« ولادت، پدر و مادر »
روز هفتم ماه صفر سال 129 ق زمانی که امام جعفر صادق علیهالسلام به همراه خانواده و اصحابشان از سفر حج به مدینه
مراجعت میکردند، در مکانی به نام «اَجواء»، کودکی، از مادری به نام حمیده اندلسیه به دنیا آمد که حضرت، نام او را موسی
گذاشتند و فرمودند: «این فرزند بعد از من امامی برای خلق است».
« ولیمه »
از مستحباتی که در اسلام بر آن تاکید فراوان شده، عقیقه کردن و ولیمه دادن برای نوزاد نورسیده است. امام جعفر صادق
علیهالسلام نیز در احیای این سنت نبوی، پس از مراجعت به مدینه، به شکرانه مولود مبارک ولیمهای ترتیب داد و در آن امامت
آن حضرت را اعلام فرمود.
« القاب و کنیه امام موسی کاظم(ع) »
مهمترین و معروفترین لقب امام موسی کاظم علیهالسلام ، «کاظم» است. کظم به معنی بیرون آمدن نَفَس است. کَظوم
،کسی است که نَفَس خود را حبس میکند و این کنایه از سکوت است و کاظم یعنی فرو خورنده خشم و غضب. از دیگر القاب
آن حضرت میتوان به عالم، صالح، باب الحوائج، صابر، امین و زینالمجتهدین اشاره کرد. مهمترین کنیه آن حضرت عبدصالح و
ابوالحسن میباشد که در میان اهل حدیث به ابوالحسن اول معروف است.
« کودکی امام موسی کاظم(ع) »
امام موسی کاظم علیهالسلام از همان کودکی در مجلس درس پدر، که مؤسس و رئیس دانشگاه جعفری است، شرکت و
جانش را از سرچشمه علوم و معارف اصیل اسلامی سیراب میکرد و در بحثهای علمی شرکت میجست و در عین ناباوری
اطرافیان، فردی کهنهکار و قوی، اهل بحث و منطق و قادر به اثبات مباحث دشوار و معضل علمی بود و این موجب محبوبیت آن
حضرت نزد امام جعفر صادق علیهالسلام و اصحاب گردیده بود. مسئله امامت این کودک بعد از امام جعفر صادق علیهالسلام و
جانشینی رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوس م و هادی و راهنما بودن او محبوبیتی مضاعف نزد پدر به وجود آورده بود.
« جوانی امام و کار و اشتغال »
امام موسی کاظم علیهالسلام با اینکه وضع مالی امام جعفر صادق علیهالسلام بد نبود و او میتوانست راحت و بیغم
زندگی کند و آسان بخورد و بپوشد و روزگار بگذراند، در جوانی در مزرعه پدر کار میکرد و با دیگر کارگران، دوش به دوش، در برابر
آفتاب به کشاورزی میپرداخت ناگفته نماند این امر سبب نمیشد که او خود را از شرکت در مجالس درس پدر محروم کند یا
لطمهای به دیگر وظایف او وارد آورد.
« شهادت پدر و امامت آن حضرت »
امام موسی کاظم علیهالسلام بیست سال از دوران زندگی پدر را درک کرد که برای او بسیار گرانقدر و پر ارج بود. محضر پدر
برای او از آن بابت ارزنده بود که او قدر پدر، امام و استاد خود را میشناخت و چه بهرهها که از اشراقات آن استاد و پدر گرامی
برای او حاصل نمیشد. منصور عباسی که زنده بودن امام جعفر صادق علیهالسلام را سدی برای خود میدانست به طراحی
نقشه قتل آن حضرت پرداخت و به حضرت زهر خورانید. امام پس از خوردن زهر بیمار و بستری شد و در فاصله اندک به دیدار
اجداد پاکش شتافت و سکان امامت را به امام موسی کاظم که بیست سال بیشتر نداشت سپرد. امام کاظم علیهالسلام نیز
همان راه و روش پدر را تعقیب کرد.
« زمامداران عصر امام موسی کاظم(ع) »
مدت امامت، امام موسی کاظم علیهالسلام 35 سال بود. امامت آن امام مصادف با زمامداری غاصبانه چهارتن از بنیعباس بود
که عبارتند از منصور، مهدی، هادی و هارون. امام علیهالسلام مدت ده سال از امامت خود را در عصر منصور گذراند. منصور
عباسی از متعصبترین دشمنان خاندان علی علیهالسلام و در کینه و حسادت بیمانند بود. ده سال دوم امامت آن حضرت در
عصر مهدی عباسی گذشت که اهانتهایی نیز به امام روا داشت و چهارده سالِ آخر امامت را نیز در عصر هارون سپری کرد که
سختترین دوره زندگانی و دوران حبس امام بود.
« استناد به آیه مباهله »
هارون را اصرار بر این مسئله بود که بنیعباس از نظر وراثت به مقام خلیفگی پیامبر سزاوارترند؛ زیرا عباس جدّ اصلی اینان
عموی پیامبر بود. غافل از آن که مسئله امامت عهدی الهی است، نه منصبی مالی و ارثی. امام موسی کاظم علیهالسلام نیز
در مقام استدلال و اثبات حقانیت خود به آیه مباهله استناد میکرد که در آن رسولخدا صلیاللهعلیهوآلهوس م ، علی
علیهالسلام و خاندان او، فاطمه علیهاالسلام و حسن علیهالسلام و حسین علیهالسلام ، را نفس و جان خود معرفی کرد.
« ادامه نهضت علمی و فرهنگی »
امام موسی کاظم علیهالسلام پس از پدر نهضت علمی او را دنبال کرد و پیروانش را که پراکنده شده بودند، از نو گرد هم آورد و
به مجلس درس آنها سر و سامان داد. البته وضعیت برای این اقدام امام مساعد نبود، اما او از هر فرصت و امکانی برای تحقق
این هدف سود میجست و لحظهای از تلاش و کوشش باز نایستاد و در راه تکامل جنبش علمی و نهضت فرهنگی اسلام تلاش
کرد و صدها محدّث و مفسر و مبلّغ تربیت نمود و به کمک آنها توانست از مکتب تشیع پاسداری کند و حرکت آن را تداوم بخشد.
ادامه دارد ...