یه روزی یه نفر وارد زندگیتون میشه
و
شما از اونایی که گذاشتن رفتن
به خاطر رفتنشون تشکر می کنید...
من بـــهـــــــــــــــانه می گیرم و
تــــــــــــــو
دهانـــــم را
با یک "بـــــــــــــوســــــــ " ببند..
یه روزی یه نفر وارد زندگیتون میشه
و
شما از اونایی که گذاشتن رفتن
به خاطر رفتنشون تشکر می کنید...
من بـــهـــــــــــــــانه می گیرم و
تــــــــــــــو
دهانـــــم را
با یک "بـــــــــــــوســــــــ " ببند..
یه وقتایی آدم از روی دوست نداشتن از یکی فاصله میگیره یه وقتایی از ترس "وابســــــــتـگی"...
مــ♥ـــرد یعنی :
یک کوه
سخت ولــی نرم
دلسنگ اما مهـــربان
خشن اما وفـــادار
مـــغرور اما نـــرم
لجباز ولـــی وفـــادار
دیوانـــــه ولی عاشـــــق
صــــراط ِ مـستـــقــيم ،
يعــــني ؛
راهـــي ..
کـه مــي رســـد ..
بـه آغـــوش ِ ♥تــــــو ♥
توىِ "زندگـيت"
جــزءِ اون دسته از اَفـــ ـــرادى باش که :
اگه يکي از پُشت چشماتو گرفت
فقط يه نفر تو ذهـــنت بياد ، نه چند نفر ♥
تو اون شام مهتاب کنارم نشستی
عجب شاخه گلوار به پایم شکستی
قلم زد نگاهت به نقشآفرینی
که صورتگری را نبود این چنینی
نمیمیرد دلی کز عشق میگوید
و دستانی که در قلبی، نهال مهر میکارد
نمیخوابد دو چشم عاشق نور و طلوع روشن فردا
و خاموشی ندارد، آن لبان آشنا، با ذکر خوبیها
نخواهد مُرد آن قلبی که در آن عشق جاوید است
تو میمانی
در آواز پرستوهای آزاد و رها
آن سوی هر دیوار
تو میخوانی
بهاران با ترنمهای هر باران
تو میبینی
گل زیبای باورهای نابت، غنچه خواهد کرد
نهال پاک ایمانت، دوباره سبز خواهد شد
نسیم صبح،
عطر آن سلام مهربانت هدیه خواهد داد
و با امواج دریا
بوسه بر دستان ساحل میزنی با عشق
تو را با مرگ کاری نیست
تو، خاموشی نخواهی یافت
الهی روح زیبا در بدن داری
تو نامیرای جاویدی
تو در هر شعله میمانی
تو در هر کوچه باغ عاشقی
با مهر میخوانی
و آواز تو را
حتی سکوتت را
لبان مردمان شهر، میبوسد
دوباره عشق میجوشد
تو چون نوری
سیاهی میرود،
اما تو میمانی..
ديدی غزلی سرود؟
عاشق شده بود.
انگار خودش نبود
عاشق شده بود.
افتاد.شکست . زير باران پوسيد
آدم که نکشته بود .
عاشق شده بود
براي عشق تمنا كن ولي خار نشو. براي عشق قبول كن ولي غرورتت را از دست نده . براي عشق گريه كن ولي به كسي نگو. براي عشق مثل شمع بسوز ولي نگذار پروانه ببينه. براي عشق پيمان ببند ولي پيمان نشكن . براي عشق جون خودتو بده ولي جون كسي رو نگير . براي عشق وصال كن ولي فرار نكن . براي عشق زندگي كن ولي عاشقونه زندگي كن . براي عشق بمير ولي كسي رو نكش . براي عشق خودت باش ولي خوب باش
هنگامي كه دري از خوشبختي به روي ما بسته ميشود ، دري ديگر باز مي شود ولي ما اغلب چنان به دربسته چشم مي دوزيم كه درهاي باز را نمي بينيم