نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: فکر کردن به تو ، کار شب و روز من شده ، بس که حالم گرفته است ، چشمانم

  1. #1
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088
    سپاس ها
    4,171
    سپاس شده 8,090 در 2,412 پست
    نوشته های وبلاگ
    360

    پیش فرض فکر کردن به تو ، کار شب و روز من شده ، بس که حالم گرفته است ، چشمانم


    فکر کردن به تو ، کار شب و روز من شده ، بس که حالم گرفته است ، چشمانم

    غرق در اشکهایم شده ….
    دیگر گذشت ، تو کار خودت را کردی ، دلم را شکستی و رفتی ….
    همه چیز گذشت و تمام شد ، این رویاهای من با تو بود که تباه شد…
    انگار دیگر روزی نمانده برای زندگی ، انگار دیگر دنیای من بن بست شده ، راهی
    ندارم برای فرار از غمهایم…
    این هم جرم من بود از اینکه برایت مثل دیگران نبودم، کسی بودم که عاشقانه تو را
    دوست داشت ،دلی داشتم که واقعا هوای تو را داشت ….
    دیگرگذشت ، حالا تو نیستی و من جا مانده ام ، تو رفته ای و من بدون تو تنها مانده
    ام ، تو نیستی و من اینجا سردرگم و بی قرار مانده ام….
    فکر دل دادن و دلبستن را از سرم بیرون میکنم ، هر چه عشق و دوست داشتن
    است را از دلم دور میکنم،اگر از تنهایی بمیرم هم دلم را با هیچکس آشنا نمیکنم…
    .
    دیگر بس است ، تا کی باید دلم را بدهم و شکسته پس بگیرم، تا کی باید برای این و
    آن بمیرم؟
    در حسرت یک لحظه آرامشم ، دلم میخواهد برای یک بار هم که شده شبی را بی
    فکر و خیال بخوابم…
    تو هم مثل همه ، هیچ فرقی نداشتی ، هیچ خاطره ی خوبی برایم جا نگذاشتی
    ،حالا که رفتی ، تنها غم رفتنت را در قلبم گذاشتی….
    گرچه از همان روز اول میخواستمت ، گرچه برایم دنیایی بودی و هنوز هم گهگاهی
    میخواهمت ، اما دیگر مهم نیست بودنت ، چه فرقی میکند بودن یا نبودنت؟
    سوز عشق تو هنوز هم چهره ام را پریشان کرده ، دلم اینجا تک و تنها راهش را گم
    کرده ، این شعر را برای تو نوشتم بی پرده ، هنوز هم دلت نیامده و خیالت ، خیال مرا
    پریشان کرده.......

  2. کاربر روبرو از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده است .


مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •