گفت : می خوام یه یادگاری بنویسم تا همیشه برات بمونه ...گفتم : کجا؟
گفت : رو قلبت ...گفتم : می تونی؟گفت : آره زیاد سخت نیست ...گفتم : بنویس تا برای همیشه بمونه ...یه خنجر برداشت ...گفتم : این چیه؟گفت : هیسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس .ساکت شدم ...گفتم:بنویس دیگه چرا معطلی ؟خنجر رو برداشت و با قسمت تیز اون نوشت :دوستت دارم دیوونه !!!اون رفته خیلی وقته ... کجا ؟ نمی دونم .اما هنوز زخم خنجرش یادگاری رو قلبم مونده