد 92
    اگر یک روز از زندگی من
    باقی مانده باشد،
    از هر جای دنیا
    چمدان کوچکم را می‌بندم
    راه می‌افتم
    ایستگاه به ایستگاه
    مرز به مرز،
    پیدایت می‌کنم،
    کنارت می‌نشینم،
    روی سینه‌ات به خواب می‌روم

    دلم پر شده از حرف های نگفته برایت، حرف هایی که آزارم می دهند،
    حرف هایی که آرامشم را گرفته اند!
    خدایا چه کنم؟ گفتنش بهتر است یا سکوت؟
    خدایا نمی تونم همه چیو به این راحتی فراموش کنم..
    بـهـتـریـن لـذتـی کـه تـوی دنـیـا هـسـت ایـنـه کـه . . .
    صـبـح بـیـدار بـشـی و بـا یـه اس مـتـوجـه بـشـی
    یـه نـفـر خـیـلـی دوسِـت داره . . .بـرای یـه نـفـر مـهـمـی . . .
    یـه نـفـر هـسـت کـه هـمـیـشـه نـگـرانـته . . .
    اونـوقـت ِ کـه زنـدگـی مـعـنـا پـیـدا مـیـکُـنه . .
    می دانی؟
    یک وقت هایی باید
    رویِ یک تکه کاغذ بنویسی
    تعطیل است
    و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت
    ... ... باید به خودت استراحت بدهی
    دراز بکشی
    دست هایت را زیر سرت بگذاری
    به آسمان خیره شوی
    و بی خیال سوت بزنی
    در دلت بخندی به تمام افکاری که
    پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند
    آن وقت با خودت بگویی:
    بگذار منتظر بمانند.
    زندگي سوراخيست بنام عشق ... زندگي زرديست بنام غم ! زندگي فرياد بلنديست بنام آه ... و دنيا پايان
    تمام آرزوهاست!
    شیشه نازک احساس مرا دست نزن ، چندشم می شود از لکه انگشت دروغ !
    انکه می گفت که احساس مرا می فهمد ، کو کجا رفت که احساس مرا خوب فروخت !

  12. 10 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  13. #137
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    به نیوتن بگویید هر عملی را عکس العملی نیست..
    اگر این چنین بود این همه عاشقانه هایم بی جواب نمی ماند..


    این شب ها
    چشم های من خسته است
    گاهی اشک ، گاهی انتظار
    این سهم چشم های من است
    اس ام اس های عاشقانه بیشتر در ادامه مطلب...



    آدمـــا گاهـــی اوقــات گــریـه مـی کنـن !
    نــه بـه خاطــر ایــنکه ضــعـیف هستــند . . .
    بلــکه بــه ایــن خــاطـر کـه :
    بــرای مــدت طـــولـانــی قــوی بــوده اند . . . !!!
    اس ام اس تنهایی
    خواستن همیشه توانستن نیست
    گاهی فقط
    داغ بزرگی است
    که تا ابد بر دلت می ماند ...
    شب بود
    ماه هم پشت ابر نبود
    من بودم
    تنها
    بی کس
    با یک دنیا تنهای
    سخت است حرفت را نفهمند ؛
    سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند .
    حالا می فهمم که خدا چه زجری میکشد ؛
    وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ،
    اشتباهی هم فهمیده اند.
    کمترین فایده یکرنگی این است که وقتی پرده ها کنار
    می رود بدهکار کسی نمی شوید
    ــمه میگَن /خــواستَنتـــ/ اِشتباهِ مَـــحضــه وَلی مَن /عـــآشقِ/ این /اَشتبــآهمـ/
    اوایل به نظر می رسید زندگی بی تو یعنی هیچ . . . حالا که رفتی فهمیدم فقط به نظر می رسید . . .
    کهنه فروش تو کوچمون داد میزد کهنه میخریم ، وسایل شکسته ، پاره پوره میخریم
    بی اختیار فریاد زدم قلب شکستمو میخری؟ گفت
    اگه ارزش داشت کسی اونو نمیشکست...
    از گـذشـتـــه های دور
    تـــا بـــه امــــروز
    هـمـچنـــان کــوه هـا
    بـــه هــــــم
    نـــمــــ یــــرســند
    در عــــوض
    ایـن روزهــــا
    آدمهــــــا
    بــه ســـادگــی
    از کنار هـم عبــور می کنند…!
    خـــــــــــــــــــاطره..
    یعنـــــــــــــــــی ســـــــــــــــکوتی غیره منتظــــــــــــــــره…
    میـــــــــــان خندهـ ــهایی بلــــــــــــــــــــــن د..
    تنهایی را ترجیح بده به
    تن هایی که
    روحشان با دیگریست...
    تنهایی تقدیر من نیست
    ترجیح من است...
    "جبران خلیل جبران"
    بی‌سبب نیست
    که هرچه بیش قدم پیش می‌گذارم
    از من دورتر می‌شوي
    تو لحظه‌ی تولد منی
    "شهاب مقربین"
    کسی را که دوست میدارم هرروز مرور میکنم
    تا خاموشیم نشانی از فراموشیم نباشد . . .
    از این کلمه خیلی اتش گرفتم که نوشته بود
    خواستن توانستن است...
    یعنی او نخواست که نشد........................
    ﻫﯿــﺲ !
    ﮐــــﻤﯽ ﺁﺭﺍﻣــــﺘـــﺮ ﺗﻨـــــﻬﺎ ﺷــــﻮ
    ﺑﯽ ﺻـــــﺪﺍ ﺗــــﺮ ﺑـــﺸــــﮑــــﻦ
    ﺁﻫــــﺴــــﺘــــﻪ ﺗـــﺮ ﺳﺮﺍﻏـــــﺶ ﺭﺍ ﺑﮕـــــﯿـــــﺮ
    ﻣـــﻤــــﮑــﻦ ﺍﺳﺖ ﺑــــﯿـــﺪﺍﺭ ﺷــــﻮﺩ
    ﻭﺟــــــــﺪﺍﻥ ﻧــــــﺪﺍﺷﺘــــــﻪ ﺍﺵ !!!
    دیگر از این شهر...
    میخواهم سفر کنم...
    چمدانم را بسته ام...
    اگر خدا بخواهد امروز میروم...
    نشسته ام منتظر قطار...
    اما نه در ایستگاه...
    روی ریل قطار ...

  14. 11 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  15. #138
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    مجموعه جملات و نوشته های عاشقانه و احساسی که توسط کاربران ارسال شده است.
    کاش هیچ گوشی به دروغ گوش نمی کرد"هیچ زبانی لب به دروغ نمی گشود"هیچ قلبی برای دروغ نمی تپید"هیچ دستی به دروغ نمی چرخید و هیچ پایی دنبال دروغ نمی رفت " تنها چشم می دید اما فقط باور می کرد که تو دیگر بر نمی گردی
    خود را از تمام دلبستگیها رها می کنم" و تنها به سوی کسی می روم که" مرا به این دنیا روانه کرد" نه به خاطر اینکه ارام بگیرم" تتنها به خاطر اینکه...ارام بگیرد" ان کسی که دل به او بستم" تا شاید انوقت قلب من هم ارام بگیرد" من این را می گویم به دور از همه حرفهای تکراری" خوشبختی تو ارزوی من است" ..پس باش تا من هم باشم
    خسته ام نه اینکه کوه کنده باشم...
    نه !!!
    دل کنده ام....
    خسته از تمام جهان
    به خانه بر میگردی....
    در را بــــــــــــاز میکنی
    چراغ را که خودت روشن میکنی!
    یعنی تنهایی...!!
    ان روز که کاخ ارزوهایم را درسرزمین رنگین کمانی تو "...می ساختم"ان زمان که فکر می کردم چقدرشیفته مهربانیهای تو شدم "ان وقتی که تو"...همه چیزم شده بودی"هرگز به این فکر نکرده بودم که تو"گرگی هستی در لباس میش و من مثل خیلیها فریب تو را خورده بودم.
    عروسی مان خوب برگزار شد…
    حالا در خانه خودمان نشسته ایم و این اولین شب آرامش ماست، هنوز لباس عروس و کت شلوار دامادی بر تن مان است، خسته ایم و این شیرین ترین خستگی دنیاست که پس از سال ها به هم رسیده ایم…
    با همان لباس عروس برمیخیزد و ۲ نخ سیگار میاورد و روی پاهایم مینشیند ، یکی بر لب من و دیگری بر لب او…
    چشم هایمان میخندد…
    میدانیم امشب چه خبر است و این هم شیرین ترین سیگار دنیا خواهد شد…
    چشم در چشم، دست در دست و چند پک عمیق و فضای خانه مه آلود میشود…
    ناگاه لای انگشتانم داغ میشود و از این رویای شیرین بیرون می آیم…
    یادم می آید تو سال هاست که رفته ای بی معرفت و من هنوز با هر نخ سیگار غرق رویای تو می شوم…
    سکوت ◊◊◊
    و دیگر هیچ نمی گویم....×
    که این بزرگترین اعتراض دل من است–
    به تو ...
    سکوت را دوست دارم بخاطر ابهت بی پایانش...
    یــــــاد ســـــهراب بـــــخیر
    آن سپـــــهری کـــــه تـــــا لحـــــظه ی خـــــاموشـــــی گفــــتـــ:
    تـــــو مـــــرا یـــــاد کنـــــی یـــــا نکـــــنی
    بـــــاورت گـــــر بشـــــود یـــــا نشـــــود
    حـــــرفی نیــــــــــستـــــ ...
    امـــّـــــا
    نفـــــســـــم میـــــگیـــــرد
    در هـــــوایی کـــــه نفـــــس هـــــای تـــــو نیســـــتـــــ ...!
    دلم میخواهد کسی باشد ، خوب باشد ، مهربان باشد ، بس باشد
    و همه ی این بودن هایش فقط برای من باشد ، فقط برای من !
    بس شنیدم داستان بی کسی
    بس شنیدم قصه دلواپسی
    قصه عشق از زبان هرکسی
    گفته اند از نی حکایت ها بسی
    حال بشنو از من این افسانه را
    داستان این دل دیوانه را
    چشمهایش بویی از نیرنگ داشت
    دل دریغا سینه ای از سنگ داشت
    با دلم انگار قصد جنگ داشت
    گویی ازبامن نشستن ننگ داشت
    عاشقم من، عاشقم من قصد هیچ انکار نیست
    لیک با عاشق نشتن عار نیست
    اگــﮧ دخترے براے اولیـטּ بار گفت دوستت دارم.
    اگــﮧ برای اولیـטּ بار بــﮧ کسے اعتماد کرد .
    اگــﮧ براے اولیـטּ بار بخاطر تو پا گذاشت رو غرورش.
    اگــﮧ برای اولیـטּ بار طعم بوســﮧ رو حس کرد .
    قـدر همــﮧ ے این اولے ها رو بدون
    ... اون فقط بــﮧ خاطر تو این کارها رو انجام مے داد
    راحت ازش نگذر ...!
    آدم گاهی باید یه سیلی ب خودش بزنه و بگه:
    احمق اون نمیخوادت.....
    انقدر خودتو کوچیک نکن......
    وقتی در اسمان پرنده مجال پرواز پروانه ها نیست"همان بهتر که کرم شود و بچسبد به پیله اش..شاید پرنده از شکارش منصرف شد
    می مانم تا روی سنگ قبرم ننویسند روحش شاد"می مانم تا بعضیها نگویند گورش را گم کرده"می مانم تا غریبه ها برای رفتنت ماتم نگیرند تا اگر قلبی هست مال تو باشد "می مانم تا عشق بماند
    بیهوده میگردم به دنبالت ،
    وقتی نیستی ، بیهوده نشسته ام چشم به راهت
    شاید وقت این است که حسرت گذشته های شیرین با تو بودن را بخورم
    تنها بمانم و کوله باری از غم را بر دوش بکشم
    دیروز گذشت و پیش خود گفتم فردا در راه است ، فردا آمد و دیدم هنوز دلم چشم به راه است ، مدتی گذشت و هنوز هم در حسرت دیروزم ، چه فایده دارد وقتی روز به روز از غم عشقت میسوزم ؟
    پیش خود میگویم شاید فردا بیایی ، شاید هنوز هم مرا بخواهی !
    تقصیر دلم بود نه چشمانم ، این قصه که تمام شد، باز هم اگر بخواهی میمانم
    نشستم به انتظار غروب تا یک دل سیر گریه کنم ، شاید کمی آرام شوم ، غروب آمد و بغضسد راه اشکهایم ، شب شد و هنوز نشکسته شیشه غمهایم ،
    این حال و روز من است ، نیستی که ببینی این روزهای بی تو بودن است
    تمام هستی ام تویی ، از لحظه ای که نیستی ، انگار که من نیز نیستم ، انگار مدتی را با عشق زندگی کردم و بعد از تو ،مال این دنیا نیستم !
    از آغاز نیز اهل دیار تنهایی بوده ام ، تو رهگذری بوی و من با تو مدتی آشنا بوده ام
    از کجا میدانستم اهل دل نیستی ، عشق را نمیشناسی و با من یکی نیستی ، از کجا میدانستم که تنها میشوم ، من بیچاره باز هم بازیچه دست غمها میشوم !
    بیهوده میگردم به دنبالت ، با وجود تمام بی محبتی هایت ، باز هم میخواهمت
    ویرایش توسط !ALIPOUR! : 2013/06/10 در ساعت 00:55

  16. 10 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  17. #139
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    دل نوشته و دکلمه هایی تنهایی و بی قراری
    فضای اتاق سنگین
    موزیک مثل سابق با طپش های دلم کوک نیست
    خاطره ها یکی پس از دیگری خودی نشان میدهند
    حس می کنم دارم از خود بی خود میشوم
    صدایی در دلم پیچیده:نگران نباش،تنها نیستی
    اما با هر پوکی که به سیگار میزنم
    از پژواک صدا کم می کند
    و...
    دلتنگ تر میشوم
    متن ها و دکلمه های عاشقانه بیشتر در ادامه مطلب...

    با بردن اسم تو دلم می لرزد

    هی عشق به چشمان شما می ورزد

    با فکر و خیال تو در این تنهایی

    سیگار کشیدنی فقط می ارزد

    ............................................

    عطر تن تو میان این تاریکی

    انگار که بوده ای در این نزدیکی

    من در کف این اتاق هی میبینم

    بر فیلتر سیگار اثر ماتیکی

    ..............................................

    یک جرعه شراب در کنارم با تو

    بگرفته تمام کار و بارم با تو

    یادت نرود همیشه در این ساعت

    در کافه ی سیگار قرارم با تو



    وقتی که گوش ها زنگ زده اند عاقلانه ترین کار ، ســـــــــــکوت است…
    تنهایی
    چیزهای زیادی
    به انسان می‌آموزد
    اما تو نرو
    بگذار من نادان بمانم

  18. 11 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


  19. #140
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض

    بی قرارم امشب...
    دلم آغوشت را میخواهد
    تا در آن آرام و رام
    گوش کنم به صدای قلبت
    و زندگی کنم
    در هوای نفس هایت
    و عاشق تر شوم
    و نفس هایم به شماره بیفتند
    و بیقرار تر شوم...
    دلم میخواهد
    باز
    تو باشی
    و من

  20. 10 کاربر از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده اند .


صفحه 14 از 24 نخستنخست 123456789101112131415161718192021222324 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •